شرح پرسش: در صحرای محشر ندا میرسد: (شیعیان خاندان پیامبر کجایند)؟! در آن هنگام گردنهای بیشماری برافراشته میشود، آنگاه ندا میرسد: (زائرین حسین(ع) کجایند)؟ گروهی به پا میخیزند و بدانان گفته میشود: (دست هر کسی را دوست دارید، بگیرید و به بهشت وارد گردید)، و اینجا است که هر کسی دست فردی را که دوست دارد میگیرد و او را به بهشت میبرد.(بحار الانوار، ج 101، ص 27). آیا این حدیث عدالت را زیر سؤال نمیبرد؟ پاسخ : همانگونه که هر شخصی شایستگی شفاعت کردن را ندارد، همین طور هر کسی صلاحیت مورد شفاعت قرار گرفتن را ندارد؛ یعنی در آموزههای دینی ما برای هر دو بخش شرایطی بیان شده است که برای آگاهی تفصیلی از آن میتوانید به پاسخهایی که در همین سایت وجود دارد مراجعه کنید.[1] علاوه بر آن در این موضوع توجه به چند نکته لازم به نظر میرسد. 1. با توجه به آیه (... وَ لا یَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضی‌...)،[2] شفاعت کنندگان تنها افرادی را میتوانند شفاعت کنند که شفاعتشان مورد رضایت پروردگار باشد و اینگونه نیست که مثلاً اگر زائری خواست یزید بن معاویه را نیز شفاعت کند! بتواند. 2. پروردگار عالم رحمتش عالمگیر و بر غضبش سبقت دارد، همانطور که مادر مهربان به دنبال بهانهای میگردد تا از فرزند خطاکارش بگذرد و خداوند که از مادر مهربانتر است،[3] به دنبال بهانهای است، تا از گناه برخی از بندگانش چشم پوشی کند و این شفاعت همان بهانه است. 3. بر فرض اینکه چنین کاری بدون حساب و کتاب انجام شود- که به نظر ما اینگونه نیست- باز هم به عدل الهی اشکال وارد نمیشود؛ زیرا زمانی عدل زیر سؤال میرود که حق کسی ضایع و یا از حق کسی کم شود و به حق دیگری افزوده شود، امّا اگر بدون تضییع حق کسی نسبت به شخصی دیگر تفضل و بخششی شود، این هیچ منافاتی با عدل ندارد؛ مانند اینکه من بخواهم از پول خودم به یک نفر انفاق کنم، به یک نفر بدهم و به یک نفر دیگر هیچ ندهم، البته اگر این انفاق بدون حساب و کتاب و بدون معیار باشد با حکمت سازگار نیست و با توجه به اینکه خداوند حکیم است،[4] کارهای اینگونه و غیر حکیمانه انجام نمیدهد. پی نوشت: [1].http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa470 ؛ http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa350. [2]. (و آنها جز برای کسی که خدا راضی (به شفاعت برای او) است، شفاعت نمی‌کنند)، انبیاء، 28. [3]. (از پیامبر (ص) نقل شده است: سوگند به کسی که جانم به دست او است، خداوند نسبت به بنده‌اش از مادر مهربان نسبت به فرزندش مهربانتر است)، فتال نیشابوری، محمد بن حسن، روضةالواعظین، ج 2، ص 503، انتشارات رضی، قم. [4]. حجرات، 8. منبع:http://islamquest.net
شرح پرسش:
در صحرای محشر ندا میرسد: (شیعیان خاندان پیامبر کجایند)؟! در آن هنگام گردنهای بیشماری برافراشته میشود، آنگاه ندا میرسد: (زائرین حسین(ع) کجایند)؟ گروهی به پا میخیزند و بدانان گفته میشود: (دست هر کسی را دوست دارید، بگیرید و به بهشت وارد گردید)، و اینجا است که هر کسی دست فردی را که دوست دارد میگیرد و او را به بهشت میبرد.(بحار الانوار، ج 101، ص 27). آیا این حدیث عدالت را زیر سؤال نمیبرد؟
پاسخ :
همانگونه که هر شخصی شایستگی شفاعت کردن را ندارد، همین طور هر کسی صلاحیت مورد شفاعت قرار گرفتن را ندارد؛ یعنی در آموزههای دینی ما برای هر دو بخش شرایطی بیان شده است که برای آگاهی تفصیلی از آن میتوانید به پاسخهایی که در همین سایت وجود دارد مراجعه کنید.[1]
علاوه بر آن در این موضوع توجه به چند نکته لازم به نظر میرسد.
1. با توجه به آیه (... وَ لا یَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضی...)،[2] شفاعت کنندگان تنها افرادی را میتوانند شفاعت کنند که شفاعتشان مورد رضایت پروردگار باشد و اینگونه نیست که مثلاً اگر زائری خواست یزید بن معاویه را نیز شفاعت کند! بتواند.
2. پروردگار عالم رحمتش عالمگیر و بر غضبش سبقت دارد، همانطور که مادر مهربان به دنبال بهانهای میگردد تا از فرزند خطاکارش بگذرد و خداوند که از مادر مهربانتر است،[3] به دنبال بهانهای است، تا از گناه برخی از بندگانش چشم پوشی کند و این شفاعت همان بهانه است.
3. بر فرض اینکه چنین کاری بدون حساب و کتاب انجام شود- که به نظر ما اینگونه نیست- باز هم به عدل الهی اشکال وارد نمیشود؛ زیرا زمانی عدل زیر سؤال میرود که حق کسی ضایع و یا از حق کسی کم شود و به حق دیگری افزوده شود، امّا اگر بدون تضییع حق کسی نسبت به شخصی دیگر تفضل و بخششی شود، این هیچ منافاتی با عدل ندارد؛ مانند اینکه من بخواهم از پول خودم به یک نفر انفاق کنم، به یک نفر بدهم و به یک نفر دیگر هیچ ندهم، البته اگر این انفاق بدون حساب و کتاب و بدون معیار باشد با حکمت سازگار نیست و با توجه به اینکه خداوند حکیم است،[4] کارهای اینگونه و غیر حکیمانه انجام نمیدهد.
پی نوشت:
[1].http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa470
؛ http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa350.
[2]. (و آنها جز برای کسی که خدا راضی (به شفاعت برای او) است، شفاعت نمیکنند)، انبیاء، 28.
[3]. (از پیامبر (ص) نقل شده است: سوگند به کسی که جانم به دست او است، خداوند نسبت به بندهاش از مادر مهربان نسبت به فرزندش مهربانتر است)، فتال نیشابوری، محمد بن حسن، روضةالواعظین، ج 2، ص 503، انتشارات رضی، قم.
[4]. حجرات، 8.
منبع:http://islamquest.net
- [سایر] آیا شفاعت، عدالت خداوند متعال را زیر سوال نمی برد؟
- [سایر] علت اهتمام مسلمانان به مسئله عدالت چیست؟
- [سایر] با توجه به مسئله خلود عذاب برای کافران، آیا این مسئله با عدالت الهی سازگار است؟
- [سایر] با توجه به مسئله خلود عذاب و اثبات آن آیا این مسئله با عدالت سازگار است؟
- [سایر] فرق عدالت امام جمعه و جماعت را بیان نمایید. منبع مسئله زیر را بیان نمایید. امام جمعه باید علاوه بر مأمومین که او را عادل می دانند، خود نیز خود را عادل بداند بر خلاف امام جماعت؟
- [سایر] عادل و حکیم بودن خداوند به چه معناست؟ داشتن این دو صفت برای خداوند چه ضرورتی دارد؟ آیا خداوند می تواند عادل و حکیم نباشد؟
- [سایر] ایرادات گرفته شده بر مسئله شفاعت، چیست؟
- [سایر] وقتی که مقامات ائمه علیهم السلام را بررسی می کنم این سوال برای من پیش می آید که دلیل عقلی و نقلی این مقامات بسیار بلند چیست و چگونه این با عدالت خدا توجیه میشود.
- [سایر] لطفاً این سه صفت خدا (عدالت، ارحم الراحمین، واحد) را با مثال شرح بدهید.
- [سایر] ظلم از چه اموری سرچشمه می گیرد؟ و دلیل عقلی بر عدالت خداوند چیست؟
- [آیت الله مظاهری] از مجتهدی باید تقلید کرد که اعلم باشد یعنی در فهمیدن حکم خدا از تمام مجتهدهای زمان خود استادتر باشد، و همچنین باید مرد، بالغ، عاقل، شیعه دوازده امامی، حلالزاده و عادل باشد؛ و همچنین باید حریص به دنیا نباشد. عادل کسی است که دارای ملکه عدالت و خداترسی باطنی باشد به صورتی که او را از گناهان باز دارد و نشانه آن این است که اگر از کسانی که با او معاشرت دارند حال او را بپرسند تقوای او را تصدیق نمایند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] امامی را که عادل بوده، اگر شک کند که هنوز عادل است یا نه، میتواند به او اقتدا نماید.
- [آیت الله مظاهری] امامی را که عادل میدانسته، اگر شک کند به عدالت خود باقی است یا نه، میتواند به او اقتدا نماید.
- [آیت الله اردبیلی] اگر شک کند امامی که عادل میدانسته به عدالت خود باقی است یا نه، میتواند به او اقتدا نماید.
- [آیت الله بروجردی] امامی را که عادل میدانسته، اگر شک کند به عدالت خود باقیست یا نه، میتواند به او اقتدا نماید.
- [آیت الله علوی گرگانی] امامی را که عادل میدانسته، اگر شک کند به عدالت خود باقیاست یا نه، میتواند به او اقتدا نماید.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] عدالت امام جماعت باید برای مأموم محرز باشد و با شک در اصل عدالت نمی توان به او اقتدا کرد و در صورتی که امامی را که عادل می دانسته، اگر شک کند به عدالت خود باقی است یا نه، می تواند به او اقتدا نماید.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر کسی بگوید که میت وصیت کرده فلان مبلغ به من بدهند چنانچه دو مرد عادل گفته او را تصدیق کنند یا قسم بخورد و یک مرد عادل هم گفته او را تصدیق نماید یا یک مرد عادل و دو زن عادل یا چهار زن عادل به گفته او شهادت دهند باید مقداری را که می گوید به او بدهند و اگر یک زن عادل شهادت دهد باید یک چهارم چیزی را که مطالبه می کند به او بدهند و اگر دو زن عادل شهادت دهند نصف ان را و اگر سه زن عادل شهادت دهند سه چهارم ان را به او بدهند و نیز اگر دو مرد کافر کتابی که در دین خود عادل باشند گفته او را تصدیق کنند در صورتی که میت ناچار بوده است که وصیت کند و مرد و زن عادلی هم در موقع وصیت نبوده باید چیزی را که مطالبه می کند به او بدهند
- [آیت الله فاضل لنکرانی] تقلید در احکام; عمل نمودن به دستور مجتهد است و از مجتهدی باید تقلید کرد که: مرد بالغ، عاقل، شیعه دوازده امامی، حلال زاده، زنده و عادل باشد و مقصود از عدالت آن است که قدرت نفسانیه ای بر انجام واجبات و ترک گناهان کبیره داشته باشد. و احتیاط واجب آن است که مرجع تقلید حریص به دنیا نباشد و لازم است از مجتهدین دیگر اعلم باشد یعنی در فهمیدن حکم خدا از همه مجتهدین عصر خودش عالمتر باشد.
- [آیت الله سبحانی] هرگاه بر اثر شیاع یا شهادت دو عادل یا یک عادل، ثابت شود که نقطه مورد نظر مسجد است، اعتکاف در آن جایز است.