زیدیه به کسانی گفته میشود که پس از امام حسین علیه السّلام قائل به امامت زید[1] فرزند امام سجاد علیه السّلام شدند و امام سجاد علیه السّلام را به عنوان امام واجب الطاعه قبول نداشتند. دانشمندان و بزرگان امامیّه شخصیت زید را ستوده و او را به علم و دانش، تهجّد و تقوی، زهد و پرهیزگاری و شجاعت و ظلمستیزی وصف کردهاند. شیخ مفید در این باره میفرماید: زید بن علی پس از حضرت باقر علیه السّلام شخصیت ممتاز در میان برادران خود بود. فردی عابد، پرهیزگار، فقیه، سخاوتمند و شجاع به شمار میرفت، کثرت انس او با قرآن سبب شده بود که به او لقب حلیف القرآن یعنی همپیمان با قرآن بدهند.[2] زیدیان به اصول پنجگانهی ذیل معتقد هستند: 1. توحید: یعنی هر مکلّفی باید اعتقاد به خدا و وحدانیّت و اقرار به ربوبیّت او داشته باشد. 2. عدل: یعنی خداوندکار قبیح انجام نمیدهد و افعال انسان چه خوب و چه بد منتسب به خداوند نیست و هر کس به اندازة عملش ثواب و یا عقاب خواهد دید. 3. منزلة بین المنزلتین: یعنی انسانی که مرتکب گناه کبیره شده است، نه مؤمن است و نه کافر. بلکه در درجهای میان این دو است. که فسق باشد، بنابراین مرتکب کبیره، فاسق است، که در صورت اصرار بر گناه خود اگر بدون توبه بمیرد مخلّد در آتش جهنّم خواهد بود و از شفاعت هم بینصیب خواهد شد. 4. وعد و وعید: (وعد) یعنی خبر دادن به ثواب و به وعده دهنده بشیر میگویند. وعید هم به معنای خبر دادن به عقاب است که به آورندة آن نذیر گویند. معنای این اصل در میان زیدیه این است که خداوند در آنچه که وعده داده است تخلّف نمیکند، زیرا خداوندی که قدرت بر وفای به وعده و وعیدها دارد، خلف وعده از طرف او جایز نیست. چون میفرماید: (انّ الله لا یخلف المیعاد) [3] زیدیان طبق همین اصل شفاعت را برای اصحاب کبائر باطل دانسته و معتقدند که اگر مرتکبان کبیره هم شامل شفاعت باشند، خلاف وعدة خداوند است که فرموده: (ما للظّالمین من حمیم و لا شفیع یطاع)[4] و نیز میگویند: شفاعت مخصوص مؤمنین است. بدین معنا که ترفیع درجه برای آنان میباشد و شفاعت به معنای ریختن گناهان مجرمین است. 5. امر به معروف و نهی از منکر: در تفکّر زیدیه این اصل آنقدر اهمیّت دارد که از جملة قواعد سلامت و امنیت فرد و جامعه محسوب شده و معتقدند که وجوب این فریضه از راه نقل یعنی آیات و روایات ثابت است و برای آن شرایط و مراتبی را قائل هستند. از جملة شرایط علاوه بر شرایط عمومی مانند قدرت و بلوغ و ... این موارد را ذکر میکنند: الف: آمِر یا ناهی باید عالم به مأمور به یا منهی عنه باشد. ب: تحمل آزار مردم در برابر انجام این فریضه را داشته باشد. ج: بداند که نهی از منکر او منجر به انجام منکر بزرگتری نمیشود. د: لازم نیست آمر به معروف انسان کاملی باشد. و .... بعضی از عقاید دیگر زیدیه به صورت اختصار چنین است: صفات خداوند عین ذات اوست. خداوند در دنیا و آخرت دیده نمیشود. حُسن و قبح عقلی را قبول دارند. توبه ناکثین صحیح است. معاویه فاسق است و ... امامت: این بحث در واقع اصلیترین بحث پیرامون فرقة زیدیه است. چون نقطة افتراق و جدایی شیعه امامیه و زیدیه در همین بحث میباشد. زیدیه برای امامت شرایط زیر را لازم دانستهاند: 1. امام باید از اولاد فاطمة زهرا سلام الله علیها باشد، خواه از اولاد امام حسن علیه السّلام باشد یا از فرزندان امام حسین علیه السّلام 2. عالِم به شریعت باشد تا بتواند مردم را به احکام دینی هدایت کند. 3. زاهد، عادل، شجاع و سخی باشد. 4. آشکارا به دین خدا دعوت کند، و برای یاری دین خدا قیام مسلّحانه کند. 5. امامت مفضول با وجود أفضل جایز است و ... به عقیدة آنان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمة بعد از او تصریح کردهاند، که هر کس دارای صفات یاد شده باشد، امام خواهد بود و اطاعت از او بر مسلمانان واجب است. و این مطلب را نصّ خفی نامیدهاند، با این حال در مورد امام حسن علیه السّلام و امام حسین علیه السّلام قیام مسلّحانه را لازم نمیدانند، چون رسول اکرم صلی الله علیه و آله دربارة آنان فرمود: (هما امامان قاما او قعدا) یعنی حسن و حسین چه قیام کنند و چه قیام نکنند امام خواهند بود. از نظر زیدیه خالی بودن زمان از امام جایز است، چنانکه وجود دو امام در یک زمان در دو منطقه دور از هم نیز جایز میباشد.[5] (عصمت امام): زیدیه معتقد به عصمت همة ائمه نیستند در نظر آنان فقط اصحاب کساء ( یعنی پیامبر صلی الله علیه و آله ، علی علیه السّلام ، فاطمه، حسن و حسین علیهم السّلام ) معصوم هستند و میگویند: امام مانند سایر مردم است و از خطا معصوم نیست. (علم امام): علم ازلی برای امام را قبول ندارند، و میگویند علم در کتب مختلف موجود است و همه به آن دسترسی دارند، از این رو اختصاص به فرد یا گروه خاصّی ندارد. (مهدویّت): زیدیه شناسان معتقدند که این گروه قائل به مهدویت نیستند، چون امامت را برای برپایی مصالح عامّه میدانند، لذا به شخص وابسته نیست، بلکه در همه زمانها باید از امام أصلحی پیروی کنند، از این رو نمیتوان گفت امام مستور و پنهان است و باید منتظر او بود. لذا مهدی در شخص معیّن خلاصه نمیشود. گرچه گفته شده است برخی از بزرگان زیدیه مانند امام هادی إلی الحق معتقد به مهدی آخر الزمان بودهاند. (نظر زیدیه در مورد امام علی علیه السّلام و خلفا): برای آشنایی با این بحث لازم است به برخی از فرقههای زیدیه اشاره شود، تا در ضمن بحث عقاید و افکار آنان، این بحث نیز روشن شود: فرقههای اصلی زیدیه و عقاید آنان عبارتند از: الف: سلیمانیه یا جریریه که پیروان سلیمان بن جریر الرقی بودند و معتقد بودند که: 1. پیامبر صلی الله علیه و آله کسی را به اسم انتخاب نکرد، از این رو امام باید از راه شوری تعیین شود. 2. امامت منحصر به فرد خاصی نیست و همة قریشیان در آن شریکند. 3. امامت مفضول با وجود افضل جایز است. 4. علی علیه السّلام افضل مردم بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله و شایستة خلافت است و انتخاب کنندگان خلفاء در انتخاب خود اشتباه اجتهادی مرتکب شدهاند، لذا فاسق نیستند (از این راه خلافت آنان را صحیح میدانند) 5. عثمان، عایشه، زبیر و طلحه را کافر میدانند. 6. تقیّه و بداء را قبول ندارند و ... ب: جارودیّه یا سرحوبیّه که پیروان ابی جارود زیاد بن منذر هستند و میگفتند: 1. پیامبر صلی الله علیه و آله با نصّ خفی، علی علیه السّلام را به خلافت منصوب کرد و نه به اسم، صحابه با انتخاب خلفاء و پیروی نکردن از علی علیه السّلام کافر شدند. 2. امامت مخصوص فرزندان علی علیه السّلام است. 3. قائل به مهدویت هستند. ج: صالحیّه و بتریّه: که به پیروان حسن بن صالح و اصحاب کثیر النواء که لقب او ابتر بود میگویند، عقاید آنان عبارتند: 1. امامت مفضول با وجود أفضل جایز است، به شرط آنکه افضل راضی باشد. علی علیه السّلام هم أفضل بود ولی از روی میل و رغبت خلافت را به دیگران واگذار کرد. 2. تقیه و رجعت را انکار میکنند. 3. کسانی را که با علی علیه السّلام جنگیدند کافر میدانند مانند طلحه و زبیر و ... معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. امامان شیعه و جنبشهای مکتبی، محمد تقی مدرّسی، ترجمه حمید رضا آژیر، 2. جنبشهای شیعی در تاریخ اسلام، هاشم معروف الحسنی، ترجمه سید محمد صادق عارف، 3. ملل و نحل شهرستانی، ج1، ص 154. 4. الشهید زید بن علی و الزیدیه، سید محسن امین. 5. معارف و معاریف، (دائرة المعارف جامع اسلامی) سید مصطفی حسینی دشتی، ج6، ص 124. 6. آشنایی با اسلام و فرقههای آن، مهرداد ایزد پناه، ص 152 به بعد. 7. ناسخ التواریخ، عباسقلی خان سپهر، ج8، ص 80. [1] . زید در سال هشتاد هجری قمری متولد و در سال 122 ه . ق به شهادت رسید. [2] . مفید، الارشاد، ترجمة محمد باقر ساعدی، نشر اسلامیه، چاپ سوم، 1376، ص 520. [3] . رعد/31، و آل عمران/9. [4] . غافر/18. [5] . ربّانی گلپایگانی، علی، در آمدی بر علم کلام، قم، نشر دارالفکر، چاپ دوم، 1381، ص 208. ( اندیشه قم )
زیدیه به کسانی گفته میشود که پس از امام حسین علیه السّلام قائل به امامت زید[1] فرزند امام سجاد علیه السّلام شدند و امام سجاد علیه السّلام را به عنوان امام واجب الطاعه قبول نداشتند.
دانشمندان و بزرگان امامیّه شخصیت زید را ستوده و او را به علم و دانش، تهجّد و تقوی، زهد و پرهیزگاری و شجاعت و ظلمستیزی وصف کردهاند. شیخ مفید در این باره میفرماید: زید بن علی پس از حضرت باقر علیه السّلام شخصیت ممتاز در میان برادران خود بود. فردی عابد، پرهیزگار، فقیه، سخاوتمند و شجاع به شمار میرفت، کثرت انس او با قرآن سبب شده بود که به او لقب حلیف القرآن یعنی همپیمان با قرآن بدهند.[2]
زیدیان به اصول پنجگانهی ذیل معتقد هستند:
1. توحید: یعنی هر مکلّفی باید اعتقاد به خدا و وحدانیّت و اقرار به ربوبیّت او داشته باشد.
2. عدل: یعنی خداوندکار قبیح انجام نمیدهد و افعال انسان چه خوب و چه بد منتسب به خداوند نیست و هر کس به اندازة عملش ثواب و یا عقاب خواهد دید.
3. منزلة بین المنزلتین: یعنی انسانی که مرتکب گناه کبیره شده است، نه مؤمن است و نه کافر. بلکه در درجهای میان این دو است. که فسق باشد، بنابراین مرتکب کبیره، فاسق است، که در صورت اصرار بر گناه خود اگر بدون توبه بمیرد مخلّد در آتش جهنّم خواهد بود و از شفاعت هم بینصیب خواهد شد.
4. وعد و وعید:
(وعد) یعنی خبر دادن به ثواب و به وعده دهنده بشیر میگویند. وعید هم به معنای خبر دادن به عقاب است که به آورندة آن نذیر گویند. معنای این اصل در میان زیدیه این است که خداوند در آنچه که وعده داده است تخلّف نمیکند، زیرا خداوندی که قدرت بر وفای به وعده و وعیدها دارد، خلف وعده از طرف او جایز نیست. چون میفرماید: (انّ الله لا یخلف المیعاد) [3] زیدیان طبق همین اصل شفاعت را برای اصحاب کبائر باطل دانسته و معتقدند که اگر مرتکبان کبیره هم شامل شفاعت باشند، خلاف وعدة خداوند است که فرموده: (ما للظّالمین من حمیم و لا شفیع یطاع)[4] و نیز میگویند: شفاعت مخصوص مؤمنین است. بدین معنا که ترفیع درجه برای آنان میباشد و شفاعت به معنای ریختن گناهان مجرمین است.
5. امر به معروف و نهی از منکر:
در تفکّر زیدیه این اصل آنقدر اهمیّت دارد که از جملة قواعد سلامت و امنیت فرد و جامعه محسوب شده و معتقدند که وجوب این فریضه از راه نقل یعنی آیات و روایات ثابت است و برای آن شرایط و مراتبی را قائل هستند.
از جملة شرایط علاوه بر شرایط عمومی مانند قدرت و بلوغ و ... این موارد را ذکر میکنند:
الف: آمِر یا ناهی باید عالم به مأمور به یا منهی عنه باشد.
ب: تحمل آزار مردم در برابر انجام این فریضه را داشته باشد.
ج: بداند که نهی از منکر او منجر به انجام منکر بزرگتری نمیشود.
د: لازم نیست آمر به معروف انسان کاملی باشد. و ....
بعضی از عقاید دیگر زیدیه به صورت اختصار چنین است:
صفات خداوند عین ذات اوست.
خداوند در دنیا و آخرت دیده نمیشود.
حُسن و قبح عقلی را قبول دارند.
توبه ناکثین صحیح است.
معاویه فاسق است و ...
امامت:
این بحث در واقع اصلیترین بحث پیرامون فرقة زیدیه است. چون نقطة افتراق و جدایی شیعه امامیه و زیدیه در همین بحث میباشد. زیدیه برای امامت شرایط زیر را لازم دانستهاند:
1. امام باید از اولاد فاطمة زهرا سلام الله علیها باشد، خواه از اولاد امام حسن علیه السّلام باشد یا از فرزندان امام حسین علیه السّلام
2. عالِم به شریعت باشد تا بتواند مردم را به احکام دینی هدایت کند.
3. زاهد، عادل، شجاع و سخی باشد.
4. آشکارا به دین خدا دعوت کند، و برای یاری دین خدا قیام مسلّحانه کند.
5. امامت مفضول با وجود أفضل جایز است و ...
به عقیدة آنان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمة بعد از او تصریح کردهاند، که هر کس دارای صفات یاد شده باشد، امام خواهد بود و اطاعت از او بر مسلمانان واجب است. و این مطلب را نصّ خفی نامیدهاند، با این حال در مورد امام حسن علیه السّلام و امام حسین علیه السّلام قیام مسلّحانه را لازم نمیدانند، چون رسول اکرم صلی الله علیه و آله دربارة آنان فرمود: (هما امامان قاما او قعدا) یعنی حسن و حسین چه قیام کنند و چه قیام نکنند امام خواهند بود. از نظر زیدیه خالی بودن زمان از امام جایز است، چنانکه وجود دو امام در یک زمان در دو منطقه دور از هم نیز جایز میباشد.[5]
(عصمت امام):
زیدیه معتقد به عصمت همة ائمه نیستند در نظر آنان فقط اصحاب کساء ( یعنی پیامبر صلی الله علیه و آله ، علی علیه السّلام ، فاطمه، حسن و حسین علیهم السّلام ) معصوم هستند و میگویند: امام مانند سایر مردم است و از خطا معصوم نیست.
(علم امام):
علم ازلی برای امام را قبول ندارند، و میگویند علم در کتب مختلف موجود است و همه به آن دسترسی دارند، از این رو اختصاص به فرد یا گروه خاصّی ندارد.
(مهدویّت):
زیدیه شناسان معتقدند که این گروه قائل به مهدویت نیستند، چون امامت را برای برپایی مصالح عامّه میدانند، لذا به شخص وابسته نیست، بلکه در همه زمانها باید از امام أصلحی پیروی کنند، از این رو نمیتوان گفت امام مستور و پنهان است و باید منتظر او بود. لذا مهدی در شخص معیّن خلاصه نمیشود. گرچه گفته شده است برخی از بزرگان زیدیه مانند امام هادی إلی الحق معتقد به مهدی آخر الزمان بودهاند.
(نظر زیدیه در مورد امام علی علیه السّلام و خلفا):
برای آشنایی با این بحث لازم است به برخی از فرقههای زیدیه اشاره شود، تا در ضمن بحث عقاید و افکار آنان، این بحث نیز روشن شود: فرقههای اصلی زیدیه و عقاید آنان عبارتند از:
الف: سلیمانیه یا جریریه که پیروان سلیمان بن جریر الرقی بودند و معتقد بودند که:
1. پیامبر صلی الله علیه و آله کسی را به اسم انتخاب نکرد، از این رو امام باید از راه شوری تعیین شود.
2. امامت منحصر به فرد خاصی نیست و همة قریشیان در آن شریکند.
3. امامت مفضول با وجود افضل جایز است.
4. علی علیه السّلام افضل مردم بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله و شایستة خلافت است و انتخاب کنندگان خلفاء در انتخاب خود اشتباه اجتهادی مرتکب شدهاند، لذا فاسق نیستند (از این راه خلافت آنان را صحیح میدانند)
5. عثمان، عایشه، زبیر و طلحه را کافر میدانند.
6. تقیّه و بداء را قبول ندارند و ...
ب: جارودیّه یا سرحوبیّه که پیروان ابی جارود زیاد بن منذر هستند و میگفتند:
1. پیامبر صلی الله علیه و آله با نصّ خفی، علی علیه السّلام را به خلافت منصوب کرد و نه به اسم، صحابه با انتخاب خلفاء و پیروی نکردن از علی علیه السّلام کافر شدند.
2. امامت مخصوص فرزندان علی علیه السّلام است.
3. قائل به مهدویت هستند.
ج: صالحیّه و بتریّه: که به پیروان حسن بن صالح و اصحاب کثیر النواء که لقب او ابتر بود میگویند، عقاید آنان عبارتند:
1. امامت مفضول با وجود أفضل جایز است، به شرط آنکه افضل راضی باشد. علی علیه السّلام هم أفضل بود ولی از روی میل و رغبت خلافت را به دیگران واگذار کرد.
2. تقیه و رجعت را انکار میکنند.
3. کسانی را که با علی علیه السّلام جنگیدند کافر میدانند مانند طلحه و زبیر و ...
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. امامان شیعه و جنبشهای مکتبی، محمد تقی مدرّسی، ترجمه حمید رضا آژیر،
2. جنبشهای شیعی در تاریخ اسلام، هاشم معروف الحسنی، ترجمه سید محمد صادق عارف،
3. ملل و نحل شهرستانی، ج1، ص 154.
4. الشهید زید بن علی و الزیدیه، سید محسن امین.
5. معارف و معاریف، (دائرة المعارف جامع اسلامی) سید مصطفی حسینی دشتی، ج6، ص 124.
6. آشنایی با اسلام و فرقههای آن، مهرداد ایزد پناه، ص 152 به بعد.
7. ناسخ التواریخ، عباسقلی خان سپهر، ج8، ص 80.
[1] . زید در سال هشتاد هجری قمری متولد و در سال 122 ه . ق به شهادت رسید.
[2] . مفید، الارشاد، ترجمة محمد باقر ساعدی، نشر اسلامیه، چاپ سوم، 1376، ص 520.
[3] . رعد/31، و آل عمران/9.
[4] . غافر/18.
[5] . ربّانی گلپایگانی، علی، در آمدی بر علم کلام، قم، نشر دارالفکر، چاپ دوم، 1381، ص 208.
( اندیشه قم )
- [سایر] لطفاً در مورد عقاید زیدیه به ویژه الحوثی ها اطلاعات کاملی ارائه فرمایید.
- [سایر] تفاوت عقاید بهائیت با عقاید ادیان آسمانی در چیست؟
- [سایر] عقاید اشاعره را بیان نموده و وجه تمایز آن را از عقاید اهل حدیث توضیح دهید؟
- [سایر] زیدیان چه کسانی بودند؟
- [سایر] عقاید نصیریه چیست؟
- [سایر] مذهب زیدیه چگونه شکل گرفت؟
- [سایر] فرقه زیدیه چه عقایدی دارند؟
- [سایر] عقاید باییت شامل چه باورهایی است؟
- [سایر] نقضهای موجود در عقاید فرقه بهائیت چیست؟
- [سایر] تفاوت کلام(علم عقائد) و فلسفه چیست؟
- [امام خمینی] اگر معروف یا منکر از اموری باشد که شارع مقدس به آن اهمیت زیاد میدهد مثل اصول دین یا مذهب و حفظ قرآن مجید و حفظ عقاید مسلمانان یا احکام ضروریه، باید ملاحظه اهمیت شود، و مجرد ضرر، موجب واجب نبودن نمیشود، پس اگر توقف داشته باشد حفظ عقاید مسلمانان یا حفظ احکام ضروریه اسلام بر بذل جان و مال، واجب است بذل آن.
- [آیت الله اردبیلی] اگر معروف یا منکر از اموری باشد که شارع مقدّس به آن اهمیّت زیاد میدهد، مثل اصول دین یا مذهب و حفظ قرآن مجید و حفظ عقاید مسلمانان یا احکام ضروری اسلام، باید ملاحظه این اهمیّت بشود و مجرّدِ خوف ضرر، موجب سقوط وجوب آن نمیشود؛ پس اگر حفظ عقاید مسلمانان یا حفظ احکام ضروری اسلام بر بذل جان و مال توقّف داشته باشد، بذل آن واجب است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مستحب است شهادتین و اقرار به دوازده امام: و سایر عقاید حقه را، به کسی که در حال جان دادن است، طوری تلقین کنند که بفهمد و نیز مستحب است چیزهایی را که گفته شد، تا وقت مرگ تکرار کنند.
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است شهادتین واقرار به دوازده امام: وسایر عقاید حقّه را، به کسی که در حال جان دادن است، طوری تلقین کنند که بفهمد و نیز مستحبّ است چیزهائی را که گفته شده، تاوقت مرگ تکرار کنند.
- [آیت الله وحید خراسانی] بر هر مسلمانی واجب است از بدعت گذاران در دین و کسانی که موجب افساد در دین و تزلزل عقاید حقه هستند اظهار برایت و بیزاری کند و دیگران را از فتنه و فساد انان بر حذر دارد
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است شهادتین و اقرار به دوازده امام و سایر عقائد اسلام را به کسی که در حال احتضار است طوری تلقین کنند که بفهمد و مستحب است آن را تا وقت مرگ تکرار کنند.
- [آیت الله مظاهری] ساخت، خرید، فروش، نگهداری، دیدن و شنیدن فیلمها و داستانهایی که از تلویزیون و رادیو و نظایر آن )مثل ویدئو، ماهوار و نرم افزارهای رایانهای( پخش میشود اگر محرّک باشد حرام است بلکه اگر محرّک هم نباشد ولی موجب فساد اخلاق یا تزلزل عقاید شود نیز حرام است.
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است شهادتین و اقرار به دوازده امام (علیهم السلام ) و سایر عقائد حقه را ، به کسی أه در حال جان دادن است ، طوری تلقین کنند أه بفهمد و نیز مستحب است چیزهائی را أه گفته شد ، تا وقت مرگ تکرار کنند .
- [آیت الله سبحانی] مستحب است شهادتین و اقرار به دوازده امام (علیهم السلام) و سایر عقائد حقّه را; به کسی که در حال جان دادن است، طوری تلقین کنند که بفهمد و نیز مستحب است چیزهایی را که گفته شد تا وقت مرگ تکرار کنند.
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است شهادتین و اقرار به دوازده امام علیهم السلام و سایر عقاید حقه را به کسی که در حال جان دادن است طوری تلقین کنند که بفهمد و همچنین مستحب است چیزهایی را که ذکر شد تا وقت مرگ تکرار کنند و نیز دعای فرج را به محتضر تلقین نمایند