ماجرای تحریف شده درباره پیامبر مربوط به لحظات بعد از بعثت چیست؟ چگونه نادرستی آن ثابت می شود؟
آنچه شنیده ‌ایم که چون پیامبر در روز مبعث از کوه حراء به خانه آمد، وحشت زده و پریشان بود و گفت مرا بپوشانید و خدیجه او را پوشانید و پیامبر به خواب رفت تا جبرئیل آمد و دومین سوره را آورد، یعنی سوره (یا ایها المدثر) اینها همگی برخلاف واقع و دون شان پیامبر ختمی مرتبت است. امین الدین طبرسی مفسر بزرگ شیعه در تفسیر (مجمع البیان‌) می‌ گوید: (یا ایها المدثر) یعنی ای کسی که در بستر خفته ‌ای برخیز و قوم خود را از عذاب خداوند بیم ده، و در این راه سخت کوشا باش. سپس روایت (دثرونی، دثرونی، زملونی، زملونی‌) را نقل می‌ کند و بر آن ایراد گرفته و می‌ گوید: این درست نیست. زیرا خداوند با علائم روشن به پیامبر وحی می ‌فرستد تا یقین پیدا کند آنچه به وی رسیده از جانب خداوند است. پس از وحی هم نیازی به چیزی ندارد که او را تقویت کند و دچار بیم و هراس نمی ‌شود، و مضطرب نمی‌ گردد.[1] همین موضوع را علامه مجلسی در(بحارالانوار) نیز درذیل حدیث (دثرونی‌) آورده است و مانند امین الدین طبرسی آن را تخطئه می‌ کند.[2] آنچه از جمع بین احادیث صحیح و معتبر آغاز وحی، استفاده می ‌شود این است که پس از نزول آیات اوائل سوره اقرا بر فراز کوه حراء و اعلام مراسم پیامبری حضرت ختمی مرتبت (صلی الله علیه و آله) همان روز یا روز دیگر که وی درخانه خوابیده بود، یا می‌ خواست بخوابد، پیک وحی برای دومین بار آمد و سوره (مدثر) را آورد و گفت: ای کسی که خفته ‌ای یا در لباس خواب هستی! برخیز و قوم را بیم ده! مفاد سوره مدثر نیز این است که از این پس باید پیامبر در تمام لحظات به فکر اندرز خلق و بیم دادن قوم از نافرمانی خداوند باشد و لحظه ‌ای از آن غافل نماند. به طور خلاصه آنچه راجع به تردید و اضطراب و هراس پیامبر درموقع دیدن پیک وحی یا پس از آن در کتب تفاسیر و تواریخ اهل تسنن آمده است و از آنها به منابع ما هم سرایت کرده است، برای پیامبران سابق اتفاق نیفتاده و دون شان آنها بوده است تا چه رسد به پیامبر اسلام که عقل کل و خاتم پیامبران بوده است.[3] پی نوشت: [1] . مجمع البیان، ج 9، ص384. [2] . بحار الانوار، ج 18، ص 167. [3] . علی دوانی، تاریخ اسلام ازآغاز تاهجرت، ص110. منبع:سایت انوار طاها
عنوان سوال:

ماجرای تحریف شده درباره پیامبر مربوط به لحظات بعد از بعثت چیست؟ چگونه نادرستی آن ثابت می شود؟


پاسخ:

آنچه شنیده ‌ایم که چون پیامبر در روز مبعث از کوه حراء به خانه آمد، وحشت زده و پریشان بود و گفت مرا بپوشانید و خدیجه او را پوشانید و پیامبر به خواب رفت تا جبرئیل آمد و دومین سوره را آورد، یعنی سوره (یا ایها المدثر) اینها همگی برخلاف واقع و دون شان پیامبر ختمی مرتبت است.
امین الدین طبرسی مفسر بزرگ شیعه در تفسیر (مجمع البیان‌) می‌ گوید: (یا ایها المدثر) یعنی ای کسی که در بستر خفته ‌ای برخیز و قوم خود را از عذاب خداوند بیم ده، و در این راه سخت کوشا باش. سپس روایت (دثرونی، دثرونی، زملونی، زملونی‌) را نقل می‌ کند و بر آن ایراد گرفته و می‌ گوید: این درست نیست. زیرا خداوند با علائم روشن به پیامبر وحی می ‌فرستد تا یقین پیدا کند آنچه به وی رسیده از جانب خداوند است. پس از وحی هم نیازی به چیزی ندارد که او را تقویت کند و دچار بیم و هراس نمی ‌شود، و مضطرب نمی‌ گردد.[1]
همین موضوع را علامه مجلسی در(بحارالانوار) نیز درذیل حدیث (دثرونی‌) آورده است و مانند امین الدین طبرسی آن را تخطئه می‌ کند.[2]
آنچه از جمع بین احادیث صحیح و معتبر آغاز وحی، استفاده می ‌شود این است که پس از نزول آیات اوائل سوره اقرا بر فراز کوه حراء و اعلام مراسم پیامبری حضرت ختمی مرتبت (صلی الله علیه و آله) همان روز یا روز دیگر که وی درخانه خوابیده بود، یا می‌ خواست بخوابد، پیک وحی برای دومین بار آمد و سوره (مدثر) را آورد و گفت: ای کسی که خفته ‌ای یا در لباس خواب هستی! برخیز و قوم را بیم ده!
مفاد سوره مدثر نیز این است که از این پس باید پیامبر در تمام لحظات به فکر اندرز خلق و بیم دادن قوم از نافرمانی خداوند باشد و لحظه ‌ای از آن غافل نماند. به طور خلاصه آنچه راجع به تردید و اضطراب و هراس پیامبر درموقع دیدن پیک وحی یا پس از آن در کتب تفاسیر و تواریخ اهل تسنن آمده است و از آنها به منابع ما هم سرایت کرده است، برای پیامبران سابق اتفاق نیفتاده و دون شان آنها بوده است تا چه رسد به پیامبر اسلام که عقل کل و خاتم پیامبران بوده است.[3]

پی نوشت:
[1] . مجمع البیان، ج 9، ص384.
[2] . بحار الانوار، ج 18، ص 167.
[3] . علی دوانی، تاریخ اسلام ازآغاز تاهجرت، ص110.
منبع:سایت انوار طاها





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین