ما که به احکام عمل می‌‌کنیم دیگر چه دلیل و نیازی به خودسازی است؟
دین اسلام مجموعه‌ای متشکل از سه قسمت عمده عقائد و باورهای قلبی، اخلاق و احکام است، هرمکلفی موظف است به احکام که شامل فروع دین است عمل نماید و این احکام که فقط بخشی از دین هستند و بخش دیگر اخلاق است که شناخت مکارم اخلاق و پیاده نمودن آنها در زندگی و نیز شناخت رذائل اخلاق و ترک آنها نیاز به تهذیب نفس دارد، این همان مطلبی است که برخی از بزرگان گفته‌اند:"آنچه مربوط به حفظ نظام این سویی (دنیا) انسان است، تجلبه است که شخص مسلمان باید ظاهرش و کسب و کارش و زندگی این نشاة و اجتماعش به موازین استوار احکام فقهی بوده باشد، یعنی احکام و حدود الهی که فقه جعفری به وجه کمال حائز آن است، در متن زندگی خود پیاده کند، پس از این مرتبه، تخلیه است که باید بکوشد صفات رذیله و اخلاق ناشایست را از خود بزداید و خود را از آنها تزکیه و تطهیر کند تا بتواند به مقامات عالیه انسانی که در پیش دارد نائل آید..." البته اخلاق و فقه صددرصد تفکیک نمی‌شوند چراکه دائرة احکام در اخلاق نیز هست، مثلاً غیبت حرام است، حکم فقهی و اخلاقی است ولی در فقه راه ترک غیبت را به ما نمی‌آموزد ولی در سیر وسلوک و خودسازی به ما طریقة ترک محرمات و ... را می‌‌آموزد، استاد مصباح یزدی می‌‌گویند"مقصود از خودسازی و بطور کلی پرداختن به خویش، شکل دادن و جهت بخشیدن به فعالیت‌های حیاتی و تصحیح انگیزه‌ها و در نظر گرفتن مقصد نهایی و سوگیری فعالیتها برای خداوند است" بنابراین اجرای احکام در زندگی جای خودسازی و تهذیب را نمی‌گیرد و نیز برعکس، خودسازی ما را بی‌نیاز از احکام نخواهد کرد. بلکه این دو مکمل هم در پیاده نمودن دین در زندگی هستند. eporsesh.com
عنوان سوال:

ما که به احکام عمل می‌‌کنیم دیگر چه دلیل و نیازی به خودسازی است؟


پاسخ:

دین اسلام مجموعه‌ای متشکل از سه قسمت عمده عقائد و باورهای قلبی، اخلاق و احکام است، هرمکلفی موظف است به احکام که شامل فروع دین است عمل نماید و این احکام که فقط بخشی از دین هستند و بخش دیگر اخلاق است که شناخت مکارم اخلاق و پیاده نمودن آنها در زندگی و نیز شناخت رذائل اخلاق و ترک آنها نیاز به تهذیب نفس دارد، این همان مطلبی است که برخی از بزرگان گفته‌اند:"آنچه مربوط به حفظ نظام این سویی (دنیا) انسان است، تجلبه است که شخص مسلمان باید ظاهرش و کسب و کارش و زندگی این نشاة و اجتماعش به موازین استوار احکام فقهی بوده باشد، یعنی احکام و حدود الهی که فقه جعفری به وجه کمال حائز آن است، در متن زندگی خود پیاده کند، پس از این مرتبه، تخلیه است که باید بکوشد صفات رذیله و اخلاق ناشایست را از خود بزداید و خود را از آنها تزکیه و تطهیر کند تا بتواند به مقامات عالیه انسانی که در پیش دارد نائل آید..." البته اخلاق و فقه صددرصد تفکیک نمی‌شوند چراکه دائرة احکام در اخلاق نیز هست، مثلاً غیبت حرام است، حکم فقهی و اخلاقی است ولی در فقه راه ترک غیبت را به ما نمی‌آموزد ولی در سیر وسلوک و خودسازی به ما طریقة ترک محرمات و ... را می‌‌آموزد، استاد مصباح یزدی می‌‌گویند"مقصود از خودسازی و بطور کلی پرداختن به خویش، شکل دادن و جهت بخشیدن به فعالیت‌های حیاتی و تصحیح انگیزه‌ها و در نظر گرفتن مقصد نهایی و سوگیری فعالیتها برای خداوند است" بنابراین اجرای احکام در زندگی جای خودسازی و تهذیب را نمی‌گیرد و نیز برعکس، خودسازی ما را بی‌نیاز از احکام نخواهد کرد. بلکه این دو مکمل هم در پیاده نمودن دین در زندگی هستند.
eporsesh.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین