دانشمندان درباره پاسخ این پرسش در کتابهای تفسیر و حدیث بحثها کرده و پاسخهای گوناگونی داده اند که در این جا به برخی از آنها اشاره می شود: 1. بسیاری معتقدند که ازدواج خواهر و برادر، او همان روزی که حضرت آدم(علیه السلام)آفریده شد، حرام بوده است و اصولا این امر با فطرت انسان ناسازگار است و خداوند متعال چیز ناسازگار با فطرت را برای هیچ یک از پیامبران تشریع نفرموده است. فرزندان آدم(علیه السلام) با دخترانی که از بهشت بر ایشان آوردند، ازواج کردند و سپس فرزندانشان دختر عمو و پسر عمو بودند، با هم ازدواج کردند و بدین سان نسل آدم ادامه یافت. 2. حضرت حوّا، در هر وضع حمل، یک دختر و یک پسر به دنیا می آورده است و چون رشید می گشتند، پسران و دختران همزاد با هم ازدواج نمی کردند، بلکه هر یک از آنان با فرزندی که از حمل دیگر به وجود می آمد، ازدواج می کردند. امّا این که چگونه ممکن است پیامبری دختران خود را به ازدواج پسرانش درآورد، پاسخ این است که زمان احکام و وضع و رفع آن به دست خداست و هر جا مصلحت باشد، حکم را وضع می کند و چون مصلحت نباشد، همان حکم را بر می دارد. بنابراین، در آن هنگام بنا بر ضرورت و مصلحت، ازدواج خواهر با برادر جایز بود و حرمتش مقرر نشده بود. 3. فرزندان حضرت آدم(علیه السلام) با فرزندانی غیر از نسل آدم(علیه السلام) ازدواج کردند; یعنی با کسانی که پیش از حضرت آدم(علیه السلام) و همسرش موجود بودند. www.eporsesh.com
دانشمندان درباره پاسخ این پرسش در کتابهای تفسیر و حدیث بحثها کرده و پاسخهای گوناگونی داده اند که در این جا به برخی از آنها اشاره می شود:
1. بسیاری معتقدند که ازدواج خواهر و برادر، او همان روزی که حضرت آدم(علیه السلام)آفریده شد، حرام بوده است و اصولا این امر با فطرت انسان ناسازگار است و خداوند متعال چیز ناسازگار با فطرت را برای هیچ یک از پیامبران تشریع نفرموده است. فرزندان آدم(علیه السلام) با دخترانی که از بهشت بر ایشان آوردند، ازواج کردند و سپس فرزندانشان دختر عمو و پسر عمو بودند، با هم ازدواج کردند و بدین سان نسل آدم ادامه یافت.
2. حضرت حوّا، در هر وضع حمل، یک دختر و یک پسر به دنیا می آورده است و چون رشید می گشتند، پسران و دختران همزاد با هم ازدواج نمی کردند، بلکه هر یک از آنان با فرزندی که از حمل دیگر به وجود می آمد، ازدواج می کردند. امّا این که چگونه ممکن است پیامبری دختران خود را به ازدواج پسرانش درآورد، پاسخ این است که زمان احکام و وضع و رفع آن به دست خداست و هر جا مصلحت باشد، حکم را وضع می کند و چون مصلحت نباشد، همان حکم را بر می دارد.
بنابراین، در آن هنگام بنا بر ضرورت و مصلحت، ازدواج خواهر با برادر جایز بود و حرمتش مقرر نشده بود.
3. فرزندان حضرت آدم(علیه السلام) با فرزندانی غیر از نسل آدم(علیه السلام) ازدواج کردند; یعنی با کسانی که پیش از حضرت آدم(علیه السلام) و همسرش موجود بودند.
www.eporsesh.com
- [سایر] ازدواج فرزندان حضرت آدم(علیه السلام) چگونه بوده است؟
- [سایر] نبوت حضرت آدم(علیه السلام) چگونه اثبات می شود؟
- [سایر] جانشین حضرت آدم(علیه السلام) چه کسی بود؟
- [سایر] حضرت آدم(علیه السلام) در قرآن چگونه توصیف شده است؟
- [سایر] حضرت آدم علیه السّلام و حوا چند فرزند داشتهاند؟
- [سایر] در مورد زیارت وارث توضیح دهید و وجه ارث امام حسین(ع) از حضرت آدم و ابراهیم(ع) چیست؟
- [سایر] بهشت حضرت آدم(علیه السلام) کجا بوده است؟
- [سایر] دلیلی که ثابت کند حضرت علی(علیه السلام) از حضرت آدم، نوح، ابراهیم، موسی و عیسی علیهم السلام برتر است، چیست؟
- [سایر] پاسخ امام رضا(ع) به علی بن جهم در مورد شبهه حضرت داود وگناه آدم چیست؟
- [سایر] اگر خطیئه ی حضرت آدم(علیه السلام) گناه نبود، چرا آن حضرت و فرزندانشان به مشقات زندگی دنیوی گرفتار شدند؟
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد می گوید: زَوْجَتِی فاطِمَةُ خلعتها عَلی ما بَذَلَتْ هِیَ طالِق (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است).
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند باید زن را به گونهای مشخّص کند، مثلاً چنانچه اسم زن فاطمه باشد و مالی را به شوهرش بخشیده تا طلاقش دهد، شوهر او میگوید: (بارَأْتُ زَوْجَتی فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلَتْ) (یعنی من از زنم فاطمه در مقابل مالی که او بذل کرده جدا میشوم) و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل میگوید: (عَنْ قِبَلِ مُوَکِّلی بارَأْتُ زَوْجَتُهُ فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلَتْ) و در هر دو صورت پس از صیغه مبارات بنا بر احتیاط واجب صیغه طلاق را نیز بگوید، مثلاً بگوید: (هِیَ طالِقٌ) یا (فَهِیَ طالِقٌ) و اگر به جای کلمه (عَلی ما بَذَلَتْ) (بِما بَذَلَتْ) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ مَهْرِها فَهِیَ طالِقَ ) مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل آنچه بذل کرده او، پس او رهاست. و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَا بَذَلَتْ بمَا بَذَلَتْ) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند؛ چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد؛ باید بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او از هم جدا شدیم پس او رها است. و اگر دیگری را وکیل کند؛ وکیل باید بگوید: عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی ما بذلت) ، (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله سیستانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند ، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد بگوید : (بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلَتْ) و بنابر احتیاط لازم نیز بگوید : (فَهِیَ طالِقٌ) یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او ، از هم جدا شدیم پس او رها است . و اگر دیگری را وکیل کند ، وکیل باید بگوید : (عَنْ قِبَلِ مُوَکّلِی بارَأْتُ زَوْجَتَهُ فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِقٌ) ، و در هر دو صورت اگر بجای کلمه (عَلی ما بَذَلَتْ) (بِما بَذَلَتْ) بگوید ، اشکال ندارد .