محور فلسفه کانت، وجدان اخلاقی است. او در باب عقل نظری؛ یعنی در آن چه ما اسمش را فلسفه و حکمت الهی، می گذاریم هر چه کاوش کرده، آخرش به شک رسیده؛ یعنی به جایی نرسیده، ولی وقتی به عالم اخلاق آمده، به نظرش رسیده که در این جا مفتاح همه چیز را کشف کرده است. مفتاح مذهب را کشف کرده، مفتاح آزادی و اختیار را کشف کرده، مفتاح بقا و خلود نفس را کشف کرده است...می گوید اگر ما بخواهیم از راه عقل نظری یعنی همان که امروز ما به آن (فلسفه) می گوییم اثبات کنیم که انسان مختار و آزاد است، نمی توانیم. عقل نظری آخرش به جایی می رسد که آدم بگوید انسان اختیار ندارد و یک موجود مجبور است، ولی از راه حس اخلاقی که امری درونی و وجدانی است و انسان با علم حضوری آن را کشف می کند، به این جا می رسیم که انسان آزاد و محترم است. (علم حضوری؛ یعنی انسان خودش را مستقیما می بیند. ادراک مستقیم درون خود) می گوید اگر ما از راه فلسفه وارد بشویم، آخر به این جا می رسیم که انسان یک موجود مجبور است، ولی وقتی به حسّ اخلاقی و وجدان خودمان مراجعه می کنیم، در وجدان خودمان انسان را آزاد و مختار می یابیم آزادی و اختیار را با حس درونی و با ضمیر اثبات می کند. این هم حرف تازه ای نیست. خیلی افراد دیگر هم اختیار را از راه حس درونی اثبات می کنند. مولوی می گوید: این که گویی این کنم یا آن کنم این دلیل اختیار است ای صنم پس از نظر کانت، انسان به حکم وجدانش نه به حکم دلیل های فلسفی یک موجود مختار و آزاد است.1 پی نوشت: 1 . فلسفه اخلاق، صص 72 73 . www.irc.ir
محور فلسفه کانت، وجدان اخلاقی است. او در باب عقل نظری؛ یعنی در آن چه ما اسمش را فلسفه و حکمت الهی، می گذاریم هر چه کاوش کرده، آخرش به شک رسیده؛ یعنی به جایی نرسیده، ولی وقتی به عالم اخلاق آمده، به نظرش رسیده که در این جا مفتاح همه چیز را کشف کرده است. مفتاح مذهب را کشف کرده، مفتاح آزادی و اختیار را کشف کرده، مفتاح بقا و خلود نفس را کشف کرده است...می گوید اگر ما بخواهیم از راه عقل نظری یعنی همان که امروز ما به آن (فلسفه) می گوییم اثبات کنیم که انسان مختار و آزاد است، نمی توانیم. عقل نظری آخرش به جایی می رسد که آدم بگوید انسان اختیار ندارد و یک موجود مجبور است، ولی از راه حس اخلاقی که امری درونی و وجدانی است و انسان با علم حضوری آن را کشف می کند، به این جا می رسیم که انسان آزاد و محترم است. (علم حضوری؛ یعنی انسان خودش را مستقیما می بیند. ادراک مستقیم درون خود) می گوید اگر ما از راه فلسفه وارد بشویم، آخر به این جا می رسیم که انسان یک موجود مجبور است، ولی وقتی به حسّ اخلاقی و وجدان خودمان مراجعه می کنیم، در وجدان خودمان انسان را آزاد و مختار می یابیم آزادی و اختیار را با حس درونی و با ضمیر اثبات می کند. این هم حرف تازه ای نیست. خیلی افراد دیگر هم اختیار را از راه حس درونی اثبات می کنند. مولوی می گوید:
این که گویی این کنم یا آن کنم
این دلیل اختیار است ای صنم
پس از نظر کانت، انسان به حکم وجدانش نه به حکم دلیل های فلسفی یک موجود مختار و آزاد است.1
پی نوشت:
1 . فلسفه اخلاق، صص 72 73 .
www.irc.ir
- [سایر] از چه راهی میتوان ثابت کرد که مسیحیت، دچار تحریف شده است؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] دزدی از چه راهی ثابت می شود؟ وحاکم چه زمانی می تواند حکم کند؟
- [سایر] آیا ابن سینا شیعه بوده و اگر بوده از چه راهی میتوان تشیع او را ثابت کرد؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] آیا با محاسبات منجمان مخصوصاً در حال حاضر که امکانات دقیقی در اختیار دارند، اول ماه ثابت می شود؟
- [سایر] از دیدگاه کانت، اخلاق از چه مقوله ای است؟
- [سایر] چه تفاوت بین اختیار شیطان با اختیار انسان وجود دارد که انسان اشرف مخلوقات شد ولی شیطان نشد ؟
- [سایر] زندگی انسان جبر است یا اختیار؟
- [سایر] رابطه شیطان و اختیار انسان چیست؟
- [سایر] بهترین راهی که انسان می تواند به خدا نزدیک شود چیست؟ خداوند چه عملی از اعمال بندگانش را می پسندد؟
- [سایر] با توجه به نظر کانت، تحلیل خودتان را درباره معیارهای فعل اخلاقی بیان کنید؟
- [آیت الله بروجردی] کر بودن آب به سه راه ثابت میشود:اوّل:آن که خود انسان یقین کند.دوم:آن که دو مرد عادل خبر دهند.سوم:کسی که آب در اختیار اوست به کر بودن آن خبر دهد، مثلاً حمامی بگوید:آب حوض حمام کر است.
- [آیت الله مظاهری] نجاست هر چیز از سه راه ثابت میشود: اوّل: خود انسان اطمینان کند چیزی نجس است، و اگر گمان داشته باشد چیزی نجس است لازم نیست از آن اجتناب نماید. بنابراین غذا خوردن در قهوهخانه و مهمانخانهها اشکال ندارد. دوّم: کسی که چیزی در اختیار اوست بگوید آن چیز نجس است، مثلاً همسر انسان یا نوکر بگوید ظرف یا چیز دیگری که در اختیار اوست نجس میباشد. سوّم: یک نفر ثقه بگوید چیزی نجس است.
- [آیت الله سیستانی] در سپردهگذاری در مواردی که گذشت میان سپرده ثابت که مدتدار است و بانک ملزم نیست آن را دائماً در اختیار سپردهگذار قرار دهد و حساب جاری که بانک ملزم است آن را در اختیار سپردهگذار قرار دهد تفاوتی نیست.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر بعد از آنکه انسان با زنی ازدواج کرد؛ کسی بگوید آن زن شوهر داشته و زن بگوید نداشتم؛ چنانچه شرعا ثابت نشود که زن شوهر داشته؛ باید حرف زن را قبول کرد. ولی اگر آن شخص ثقه باشد و بگوید من او را عقد کرده ام و راهی بر اثبات ندارم؛ بنا بر احتیاط لازم نمی تواند زن مزبور را عقد کند.
- [آیت الله اردبیلی] نجاست هر چیزی از سه راه ثابت میشود: اوّل:خود انسان از هر راهی وثوق و اطمینان پیدا کند چیزی نجس است، و اگر گمان داشته باشد چیزی نجس است، لازم نیست از آن اجتناب نماید؛ بنابر این غذا خوردن در قهوهخانهها و مهمانخانههایی که مردمان بیپروا و کسانی که پاکی و نجسی را مراعات نمیکنند در آنها غذا میخورند، اگر انسان اطمینان نداشته باشد غذایی که برای او آوردهاند نجس است، اشکال ندارد. دوم: گفتن (ذو الید) یعنی کسی که چیزی در اختیار او است مثلاً همسر یا خدمتکار انسان بگوید که ظرف یا چیز دیگری که در اختیار او است، نجس میباشد، مشروط بر این که متهم به دروغگویی نباشد. سوم: دو مرد عادل بگویند که چیزی نجس است.
- [آیت الله اردبیلی] کُر بودن آب به سه طریق ثابت میشود: اوّل: خود انسان به کر بودن آن اطمینان پیدا کند. دوم: دو مرد عادل به کر بودن آن خبر دهند، گرچه خبر دادن یک نفر نیز چنانچه موجب اطمینان شود، کفایت میکند. سوم: گفتن (ذو الید) (یعنی کسی که آب در اختیار اوست)، مثلاً اگر صاحب خانه خبر دهد که آب به قدر کُر است، کُر بودن آن ثابت میشود .
- [آیت الله سبحانی] نجاست هر چیز از سه راه ثابت می شود: اول آنکه خود انسان یقین کند چیزی نجس است، و اگر گمان داشته باشد چیزی نجس است، لازم نیست از آن اجتناب نماید. بنابراین غذا خوردن در جاهایی که افراد لاابالی در آنها غذا می خورند، اگر انسان یقین نداشته باشد، غذایی را که برای او آورده اند; نجس است اشکال ندارد. دوم آنکه کسی که چیزی در اختیار او است بگوید آن چیز نجس است; مثلا همسر انسان یا خادم یا کلفت بگوید، ظرف یا چیز دیگری که در اختیار او است، نجس می باشد. سوم آن که مرد عادل یا فرد موثق بگوید چیزی نجس است.
- [آیت الله علوی گرگانی] کر بودن آب; به سه راه ثابت میشود: اوّل آن که خود انسان یقین کند، دوم آن که دو مرد عادل خبر دهند، سوم کسی که آب در اختیار اوست به کر بودن آن خبر دهد. مثلاً حمامی بگوید آب حوض حمّام کر است.
- [آیت الله سبحانی] کر بودن آب، به سه راه ثابت می شود: اول آنکه خود انسان یقین کند. دوم آنکه یک مرد عادل خبر دهد. سوم کسی که آب در اختیار او است به کرّ بودن خبر دهد، به شرط اینکه از قول او اطمینان حاصل شود. 2. آب قلیل
- [آیت الله وحید خراسانی] کر بودن اب به چند راه ثابت می شود اول ان که انسان یقین یا اطمینان پیدا کند دوم ان که دو مرد عادل خبر دهند سوم ان که کسی که مورد وثوق است و ظن بر خلاف گفته او نباشد خبر دهد چهارم به قول کسی که اب در اختیار اوست در صورتی که متهم به کذب نباشد