چرا صابئین را مندائی می خوانند؟
صابئین نام فرقه ای دینی است که نام های دیگر آن صابة البطائح، ماندایی، مغتسله ناصوری است. این قوم امروز به نام صُبه نامیده می شود. دین صابئی به شکل فعلی و در قرون بعد از قرن دوم میلادی نوعی از گنوستیک (عرفان مسیحی) بود.[1] در مورد کلمه صابئین اقوال مختلفی ذکر شده لکن آن چه به واقع نزدیک تر است، این است که این کلمه لغت آرامی می باشد و از ریشه لفظی صَبا که به معنی خود شستن و در آب فرو بردن و تعمید کردن با آب می باشد، اخذ شده است.[2] علت استفاده از لغت آرامی به خاطر این است که اولاً زبان خود صابی ها آرامی می باشد همان طور که کتب شان به زبان آرامی نوشته شده است و ثانیاً صابی ها خود را به یحیی تعمید دهنده نسبت می دهند و او را پیامبر خود می دانند و در دین حضرت یحیی شستشو جزء ارکان اصلی این دین می باشد. لذا به خاطر تطابق معنایی بین شستشو و صابی (خود شستن) به این نام مشهور شده اند. صابئین پس از فوت حضرت یحیی که مقارن با ظهور حضرت عیسی علیه السلام بود، به سبب آزار و اذیت و فشار یهود که آنان را کافر و خارج از دین می دانستند و از طرفی هم چون صابی ها حضرت عیسی علیه السلام را قبول نداشتند و مسیحی نشده بودند و مسیحیت هم روز به روز رو به گسترش بود، به ناچار مجبور به مهاجرت از فلسطین به شهر حران که در آن زمان یک شهر آزاد مذهبی بود؛ شدند و پس از مدتی به جنوب عراق و حدود خوزستان رفتند و در این منطقه برای همیشه ساکن شدند. نکته قابل توجه این که در شهر حران به خاطر وجود آزادی مذهبی، فرقه های زیادی از ادیان مختلف در آن ساکن بودند که ستاره پرستان یکی از آنان به شمار می آمدند. این آزادی مذهبی باعث اشتباه در تشخیص صابئین می شد چرا که برخی صابی ها را ستاره پرست معرفی می کردند و برخی صابئین را با حُنفا (پیروان حضرت ابراهیم علیه السلام ) یکی می پنداشتند و عده ای حرانی ها را صابی می خواندند؟ همین امر می طلبید تا میان صابئین و غیر صابئینی که به این اسم معروف گشته اند تفکیک قائل شد تا موجب اختلاف در اهل کتاب بودن و یا نبودن آنها نشود. لذا می توان آنها را به دو گروه حرانی و مندائی تقسیم کرد. 1. مندایی یا ماندایی: ماندایی فرقه ی منسوب به ماندا یا مندا است که در لغت آرامی غربی به معنی علم و عرفان می باشد.[3] و مندایی یعنی منسوب به عرفان و بعضی ها گفته اند که (مندا) صورت واژه (مُدا) یا (مذبح) است که در آرامی به معنای فرشته یا منجی آمده و در یونان به آن (گنوسیس) گفته می شود.[4] صابئین مندایی یا ماندایی که مغتسله و صابی های بطایح و بین النهرین نیز مشهورند صابئین واقعی می باشند که هم اکنون در شهرهای جنوبی کشور ایران و عراق زندگی می کنند. 2. حرانی: بت پرستان سریانی هستند که در شهر حران اقامت داشتند و هنگامی که مأمون خلیفه عباسی در آخرین جنگ خود با رومیان شرقی از ولایت حران می گذشت از آیین آنها سئوال کرد و از جواب آنها استنباط نمود که باید بت پرست باشند، به آنها تا مراجعتش مهلت داد و گفت تا برگشتن من باید به آیین اسلام و یا یکی از آیین های اهل کتاب درآیند و گرنه در حکم کافر حربی خواهند بود، لذا این گروه نام صابی را به دروغ بر خود گذاردند. با توجه به این توضیح تاریخی، در مورد صابئین حرانی نتیجه می گیریم که این قوم، صابئین واقعی نیستند چرا که صابئین واقعی قبل از مهاجرت به این شهر صابی و پیرو دین حضرت یحیی علیه السلام بودند. ولی حرانی ها بعد از چندین قرن خود را به دروغ برای نجات یافتن از مرگ، صابی خواندند و از طرفی هم صابئین واقعی آرامی بودند در حالی که حرانی ها سریانی می باشند و همچنین حرانی ها پس از مدتی که خلیفه عباسی به آنجا بازنگشت دوباره به دین خود برگشتند و بت پرست شدند؟ معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1 تحقیقی درباره صابئان، داود الهامی. 2 یحیی تعمید دهنده و صابئین مندایی، پرویز عجیل زاده. [1] . معین، فرهنگ معین، تهران، نشر امیرکبیر، چاپ دهم، 1375ش، ج5، ص963. [2] . الهامی، داود، تحقیقی درباره صابئان، قم، نشر مکتب الاسلام، چاپ اول، 1379ش، ص26. [3] . فرهنگ معین، همان، ج6، ص1887. [4] . تحقیقی درباره صابئان، همان، ص87. ( اندیشه قم )
عنوان سوال:

چرا صابئین را مندائی می خوانند؟


پاسخ:

صابئین نام فرقه ای دینی است که نام های دیگر آن صابة البطائح، ماندایی، مغتسله ناصوری است. این قوم امروز به نام صُبه نامیده می شود. دین صابئی به شکل فعلی و در قرون بعد از قرن دوم میلادی نوعی از گنوستیک (عرفان مسیحی) بود.[1]
در مورد کلمه صابئین اقوال مختلفی ذکر شده لکن آن چه به واقع نزدیک تر است، این است که این کلمه لغت آرامی می باشد و از ریشه لفظی صَبا که به معنی خود شستن و در آب فرو بردن و تعمید کردن با آب می باشد، اخذ شده است.[2]
علت استفاده از لغت آرامی به خاطر این است که اولاً زبان خود صابی ها آرامی می باشد همان طور که کتب شان به زبان آرامی نوشته شده است و ثانیاً صابی ها خود را به یحیی تعمید دهنده نسبت می دهند و او را پیامبر خود می دانند و در دین حضرت یحیی شستشو جزء ارکان اصلی این دین می باشد. لذا به خاطر تطابق معنایی بین شستشو و صابی (خود شستن) به این نام مشهور شده اند.
صابئین پس از فوت حضرت یحیی که مقارن با ظهور حضرت عیسی علیه السلام بود، به سبب آزار و اذیت و فشار یهود که آنان را کافر و خارج از دین می دانستند و از طرفی هم چون صابی ها حضرت عیسی علیه السلام را قبول نداشتند و مسیحی نشده بودند و مسیحیت هم روز به روز رو به گسترش بود، به ناچار مجبور به مهاجرت از فلسطین به شهر حران که در آن زمان یک شهر آزاد مذهبی بود؛ شدند و پس از مدتی به جنوب عراق و حدود خوزستان رفتند و در این منطقه برای همیشه ساکن شدند.
نکته قابل توجه این که در شهر حران به خاطر وجود آزادی مذهبی، فرقه های زیادی از ادیان مختلف در آن ساکن بودند که ستاره پرستان یکی از آنان به شمار می آمدند. این آزادی مذهبی باعث اشتباه در تشخیص صابئین می شد چرا که برخی صابی ها را ستاره پرست معرفی می کردند و برخی صابئین را با حُنفا (پیروان حضرت ابراهیم علیه السلام ) یکی می پنداشتند و عده ای حرانی ها را صابی می خواندند؟ همین امر می طلبید تا میان صابئین و غیر صابئینی که به این اسم معروف گشته اند تفکیک قائل شد تا موجب اختلاف در اهل کتاب بودن و یا نبودن آنها نشود. لذا می توان آنها را به دو گروه حرانی و مندائی تقسیم کرد.
1. مندایی یا ماندایی:
ماندایی فرقه ی منسوب به ماندا یا مندا است که در لغت آرامی غربی به معنی علم و عرفان می باشد.[3] و مندایی یعنی منسوب به عرفان و بعضی ها گفته اند که (مندا) صورت واژه (مُدا) یا (مذبح) است که در آرامی به معنای فرشته یا منجی آمده و در یونان به آن (گنوسیس) گفته می شود.[4]
صابئین مندایی یا ماندایی که مغتسله و صابی های بطایح و بین النهرین نیز مشهورند صابئین واقعی می باشند که هم اکنون در شهرهای جنوبی کشور ایران و عراق زندگی می کنند.
2. حرانی:
بت پرستان سریانی هستند که در شهر حران اقامت داشتند و هنگامی که مأمون خلیفه عباسی در آخرین جنگ خود با رومیان شرقی از ولایت حران می گذشت از آیین آنها سئوال کرد و از جواب آنها استنباط نمود که باید بت پرست باشند، به آنها تا مراجعتش مهلت داد و گفت تا برگشتن من باید به آیین اسلام و یا یکی از آیین های اهل کتاب درآیند و گرنه در حکم کافر حربی خواهند بود، لذا این گروه نام صابی را به دروغ بر خود گذاردند.
با توجه به این توضیح تاریخی، در مورد صابئین حرانی نتیجه می گیریم که این قوم، صابئین واقعی نیستند چرا که صابئین واقعی قبل از مهاجرت به این شهر صابی و پیرو دین حضرت یحیی علیه السلام بودند. ولی حرانی ها بعد از چندین قرن خود را به دروغ برای نجات یافتن از مرگ، صابی خواندند و از طرفی هم صابئین واقعی آرامی بودند در حالی که حرانی ها سریانی می باشند و همچنین حرانی ها پس از مدتی که خلیفه عباسی به آنجا بازنگشت دوباره به دین خود برگشتند و بت پرست شدند؟
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 تحقیقی درباره صابئان، داود الهامی.
2 یحیی تعمید دهنده و صابئین مندایی، پرویز عجیل زاده.


[1] . معین، فرهنگ معین، تهران، نشر امیرکبیر، چاپ دهم، 1375ش، ج5، ص963.
[2] . الهامی، داود، تحقیقی درباره صابئان، قم، نشر مکتب الاسلام، چاپ اول، 1379ش، ص26.
[3] . فرهنگ معین، همان، ج6، ص1887.
[4] . تحقیقی درباره صابئان، همان، ص87.
( اندیشه قم )





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین