شرح سوال: آیا در قرآن کریم نامی از حضرت مهدی (عج) و حرفی از انتظار ظهور ایشان و اینکه منتظر واقعی کیست و باید دارای چه ویژگیهایی باشد، به میان آمده است؟ پاسخ: ابتدا با ذکر یک مقدمه به فراز اول از سوال می پردازیم. مقدمه: قرآن کریم برای معرفی شخصیت ها به مقتضای حکمت و بلاغت از سه روش استفاده نموده است که ذیلا بیان می شود. 1. معرفی با اسم: اولین راه این است که شخصیت مورد نظر را با اسم معرفی می نماید، به طور مثال (و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل[1]؛ محمد (صلّی الله علیه و آله) نیست جز پیامبری که قبل از او نیز پیامبرانی بودهاند.) 2. معرفی با عدد: در این مورد به عنوان نمونه قرآن نقبای بنی اسرائیل را این گونه معرفی نموده است. مانند: (و بعثنا منهم اثنی عشر نقیباً[2]؛ و از ایشان دوازده پیشوا برانگیختیم.) 3. معرفی با صفت و ویژگی: قرآن پیامبر را با این شیوه نیز معرفی نموده است، مانند آیه (الذین یتبعون الرسول النبی الامّی[3]؛ همانان که از این فرستاد پیامبری که درس نخوانده پیروی می کنند.) و حضرت علی (علیه السّلام) را هم با صفاتش معرفی شده است، مانند آیه (انما ولیکم الله ورسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة و هم راکعون [4]؛ ولی شما تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آورده اند، همان کسانی که نماز برپا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند.) این قسم اخیرکه معرفی با صفات است شاید بهترین راه معرفی باشد، زیرا این نوع معرفی راه را بر سود جویان می بندد چون نام قلابی می توان درست کرد، اما تخلق به صفات، عملاً کار آسانی نیست و قابل جعل نمی باشد. لذا در سوره بقره می بینیم که خداوند متعال بعد از آن که طالوت را به اسم معرفی می کند بلافاصله وی را با صفات و نشانه نیز معرفی می نماید تا جلوی هرگونه اشتباه احتمالی گرفته شود. در آنجا که می فرماید: (انّ الله قد بعث لکم طالوت ملکا[5]؛ در حقیقت خداوند طالوت را بر شما به پادشاهی گماشته است.) بعد می فرماید: (و قال لهم نبیهم ان آیة ملکه...[6]؛ و پیامبرشان به ایشان گفت در حقیقت نشانه پادشاهی او این است که...) قرآن کریم در معرفی اشخاص از سه روش استفاده نموده است و بهترین روش معرفی اشخاص با صفات و ویژگی ها است. حال سوال این است که قرآن کریم حضرت مهدی (عج) را چگونه معرفی می کند. با مراجعه به قرآن مجید درمییابیم که نامی از حضرت مهدی (علیه السّلام) در این کتاب آسمانی به صراحت بیان نشده است. همان گونه که از حضرت علی (علیه السّلام) و سایر ائمه معصومین (علیهم السّلام) نامی به میان نیامده است و عدم تصریح به اسم براساس مصالحی است که خداوند علیم و حکیم بر آن آگاه است و اما باید اذعان داشت که تصریح به اسم تنها راه معرفی اشخاص نیست، بلکه از راه های دیگری مانند معرفی به صفات هم می توان بهره برد. حضرت ولی عصر (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) هم با برخی صفات و ویژگیها و کارها شناسانده شده است. خداوند تبارک و تعالی می فرماید: (و لقد کتبنا فی الزّبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون[7]؛ و همانا نوشته ایم در زبور پس از ذکر که زمین را بندگان صالح من به ارث خواهند برد.) حافظ قندوزی سلیمان حنفی به اسناد خویش از امام محمد باقر و امام صادق (علیهما السّلام) درباره این آیه می گوید: عباد صالح که در این آیه آمده است حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) و اصحاب او می باشند.[8] به طور کلی اندیشه مهدویت ریشه در کلام الهی دارد که همان حقیقت رسیدن نهایی جامعه بشری به عدالت در تمامی ابعاد است. به گفته محققان و پژوهشگران این عرصه بیش از دویست و پنجاه آیه درباره حضرت مهدی (علیه السّلام) و بیش از پانصد روایت از پیامبرگرامی اسلام (صلّی الله علیه و آله) و ائمه معصومین (علیهم السّلام) در تأویل و تفسیر این قسم از آیات بیان شده است.[9] که تفصیل آنها در این مختصر نمی گنجد، جهت اطلاع بیشتر به منابعی که در پایان معرفی می گردد رجوع فرمایید. و اما راجع به فراز دوم سوال که آیا در قرآن کریم از انتظار و صفات منتظران سخنی به میان آمده است یا خیر. در پاسخ به این نکته باید توجه داشت که انتظار فرج و وظایف منتظران نیز ریشه قرآنی دارد و اندیشه ای است مشتمل بر عنصر خوش بینی نسبت به آینده و اندیشه پیروزی نهایی حق بر باطل و غلبه قطعی صالحان و پرهیزگاران و کوتاه شدن دست ستمکاران و جباران که در اینجا به یک مورد از آن آیات اشاره میکنیم. خداوند متعال میفرماید: (فقل انما الغیب لله فانتظروا انی معکم من المنتظرین[10]؛ پس بگو جز این نیست که غیب خدا را است پس منتظر باشید همانا من نیز با شما از منتظران می باشم.) حافظ قندوزی حنفی به اسناد خویش از امام صادق (علیه السّلام) درباره این آیه می گوید غیب حجت قائم (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) در این آیه میباشد.[11] و اما منتظر واقعی کیست و دارای چه ویژگیهایی می باشد؟ شاید از بعضی آیات بتوانیم پاسخ این سوال را بدهیم که قرآن کریم نیز درباره منتظران و ویژگی های آن سخنی به میان آورده است، به طور نمونه به یک آیه اشاره می کنیم: (یا ایها الذین آمنوا اصبرو و صابروا و رابطو و اتقّوا الله لعلکم تفلحون [12]؛ ای کسانی که ایمان آورده اید شکیبایی کنید و پایداری ورزید و مرزبانی کنید و خداترس باشید.) امام باقر (علیه السلام) در همین راستا می فرمایند، در انجام واجبات الهی و دستورات دینی شکیبا باشید و در مقابل دشمنان ثابت قدم و استوار ایستادگی کنید و همواره مرزبان پیشوای موعودتان حضرت مهدی باشید.[13] گفتنی است تفصیل خصوصیات را باید از سنت توقع داشت و لزوم امامت به همین جهت است. منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. عابدین زاده محمد، مهدی در قرآن، ناشر: لاهیجی، چ 1380. 2. فروز رضا، مهدی در قرآن، ناشر رایحه، چ 1376. 3. حسینی شیرازی، موعود قرآن، ناشر موسسه امام مهدی. 4. حسینعلی سعدی، فصلنامه تخصصی انتظار، شماره 6، نام مقاله: شناخت وصایای خورشید پنهان، ص 299. 5. گوردی یزدی، انتظار، ناشر سیمای ولایت، چ 1380. 6. تلافی علی اکبر، آیین انتظار، ناشر موسسه فرهنگی نبا، چ 1378 7. مغیثی پور علی اکبر، انتظار فرج، نشر ایستا، چ 1380. 8. تحقیقات جمران، وظایف منتظران، نشر مسجد جمکران، چ 1379. 9. مولوی نیا، محمد جواد. سیمای مهدویت در قرآن، ناشر: امام عصر، چ 1381. پی نوشتها: [1]. آل عمران، 144. [2]. مائده، 12. [3]. اعراف، 157. [4]. مائده، 55. [5]. بقره، 247. [6]. بقره، 248. [7]. انبیاء، 105. [8]. موعود قرآن، حسینی شیرازی، ترجمه موسسه امام مهدی، چ 1360، ص 75، به نقل از عقد الدرر مقدس شافعی، باب 7، ص 217. [9]. معجم احادیث المهدی، شیخ علی کورانی، موسسه معارف اسلامی، چ بهمن 1375، ص 150. [10]. یونس، 20. [11]. حسینی شیرازی، موعود قرآن، ترجمه مؤسسه امام مهدی، ص 54، به نقل از ینابیع الموده، قندوزی حنفی، ص 508. [12]. آل عمران، 200. [13]. تفسیر برهان، ج 1، ص 334.
شرح سوال:
آیا در قرآن کریم نامی از حضرت مهدی (عج) و حرفی از انتظار ظهور ایشان و اینکه منتظر واقعی کیست و باید دارای چه ویژگیهایی باشد، به میان آمده است؟
پاسخ:
ابتدا با ذکر یک مقدمه به فراز اول از سوال می پردازیم.
مقدمه:
قرآن کریم برای معرفی شخصیت ها به مقتضای حکمت و بلاغت از سه روش استفاده نموده است که ذیلا بیان می شود.
1. معرفی با اسم:
اولین راه این است که شخصیت مورد نظر را با اسم معرفی می نماید، به طور مثال (و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل[1]؛ محمد (صلّی الله علیه و آله) نیست جز پیامبری که قبل از او نیز پیامبرانی بودهاند.)
2. معرفی با عدد:
در این مورد به عنوان نمونه قرآن نقبای بنی اسرائیل را این گونه معرفی نموده است. مانند: (و بعثنا منهم اثنی عشر نقیباً[2]؛ و از ایشان دوازده پیشوا برانگیختیم.)
3. معرفی با صفت و ویژگی:
قرآن پیامبر را با این شیوه نیز معرفی نموده است، مانند آیه (الذین یتبعون الرسول النبی الامّی[3]؛ همانان که از این فرستاد پیامبری که درس نخوانده پیروی می کنند.) و حضرت علی (علیه السّلام) را هم با صفاتش معرفی شده است، مانند آیه (انما ولیکم الله ورسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة و هم راکعون [4]؛ ولی شما تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آورده اند، همان کسانی که نماز برپا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند.)
این قسم اخیرکه معرفی با صفات است شاید بهترین راه معرفی باشد، زیرا این نوع معرفی راه را بر سود جویان می بندد چون نام قلابی می توان درست کرد، اما تخلق به صفات، عملاً کار آسانی نیست و قابل جعل نمی باشد. لذا در سوره بقره می بینیم که خداوند متعال بعد از آن که طالوت را به اسم معرفی می کند بلافاصله وی را با صفات و نشانه نیز معرفی می نماید تا جلوی هرگونه اشتباه احتمالی گرفته شود. در آنجا که می فرماید: (انّ الله قد بعث لکم طالوت ملکا[5]؛ در حقیقت خداوند طالوت را بر شما به پادشاهی گماشته است.) بعد می فرماید: (و قال لهم نبیهم ان آیة ملکه...[6]؛ و پیامبرشان به ایشان گفت در حقیقت نشانه پادشاهی او این است که...)
قرآن کریم در معرفی اشخاص از سه روش استفاده نموده است و بهترین روش معرفی اشخاص با صفات و ویژگی ها است. حال سوال این است که قرآن کریم حضرت مهدی (عج) را چگونه معرفی می کند.
با مراجعه به قرآن مجید درمییابیم که نامی از حضرت مهدی (علیه السّلام) در این کتاب آسمانی به صراحت بیان نشده است. همان گونه که از حضرت علی (علیه السّلام) و سایر ائمه معصومین (علیهم السّلام) نامی به میان نیامده است و عدم تصریح به اسم براساس مصالحی است که خداوند علیم و حکیم بر آن آگاه است و اما باید اذعان داشت که تصریح به اسم تنها راه معرفی اشخاص نیست، بلکه از راه های دیگری مانند معرفی به صفات هم می توان بهره برد. حضرت ولی عصر (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) هم با برخی صفات و ویژگیها و کارها شناسانده شده است. خداوند تبارک و تعالی می فرماید: (و لقد کتبنا فی الزّبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون[7]؛ و همانا نوشته ایم در زبور پس از ذکر که زمین را بندگان صالح من به ارث خواهند برد.)
حافظ قندوزی سلیمان حنفی به اسناد خویش از امام محمد باقر و امام صادق (علیهما السّلام) درباره این آیه می گوید: عباد صالح که در این آیه آمده است حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) و اصحاب او می باشند.[8]
به طور کلی اندیشه مهدویت ریشه در کلام الهی دارد که همان حقیقت رسیدن نهایی جامعه بشری به عدالت در تمامی ابعاد است. به گفته محققان و پژوهشگران این عرصه بیش از دویست و پنجاه آیه درباره حضرت مهدی (علیه السّلام) و بیش از پانصد روایت از پیامبرگرامی اسلام (صلّی الله علیه و آله) و ائمه معصومین (علیهم السّلام) در تأویل و تفسیر این قسم از آیات بیان شده است.[9] که تفصیل آنها در این مختصر نمی گنجد، جهت اطلاع بیشتر به منابعی که در پایان معرفی می گردد رجوع فرمایید.
و اما راجع به فراز دوم سوال که آیا در قرآن کریم از انتظار و صفات منتظران سخنی به میان آمده است یا خیر.
در پاسخ به این نکته باید توجه داشت که انتظار فرج و وظایف منتظران نیز ریشه قرآنی دارد و اندیشه ای است مشتمل بر عنصر خوش بینی نسبت به آینده و اندیشه پیروزی نهایی حق بر باطل و غلبه قطعی صالحان و پرهیزگاران و کوتاه شدن دست ستمکاران و جباران که در اینجا به یک مورد از آن آیات اشاره میکنیم.
خداوند متعال میفرماید: (فقل انما الغیب لله فانتظروا انی معکم من المنتظرین[10]؛ پس بگو جز این نیست که غیب خدا را است پس منتظر باشید همانا من نیز با شما از منتظران می باشم.)
حافظ قندوزی حنفی به اسناد خویش از امام صادق (علیه السّلام) درباره این آیه می گوید غیب حجت قائم (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) در این آیه میباشد.[11]
و اما منتظر واقعی کیست و دارای چه ویژگیهایی می باشد؟
شاید از بعضی آیات بتوانیم پاسخ این سوال را بدهیم که قرآن کریم نیز درباره منتظران و ویژگی های آن سخنی به میان آورده است، به طور نمونه به یک آیه اشاره می کنیم: (یا ایها الذین آمنوا اصبرو و صابروا و رابطو و اتقّوا الله لعلکم تفلحون [12]؛ ای کسانی که ایمان آورده اید شکیبایی کنید و پایداری ورزید و مرزبانی کنید و خداترس باشید.)
امام باقر (علیه السلام) در همین راستا می فرمایند، در انجام واجبات الهی و دستورات دینی شکیبا باشید و در مقابل دشمنان ثابت قدم و استوار ایستادگی کنید و همواره مرزبان پیشوای موعودتان حضرت مهدی باشید.[13] گفتنی است تفصیل خصوصیات را باید از سنت توقع داشت و لزوم امامت به همین جهت است.
منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. عابدین زاده محمد، مهدی در قرآن، ناشر: لاهیجی، چ 1380.
2. فروز رضا، مهدی در قرآن، ناشر رایحه، چ 1376.
3. حسینی شیرازی، موعود قرآن، ناشر موسسه امام مهدی.
4. حسینعلی سعدی، فصلنامه تخصصی انتظار، شماره 6، نام مقاله: شناخت وصایای خورشید پنهان، ص 299.
5. گوردی یزدی، انتظار، ناشر سیمای ولایت، چ 1380.
6. تلافی علی اکبر، آیین انتظار، ناشر موسسه فرهنگی نبا، چ 1378
7. مغیثی پور علی اکبر، انتظار فرج، نشر ایستا، چ 1380.
8. تحقیقات جمران، وظایف منتظران، نشر مسجد جمکران، چ 1379.
9. مولوی نیا، محمد جواد. سیمای مهدویت در قرآن، ناشر: امام عصر، چ 1381.
پی نوشتها:
[1]. آل عمران، 144.
[2]. مائده، 12.
[3]. اعراف، 157.
[4]. مائده، 55.
[5]. بقره، 247.
[6]. بقره، 248.
[7]. انبیاء، 105.
[8]. موعود قرآن، حسینی شیرازی، ترجمه موسسه امام مهدی، چ 1360، ص 75، به نقل از عقد الدرر مقدس شافعی، باب 7، ص 217.
[9]. معجم احادیث المهدی، شیخ علی کورانی، موسسه معارف اسلامی، چ بهمن 1375، ص 150.
[10]. یونس، 20.
[11]. حسینی شیرازی، موعود قرآن، ترجمه مؤسسه امام مهدی، ص 54، به نقل از ینابیع الموده، قندوزی حنفی، ص 508.
[12]. آل عمران، 200.
[13]. تفسیر برهان، ج 1، ص 334.
- [سایر] چرا باید برای تعجیل فرج امام زمان (عج) دعا کنیم و وظایف منتظران ظهور ایشان چیست؟
- [سایر] فلسفه انتظار فرج امام زمان (عج) چیست؟
- [سایر] انتظار فرج امام زمان علیه السلام چه فضیلتی دارد؟
- [سایر] آیا انتظار ظهور حضرت مهدی (عج) با انتظار قیامت منافات ندارد؟
- [سایر] چرا هر چه انتظار فرج امام زمان (عج) را میکشیم، ایشان ظهور نمیکند؟
- [سایر] نقش تولّی و تبرّی در انتظار فرج امام زمان علیه السلام چیست؟
- [سایر] اعتقاد به مهدویت و انتظار ظهور امام زمان (عج)، مردم را از عمل و مبارزه بازمیدارد!
- [سایر] فواید تربیتی اعتقاد به مهدویت و انتظار فرج امام زمان علیه السلام چیست؟
- [سایر] شبهه: با توجه به طولانی شدن غیبت کبری، انتظار ظهور امام زمان بیهوده است!
- [سایر] چگونه انتظار فرج و عشق به امام زمان(عج) را به کودکان آموزش دهیم؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله مظاهری] قسم خوردن باید به یکی از اسمهای خداوند تبارک و تعالی باشد و قسم خوردن به کلمة (اللَّه) بهتر است، و اگر قسم به یکی از مقدسات دین نظیر قرآن و پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و ائمّه طاهرین علیهم السلام باشد فایدهای ندارد.
- [امام خمینی] "اشهد ان علیا ولی الله" جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعداز "اشهد ان محمدا رسول الله" به قصد قربت گفته شود. ترجمه اذان و اقامه "الله اکبر" یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند."اشهد ان لا اله الا الله" یعنی شهادت می دهم که غیر خدایی که یکتا و بی همتا است، خدای دیگری سزاوار پرستش نیست. "اشهد ان محمدا رسول الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله و سلم، پیغمبر و فرستاده خدا است. "اشهد ان علیا امیر المؤمنین ولی الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت علی علیه الصلاة و السلام، امیر المؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. "حی علی الصلاه"یعنی بشتاب برای نماز. "حی علی الفلاح" یعنی بشتاب برای رستگاری. "حی علی خیرالعمل" یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. "قد قامت الصلاه" یعنی به تحقیق نماز برپا شد. "لا اله الا الله" یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بی همتا است.
- [امام خمینی] قوانین و مصوباتی که از مجالس قانونگذاری دولتهای جائر به امر عمال اجانب خَذَلَهم اللَّه تعالی بر خلاف صریح قرآن کریم و سنّت پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم میگذرد و گذشته است، از نظر اسلام لغو و از نظر قانون بیارزش است، و لازم است مسلمانها از امرکننده و رأیدهنده به هر طور ممکن است اعراض کنند، و با آنها معاشرت و معامله نکنند، و آنان مجرمند و عملکننده به رأی آنها معصیت کار و فاسق است.