این عذابها غالباً تجسّمی است از اعمال انسانها و محصول ونتیجة آن است، و نمونه های آن را در این جهان می بینیم. افرادی هستند که برای یک لذّت خیالی چند روزه گرفتار اعتیادهای خطرناکی می شوند و این اعتیادها تمام قوای آنها را تحلیل می برد و به زودی به صورت موجوداتی ناتوان با انواع بیماریهای جانکاه که یک عمر درمیان آن دست و پا می زنند در می آیند. یا اینکه بر اثر انحرافات جنسی به بیماریهای غیر قابل علاجی همچون بیماری(ایدز) مبتلا میشوند، همان بیماری که وقتی انسان مبتلایان به آن را می بیند راستی به حال آنها رقّت می کند و سخت تأسّف می خورد. آیا میتوان گفت چرا محصول آن اعتیاد یا این انحراف این قدر شدید و دردناک و طولانی است، و میان آنها تناسب منطقی وجود ندارد؟! اگر کسی چنین سخنی بگوید فوراً به او می گویند این خاصیت عمل آنها است و قبلاً نیز به آنان اخطار شده است. همین معنی در عذابهای دوزخیان نیز صدق می کند. بسیار دیده شده که افرادی به خاطر سهل انگاری در امر رانندگی در یک حادثه خطرناک، دست و پا یا ستون فقراتشان شکسته و یک عمر از آن رنج می برند، درحالی که می توانستند با مراقبت صحیح از مقررات، از آن نجات یابند. هنگامی که سخن به آثار طبیعی عمل می رسد، دیگر جائی برای سؤالات فوق باقی نمی ماند. اضافه بر این درمیان دوزخیان افرادی هستند که دیگران را به این گونه شکنجه ها مبتلا ساختند، اگر انسان اخباری را که در مورد شکنجهها، حتی در دنیای امروز تا چه رسد به تاریخ گذشته، ثبت شده بررسی کند، باور می کند که واقعاً افرادی مستحق این کیفرهای شدید هستند، بلکه گاهی ظلم ظالمان آن قدر بالا می گیرد و آن قدر جنایتهای رنگارنگ و بی حساب از آنها سر میزند که انسان فکر می کند هیچ گونه مجازاتی جوابگوی جنایات آنها نیست. eporsesh.com
چرا عذاب جهنم این قدر شدید و دردناک است؟ آیا این عذاب ها با لطف الهی سازگار است؟ آیا با اعمال دوزخیان تناسب دارد؟
این عذابها غالباً تجسّمی است از اعمال انسانها و محصول ونتیجة آن است، و نمونه های آن را در این جهان می بینیم.
افرادی هستند که برای یک لذّت خیالی چند روزه گرفتار اعتیادهای خطرناکی می شوند و این اعتیادها تمام قوای آنها را تحلیل می برد و به زودی به صورت موجوداتی ناتوان با انواع بیماریهای جانکاه که یک عمر درمیان آن دست و پا می زنند در می آیند. یا اینکه بر اثر انحرافات جنسی به بیماریهای غیر قابل علاجی همچون بیماری(ایدز) مبتلا میشوند، همان بیماری که وقتی انسان مبتلایان به آن را می بیند راستی به حال آنها رقّت می کند و سخت تأسّف می خورد.
آیا میتوان گفت چرا محصول آن اعتیاد یا این انحراف این قدر شدید و دردناک و طولانی است، و میان آنها تناسب منطقی وجود ندارد؟!
اگر کسی چنین سخنی بگوید فوراً به او می گویند این خاصیت عمل آنها است و قبلاً نیز به آنان اخطار شده است.
همین معنی در عذابهای دوزخیان نیز صدق می کند.
بسیار دیده شده که افرادی به خاطر سهل انگاری در امر رانندگی در یک حادثه خطرناک، دست و پا یا ستون فقراتشان شکسته و یک عمر از آن رنج می برند، درحالی که می توانستند با مراقبت صحیح از مقررات، از آن نجات یابند.
هنگامی که سخن به آثار طبیعی عمل می رسد، دیگر جائی برای سؤالات فوق باقی نمی ماند. اضافه بر این درمیان دوزخیان افرادی هستند که دیگران را به این گونه شکنجه ها مبتلا ساختند، اگر انسان اخباری را که در مورد شکنجهها، حتی در دنیای امروز تا چه رسد به تاریخ گذشته، ثبت شده بررسی کند، باور می کند که واقعاً افرادی مستحق این کیفرهای شدید هستند، بلکه گاهی ظلم ظالمان آن قدر بالا می گیرد و آن قدر جنایتهای رنگارنگ و بی حساب از آنها سر میزند که انسان فکر می کند هیچ گونه مجازاتی جوابگوی جنایات آنها نیست. eporsesh.com
- [سایر] با توجه به مسئله خلود عذاب برای کافران، آیا این مسئله با عدالت الهی سازگار است؟
- [سایر] چگونه در قرآن، مرگ و عذاب های جهنم جزو نعمت های الهی به حساب آمده است؟
- [سایر] چگونه در قرآن، مرگ و عذاب های جهنم جزو نعمت های الهی به حساب آمده است؟
- [سایر] در دوزخ، عذاب الهی از چه سمتی مجرمان را فرا می گیرد؟
- [سایر] آیا مسلمانانی که در قیامت وارد دوزخ می شوند، برای همیشه در آن جا باقی می مانند یا این که بعد از تحمل عذاب ، مورد الطاف الهی قرار می گیرند؟
- [سایر] آیه 5 بقره می فرماید: "کسانی که کافر شدند، برای آنان تفاوت نمیکند که آنان را (از عذاب الهی) بترسانی یا نترسانی ایمان نخواهند آورد...،خدا بر دل ها و گوش های آنان مهر نهاده و بر چشم هایشان پردهای افکنده شده و عذاب بزرگی در انتظار آنها است." طبق این آیه ظهور پیامبران کاری بیهوده و عبث بوده، حال با این مهری که خدا بر فهم شان زده است، معلوم نیست به چه جرمی باید به جهنم بروند؟
- [سایر] اگر عالم مظهر اسمای الهی است و غیر از خدا چیزی وجود ندارد، پس من انسانی چیست؟ آن چیزی که خداوند به او اراده داده چیست که به ازای اعمال آن اراده ثواب یا عقاب میگیرد؟ آن من غیر خدا است یا او هم مظهری از اسمای خدا است؟ اگر او هم مظهر اسمای خدا است پس نعوذ بالله خداوند به خودش پاداش میدهد یا خود را عذاب میکند؟ چه کسی مسئول است و جنسش از چیست؟
- [سایر] همواره شنیده بودم که مردم بعد از روز قیامت و روز حشر و روز حساب، بعضی از آنها وارد بهشت می شوند به عنوان پاداششان بر اعمال نیکی که در دنیا انجام داده اند و بعضی دیگر وارد دوزخ می شوند به عنوان عذاب بر اعمال زشتی که در دنیا انجام دادند. به عبارت دیگر، در جهان آینده بهشت یا جهنم است که در انتظار مردم خواهد بود، یا نعمت یا نقمت است که نصیب آنها خواهد شد. محور سؤال من در مورد نعمت و عذاب آخرت نیست، بلکه بیشتر در مورد نعمت و عذاب قبر که انسان بعد از فوت و قبل از روز قیامت دچار آن خواهد شد، می باشد. آیا در آن هنگام، مؤمنان با نعمت قبر متنعم شده و کفار با عذاب قبر معذب می شوند؟ در کتاب تفسیر الکاشف علامه محمد جواد مغنیه، ج 1، ص 407، بحث در باره عذاب قبر تحت عنوان حساب قبر آمده است که مؤلف محترم، انسان را بعد از مرگ به چهار قسمت تقسیم می نماید. از شما خواهشمندم که در مورد آن چهار گروه؛ به ویژه گروه سوم و چهارم؛ توضیح بفرمایید. در گروه سوم، شیخ مفید قائل به این است که آنها بعد از مرگ، مردم مشکوکی هستند. مراد از مشکوک بودن در این جا چیست؟ و نسبت به گروه چهارم، ایشان می فرمایند که آنها مرده اند، ولی تا روز نشر و محشر در عالم اموات به سر می برند. مراد از گروه چهارم را در این زمینه توضیح فرمایید؟ شیخ مفید هم بر اساس روایات از امامان معصوم (ع) که می فرمایند: "بعضی از مردگان در عالم قبر عذاب را نمی بینند" استناد می کنند.
- [سایر] آیا انجام اعمال اخلاقی و پسندیده که منشا آن ترس و اجبار باشد ارزشی دارد؟ اگر نه چرا قرآن از این شیوه نیز استفاده کرده است؟ الله خیلی ترسناک است و مدام بندگانش را از آتش جهنم و سایر عذاب ها می ترساند تا اگر انسان ها از طریق راه های دیگر ایمان نیاوردند از ترس، ایمان بیاورند! آیا خدا واقعا انقدر بی رحم است؟ و آن دسته از بندگانش را که گمراهند به آن شدتی که در کتابش گفته مجازات می کند؟ قرآن واقعا کلام خداست؟
- [سایر] روایاتی که درباره بدون حساب وارد بهشت شدن و همین طور حرام شدن عذاب جهنم هست. آیا صحیح هست؟ چه اعمالی باعث میشود انسان بدون حساب وارد بهشت و جهنم بر او حرام شود؟ چون گاهی روایات و یا داستانهای از سرگذشت گذشتگان میخوانیم که با اینکه مرتکب کارهای بدی بودند، ولی به خاطر یک کار خوب بخشیده شدند و به بهشت رفتند، اساساً چنین چیزی امکان دارد؟ آیا میشود خدا اشتباهات عمدی و یا گمراهیهای جزیی را ببخشد؟ چون در جایی دیدم که امامی فرمودند من تعجب میکنم از کسی که در روز قیامت بخشیده نشود! و یا گفته شده در روز قیامت شیطان هم به رحمت خدا امیدوار میشود! و یا روایاتی هست که امام محاسبه اعمال را برای شیعیان خود خدا انجام میدهد و یا در روز قیامت حضرت زهرا (س) و امام حسین (ع) و پیامبر (ص) شفاعت میکنند و... . لطفا توضیح کامل دهید.
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ در اسلام خیانت است که به مرتکب آن خائن گفته میشود و در روایات سلب اسلام و سلب ولایت از او شده است، و آن اقسامی دارد: الف) خیانت به خدای متعال و رسول گرامی(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و ائمّه اطهار(سلاماللهعلیهم)، و آن مراتب و مصادیقی دارد و از موارد آن، که از گناهان بزرگ شمرده شده است، کشف اسرار نظامی و سیاسی و اقتصادی و اداری حکومت اسلامی است. و بعضی از مصادیق دیگر آن، نظیر مصرف بیجا یا به هدر دادن نِعم الهی مانند عقل و اعضا و جوارح و مال و عمر که در نزد ما امانت است، هر چند گناه نیست، ولی یک مسلمان واقعی باید به اندازه قدرتش از آن پرهیز کند. ب) خیانت در عرض و ناموس مسلمانان که گناهش در حدّ کفر است. ج) خیانت در امانت که آن هم گناهش بزرگ است، علاوه بر اینکه حقّالنّاس نیز میباشد. د) خیانت در معاملات نظیر غش در معامله و فریبدادن طرف معامله و نقض عقود لازمه و نقض عهود و بیعتها و شروط و امثال اینها و این قسم نیز گناهش بزرگ و اگر مربوط به اموال و حقوق باشد، حقّالنّاس و ضمانآور نیز میباشد. ه) نقض عهد و نذر و قسم با خدای متعال که این قسم از خیانت علاوه بر اینکه گناه است، کفّاره نیز دارد و اگر مربوط به اموال و حقوق باشد، آن مال یا حقّ بر ذمّه او خواهد بود. و) خیانت در مشورت، و همه مراتب و مصادیق این قسم گناه است، ولی بعضی از موارد آن نظیر خیانت در امر ازدواج و خیانت در مهمّ امور، گناهش در حدّ کفر است. ز) خیانت در اسرار، و این قسم از خیانت نظیر کشف اسرار نظام اسلامی، گناهش بسیار بزرگ است و اگر اشاعه فحشا باشد، از نظر قرآن عذاب دردناک در دنیا و آخرت دارد: (لَهُمْ عَذابٌ الیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْاخِرَة)[1] (برای آنان عذابی دردناک در دنیا و آخرت است.)
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام اسراف و تبذیر است و آن اقسامی دارد که یک قسم از آن حرام نیست. الف) فرو رفتن در مشتهیات نفس از راه حرام که قرآن به آن (اتراف) میگوید که اگر در فردی پیدا شود دنیا و آخرت او را تباه میکند و قرآن او را فرد شومی از اهل جهنّم میداند: (وَ اصْحابُ الشِّمالِ ما اصْحابُ الشِّمالِ فی سَمُومٍ وَ حَمیمٍ وَ ظِلٍّ مِنْ یَحْمُومٍ لا بارِدٍ وَ لا کَریمٍ انَّهُمْ کانُوا قَبْلَ ذلِکَ مُتْرَفین)[1] (و یاران چپ، کدامند یاران چپه در میان باد گرم و آب داغ. و سایهای از دود تار. نه خنک نه خشک. اینان بودند که پیش از این نازپروردگان بودند.) و اگر در ملّتی پیدا شود، آن ملّت را نابود میداند: (وَ اذا ارَدْنا أَنْ نُهْلِکَ قَرْیَةً أَمَرْنا مُتْرَفیها فَفَسَقُوا فیها فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَولُ فَدَمَّرْناها تَدْمیراً)[2] (و چون بخواهیم شهری را هلاک کنیم، خوشگذرانان آن شهر را وا میداریم تا در آن به انحراف و فساد بپردازند، و در نتیجه عذاب بر آن شهر لازم گردد، پس آن را یکسره زیر و زِبَر کنیم.) ب) به هدر دادن نِعم الهی نظیر نابود کردن مال و عمر و آبرو و مانند اینها که قرآن به آن (تبذیر) میگوید و مبذّر را برادر شیطان میخواند: (انَّ الْمُبَذِّرینَ کانُوا اخْوانَ الشَّیاطین)[3] (همانا اسرافکنندگان برادران شیطانها هستند.) ج) فرو رفتن در مشتهیات نفس از راه حلال که به آن (اسراف) گفته میشود و آن گرچه حرام نیست، ولی محال است که مسرف بتواند به کمال انسانی برسد و قرآن او را مورد بیمهری و بیعنایتی از طرف حقّ میداند: صفحه 386 (انَّهُ لایُحِبُّ الْمُسْرِفین).[4] (به درستی که خداوند اسراف کنندگان را دوست نمیدارد.) بلکه او را یک مؤمن واقعی نمیداند: (وَالَّذینَ اذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا)[5] (و کسانی که به هنگام بخشش، زیادهروی نمیکنند.)
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ در اسلام دروغ است و معنای آن فریب دیگران است به چیزی که در نظر او واقعیّت ندارد و قرآن شریف به طور مؤکّد، سلب ایمان از دروغگو نموده است: (انَّما یَفْتَرِی الکَذِبَ الَّذین لایُؤْمِنُونَ بِآیاتِ اللَّه).[1] (تنها کسانی دروغپردازی میکنند که به آیات خدا ایمان ندارند.) بلکه در روایات آمده است که دروغگو دشمن خداست و آن اقسامی دارد: الف) نسبت دروغ دادن به پیامبران گرامی و ائمّه طاهرین(سلاماللهعلیهم) و این قسم از دروغ که بدعت به آن میگویند، شدیدترین عذاب الهی را دارد و از همه اقسام دروغ بزرگتر و از اکبر کبائر است، مخصوصاً اگر سبب گمراهی کسی شود. ب) دروغ مفسدهآمیز نظیر دروغی که روابط بین دو مسلمان را تیره کند و نظیر دروغی که آبروی کسی را ببرد و نظیر دروغی که کسی را در خطر اندازد و مانند اینها. و قدر متیقّن از آیات و روایاتی که در مذمّت دروغ است همین قسم از دروغ میباشد. ج) نسبت دادن عیبی به کسی که آن عیب را نداشته باشد؛ نظیر نسبت زنا به زن عفیفه و یا مرد عفیف و نظیر نسبت سرقت به کسی که سرقت نکرده باشد و نظیر اینها، و به آن تهمت هم میگویند و این قسم علاوه بر اینکه دروغ است، غیبت نیز میباشد و در روایات آمده است کسی که تهمت بزند، در روز قیامت او را بر تپّهای از چرک و خون که صورت برزخی آن تهمت است نگاه میدارند تا مردم از حساب فارغ شوند. د) دروغی که مفسده آمیز نباشد، نظیر تعریف بیجا از خود یا دیگران و نظیر اظهار محبّت و ارادت به کسی که محبّت و ارادت به او ندارد و مانند اینها، و حرمت این قسم دروغ نزد فقها مسلّم است و از آیات و روایات نیز به خوبی استفاده حرمت میشود. ه) دروغی که علاوه بر اینکه مفسده ندارد، فریب کسی هم نیست، نظیر قصّهها و داستانهای دروغ آمیز و شوخیهای دروغ آمیز و مانند اینها، و این قسم از دروغ گرچه حرام نیست، ولی از روایات به خوبی استفاده میشود که مسلمان واقعی از مثل این دروغها نیز پرهیز میکند. صفحه 401 و) توریه، و معنای آن این است که لفظی بگوید و معنایی را اراده کند که مخاطب توجّه به آن معنی نداشته باشد، و این قسم از دروغ نیز جایز نیست. و اینکه مشهور در میان مردم است که توریه بدون ضرورت جایز است، صحّت ندارد.