گاهی شرایط به گونه ای است که می توان با فعالیت های فرهنگی متفرق و پنهانی اصل دین را حفظ کرد، به امید این که روزی معرفت و سطح فرهنگ آنها رشد پیدا کند و بتوانند کارهای مهم تری انجام دهند. تقریباً از امام سجاد( علیه السلام) به بعد به دلایل مختلفی، تمام ائمه(علیهم السلام) چنین برنامه ای داشتند. چون عده ای مسلمان تربیت شده بودند و به برکت خون سیدالشهداء( علیه السلام) حق را شناخته، بر اساس فرهنگ اسلامی تربیت شده و در اطراف بلاد اسلامی پراکنده می شدند و مردم را هدایت می کردند. در این شرایط باید به همین کارهای فرهنگی اکتفا کرد، چون توان فعالیت دیگری نیست، تنها کاری که می توان انجام داد اینست، و اطمینان هم هست که اصل دین از بین نمی رود. اما زمان امام حسین شرایط چنین نبود، امام حسین( علیه السلام) به نخبگان فرمودند "من میترسم اصل حق گم شود." صحبت تنها مسأله یک حکم ودو حکم شرعی نیست. من می ترسم اصل حق گم شده و مردم نتوانند حق و باطل را تشخیص بدهند. این شرایط کار خاص دیگری را می طلبد، نه با فعالیت های تبلیغی و نه با پول، نمی توان اقدامی انجام داد و نه می توان جنگ نظامی سامان داد، جبهه حق طرفدار ندارد، قدرت در دست جبهه باطل و ثروت در اختیار آنهاست. آنچنان تبلیغات کرده اند و از مردم زهر چشم گرفته اند که کسی توان نفس کشیدن ندارد. مخالفان را دار زدند، یا ترور کردند، نه کسی جرأت قیام یا حرکت دارد و نه دیگر نیرو و توان برای کسی مانده است. در این شرایط باید شوک دیگری به جامعه وارد شود، چه کاری از یک نفر یا از یک گروه کوچک برای جامعه بزرگ اسلامی برمی آید؟ تبلیغات هم تأثیری نداشت، چون تمام ابزار آن در اختیار امویان بود و فقط عده محدودی فریاد امام( علیه السلام) را می شنیدند، سیدالشهداء( علیه السلام) با حنجره خود چقدر می تواند فریاد بزند؟ صدای خود را به چند نفر می تواند برساند؟ البته اگر اجازه صحبت کردن به امام ( علیه السلام) می دادند؛ که در طول بیست سال به آن حضرت چنین فرصتی نیز ندادند و ایشان می بایست آرام، پنهانی و در خفا با یاران و اصحاب خود صحبت کند. در این شرایط چه باید کرد؟! همان کاری را که حسین( علیه السلام) کرد، شوکی در جامعه اسلامی به وجود آورد که تا قیام قیامت اثر خود را خواهد داشت. اقدامی که نمی توان آن را تحریف کرد و نمی شود تفسیر غلطی برای آن آورد و آن نیست جزء انتخاب راه شهادت؛ چراغی که هرگز خاموشی ندارد. به عبارت دیگر : کار فرهنگی و گفتمان منطقی فقط در جایی کاربرد دارد که یا حکومت منطقی باشد و حاضر به شنیدن انتقادات و عیوب خود باشد و یا مردم از آگاهی بالای سیاسی برخوردار باشند و با درک گفتار منتقدان بتوانند حکومت را در انجام به پیشنهادات و رفع نواقص مجبور کنند. در حکومت یزید هیچ یک از دو مورد مذکور وجود نداشت. نه حکومت دیکتاتوری یزید پذیرای شنیدن انتقادات بود و نه مردم توان درک مفاهیم و معانی کلام اهل بیت را داشتند، لذا تنها یک راه باقی مانده بود و آن تزریق خون عزیزترین انسانهای زمان در ریشه های خشکیدة درخت اسلام بود و این حماسه سرخ، مردم را از خواب غفلت بیدار کرد و به یکّه تازی سپاه باطل در جهان پایان داد. منبع: آذرخشی دیگر از آسمان کربلا، مؤلف استاد مصباح یزدی. ص196 www. eporsesh.com
آیا امام حسین(علیه السلام) نمی توانستند از طریق مباحث علمی و دینی و تربیت شاگردان اسلام را حفظ نمایند که قیام کردند؟
گاهی شرایط به گونه ای است که می توان با فعالیت های فرهنگی متفرق و پنهانی اصل دین را حفظ کرد، به امید این که روزی معرفت و سطح فرهنگ آنها رشد پیدا کند و بتوانند کارهای مهم تری انجام دهند. تقریباً از امام سجاد( علیه السلام) به بعد به دلایل مختلفی، تمام ائمه(علیهم السلام) چنین برنامه ای داشتند. چون عده ای مسلمان تربیت شده بودند و به برکت خون سیدالشهداء( علیه السلام) حق را شناخته، بر اساس فرهنگ اسلامی تربیت شده و در اطراف بلاد اسلامی پراکنده می شدند و مردم را هدایت می کردند. در این شرایط باید به همین کارهای فرهنگی اکتفا کرد، چون توان فعالیت دیگری نیست، تنها کاری که می توان انجام داد اینست، و اطمینان هم هست که اصل دین از بین نمی رود. اما زمان امام حسین شرایط چنین نبود، امام حسین( علیه السلام) به نخبگان فرمودند "من میترسم اصل حق گم شود."
صحبت تنها مسأله یک حکم ودو حکم شرعی نیست. من می ترسم اصل حق گم شده و مردم نتوانند حق و باطل را تشخیص بدهند. این شرایط کار خاص دیگری را می طلبد، نه با فعالیت های تبلیغی و نه با پول، نمی توان اقدامی انجام داد و نه می توان جنگ نظامی سامان داد، جبهه حق طرفدار ندارد، قدرت در دست جبهه باطل و ثروت در اختیار آنهاست. آنچنان تبلیغات کرده اند و از مردم زهر چشم گرفته اند که کسی توان نفس کشیدن ندارد. مخالفان را دار زدند، یا ترور کردند، نه کسی جرأت قیام یا حرکت دارد و نه دیگر نیرو و توان برای کسی مانده است. در این شرایط باید شوک دیگری به جامعه وارد شود، چه کاری از یک نفر یا از یک گروه کوچک برای جامعه بزرگ اسلامی برمی آید؟ تبلیغات هم تأثیری نداشت، چون تمام ابزار آن در اختیار امویان بود و فقط عده محدودی فریاد امام( علیه السلام) را می شنیدند، سیدالشهداء( علیه السلام) با حنجره خود چقدر می تواند فریاد بزند؟ صدای خود را به چند نفر می تواند برساند؟ البته اگر اجازه صحبت کردن به امام ( علیه السلام) می دادند؛ که در طول بیست سال به آن حضرت چنین فرصتی نیز ندادند و ایشان می بایست آرام، پنهانی و در خفا با یاران و اصحاب خود صحبت کند. در این شرایط چه باید کرد؟! همان کاری را که حسین( علیه السلام) کرد، شوکی در جامعه اسلامی به وجود آورد که تا قیام قیامت اثر خود را خواهد داشت. اقدامی که نمی توان آن را تحریف کرد و نمی شود تفسیر غلطی برای آن آورد و آن نیست جزء انتخاب راه شهادت؛ چراغی که هرگز خاموشی ندارد.
به عبارت دیگر : کار فرهنگی و گفتمان منطقی فقط در جایی کاربرد دارد که یا حکومت منطقی باشد و حاضر به شنیدن انتقادات و عیوب خود باشد و یا مردم از آگاهی بالای سیاسی برخوردار باشند و با درک گفتار منتقدان بتوانند حکومت را در انجام به پیشنهادات و رفع نواقص مجبور کنند. در حکومت یزید هیچ یک از دو مورد مذکور وجود نداشت. نه حکومت دیکتاتوری یزید پذیرای شنیدن انتقادات بود و نه مردم توان درک مفاهیم و معانی کلام اهل بیت را داشتند، لذا تنها یک راه باقی مانده بود و آن تزریق خون عزیزترین انسانهای زمان در ریشه های خشکیدة درخت اسلام بود و این حماسه سرخ، مردم را از خواب غفلت بیدار کرد و به یکّه تازی سپاه باطل در جهان پایان داد.
منبع: آذرخشی دیگر از آسمان کربلا، مؤلف استاد مصباح یزدی. ص196
www. eporsesh.com
- [سایر] چه قیام هایی بعد از نهضت عاشورا در حمایت از امام حسین (علیه السلام ) انجام گرفت ؟
- [سایر] دانشمندان و شخصیت های غیر مسلمان در باره امام حسین علیه السلام و قیام ایشان چه گفته اند؟
- [سایر] چرا امام حسن صلح کرد و امام حسین، قیام؟
- [سایر] این درست است که اگر یزید هم مثل معاویه بود امام حسین ع قیام نمیکرد؟ چون ظاهر حفظ میکرد معاویه ولی یزید ریشه میخواست بکنه؟
- [سایر] پیامدهای عملی قیام عاشورای امام حسین(علیه السلام) چیست؟
- [سایر] چرا امام حسین (علیه السلام) در زمان معاویه قیام نکردند؟
- [سایر] چرا امام حسین علیه السلام در زمان معاویه قیام نکردند؟
- [سایر] نقش شاگردان امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام در تثبیت و استقرار تشیع در قرن اول هجری را بیان کنید؟
- [سایر] چرا امام حسین(علیه السلام) در زمان معاویه قیام نکردند؟
- [سایر] چگونه میتوان جایگاه علمی امام حسین(علیه السلام) را شناخت؟
- [آیت الله اردبیلی] برگزاری مسابقاتی که در بالا بردن شئون دینی، علمی، ادبی، هنری یا فنّی جامعه مؤثّرند، مانند مسابقات حفظ قرآن و احکام، علوم ریاضی و مقاله نویسی، بدون شرط بندی دو طرف جایز و پسندیده است و اگر فرد سوم یا مؤسّسه و یا دولت برگزار کننده، به برندگان، جوایز نقدی یا غیر نقدی اعطا کند، اشکال ندارد و برنده مالک میشود.
- [آیت الله جوادی آملی] .ارائه طرح و برنامههای علمی و عملی, جهت اصلاح امور امت اسلامی، حفظ استقلال اقتصادی و مانند آن , در مسجد بدون رجحان نخواهد بود؛ چنان که تعلیم امور نظامی برای جهاد و دفاع دینی در غیر وقت نماز, هیچ کراهتی ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . بر مسلمانان واجب است در صورتی که در مدارس و دانشگاه ها و دانشکده های علوم و صنایع مورد احتیاج عموم، طبق آداب و سنن و رعایت احکام اسلام به تعداد کافی نباشد، خودشان مستقیماً به تأسیس این گونه مدارس و دانشگاه ها بر اساس تعالیم مقدسه اسلام و اجرای برنامه های دینی، اقدام نمایند و مهما امکن طوری ترتیب بدهند که از تمام طبقات هر کس استعدادش بیشتر است بتواند به تحصیل ادامه دهد.
- [آیت الله خوئی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلًا به زیارت حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) مشرف شود چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست، و اگر بواسطة عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام) مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر بواسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله سبحانی] خوردن خاک و گِل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیّدالشهداء امام حسین(علیه السلام) که از قبر شریف اخذ شود (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله سبحانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام)مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله بروجردی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله عَلَیْهِ السَّلَام مشّرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطهی عذری نتواند آن امام را زیارت کند، چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] خوردن خاک و گل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیدالشهداء امام حسین(علیه السلام) (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه نذر کند به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت امام حسین(علیه السلام) مشرف شود، اگر به زیارت امام دیگری برود کافی نیست و هرگاه به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او نیست.