مجوسیت چند فرقه دارد؟
در مجله صباح می خوانیم زرتشت بنیان گذار آیین مجوس نبوده و این آیین توسط پیامبر دیگری تبلیغ شده است. به تعبیر دیگر، آیین مجوس، پیامبری غیر از زرتشت و کتابی غیر از اوستا داشته است و دو آیین مجوس و زرتشت مترادف هم نیستند.[1] مترادف نبودن مجوس و زرتشت در دیگر منابع نیز پذیرفته شده است چنانکه مؤلف تاج العروس می نویسد: مجوس بر وزن صبور مردی بود با گوش های کوچک که برای ملت مجوس دینی وضع کرد و مردم را به آن فراخواند، و مجوس غیر از زردشت است. زیرا زردشت بعد از ابراهیم بوده در صورتی که مجوس دین قدیم است و زردشت بعدها آن را تجدید کرده و تغییراتی در آن داده است. کلمه مجوس معرب منج گوش است.[2] بسیاری از مردم دین زرتشت را با سایر ادیان ایران باستان اشتباه می گیرند و این در حالی است که می توان ادیان باستان را به دو گروه و یا بهتر بگوییم به دو دین دسته بندی کرد: 1. ثنویه 2. مجوسیت. که این دو دین باستان دارای شعب و فرقه هایی است که به عنوان مثال از شعبات و فرقه های ثنویه می توان به 1. مانویه 2. مزدکیه 3. دیصانیه 4. مرقوینه 5. کینویه اشاره کرد و از فرق و شعبات دین مجوسیت می توان به: 1.کیومرثیه 2. زروانیه 3. مسخیه 4. زرادشتیه به شرح زیر اشاره کرد. کیومرثیه:[3] این فرقه از مذاهب قدیم ایران است که به اصحاب کیومرث معروفند و به دو اصل یزدان و اهرمن معتقدند و می گویند: یزدان ازلی قدیم و اهرمن محدث و مخلوق است و سبب خلق اهریمن این است که یزدان با خود فکر کرد که اگر مرا منازعی (دشمنی) بود چگونه بود؟ پس از این فکر ظلمت به وجود آمد و اهرمن نامیده شد. و به شر و فتنه و فساد و فسق و ضرر و اضرار سرشته شده بود و بر نور خروج کرد و با او در سرشت و کردار مخالف بود؛ جنگی میان سپاه روشنی و سپاه ظلمت در گرفت، پس از فرشتگان میانجی گری کردند، پس یزدان و اهرمن مصالحه کردند بر این که عالم سفلی برای هفت هزار سال به تمامی در اختیار اهرمن باشد، سپس آن را رها سازد و به روشنی واگذار کند. و اهرمن همه کسانی را که پیش از صلح وجود داشتند، نابود و هلاک کرد سپس مردی که کیومرث و حیوانی که گاو نامیده می شدند، را کشت؛ از محل فروافتادن مرد ریواسی رست و از اصل ریواس مردی که مشی و زنی که مشیانه نامیده می شدند، خارج شدند و آن دو والدین بشر هستند. و از جای افتادن گاو، گوسفندان و سایر حیوانات رستند. و انسانها را در حالی که روح بودند و جسم نداشتند یزدان مخیر کرد میان این که آنها را از جهان اهریمن بیرون ببرد و این که بدانها تن بپوشاند و با اهریمن جنگ کنند. پس آنها پوشیدن تن و جنگ با اهریمن را برگزیدند، بدین شرط که آنها را از طرف روشنی یاوری و پیروزی بر سپاهیان اهریمن نیک و فرجامی باشد و هنگام پیروزی بر اهریمن و نابود کردن سپاهیان او رستاخیزی باشد پس آنچه در پیش گفتیم سبب آمیختگی است و این سبب رهایی روشنی از تاریکی است.[4] 2. زروانیان: این فرقه از مجوسیان زمان را زروان می نامند که منشاء هستی است. و معتقدند که زروان برای مدت هزار سال قربانی کرد که صاحب فرزند شود. در این هنگام شک کرد که آیا قربانی کردن سودی دارد یا ندارد. همین باعث شد که خودش یا زنش (بنا به روایات مختلف) صاحب دو فرزند شود: هرمز و اهریمن، هرمز بابت قربانی کردنش و اهریمن بابت شک کردنش. از این زمان نبردی به مدت دوازده هزار سال میان هرمز و اهریمن در می گیرد دوازده هزار سال به چهار دوره سه هزار ساله تقسیم می شود در سه هزار سال نخست هرمز آفریده های خود را به صورت مینوی؛ یعنی بدون جسم، می آفریند در آغاز سه هزار سال دوم اهریمن حمله می کند؛ ولی شکست می خورد و در تمام مدت سه هزار سال دوم اهریمن آفریده های خود را می آفریند در این دوره هرمز آفریده های مادی را می آفریند در سه هزار سال سوم اهریمن آفریده های خود را با آفریده های هرمز مخلوط می کند در آغاز سه هزار ساله چهارم زردشت متولد می شود و دین زردشتی را می آورد در پایان سه هزار سال چهارم اهریمن ناکار می شود و هرمز و آفریده های او برای همیشه از دست اهریمن رها می شوند.[5] مسخیه: متأسفانه هر چه گشتیم نتوانستیم مطلبی در رابطه با آرا و عقاید این فرقه پیدا کنیم. زرداشتیه: پیروان زرتشت را نامند که نام پدرش پوروشسب یعنی دارنده اسب پیر، نام مادرش دغدو یعنی دوشنده گاو ماده و نام خاندان وی سپیتمه یعنی سپید نژاد بود. معروف آن است که وی ایرانی و اهل آذربایجان بوده است و محل برانگیختگی او را کوهی نزدیک دریاچه ارومیه می دانند.[6] درباره زمان زردشت نیز اختلاف است و زمان وی حتی به 6000 سال قبل از میلاد نیز برده شده است. امّا بر اساس نظریه مشهور، وی در سال 660 قبل از میلاد به دنیا آمد و در سال 630 قبل از میلاد (در سن 30 سالگی) به پیامبری مبعوث شد. وی در سال 583 ق . م در سن 77 سالگی در آتشکده ای در بلخ (افغانستان) توسط لشکر قومی مهاجم به قتل رسید. در آیین زردشت سه اصل عملی گفتار نیک، پندار نیک، کردار نیک وجود دارد. احترام به آتش به عنوان یکی از مظاهر خدای روشنایی و افروخته نگه داشتن آن و انجام مراسمی خاص در اطراف آن در معابدی به نام آتشکده مشخصترین ویژگی این آیین است. همچنین آبادانی، کشاورزی دامداری و شهرنشینی مورد ستایش قرار گرفته است. احترام به حیوانات، مخصوصاً سگ و گاو، خوشرفتاری با مردم نیز جایگاهی ویژه دارد. همچنین برخی از آداب و رسوم سرزمین ما از قبیل مراسم چهارشنبه سوری و سوگند خوردن به روشنایی چراغ و چیزهای دیگر با تعالیم زردشتی ارتباط دارد. کتاب آسمانی زردشتیان اوستا نام دارد که به معنای اساس و بنیان و متن است. این کتاب به خط و زبان اوستایی نوشته شده است که به ایران باستان تعلق دارد و با زبان پهلوی و سانسکریت همریشه است.[7] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1.آشنایی با ادیان بزرگ، حسین توفیقی. 2. تاریخ ادیان و مذاهب جهان، عبدالله مبلغی. 3.دین ها و کیشهای ایرانی. 4. مجله صباح شماره 8 7، مقاله زرتشت، رسول رضوی. [1] . رضوی، رسول، مجله صباح، شماره 8 7، ص 119. [2] . همان؛ مرتضی حسینی، سید محمد، تاج العروس، تحقیق محمد الطناحی، دار الهدایه، 139ق، ج 16، ص 495. [3] . راهار بروکر، اصحاب المقدم الاول، ترجمه کریستن سن، ص276؛ ژیماره مونو، نمونه های نخستین انسان و نخستین شهریار، ترجمه احمد تفضیلی و ژاله آموزگار، ج1، ص99، متن فرانسه، ج78، 1. [4] . دین ها و کیشهای ایرانی، ص 28 26. [5] . همان، ص 65 64. [6] . توفیقی، حسن، آشنایی با ادیان بزرگ، فصل 6. [7] . مبلغی آبادانی، عبدالله، تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ج1، فصل آیین زرتشت. ( اندیشه قم )
عنوان سوال:

مجوسیت چند فرقه دارد؟


پاسخ:

در مجله صباح می خوانیم زرتشت بنیان گذار آیین مجوس نبوده و این آیین توسط پیامبر دیگری تبلیغ شده است. به تعبیر دیگر، آیین مجوس، پیامبری غیر از زرتشت و کتابی غیر از اوستا داشته است و دو آیین مجوس و زرتشت مترادف هم نیستند.[1]
مترادف نبودن مجوس و زرتشت در دیگر منابع نیز پذیرفته شده است چنانکه مؤلف تاج العروس می نویسد:
مجوس بر وزن صبور مردی بود با گوش های کوچک که برای ملت مجوس دینی وضع کرد و مردم را به آن فراخواند، و مجوس غیر از زردشت است. زیرا زردشت بعد از ابراهیم بوده در صورتی که مجوس دین قدیم است و زردشت بعدها آن را تجدید کرده و تغییراتی در آن داده است. کلمه مجوس معرب منج گوش است.[2]
بسیاری از مردم دین زرتشت را با سایر ادیان ایران باستان اشتباه می گیرند و این در حالی است که می توان ادیان باستان را به دو گروه و یا بهتر بگوییم به دو دین دسته بندی کرد: 1. ثنویه 2. مجوسیت. که این دو دین باستان دارای شعب و فرقه هایی است که به عنوان مثال از شعبات و فرقه های ثنویه می توان به 1. مانویه 2. مزدکیه 3. دیصانیه 4. مرقوینه 5. کینویه اشاره کرد و از فرق و شعبات دین مجوسیت می توان به: 1.کیومرثیه 2. زروانیه 3. مسخیه 4. زرادشتیه به شرح زیر اشاره کرد.
کیومرثیه:[3] این فرقه از مذاهب قدیم ایران است که به اصحاب کیومرث معروفند و به دو اصل یزدان و اهرمن معتقدند و می گویند: یزدان ازلی قدیم و اهرمن محدث و مخلوق است و سبب خلق اهریمن این است که یزدان با خود فکر کرد که اگر مرا منازعی (دشمنی) بود چگونه بود؟ پس از این فکر ظلمت به وجود آمد و اهرمن نامیده شد. و به شر و فتنه و فساد و فسق و ضرر و اضرار سرشته شده بود و بر نور خروج کرد و با او در سرشت و کردار مخالف بود؛ جنگی میان سپاه روشنی و سپاه ظلمت در گرفت، پس از فرشتگان میانجی گری کردند، پس یزدان و اهرمن مصالحه کردند بر این که عالم سفلی برای هفت هزار سال به تمامی در اختیار اهرمن باشد، سپس آن را رها سازد و به روشنی واگذار کند. و اهرمن همه کسانی را که پیش از صلح وجود داشتند، نابود و هلاک کرد سپس مردی که کیومرث و حیوانی که گاو نامیده می شدند، را کشت؛ از محل فروافتادن مرد ریواسی رست و از اصل ریواس مردی که مشی و زنی که مشیانه نامیده می شدند، خارج شدند و آن دو والدین بشر هستند. و از جای افتادن گاو، گوسفندان و سایر حیوانات رستند. و انسانها را در حالی که روح بودند و جسم نداشتند یزدان مخیر کرد میان این که آنها را از جهان اهریمن بیرون ببرد و این که بدانها تن بپوشاند و با اهریمن جنگ کنند. پس آنها پوشیدن تن و جنگ با اهریمن را برگزیدند، بدین شرط که آنها را از طرف روشنی یاوری و پیروزی بر سپاهیان اهریمن نیک و فرجامی باشد و هنگام پیروزی بر اهریمن و نابود کردن سپاهیان او رستاخیزی باشد پس آنچه در پیش گفتیم سبب آمیختگی است و این سبب رهایی روشنی از تاریکی است.[4]
2. زروانیان: این فرقه از مجوسیان زمان را زروان می نامند که منشاء هستی است. و معتقدند که زروان برای مدت هزار سال قربانی کرد که صاحب فرزند شود. در این هنگام شک کرد که آیا قربانی کردن سودی دارد یا ندارد. همین باعث شد که خودش یا زنش (بنا به روایات مختلف) صاحب دو فرزند شود: هرمز و اهریمن، هرمز بابت قربانی کردنش و اهریمن بابت شک کردنش. از این زمان نبردی به مدت دوازده هزار سال میان هرمز و اهریمن در می گیرد دوازده هزار سال به چهار دوره سه هزار ساله تقسیم می شود در سه هزار سال نخست هرمز آفریده های خود را به صورت مینوی؛ یعنی بدون جسم، می آفریند در آغاز سه هزار سال دوم اهریمن حمله می کند؛ ولی شکست می خورد و در تمام مدت سه هزار سال دوم اهریمن آفریده های خود را می آفریند در این دوره هرمز آفریده های مادی را می آفریند در سه هزار سال سوم اهریمن آفریده های خود را با آفریده های هرمز مخلوط می کند در آغاز سه هزار ساله چهارم زردشت متولد می شود و دین زردشتی را می آورد در پایان سه هزار سال چهارم اهریمن ناکار می شود و هرمز و آفریده های او برای همیشه از دست اهریمن رها می شوند.[5]
مسخیه: متأسفانه هر چه گشتیم نتوانستیم مطلبی در رابطه با آرا و عقاید این فرقه پیدا کنیم.
زرداشتیه: پیروان زرتشت را نامند که نام پدرش پوروشسب یعنی دارنده اسب پیر، نام مادرش دغدو یعنی دوشنده گاو ماده و نام خاندان وی سپیتمه یعنی سپید نژاد بود. معروف آن است که وی ایرانی و اهل آذربایجان بوده است و محل برانگیختگی او را کوهی نزدیک دریاچه ارومیه می دانند.[6]
درباره زمان زردشت نیز اختلاف است و زمان وی حتی به 6000 سال قبل از میلاد نیز برده شده است. امّا بر اساس نظریه مشهور، وی در سال 660 قبل از میلاد به دنیا آمد و در سال 630 قبل از میلاد (در سن 30 سالگی) به پیامبری مبعوث شد. وی در سال 583 ق . م در سن 77 سالگی در آتشکده ای در بلخ (افغانستان) توسط لشکر قومی مهاجم به قتل رسید. در آیین زردشت سه اصل عملی گفتار نیک، پندار نیک، کردار نیک وجود دارد. احترام به آتش به عنوان یکی از مظاهر خدای روشنایی و افروخته نگه داشتن آن و انجام مراسمی خاص در اطراف آن در معابدی به نام آتشکده مشخصترین ویژگی این آیین است. همچنین آبادانی، کشاورزی دامداری و شهرنشینی مورد ستایش قرار گرفته است. احترام به حیوانات، مخصوصاً سگ و گاو، خوشرفتاری با مردم نیز جایگاهی ویژه دارد. همچنین برخی از آداب و رسوم سرزمین ما از قبیل مراسم چهارشنبه سوری و سوگند خوردن به روشنایی چراغ و چیزهای دیگر با تعالیم زردشتی ارتباط دارد.
کتاب آسمانی زردشتیان اوستا نام دارد که به معنای اساس و بنیان و متن است. این کتاب به خط و زبان اوستایی نوشته شده است که به ایران باستان تعلق دارد و با زبان پهلوی و سانسکریت همریشه است.[7]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1.آشنایی با ادیان بزرگ، حسین توفیقی.
2. تاریخ ادیان و مذاهب جهان، عبدالله مبلغی.
3.دین ها و کیشهای ایرانی.
4. مجله صباح شماره 8 7، مقاله زرتشت، رسول رضوی.


[1] . رضوی، رسول، مجله صباح، شماره 8 7، ص 119.
[2] . همان؛ مرتضی حسینی، سید محمد، تاج العروس، تحقیق محمد الطناحی، دار الهدایه، 139ق، ج 16، ص 495.
[3] . راهار بروکر، اصحاب المقدم الاول، ترجمه کریستن سن، ص276؛ ژیماره مونو، نمونه های نخستین انسان و نخستین شهریار، ترجمه احمد تفضیلی و ژاله آموزگار، ج1، ص99، متن فرانسه، ج78، 1.
[4] . دین ها و کیشهای ایرانی، ص 28 26.
[5] . همان، ص 65 64.
[6] . توفیقی، حسن، آشنایی با ادیان بزرگ، فصل 6.
[7] . مبلغی آبادانی، عبدالله، تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ج1، فصل آیین زرتشت.
( اندیشه قم )





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین