معنویت گریزی و کمرنگ شدن باورهای دینی، بهترین عامل فساد در جامعه محسوب میشود. امّا این که معنویت گریزی خود معلول چه عواملی است، زمینههای آن کدام است و نحوة تأثیرگذاری آن در بروز فساد و ناهنجاریهای اجتماعی چگونه است، نیاز به توضیح بیشتر دارد، نکته دیگر اینکه کلمه (فساد) یک مفهوم عام و گستردهای است که گسترههای وسیعی را در برمیگیرد و در قلمروهای مختلف علمی واژهها و اصطلاحات مترادف با آن وجود دارد که آشنایی اجمالی با آن نیز مفید است. فساد و گناه تعبیری است که در کتابهای اخلاقی دینی بکار رفته است؛ جامعه شناسان از (آسیبهای اجتماعی) و (کجرویهای رفتاری) سخن به میان آوردهاند، روان شناسان به (نابهنجاریها) اشاره کردهاند. این اصطلاحات در واقع بیانگر رویکردهای مختلف به انحرافات اخلاقی و اجتماعی است که علل خاص خود را دارد. در یک نگاه کلی، عوامل فساد و انحرافات اجتماعی به دو دسته اصلی قابل تقسیم است: الف. عوامل زمینه ساز که با واسطه در ایجاد وشکلگیری فساد در جامعه نقش دارد؛ ب. عوامل اصلی و بدون واسطه. ابتدا عوامل زمینهساز فساد و انحرافات اجتماعی را در چند محور اصلی بصورت گذرا مورد بحث قرار میدهیم. 1. ضعف و ناکارآمدی نظام خانواده؛ با توجه به این که شخصیت انسان و اساس خصوصیات اخلاقی وی از ابتدای کودکی پایهریزی میشود و والدین بیشترین نقش را در تربیت کودکان و پایه ریزی شخصیت آنها برعهده دارند، خانواده از جایگاه و نقش ویژهای برخوردار است، اگر خانواده نقش تربیتی خود را به صورت صحیح و شایسته انجام دهد و والدین در زمینة تربیت مذهبی و اخلاقی فرزندان سرمایه گذاری مطلوب نماید، از بسیاری مشکلات و فسادهای اخلاقی در جامعه جلوگیری میشود. تحقیقات نشان میدهد که بیشتر انحرافات اخلاقی و بزهکاریهای رفتاری در بزرگسالان نتیجة عدم تربیت و برخورد صحیح والدین در دوران اولیه رشد و آغاز سالهای زندگی است.[1] اگر والدین نقش تربیتی خود را به صورت صحیح ایفا نکرده و از همان سالهای نخست فرزندان را با اخلاق و معنویّت و ارزشهای دینی آشنا نسازند، جوانانی را تحویل جامعه خواهند داد که با دین و مذهب و اخلاق و مسایل اسلامی ناآشنا بوده و به انواع انحرافات و مفاسد اخلاقی مبتلا خواهند شد. تربیت مذهبی، نوعی مصونیت در افراد ایجاد میکند. اگر خانواده بصورت صحیح از عهدة دین کار برنیایند، بستر فساد از خانواده به جامعه گسترش مییابد. 2. ناکار آمدی نظام آموزش و پرورش؛ پس از خانواده، نظام آموزش و پرورش بیشترین نقش را در تربیت افراد جامعه برعهده دارند، اگر نظام آموزش و پرورش زمینه و بستر مناسب برای تربیت مذهبی کودکان، نوجوانان و جوانان را نتوانند فراهم سازد، افرادی که تحویل جامعه میدهند، از نظر باورهای مذهبی و اخلاق و مسایل معنوی ضعیف خواهند بود و بجای آن که در مورد ارزشها و باورهای دینی، پایبندی از خود نشان دهند، به انواع مفاسد و انحرافات اخلاقی دچار خواهند شد، و این خود یکی از زمینههای فساد محسوب میشود. 3. تهاجم فرهنگی تهاجم فرهنگی از دیگر عوامل زمینهساز برای ایجاد فساد در جامعه میباشد. باید توجه داشت که تهاجم فرهنگی گرچه زمینهساز فساد در جامعه است، امّا یکی از ریشههای تهاجم فرهنگی، پیدایش خلأ فرهنگی در جامعه است. هیچ جامعهای تا آمادگی نداشته باشد و از نظر ارزشها و اعتقادات دینی و اجتماعی خود ضعیف نباشد، از فرهنگ بیگانه تأثیر نمیپذیرد. بنابراین تهاجم فرهنگی که زمینه ساز فساد و انحرافات در جامعه میباشد خود در اثر معنویت گریزی و کم رنگ شدن باورهای اعتقادی به وجود میآید. در جامعه ما نیز همین قاعده حکمفرماست، اگر میبینیم جامعه و به ویژه برخی جوانان و نوجوانان ما به سوی فساد و انحرافات و فرهنگ غربی تمایل پیدا میکنند، از آن جهت است که باورهای دینی و مذهبی در آنها ضعیف است و نمیتوانند در برابر غرایز و هواهای نفسانی مقاومت نمایند. 4. ضعف دولتها، در مقابله با انواع فساد؛ دولت به عنوان یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی، مسئولیت حفظ و نگهداری از استقلال و امنیت ملّی و پاسداری از ارزشها و باورهای مذهبی را بر عهده دارد. دولت مقتدر و مسئول آن دولتی است که بتواند هم خود از فساد و انحرافات اخلاقی، اجتماعی،اقتصادی و... مصون باشد و هم در جامعه از بروز انحرافات جلوگیری نماید. اگر نظام اداری و دولت در یک جامعه به انحرافات و مفاسد آلوده باشد، و یا توان مقابله جدّی با انحرافات و مفاسد اجتماعی را نداشته باشد، فساد و تمام ارکان آن جامعه را فرا میگیرد. آن چه بیان گردید، عوامل زمینهساز فساد و انحرافات اجتماعی محسوب میشود، امّا بخشی دیگر از عوامل که در رابطه مستقیم و تنگاتنگ با مفاسد و انحرافات اجتماعی دارد، مربوط به خود فرد میباشد و آن عبارتست از تضعیف و کمرنگ شدن باورهای مذهبی در افراد. اگر ایمان مذهبی و پایبندی به اصول و ارزش اجتماعی در افراد وجود نداشته باشد. هیچ عامل دیگری نمیتواند از فساد و انحرافات در افراد جلوگیری نماید. تضعیف باورهای اعتقادی در رفتار افراد به گونههای مختلف ظاهر میشود. 1. تعلّق و دلبستگی به دنیا؛ یکی از عوامل فساد تعلق و دلبستگی به دنیا است. امام صادق علیه السّلام فرمود: (حُبُّ الدنیا رأس کل خطیئةٍ؛[2] محبت به دنیا ریشه و عامل هر فساد و گناهی است). رسول خدا صلّی الله علیه و آله نیز در روایتی علاقه به دنیا را یکی از عوامل فساد و گناه بر شمرده است.[3] 2. پیروی از هوای نفس؛ در آیات و روایات، پیروی از هواس نفس، یکی دیگر از عوامل فساد و گناه برشمرده شده است. خداوند در قرآن میفرماید: (از هوای نفس پیروی نکن که ترا از راه خدا باز میدارد.)[4] در یک جمع بندی کلّی میتوانیم این نتیجه را بگیرم که دلبستگی به دنیا و پیروی از هوای نفس از عوامل اصلی فساد در فرد و جامعه محسوب میشود، امّا عوامل دیگر نقش زمینه ساز را ایفا میکند، یعنی هر نهادی که وظیفه و مسئولیت خود را به صورت صحیح انجام ندهد، خود عامل و زمینه ساز فساد محسوب میشود. برای مطالعه بیشتر به کتابهای زیر مراجعه فرمایید: 1. ابراهیم امینی، خودسازی، انتشارات شفق، چاپ پنجم، 1371. 2. سید مجید حسنی، گناه و ناهنجاری عوامل و زمینههای آن، دار الغدیر قم، چاپ اوّل، 1379. 3. حسین مظاهری، عوامل کنترل غرایز در زندگی انسان، موسسه نشر و تحقیقات ذکر، چاپ 11، 1377. [1] . رک: رضا فرهادیان، آنچه معلمان و مربیان باید بدانند، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ پنجم، 1377، ص 36 42. [2] . محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، بیروت، ج 73، ص 90. [3] . همان، ص 94. [4] . ص 26. ( اندیشه قم )
معنویت گریزی و کمرنگ شدن باورهای دینی، بهترین عامل فساد در جامعه محسوب میشود. امّا این که معنویت گریزی خود معلول چه عواملی است، زمینههای آن کدام است و نحوة تأثیرگذاری آن در بروز فساد و ناهنجاریهای اجتماعی چگونه است، نیاز به توضیح بیشتر دارد، نکته دیگر اینکه کلمه (فساد) یک مفهوم عام و گستردهای است که گسترههای وسیعی را در برمیگیرد و در قلمروهای مختلف علمی واژهها و اصطلاحات مترادف با آن وجود دارد که آشنایی اجمالی با آن نیز مفید است.
فساد و گناه تعبیری است که در کتابهای اخلاقی دینی بکار رفته است؛ جامعه شناسان از (آسیبهای اجتماعی) و (کجرویهای رفتاری) سخن به میان آوردهاند، روان شناسان به (نابهنجاریها) اشاره کردهاند. این اصطلاحات در واقع بیانگر رویکردهای مختلف به انحرافات اخلاقی و اجتماعی است که علل خاص خود را دارد.
در یک نگاه کلی، عوامل فساد و انحرافات اجتماعی به دو دسته اصلی قابل تقسیم است: الف. عوامل زمینه ساز که با واسطه در ایجاد وشکلگیری فساد در جامعه نقش دارد؛ ب. عوامل اصلی و بدون واسطه.
ابتدا عوامل زمینهساز فساد و انحرافات اجتماعی را در چند محور اصلی بصورت گذرا مورد بحث قرار میدهیم.
1. ضعف و ناکارآمدی نظام خانواده؛
با توجه به این که شخصیت انسان و اساس خصوصیات اخلاقی وی از ابتدای کودکی پایهریزی میشود و والدین بیشترین نقش را در تربیت کودکان و پایه ریزی شخصیت آنها برعهده دارند، خانواده از جایگاه و نقش ویژهای برخوردار است، اگر خانواده نقش تربیتی خود را به صورت صحیح و شایسته انجام دهد و والدین در زمینة تربیت مذهبی و اخلاقی فرزندان سرمایه گذاری مطلوب نماید، از بسیاری مشکلات و فسادهای اخلاقی در جامعه جلوگیری میشود.
تحقیقات نشان میدهد که بیشتر انحرافات اخلاقی و بزهکاریهای رفتاری در بزرگسالان نتیجة عدم تربیت و برخورد صحیح والدین در دوران اولیه رشد و آغاز سالهای زندگی است.[1]
اگر والدین نقش تربیتی خود را به صورت صحیح ایفا نکرده و از همان سالهای نخست فرزندان را با اخلاق و معنویّت و ارزشهای دینی آشنا نسازند، جوانانی را تحویل جامعه خواهند داد که با دین و مذهب و اخلاق و مسایل اسلامی ناآشنا بوده و به انواع انحرافات و مفاسد اخلاقی مبتلا خواهند شد. تربیت مذهبی، نوعی مصونیت در افراد ایجاد میکند. اگر خانواده بصورت صحیح از عهدة دین کار برنیایند، بستر فساد از خانواده به جامعه گسترش مییابد.
2. ناکار آمدی نظام آموزش و پرورش؛
پس از خانواده، نظام آموزش و پرورش بیشترین نقش را در تربیت افراد جامعه برعهده دارند، اگر نظام آموزش و پرورش زمینه و بستر مناسب برای تربیت مذهبی کودکان، نوجوانان و جوانان را نتوانند فراهم سازد، افرادی که تحویل جامعه میدهند، از نظر باورهای مذهبی و اخلاق و مسایل معنوی ضعیف خواهند بود و بجای آن که در مورد ارزشها و باورهای دینی، پایبندی از خود نشان دهند، به انواع مفاسد و انحرافات اخلاقی دچار خواهند شد، و این خود یکی از زمینههای فساد محسوب میشود.
3. تهاجم فرهنگی
تهاجم فرهنگی از دیگر عوامل زمینهساز برای ایجاد فساد در جامعه میباشد. باید توجه داشت که تهاجم فرهنگی گرچه زمینهساز فساد در جامعه است، امّا یکی از ریشههای تهاجم فرهنگی، پیدایش خلأ فرهنگی در جامعه است. هیچ جامعهای تا آمادگی نداشته باشد و از نظر ارزشها و اعتقادات دینی و اجتماعی خود ضعیف نباشد، از فرهنگ بیگانه تأثیر نمیپذیرد. بنابراین تهاجم فرهنگی که زمینه ساز فساد و انحرافات در جامعه میباشد خود در اثر معنویت گریزی و کم رنگ شدن باورهای اعتقادی به وجود میآید. در جامعه ما نیز همین قاعده حکمفرماست، اگر میبینیم جامعه و به ویژه برخی جوانان و نوجوانان ما به سوی فساد و انحرافات و فرهنگ غربی تمایل پیدا میکنند، از آن جهت است که باورهای دینی و مذهبی در آنها ضعیف است و نمیتوانند در برابر غرایز و هواهای نفسانی مقاومت نمایند.
4. ضعف دولتها، در مقابله با انواع فساد؛
دولت به عنوان یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی، مسئولیت حفظ و نگهداری از استقلال و امنیت ملّی و پاسداری از ارزشها و باورهای مذهبی را بر عهده دارد. دولت مقتدر و مسئول آن دولتی است که بتواند هم خود از فساد و انحرافات اخلاقی، اجتماعی،اقتصادی و... مصون باشد و هم در جامعه از بروز انحرافات جلوگیری نماید. اگر نظام اداری و دولت در یک جامعه به انحرافات و مفاسد آلوده باشد، و یا توان مقابله جدّی با انحرافات و مفاسد اجتماعی را نداشته باشد، فساد و تمام ارکان آن جامعه را فرا میگیرد.
آن چه بیان گردید، عوامل زمینهساز فساد و انحرافات اجتماعی محسوب میشود، امّا بخشی دیگر از عوامل که در رابطه مستقیم و تنگاتنگ با مفاسد و انحرافات اجتماعی دارد، مربوط به خود فرد میباشد و آن عبارتست از تضعیف و کمرنگ شدن باورهای مذهبی در افراد. اگر ایمان مذهبی و پایبندی به اصول و ارزش اجتماعی در افراد وجود نداشته باشد. هیچ عامل دیگری نمیتواند از فساد و انحرافات در افراد جلوگیری نماید. تضعیف باورهای اعتقادی در رفتار افراد به گونههای مختلف ظاهر میشود.
1. تعلّق و دلبستگی به دنیا؛
یکی از عوامل فساد تعلق و دلبستگی به دنیا است. امام صادق علیه السّلام فرمود: (حُبُّ الدنیا رأس کل خطیئةٍ؛[2] محبت به دنیا ریشه و عامل هر فساد و گناهی است). رسول خدا صلّی الله علیه و آله نیز در روایتی علاقه به دنیا را یکی از عوامل فساد و گناه بر شمرده است.[3]
2. پیروی از هوای نفس؛
در آیات و روایات، پیروی از هواس نفس، یکی دیگر از عوامل فساد و گناه برشمرده شده است. خداوند در قرآن میفرماید: (از هوای نفس پیروی نکن که ترا از راه خدا باز میدارد.)[4] در یک جمع بندی کلّی میتوانیم این نتیجه را بگیرم که دلبستگی به دنیا و پیروی از هوای نفس از عوامل اصلی فساد در فرد و جامعه محسوب میشود، امّا عوامل دیگر نقش زمینه ساز را ایفا میکند، یعنی هر نهادی که وظیفه و مسئولیت خود را به صورت صحیح انجام ندهد، خود عامل و زمینه ساز فساد محسوب میشود.
برای مطالعه بیشتر به کتابهای زیر مراجعه فرمایید:
1. ابراهیم امینی، خودسازی، انتشارات شفق، چاپ پنجم، 1371.
2. سید مجید حسنی، گناه و ناهنجاری عوامل و زمینههای آن، دار الغدیر قم، چاپ اوّل، 1379.
3. حسین مظاهری، عوامل کنترل غرایز در زندگی انسان، موسسه نشر و تحقیقات ذکر، چاپ 11، 1377.
[1] . رک: رضا فرهادیان، آنچه معلمان و مربیان باید بدانند، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ پنجم، 1377، ص 36 42.
[2] . محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، بیروت، ج 73، ص 90.
[3] . همان، ص 94.
[4] . ص 26.
( اندیشه قم )
- [سایر] اختلاف شیعه و سنی درباره امامت چیست و از کجا نشأت میگیرد؟
- [سایر] در جامعه ای که فساد آن زیاد است، برای رسیدن به تکامل معنوی و اخلاقی چه باید کرد؟
- [سایر] برای تعجیل در ظهور امام زمان (عج) باید جامعه را اصلاح کنیم یا فساد را گسترش دهیم؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] چه اموری باید مهمترین اولویّت های تعیین رشته برای دانشجویان پزشکی باشد؟ درآمد بیشتر و زحمت کمتر؟ نیازهای جامعه؟ کاهش برخورد با غیر همجنس یا امور دیگر؟
- [سایر] شبهه: در جامعه کنونی به هیچ وجه نمی توان گناه نکرد و یا گناه را ترک کرد چون عوامل فساد قوی ترند.
- [سایر] اختلاف شیعه وسنی درباره امامت چیست وازکجا نشأت می گیرد ؟
- [سایر] در بر خورد با جوانان اگر بخواهند با رفیقان خود به گردش بروند با توجه به فساد زیاد جامعه چه کنیم؟
- [سایر] مهمترین علل گرایش خانم ها و آقایان، علی الخصوص جوانان، از لحاظ روانی به سمت جراحی های زیبایی چیست و چه چیز های دیگری باعث شده تا این کار در جامعه ما به نسبت سایر کشورها بیشتر باشد؟
- [سایر] آیا می توان گفت که مهمترین و اصلی ترین شرط و عامل ظهور امام زمان(عج) اقبال عمومی مردم نسبت به امام زمان(عج) و معرفت اسلامی است؟ چرا؟
- [سایر] شبهه: حجاب مانع پیشرفت و عامل رکود است چون جلوی فعالیت زن را می گیرد و نیمی ازانرژی جامعه را فلج می کند .
- [آیت الله سبحانی] هرگاه عقد مضاربه از نظر قوانین شرعی فاسد باشد و مالک کارهای مطابق شرع عامل را تنفیذ کند سود حاصل از آن مالک است و برای عامل اجرة المثل پرداخت می شود، به شرط این که جاهل به فساد عقد مضاربه باشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه مالک و عامل در صحت و فساد مضاربه واقع شده، اختلاف کنند و یکی مدّعی صحت و دیگری مدّعی بطلان باشد و بیّنه نداشته باشند قول مدّعی صحت، با قسم مقدم است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] هرگاه مالک ادّعا کند که عامل خیانت کرده یا تعدّی یا کوتاهی نموده است و عامل منکر شود، قول عامل با قسم مقدم است.
- [آیت الله بهجت] مضاربه محل اجتماع یا تبادل احکام متعدد است؛ زیرا عامل در صورت صحت عقد مضاربه و نداشتن سود امانتدار است، و در صورت وجود سود شریک در سود است، و در تصرفات وکیل است، و با تجاوز از مورد تعیین شده در مضاربه، غاصب است، و با فساد در عقد مضاربه، اجیرِ صاحب مال است.
- [آیت الله بهجت] عامل میتواند با اجازه مالک با عاملی دیگر مضاربه کند، خواه به این صورت که دومی را عامل مالک قرار دهد و خود کنار برود، یعنی مضاربه اول را فسخ نموده و بهعنوان وکیل مالک، مضاربه دوم را برقرار کند، و خواه دومی را عامل خودش قرار دهد، که در صورت دوم اگر مثلاً نصف سود سهم او بوده برای عامل دوم نسبت معینی از این نصف را قرار دهد؛ بنابراین عامل دوم حسابش با عامل اول است، نه با مالک.
- [آیت الله مظاهری] پیش از آنکه عامل شروع به کار کند مالک و عامل میتوانند مضاربه را به هم بزنند.
- [آیت الله نوری همدانی] پیش از آنکه عامل شروع به کار کند ، جاعل و عامل می توانند جعاله را بهم بزند.
- [امام خمینی] پیش از آن که عامل شروع به کار کند، جاعل و عامل میتوانند جعاله را به هم بزنند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] 48 خریدار و فروشنده در تعیین نرخ کالا آزادند، ولی اگر این آزادی در مواردی سبب فساد و اختلال نظام اقتصادی جامعه اسلامی گردد، حاکم شرع در چنین مواردی می تواند تعیین نرخ کند و مردم را به آن ملزم سازد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه عامل مدّعی شود که از طرف مالک در انجام بعضی از معاملات مجاز بوده و مالک منکر شود و بینه ای نداشته باشند قول مالک با قسم مقدم است و اگر مالک ادّعا کند که عامل را از انجام بعضی معاملات که بدون منع بر عامل جائز است منع کرده و عامل منکر باشد، قول عامل با قسم مقدم است.