اویس، از دلباختگان رسول گرامی اسلام‌صلی الله علیه وآله و از یاران و محبّین با وفای حضرت امیرعلیه السلام بود. زادگاه اویس: طبق مطالعات و تحقیقات به عمل آمده، اویس در یمن متولد شده و تاریخ دقیقی از تولد او به دست نیامده است[1] با این اوصاف، شرح حال او بدین قرار است: اویس از راه شتربانی روزگار را با مادر پیر و نابینا و ناتوان خود سپری می‌کند و از این طریق امرار معاش کرده و به امورات مادر مهربان و سالخورده‌ی خود رسیدگی می‌کند. وقتی از مادر اجازه طلبید که به مدینه به قصد زیارت حضرت رسول صلی الله علیه وآله مشرف شود، مادرش گفت که رخصت می‌دهم به شرط آن که زیاده از نیم روز توقف نکنی، اویس به مدینه سفر کرد و چون به خانه‌ی حضرت پیغمبر صلی الله علیه وآله آمد، از قضا آن حضرت در خانه نبود. به ناچار به خاطر قولی که مادر از او گرفته بود مدینه را به قصد یمن ترک کرد. چون پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله مراجعت کرد، فرمود: این نور کیست که در این خانه می‌نگرم. گفتند: شتربانی که اویس نام داشت به این سرا آمد و باز شتافت. فرمود: این نور را در خانهل ما هدیه گذاشت و برفت، اویس هیچ گاه پیامبر صلی الله علیه وآله را ندید. آن حضرت در مورد او گوید: "تفوح روائح الجنة من قبل القرن و اشوقاه الیک یا اویس القرن،..."[2] یعنی بوهای بهشت از جانب قرن می‌وزد، ای اویس قرن! چه قدر به تو علاقه دارم، سپس فرمود: هر که او را ملاقات کرد، از جانب من به او سلام برساند. اویس از دیدگاه بزرگان: سید حیدر آملی، از عرفای قرن هشتم هجری می‌نویسد: به دلیل قدر و منزلت اویس قرنی رحمه الله و هم چنین آگاهی کشفی و ذوقی او بر اسرار الهی است که رسول خدا صلی الله علیه وآله هنگامی که از جهت ظاهر و یا باطن از طرف یمن، رایحه‌های شریف اویس را استشمام می‌کرد، چنین می‌فرمود: من نسیم و رایحه‌ی رحمانی را از طرف یمن می‌بویم.[3] شعرا نیز در مدح و منزلت او اشعاری را سروده‌اند. مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولوی)، عارف و شاعر مشهور قرن هفتم، به این کلام دل نشین خاتم النبیّین صلی الله علیه وآله که "انی لاجد نفس الرّحمن من قبل الیمن" اشاراتی دارد: گفت بوی بوالعجب آمد به من همچنان که مر نبی را از یمن که محمّد گفته بر دست صبا از یمن می‌آید بوی خدا بوی رامین می‌رسد از جان ویس بوی یزدان می‌رسد هم از اویس از اویس و از قرن بوی عجب نبی را مست کرد و پر طرب چون اویس از خویش فانی گشته بود آن زمینی آسمانی گشته بود آن هلیله پروریده در شکر چاشنّی تلخیش نَبوَد دگر[4] عرفا، اویس را سید التابعین و خیر التابعین نامیده‌اند. در حالات عرفایی اویس گویند: بعضی از شب‌ها را می‌گفت: امشب شب رکوع است و به یک رکوع شب را به صبح می‌آورد. شبی را می‌گفت: امشب شب سجود است و به یک سجده شب را سپری می‌کرد. گفتند: اویس این چه زحمت است که بر خود می‌بینی؟! گفت: کاش از ازل تا ابد یک شب بود و من او را به یک سجده می‌گذراندم. اویس علاوه بر این افتخارات، توفیق درک حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را در جنگ صفین پیدا نمود و با حضرت بیعت کرد و در رکاب حضرت با دشمنان دین و امامت جنگید تا این که در همان جنگ به فیض شهادت نائل آمد و توسط حضرت دفن گردید.[5] منابع برای مطالعه بیشتر: 1- سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج 3، ص 513 و 514. (بیروت: دار التعارف للمطبوعات). 2- یکتائی، اویس قرنی (قم: انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه‌ی علیمیه قم، چاپ اول 1377). -------------------------------------------------------------------------------- [1] . ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، ج 1، ص 471 ، بیروت، اداره و تألیفات اشرفیه. [2] . علامه‌ی مجلسی‌رحمه الله، بحارالانوار، چاپ ایران، ج 42، ص 155، روایت 22، باب 124؛ شیخ عباس قمی، منتهی الامال، انتشارات جاویدان علمی، ص 239، جمعی از اصحاب حضرت امیرعلیه السلام. [3] . سید حیدر آملی، جامع الاسرار و منبع الانوار، انتشارات علمی و فرهنگی، مترجم سید جواد طباطبایی، ص 462. [4] . مولوی، مثنوی معنوی، کتابفروشی اسلامیه، چاپ ایران، ص 369. [5] . شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، انتشارات جاویدان علمی، مجلد کامل، در ذکر جمعی از اصحاب امام علی، ص 239.
اویس قرنی که بود؟ شرح حالی از او بیان نمائید؟ سرانجام او چه شد؟
اویس، از دلباختگان رسول گرامی اسلامصلی الله علیه وآله و از یاران و محبّین با وفای حضرت امیرعلیه السلام بود.
زادگاه اویس: طبق مطالعات و تحقیقات به عمل آمده، اویس در یمن متولد شده و تاریخ دقیقی از تولد او به دست نیامده است[1] با این اوصاف، شرح حال او بدین قرار است: اویس از راه شتربانی روزگار را با مادر پیر و نابینا و ناتوان خود سپری میکند و از این طریق امرار معاش کرده و به امورات مادر مهربان و سالخوردهی خود رسیدگی میکند. وقتی از مادر اجازه طلبید که به مدینه به قصد زیارت حضرت رسول صلی الله علیه وآله مشرف شود، مادرش گفت که رخصت میدهم به شرط آن که زیاده از نیم روز توقف نکنی، اویس به مدینه سفر کرد و چون به خانهی حضرت پیغمبر صلی الله علیه وآله آمد، از قضا آن حضرت در خانه نبود. به ناچار به خاطر قولی که مادر از او گرفته بود مدینه را به قصد یمن ترک کرد. چون پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله مراجعت کرد، فرمود: این نور کیست که در این خانه مینگرم. گفتند: شتربانی که اویس نام داشت به این سرا آمد و باز شتافت. فرمود: این نور را در خانهل ما هدیه گذاشت و برفت، اویس هیچ گاه پیامبر صلی الله علیه وآله را ندید. آن حضرت در مورد او گوید: "تفوح روائح الجنة من قبل القرن و اشوقاه الیک یا اویس القرن،..."[2] یعنی بوهای بهشت از جانب قرن میوزد، ای اویس قرن! چه قدر به تو علاقه دارم، سپس فرمود: هر که او را ملاقات کرد، از جانب من به او سلام برساند.
اویس از دیدگاه بزرگان:
سید حیدر آملی، از عرفای قرن هشتم هجری مینویسد: به دلیل قدر و منزلت اویس قرنی رحمه الله و هم چنین آگاهی کشفی و ذوقی او بر اسرار الهی است که رسول خدا صلی الله علیه وآله هنگامی که از جهت ظاهر و یا باطن از طرف یمن، رایحههای شریف اویس را استشمام میکرد، چنین میفرمود: من نسیم و رایحهی رحمانی را از طرف یمن میبویم.[3]
شعرا نیز در مدح و منزلت او اشعاری را سرودهاند. مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولوی)، عارف و شاعر مشهور قرن هفتم، به این کلام دل نشین خاتم النبیّین صلی الله علیه وآله که "انی لاجد نفس الرّحمن من قبل الیمن" اشاراتی دارد:
گفت بوی بوالعجب آمد به من
همچنان که مر نبی را از یمن
که محمّد گفته بر دست صبا
از یمن میآید بوی خدا
بوی رامین میرسد از جان ویس
بوی یزدان میرسد هم از اویس
از اویس و از قرن بوی عجب
نبی را مست کرد و پر طرب
چون اویس از خویش فانی گشته بود
آن زمینی آسمانی گشته بود
آن هلیله پروریده در شکر
چاشنّی تلخیش نَبوَد دگر[4]
عرفا، اویس را سید التابعین و خیر التابعین نامیدهاند.
در حالات عرفایی اویس گویند: بعضی از شبها را میگفت: امشب شب رکوع است و به یک رکوع شب را به صبح میآورد. شبی را میگفت: امشب شب سجود است و به یک سجده شب را سپری میکرد. گفتند: اویس این چه زحمت است که بر خود میبینی؟! گفت: کاش از ازل تا ابد یک شب بود و من او را به یک سجده میگذراندم. اویس علاوه بر این افتخارات، توفیق درک حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را در جنگ صفین پیدا نمود و با حضرت بیعت کرد و در رکاب حضرت با دشمنان دین و امامت جنگید تا این که در همان جنگ به فیض شهادت نائل آمد و توسط حضرت دفن گردید.[5]
منابع برای مطالعه بیشتر:
1- سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج 3، ص 513 و 514. (بیروت: دار التعارف للمطبوعات).
2- یکتائی، اویس قرنی (قم: انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزهی علیمیه قم، چاپ اول 1377).
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، ج 1، ص 471 ، بیروت، اداره و تألیفات اشرفیه.
[2] . علامهی مجلسیرحمه الله، بحارالانوار، چاپ ایران، ج 42، ص 155، روایت 22، باب 124؛ شیخ عباس قمی، منتهی الامال، انتشارات جاویدان علمی، ص 239، جمعی از اصحاب حضرت امیرعلیه السلام.
[3] . سید حیدر آملی، جامع الاسرار و منبع الانوار، انتشارات علمی و فرهنگی، مترجم سید جواد طباطبایی، ص 462.
[4] . مولوی، مثنوی معنوی، کتابفروشی اسلامیه، چاپ ایران، ص 369.
[5] . شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، انتشارات جاویدان علمی، مجلد کامل، در ذکر جمعی از اصحاب امام علی، ص 239.
- [سایر] ماجرای پیامبر و اویس قرنی چیست و شخص اویس قرنی کیست؟
- [سایر] روحانی سپاه شهرمان میگوید: (در زمینه عقیدتی، سیاسی و ولایتمداری ما باید مانند اویس قرنی تربیت کنیم نه مانند خواجه ربیع). خواهشمندم تحلیل خود را درباره این جمله بطور کامل و جامع و مفصل بیان بفرمایید.
- [سایر] در جامعه ما در خصوص اویس قرنی چنین می گویند که هنگامی که شنید پیامبر (ص) دندان خود را شکستند وی نیز دندان خود را شکست. آیا چنین مسئله ای صحت دارد؟ آیا پیامبر (ص) به خاطر این کار وی را ستود؟
- [سایر] تفسیر عیّاشی چگونه کتابی و برای چه قرنی است؟
- [سایر] لطفاً اطلاعاتی درباره تفسیر عیّاشی بدهید و برای چه قرنی است؟
- [سایر] در تفاسیر، بعضاً تفسیرهایی از (مجاهد)، (قتادة) و (زجّاج) نقل شده است. این سه عنوان ناظر به چه کسانی است، و در چه قرنی می زیسته اند؟
- [سایر] نعمتهای بهشتی را شرح دهید ؟
- [سایر] واقعه غدیر خم را شرح بفرمایید؟
- [سایر] گفتگوهای دوزخیان را شرح دهید ؟
- [سایر] معرفی اجمالی از سوره انشراح ارایه نمایید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] (تبعیت) آن است که چیزی به تبع چیز دیگری پاک شود که شرح آن در مسائل آینده خواهد آمد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] شکهایی که نباید به آنها اعتنا کرد به شرح زیر است: 1 شک بعد از محل 2 شک بعد از سلام 3 شک بعد از گذشتن وقت نماز 4 شک کثیرالشک یعنی کسی که زیاد شک می کند. 5 شک امام و ماموم 6 شک در نمازهای مستحبی و شرح هر یک از اینها در مسائل آینده می آید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] چهارم: نجس کردن مسجد حرام است و پاک کردن آن واجب است و شرح این مسأله در بحث احکام مسجد در مکان نمازگزار به خواست خدا خواهد آمد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] پنجم: بدن و لباس نمازگزار و محل سجده او باید پاک باشد، شرح این مسائل نیز در بحث لباس و مکان نمازگزار خواهد آمد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر انسان حالی دارد که در آب کشیدن چیز نجس یقین پیدا نمی کند می تواند بگمان اکتفا نماید.
- [امام خمینی] اگر انسان حالی دارد که در آب کشیدن چیز نجس یقین پیدا نمی کند، می تواند به گمان اکتفا نماید.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر انسان حالی دارد که در آب کشیدن چیز نجس یقین پیدا نمیکند ، میتواند به گمان اکتفا نماید .
- [آیت الله بروجردی] اگر انسان حالی دارد که در آب کشیدنِ چیز نجس یقین پیدا نمیکند، میتواند به گمان اکتفا نماید.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] روزه آن است که انسان برای انجام فرمان خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب از چیزهائی که روزه را باطل می کند و شرح آن بعداً گفته می شود خودداری نماید. نیّت
- [امام خمینی] تعریف روزه - روزه آن است که انسان برای انجام فرمان خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب از چیزهایی که روزه را باطل می کند و شرح آنها بعدا گفته می شود، خودداری نماید.