آیا دین با علم منافات دارد؟
دین الهی از دو بخش أ. عناصر ثابت و ب. عناصر متغیر تشکیل می‌شود. ارتباط این دو بخش مسأله‌ی بسیار مهمی است که از رهگذر تبیین آن می‌توان معضل ارتباط بین علم و دین را حل کرد. اجمال مسأله این است که ما عناصر ثابت را از دین جستجو می‌کنیم و معتقدیم که این عناصر ثابت در دین خاتم در هر حوزه‌ای از فعالیت های اجتماعی بشر در قالب یک مکتب و نظام هماهنگ ارائه شده و می‌بایست این مکتب و نظام از منابع اسلامی به استناد شیوه‌ای که اهل بیت‌علیهم السلام پایه‌گذاری کرده‌اند، استخراج شود. در بخش ثابت هویت انسان و استخراج ثوابت دین بدون شک هیچ دانشی غیر از دانش های دینی به کار فقیه نخواهد آمد، هرچند در آنجا ممکن است برخی از دانش های غیردینی پرتوی فراراه فقیه بیافکند و به او این امکان را بدهد که بتواند یک عنصر ثابت دینی را استخراج کند، اما هیچ‌گاه هیچ عنصری از عناصر علوم غیردینی در متن استدلال، یا جستجوی یک فقیه به کار نخواهد آمد. اما بخش متغیر کاملاً مرتبط به دانش ها و علوم روز است، زیرا در بخش متغیر برای تصمیم‌گیری و تعیین مسیر و نشان دادن راه می‌بایست موقعیت و شرایط را شناخت، چه این شرایط، شرایط اقتصادی باشد، چه تربیتی، چه فرهنگی، و چه سیاسی. اینجاست که دانش های غیردینی در استخدام یک فرآیند و عمل دینی قرار می‌گیرند، به این معنا که فقیه در پرتو عناصر ثابت و با کمک متخصصان علوم، به خصوص در حوزه‌ی علوم انسانی، می تواند به طراحی عناصر متغیر بپردازد. البته منطقی که این طراحی می‌بایست از آن تبعیت کند و درواقع تئوری راهنمای این امر خود بحث مفصلی دارد که ما مجموعه‌ی آن را در قالب یک نظریه با عنوان (نظریه اندیشه مدون در اسلام) شاهد خواهیم بود. منابع مطالعه بیشتر: 1. مهدی هادوی تهرانی، ولایت و دیانت، مؤسسه‌ی فرهنگی خانه خرد، قم، چاپ دوم، 1380. 2. مهدی هادوی تهرانی، باورها و پرسش‌ها، مؤسسه‌ی فرهنگی خانه خرد، قم، چاپ اول، 1378. منبع: http://farsi.islamquest.net
عنوان سوال:

آیا دین با علم منافات دارد؟


پاسخ:

دین الهی از دو بخش أ. عناصر ثابت و ب. عناصر متغیر تشکیل می‌شود. ارتباط این دو بخش مسأله‌ی بسیار مهمی است که از رهگذر تبیین آن می‌توان معضل ارتباط بین علم و دین را حل کرد. اجمال مسأله این است که ما عناصر ثابت را از دین جستجو می‌کنیم و معتقدیم که این عناصر ثابت در دین خاتم در هر حوزه‌ای از فعالیت های اجتماعی بشر در قالب یک مکتب و نظام هماهنگ ارائه شده و می‌بایست این مکتب و نظام از منابع اسلامی به استناد شیوه‌ای که اهل بیت‌علیهم السلام پایه‌گذاری کرده‌اند، استخراج شود. در بخش ثابت هویت انسان و استخراج ثوابت دین بدون شک هیچ دانشی غیر از دانش های دینی به کار فقیه نخواهد آمد، هرچند در آنجا ممکن است برخی از دانش های غیردینی پرتوی فراراه فقیه بیافکند و به او این امکان را بدهد که بتواند یک عنصر ثابت دینی را استخراج کند، اما هیچ‌گاه هیچ عنصری از عناصر علوم غیردینی در متن استدلال، یا جستجوی یک فقیه به کار نخواهد آمد.
اما بخش متغیر کاملاً مرتبط به دانش ها و علوم روز است، زیرا در بخش متغیر برای تصمیم‌گیری و تعیین مسیر و نشان دادن راه می‌بایست موقعیت و شرایط را شناخت، چه این شرایط، شرایط اقتصادی باشد، چه تربیتی، چه فرهنگی، و چه سیاسی. اینجاست که دانش های غیردینی در استخدام یک فرآیند و عمل دینی قرار می‌گیرند، به این معنا که فقیه در پرتو عناصر ثابت و با کمک متخصصان علوم، به خصوص در حوزه‌ی علوم انسانی، می تواند به طراحی عناصر متغیر بپردازد. البته منطقی که این طراحی می‌بایست از آن تبعیت کند و درواقع تئوری راهنمای این امر خود بحث مفصلی دارد که ما مجموعه‌ی آن را در قالب یک نظریه با عنوان (نظریه اندیشه مدون در اسلام) شاهد خواهیم بود.

منابع مطالعه بیشتر:

1. مهدی هادوی تهرانی، ولایت و دیانت، مؤسسه‌ی فرهنگی خانه خرد، قم، چاپ دوم، 1380.

2. مهدی هادوی تهرانی، باورها و پرسش‌ها، مؤسسه‌ی فرهنگی خانه خرد، قم، چاپ اول، 1378.

منبع: http://farsi.islamquest.net





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین