بیان فضایل و مقامات عالی، عرفانی و معنوی آنان با توجه به اینکه ما به مقام معرفت آنها دست نمییابیم، صحت و اعتباری ندارد، و آنها با سایرمسلمین فرقی ندارند. اولاً، فضائل و مناقب امامان شیعه و ائمه علیهم السّلام تنها در منابع شیعه ذکر نشده است، بلکه بیش از شیعه، اهل سنّت به آن پرداخته، و در کتب معتبرروایی، تفسیری و تاریخی خود ذکرکردهاند، و حتی در بعضی از کتب روایی باب فضائل علی بن ابیطالب را نیز آوردهاند. بنابراین ذکر فضائل و مناقب اهل بیت علیهم السّلام به دوستداران اهل بیت علیهم السّلام اختصاص ندارد، بلکه حتی بعضی ازکسانی که با حضرت علی علیه السّلام و یا امامان شیعه نیز جنگ کردند (و از جمله معاویه) مناقب آن حضرت علیه السّلام را ذکر کرده است.[1] و ثانیاً اهل سنّت نیز محبت اهل بیت علیهم السّلام را شرط ایمان میدانند و در روایات آنان بر این امر تأکید شده است که برای نمونه چند مورد از این روایات نقل میشود: 1. زمخشری که از مفسران اهل سنّت است، میگوید: (هنگامی که آیة شریفه مودت (قل لا اسئلکم علیه اجراً الا المودة فی القربی) یعنی بگو ای رسول ما که اجر و پاداشی جز دوستی نزدیکان را از شما نمیخواهم، نازل شد از رسول خدا صلّی الله علیه و آله پرسیدند: مودت و دوستی چه کسانی برما واجب شده است؟! فرمود: علی و فاطمه و فرزندان آن دو.[2] 2. همچنین زمخشری نقل میکند که پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود: (هر کس با محبت آل محمد صلّی الله علیه و آله از دنیا برود، شهید و آمرزیده مرده است و چنین کسی با ایمان کامل و بر سنّت و جماعت از دنیا رفته است.)[3] 3. در صحیح مسلم روایت شده است که پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود: (من دو گوهر گرانبها در میان شما میگذارم، یکی کتاب خدا که نور و هدایتگر است، پس چنگ زنید به آن و عمل کنید، و اهل بیتم، توجه میدهم شما را به خدا درباره اهل بیتم.) این جمله را دوبار تکرار فرمودند.[4] 4. حاکم نیشابوری، در مورد شأن نزول آیه تطهیرو انحصار آن به پنج تن آل عبا میگوید: (عبدالله بن جعفر از رسول خدا صلّی الله علیه و آله روایت میکند که آن حضرت به هنگام نزول رحمت الهی فرمودند: (به سوی من بخوانید!) صفیه گفت: (چه کسی را؟) آن حضرت صلّی الله علیه و آله فرمودند: (اهل بیتم را (علی و فاطمه و حسن وحسین)) وقتی آنان علیهم السّلام آمدند، آن حضرت صلّی الله علیه و آله عبای خویش را بر روی آنان افکند، پس دستانش را بالا برد و عرض کرد: (خدایا! اینان اهل بیت من هستند، پس بر محمد و آل محمد صلوات فرستاد)، در این هنگام آیه شریفه تطهیر نازل شد.[5] 5. ام سلمه گوید: (آیه تطهیردر خانه من در حالی که پنج تن آل عبا در آن بودند، نازل گردید رسول خدا صلّی الله علیه و آله آنان را با عبایی که بر روی ایشان افکنده پوشانید، پس عرضه داشت: (اینان اهل بیت من هستند، پروردگارا، رجس و پلیدی را از آنان دور کن و ایشان را پاک و مطهر گردان).[6] 6. مسلم در صحیح خود، از زید بن ارقم نقل میکند که پیغمبر فرمودند: (من در میان شما دو گوهر گرانبها به جای گذارم کتاب خدا که ریسمان الهی است و هر کس از آن پیروی کند هدایت مییابد و کسی که آن را رها کند به گمراهی خواهد رفت) عرضه داشتم آیا همسران پیامبر صلّی الله علیه و آله هم از اهل بیت علیهم السّلام هستند؟ فرمود: (خیر. اهل بیت من کسانی هستند که صدقه را بعد از پیامبر صلّی الله علیه و آله بر خود حرام کردند.)[7] در حدیث دیگری پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود: (از آنان سبقت نگیرید که هلاک میشوید و در حق آنان کوتاهی نکنید که باز هلاک میشوید از آنان بگیرید که اعلم از شما میباشند.)[8] محمد عبده در شرح نهج البلاغه خود از حضرت علی علیه السّلام اینگونه نقل میکند که حضرت علیه السّلام فرمود: (کجا هستند کسانی که گمان میکنند راسخ در علم هستند، همانا آنان دروغ میگویند و برما ستم کردند. چون خداوند ما را برگزیده و رفعت داد و به ما علم عطا کرد و بر آنان حرام نمود و ما را به اسرار داخل و آنان را خارج کرد و به وسیله ما هدایت رونق میگیرد. و ائمه و پیشوایان از قریش میباشند که در این بستر روئیدهاند و بنیهاشم شاخههای آن میباشند، کسانی که غیر از آنان صلاحیت ندارند، و ولایت برای غیر آنان مصلحت نیست.[9] و آیه شریفه: (فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لاتعلمون)؛[10] یعنی اگر نمیدانید از کسانی که میدانند، سؤال کنید. بنا به نقل اهل سنّت در شأن اهل بیت علیهم السّلام نازل شده است.[11] صاحب ینابیع الموده روایت کرده که: (روزی فردی یهودی به نام (الاُعتل) خدمت پیامبر صلّی الله علیه و آله رسید و عرض کرد یا رسول الله صلّی الله علیه و آله در سینهام سؤالاتی دارم، اگر جواب دادی مسلمان میشوم. وگرنه ایمان نمیآورم. فرمود: (بپرس یا اباعماره، وی در ضمن سؤالاتی پرسید: ای پیامبر خدا آنچه جواب دادی، راست گفتی، حال مرا آگاه کن از وصی و جانشین خود که حتماً برای هر پیامبری جانشینی میباشد و حضرت موسی بن عمران، یوشع بن نون را وصی کرد، حضرت صلّی الله علیه و آله فرمود: وصی و جانشین من علی بن ابیطالب است و بعد از آن دو فرزندش حسن و حسین علیهم السّلام . و در ادامه فرمود: نه نفر از ائمه علیهم السّلام از صلب فرزندم حسین علیه السّلام میباشند. مرد یهودی گفت: نامشان را برای من بگو. فرمود: بعد از امام حسین علیه السّلام فرزندش علی بن الحسین و بعد از او فرزندش محمدباقر و بعد جعفر بن محمد و بعد موسی بن جعفر و بعد علی بن موسی و بعد محمد بن علی و بعد علی بن محمد و بعد حسن عسکری و بعد حضرت مهدی علیهم السّلام میباشند...). یهودی ایمان آورد و حمد خداوند نمود.[12] نتیجه اینکه، ذکر فضائل برای ائمه علیهم السّلام از طرف شیعیان برای اینست که اولاً آنان برگزیده خداوند بودهاند و از ویژگی خاصی برخوردارند، که دوست و دشمن به آن اعتراف دارند و ثانیاً کتب اهل سنّت نیز بیشتر این فضائل را ذکر کرده، و ثالثاً فضائل ساخته شیعه نیست که اگر ساخته شیعه بود، چه دلیلی داشت اهل سنّت در کتب خود بابهایی در فضائل آنان ذکر و احادیثی که حاکی در فضائل و مناقب آنان است ذکر کنند؟! و برای آنان مقامات عرفانی و ویژگیهای خاصی را بیان دارند؟ و رابعاً زیبنده نیست به صرف این ادعا گفته شود که چون ما به مقام آنان دسترسی نداریم، پس این خضایل صحت ندارد پس اینکه برادران اهل سنّت در ذیل آیاتی، شأن نزول را برای ائمه علیهم السّلام میدانند، و روایاتی در شأن آنان از پیامبر صلّی الله علیه و آله نقل میکنند، معلوم میدارد که اهل بیت(ع) هم مقاماتی خاص داشتهاند، و هم ساخته شیعه نیست و هم با سایر مسلمین فرق دارند، که اگر فرقی نبود، چرا برای بقیه مسلمین این همه روایات و کتب و مقالات نوشته و نقل نشده است؟! پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله فرمود: (بزودی پس از من فتنهای برپا خواهد شد، پس هنگامی که چنین شد ملازم علی بن ابیطالب باشید، زیرا او اوّل کسی است که به من ایمان آورده و اوّل کسی باشدکه در روز قیامت با من مصافحه کند، او صدیق اکبرو فاروق این امت است، که میان حق و باطل جدائی افکند و او رهبرو پیشوای دین است.)[13] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. اسد الغابه، ابن اثیرجوزی، ج 5، 2. الاصابه فی معرفه الصحابه، ابن حجر عسقلانی، ج 4 3. تاریخ دمشق، ابن عساکر دمشقی، بخش امام علی بن ابیطالب، ج 3 4. کفایة المطالب لمناقب علی بن ابیطالب، شیخ محمد حبیب الله شنفیطی. 5. ینابیع الموده، شیخ سلیمان حنفی قندوزی. [1] . حاکم نیشابوری، مستدرک علی الصحیحین، ج 3، ص 107، سنن بیهقی، ج 2، ص 150؛ صحیح مسلم، ج 5، ص 26؛ و مسند احمد، ج 4، ص 107؛ تفسیرفخر رازی، ج 6، ص 783؛ کتاب فضائل الصحابه، حدیث 4425؛ در المنثور، ج 5، ص 198؛ نسائی، کتاب خصائص الامام علی علیه السلام . [2] . زمخشری، کشاف، ذیل آیه شوری/23. [3] . تفسیر کشاف، همان. [4] . صحیح مسلم، باب فضائل علی بن ابیطالب، چاپ بیروت، شرح نووی، ج 15 و 16. [5] . مستدرک علی الصحیحین، ج 3، ص 147. [6] . سنن بیهقی، ج 2، ص 150. [7] . صحیح مسلم، ج 5، ص 26 و 27؛ مسند احمد، ج 4،ص 107؛ تفسیرفخر رازی، ج 6، ص 783. [8] . لابن حجر الشافعی، الصواعق المحرقه، ص 148؛ للسیوطی، الدر المنثور، ج 2، ص 60؛ کنز العمال، ج 1، ص 168. [9] . عبده، محمد، نهج البلاغه، ص 143، خطبه 143. [10] . نحل/43. [11] . تفسیر الطبری، ج 14، ص 134؛ تفسیرابن کثیر، ج 2، ص 570؛ تفسیر قرطبی، ج 11، ص 272؛ شواهد التنزیل، للحسکانی، ج 1، ص 334. [12] . القندوزی الحنفی، ینابیع الموده، چاپ اسلامبول، ص 440. [13] . قرطبی، ابن عبدالله، الاستیعاب، چاپ مصر، ج 2، ص 657، ذیل ترجمه ابولیلی غفاری. ( اندیشه قم )
بیان فضایل و مقامات عالی، عرفانی و معنوی آنان با توجه به اینکه ما به مقام معرفت آنها دست نمییابیم، صحت و اعتباری ندارد، و آنها با سایرمسلمین فرقی ندارند.
اولاً، فضائل و مناقب امامان شیعه و ائمه علیهم السّلام تنها در منابع شیعه ذکر نشده است، بلکه بیش از شیعه، اهل سنّت به آن پرداخته، و در کتب معتبرروایی، تفسیری و تاریخی خود ذکرکردهاند، و حتی در بعضی از کتب روایی باب فضائل علی بن ابیطالب را نیز آوردهاند. بنابراین ذکر فضائل و مناقب اهل بیت علیهم السّلام به دوستداران اهل بیت علیهم السّلام اختصاص ندارد، بلکه حتی بعضی ازکسانی که با حضرت علی علیه السّلام و یا امامان شیعه نیز جنگ کردند (و از جمله معاویه) مناقب آن حضرت علیه السّلام را ذکر کرده است.[1]
و ثانیاً اهل سنّت نیز محبت اهل بیت علیهم السّلام را شرط ایمان میدانند و در روایات آنان بر این امر تأکید شده است که برای نمونه چند مورد از این روایات نقل میشود:
1. زمخشری که از مفسران اهل سنّت است، میگوید: (هنگامی که آیة شریفه مودت (قل لا اسئلکم علیه اجراً الا المودة فی القربی) یعنی بگو ای رسول ما که اجر و پاداشی جز دوستی نزدیکان را از شما نمیخواهم، نازل شد از رسول خدا صلّی الله علیه و آله پرسیدند: مودت و دوستی چه کسانی برما واجب شده است؟! فرمود: علی و فاطمه و فرزندان آن دو.[2]
2. همچنین زمخشری نقل میکند که پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود: (هر کس با محبت آل محمد صلّی الله علیه و آله از دنیا برود، شهید و آمرزیده مرده است و چنین کسی با ایمان کامل و بر سنّت و جماعت از دنیا رفته است.)[3]
3. در صحیح مسلم روایت شده است که پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود: (من دو گوهر گرانبها در میان شما میگذارم، یکی کتاب خدا که نور و هدایتگر است، پس چنگ زنید به آن و عمل کنید، و اهل بیتم، توجه میدهم شما را به خدا درباره اهل بیتم.) این جمله را دوبار تکرار فرمودند.[4]
4. حاکم نیشابوری، در مورد شأن نزول آیه تطهیرو انحصار آن به پنج تن آل عبا میگوید: (عبدالله بن جعفر از رسول خدا صلّی الله علیه و آله روایت میکند که آن حضرت به هنگام نزول رحمت الهی فرمودند: (به سوی من بخوانید!) صفیه گفت: (چه کسی را؟) آن حضرت صلّی الله علیه و آله فرمودند: (اهل بیتم را (علی و فاطمه و حسن وحسین)) وقتی آنان علیهم السّلام آمدند، آن حضرت صلّی الله علیه و آله عبای خویش را بر روی آنان افکند، پس دستانش را بالا برد و عرض کرد: (خدایا! اینان اهل بیت من هستند، پس بر محمد و آل محمد صلوات فرستاد)، در این هنگام آیه شریفه تطهیر نازل شد.[5]
5. ام سلمه گوید: (آیه تطهیردر خانه من در حالی که پنج تن آل عبا در آن بودند، نازل گردید رسول خدا صلّی الله علیه و آله آنان را با عبایی که بر روی ایشان افکنده پوشانید، پس عرضه داشت: (اینان اهل بیت من هستند، پروردگارا، رجس و پلیدی را از آنان دور کن و ایشان را پاک و مطهر گردان).[6]
6. مسلم در صحیح خود، از زید بن ارقم نقل میکند که پیغمبر فرمودند: (من در میان شما دو گوهر گرانبها به جای گذارم کتاب خدا که ریسمان الهی است و هر کس از آن پیروی کند هدایت مییابد و کسی که آن را رها کند به گمراهی خواهد رفت) عرضه داشتم آیا همسران پیامبر صلّی الله علیه و آله هم از اهل بیت علیهم السّلام هستند؟ فرمود: (خیر. اهل بیت من کسانی هستند که صدقه را بعد از پیامبر صلّی الله علیه و آله بر خود حرام کردند.)[7]
در حدیث دیگری پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود: (از آنان سبقت نگیرید که هلاک میشوید و در حق آنان کوتاهی نکنید که باز هلاک میشوید از آنان بگیرید که اعلم از شما میباشند.)[8]
محمد عبده در شرح نهج البلاغه خود از حضرت علی علیه السّلام اینگونه نقل میکند که حضرت علیه السّلام فرمود: (کجا هستند کسانی که گمان میکنند راسخ در علم هستند، همانا آنان دروغ میگویند و برما ستم کردند. چون خداوند ما را برگزیده و رفعت داد و به ما علم عطا کرد و بر آنان حرام نمود و ما را به اسرار داخل و آنان را خارج کرد و به وسیله ما هدایت رونق میگیرد. و ائمه و پیشوایان از قریش میباشند که در این بستر روئیدهاند و بنیهاشم شاخههای آن میباشند، کسانی که غیر از آنان صلاحیت ندارند، و ولایت برای غیر آنان مصلحت نیست.[9]
و آیه شریفه: (فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لاتعلمون)؛[10] یعنی اگر نمیدانید از کسانی که میدانند، سؤال کنید. بنا به نقل اهل سنّت در شأن اهل بیت علیهم السّلام نازل شده است.[11]
صاحب ینابیع الموده روایت کرده که: (روزی فردی یهودی به نام (الاُعتل) خدمت پیامبر صلّی الله علیه و آله رسید و عرض کرد یا رسول الله صلّی الله علیه و آله در سینهام سؤالاتی دارم، اگر جواب دادی مسلمان میشوم. وگرنه ایمان نمیآورم. فرمود: (بپرس یا اباعماره، وی در ضمن سؤالاتی پرسید: ای پیامبر خدا آنچه جواب دادی، راست گفتی، حال مرا آگاه کن از وصی و جانشین خود که حتماً برای هر پیامبری جانشینی میباشد و حضرت موسی بن عمران، یوشع بن نون را وصی کرد، حضرت صلّی الله علیه و آله فرمود: وصی و جانشین من علی بن ابیطالب است و بعد از آن دو فرزندش حسن و حسین علیهم السّلام . و در ادامه فرمود: نه نفر از ائمه علیهم السّلام از صلب فرزندم حسین علیه السّلام میباشند. مرد یهودی گفت: نامشان را برای من بگو. فرمود: بعد از امام حسین علیه السّلام فرزندش علی بن الحسین و بعد از او فرزندش محمدباقر و بعد جعفر بن محمد و بعد موسی بن جعفر و بعد علی بن موسی و بعد محمد بن علی و بعد علی بن محمد و بعد حسن عسکری و بعد حضرت مهدی علیهم السّلام میباشند...). یهودی ایمان آورد و حمد خداوند نمود.[12]
نتیجه اینکه، ذکر فضائل برای ائمه علیهم السّلام از طرف شیعیان برای اینست که اولاً آنان برگزیده خداوند بودهاند و از ویژگی خاصی برخوردارند، که دوست و دشمن به آن اعتراف دارند و ثانیاً کتب اهل سنّت نیز بیشتر این فضائل را ذکر کرده، و ثالثاً فضائل ساخته شیعه نیست که اگر ساخته شیعه بود، چه دلیلی داشت اهل سنّت در کتب خود بابهایی در فضائل آنان ذکر و احادیثی که حاکی در فضائل و مناقب آنان است ذکر کنند؟! و برای آنان مقامات عرفانی و ویژگیهای خاصی را بیان دارند؟ و رابعاً زیبنده نیست به صرف این ادعا گفته شود که چون ما به مقام آنان دسترسی نداریم، پس این خضایل صحت ندارد پس اینکه برادران اهل سنّت در ذیل آیاتی، شأن نزول را برای ائمه علیهم السّلام میدانند، و روایاتی در شأن آنان از پیامبر صلّی الله علیه و آله نقل میکنند، معلوم میدارد که اهل بیت(ع) هم مقاماتی خاص داشتهاند، و هم ساخته شیعه نیست و هم با سایر مسلمین فرق دارند، که اگر فرقی نبود، چرا برای بقیه مسلمین این همه روایات و کتب و مقالات نوشته و نقل نشده است؟!
پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله فرمود: (بزودی پس از من فتنهای برپا خواهد شد، پس هنگامی که چنین شد ملازم علی بن ابیطالب باشید، زیرا او اوّل کسی است که به من ایمان آورده و اوّل کسی باشدکه در روز قیامت با من مصافحه کند، او صدیق اکبرو فاروق این امت است، که میان حق و باطل جدائی افکند و او رهبرو پیشوای دین است.)[13]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. اسد الغابه، ابن اثیرجوزی، ج 5،
2. الاصابه فی معرفه الصحابه، ابن حجر عسقلانی، ج 4
3. تاریخ دمشق، ابن عساکر دمشقی، بخش امام علی بن ابیطالب، ج 3
4. کفایة المطالب لمناقب علی بن ابیطالب، شیخ محمد حبیب الله شنفیطی.
5. ینابیع الموده، شیخ سلیمان حنفی قندوزی.
[1] . حاکم نیشابوری، مستدرک علی الصحیحین، ج 3، ص 107، سنن بیهقی، ج 2، ص 150؛ صحیح مسلم، ج 5، ص 26؛ و مسند احمد، ج 4، ص 107؛ تفسیرفخر رازی، ج 6، ص 783؛ کتاب فضائل الصحابه، حدیث 4425؛ در المنثور، ج 5، ص 198؛ نسائی، کتاب خصائص الامام علی علیه السلام .
[2] . زمخشری، کشاف، ذیل آیه شوری/23.
[3] . تفسیر کشاف، همان.
[4] . صحیح مسلم، باب فضائل علی بن ابیطالب، چاپ بیروت، شرح نووی، ج 15 و 16.
[5] . مستدرک علی الصحیحین، ج 3، ص 147.
[6] . سنن بیهقی، ج 2، ص 150.
[7] . صحیح مسلم، ج 5، ص 26 و 27؛ مسند احمد، ج 4،ص 107؛ تفسیرفخر رازی، ج 6، ص 783.
[8] . لابن حجر الشافعی، الصواعق المحرقه، ص 148؛ للسیوطی، الدر المنثور، ج 2، ص 60؛ کنز العمال، ج 1، ص 168.
[9] . عبده، محمد، نهج البلاغه، ص 143، خطبه 143.
[10] . نحل/43.
[11] . تفسیر الطبری، ج 14، ص 134؛ تفسیرابن کثیر، ج 2، ص 570؛ تفسیر قرطبی، ج 11، ص 272؛ شواهد التنزیل، للحسکانی، ج 1، ص 334.
[12] . القندوزی الحنفی، ینابیع الموده، چاپ اسلامبول، ص 440.
[13] . قرطبی، ابن عبدالله، الاستیعاب، چاپ مصر، ج 2، ص 657، ذیل ترجمه ابولیلی غفاری.
( اندیشه قم )
- [سایر] آیا فضایل و کرامات امامان ، ناشی از نبوغ فکری آنها بوده است ؟
- [سایر] معجزه امامان شیعه چیست؟
- [سایر] آیا از امامان قبل نصی بر امامت امامان کودک بوده است ؟
- [سایر] آیا عصمت امامان علیهم السلام در دوری شیعیان از گناه نیز تأثیر دارد؟ آیا این درست است که امامان برای گناهان شیعه استغفار می کردند؟
- [سایر] چه ضرورتی دارد که امام معصوم باشد و چگونه مشخص میشود که امام معصوم است؟
- [سایر] چه ضرورتی دارد که امام معصوم باشد و چگونه مشخص می شود که امام معصوم است؟
- [سایر] فضایل و کرامات امام باقر علیه السلام را از کتاب های معتبر شیعه نقل کنید؟
- [سایر] امامان کیستند؟
- [سایر] آیا امامان شیعه خلیفه ی پیامبرند؟
- [سایر] امامان(ع) از نظر سیاسی چطور حکومت می کردند؟ روش های امامان(ع) برای رسیدن به حکومت چگونه بود؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر مسلمانی به یکی از دوازده امام: دشنام دهد، یا با آنان دشمنی داشته باشد، نجس است.
- [آیت الله بروجردی] اگر مسلمانی به یکی از دوازده امام دشنام دهد، یا با آنان دشمنی داشته باشد، نجس است.
- [امام خمینی] اگر مسلمانی به یکی از دوازده امام دشنام دهد یا با آنان دشمنی داشته باشد، نجس است.
- [آیت الله سیستانی] شخصی که به یکی از دوازده امام علیهمالسلام از روی دشمنی دشنام دهد ، نجس است . 9 شراب :
- [آیت الله جوادی آملی] :اگرچه امامان (ع) ،انفال را برای شیعیان حلال کرده اند؛ ولی تصرف در آن باید به اذن ولیّ مسلمین باشد . ولیّ مسلمین گاهی مجانی اذن می دهد و گاهی برای رعایت حال محرومان جامعه، با دریافت عوض , اجازه میدهد.
- [آیت الله جوادی آملی] .مال مجهول المالک را باید به فقیه جامع الشرای ط که نائب امام معصوم(ع)است، پرداخت کرد; یا به اذن او صدقه داد.
- [آیت الله سبحانی] نماز در حرم امامان(علیهم السلام) مستحب است و نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر برای حرم یکی از امامان یا امامزادگان نذر کند؛ باید آن را بنا بر احتیاط در تعمیر و روشنائی و فرش حرم و مانند اینها مصرف کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] نماز در حرم امامان(علیهم السلام) مستحب است، بلکه در حدیث آمده نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) برابر با دویست هزار نماز است.
- [آیت الله اردبیلی] نماز خواندن در حرم امامان علیهمالسلام مستحب و بلکه بهتر از مسجد است و نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام برابر با دویست هزار نماز است.