آیا ائمه (ع) برای اثبات امامتشان به إعجاز و کرامات استدلال کرده اند؟
اعجاز به معنای خرق عادت است که از طرفی مقرون به تحدی است و از طرف دیگر، مطابق ادعایی است که از سوی صاحب اعجاز صورت گرفته است. خرق عادت یعنی برخلاف عملکرد معهود قوانین طبیعی، امری رخ دهد. خارق عادت بودن اعجاز به معنای نداشتن علت و یا نفی قانون علیت نمی‌باشد و اعجاز گرچه همچون امور عادی اسباب طبیعی دارند اما آن اسباب برای عموم مردم قابل لمس نبوده و از آن آگاهی ندارند. تحدی یعنی اینکه پیامبرِ صاحب اعجاز، از افرادی که اعجاز او را باور ندارند و دعوت او را صادق نمی‌شمرند، بخواهد که اگر می‌توانند نظیر آنرا بیاورند. اعجاز از نفوس انبیاء نشأت گرفته وبه اذن خدا می‌باشد، یعنی متکی به نیروی لایزال و نامحدود الهی است، و لذا همیشه غالب و قاهر است. اعجاز نیاز به تعلیم و تمرین ندارد و از این جهت نیازمند قید و شرط خاصی نمی‌باشد. معجزه‌ی پیامبران برای سرگرمی و... نیست بلکه به منظور هدایت و راهنمایی بشر صورت می‌گیرد و اینگونه است که معجزه از کرامت، همچون استجابت دعاو... و نیز از سحر و جادو و...، تمایز پیدا می‌کند. در کرامات، پای تحدی و هدایت خلق و ادعای پیامبری در کار نیست. با تحقیق و تفحصی که انجام شده موردی یافت نشد که ائمه (ع) قدرت تکوینی و کرامات را از خود نفی کرده باشند؛ بلکه به تواتر از آن حضرات معجزات و کرامات فراوانی نقل شده است به طوری که در کتاب شریف بحار الانوار در ذیل تاریخ هر یک از ائمه (ع) بخشی به عنوان معجزات آن حضرت در نظر گرفته شده و روایاتی که در مورد معجزات و کرامات آن امام معصوم نقل شده در آنجا آمده است. اگر به روایتی که مضمون و محتوای آن نفی کرامت و قدرت تکوینی از ائمه(ع) است، برخورد کردید برای ما ارسال کنید تا در بارۀ آن تحقیق صورت گیرد. منبع: http://farsi.islamquest.net
عنوان سوال:

آیا ائمه (ع) برای اثبات امامتشان به إعجاز و کرامات استدلال کرده اند؟


پاسخ:

اعجاز به معنای خرق عادت است که از طرفی مقرون به تحدی است و از طرف دیگر، مطابق ادعایی است که از سوی صاحب اعجاز صورت گرفته است. خرق عادت یعنی برخلاف عملکرد معهود قوانین طبیعی، امری رخ دهد.
خارق عادت بودن اعجاز به معنای نداشتن علت و یا نفی قانون علیت نمی‌باشد و اعجاز گرچه همچون امور عادی اسباب طبیعی دارند اما آن اسباب برای عموم مردم قابل لمس نبوده و از آن آگاهی ندارند. تحدی یعنی اینکه پیامبرِ صاحب اعجاز، از افرادی که اعجاز او را باور ندارند و دعوت او را صادق نمی‌شمرند، بخواهد که اگر می‌توانند نظیر آنرا بیاورند.
اعجاز از نفوس انبیاء نشأت گرفته وبه اذن خدا می‌باشد، یعنی متکی به نیروی لایزال و نامحدود الهی است، و لذا همیشه غالب و قاهر است. اعجاز نیاز به تعلیم و تمرین ندارد و از این جهت نیازمند قید و شرط خاصی نمی‌باشد. معجزه‌ی پیامبران برای سرگرمی و... نیست بلکه به منظور هدایت و راهنمایی بشر صورت می‌گیرد و اینگونه است که معجزه از کرامت، همچون استجابت دعاو... و نیز از سحر و جادو و...، تمایز پیدا می‌کند.
در کرامات، پای تحدی و هدایت خلق و ادعای پیامبری در کار نیست.
با تحقیق و تفحصی که انجام شده موردی یافت نشد که ائمه (ع) قدرت تکوینی و کرامات را از خود نفی کرده باشند؛ بلکه به تواتر از آن حضرات معجزات و کرامات فراوانی نقل شده است به طوری که در کتاب شریف بحار الانوار در ذیل تاریخ هر یک از ائمه (ع) بخشی به عنوان معجزات آن حضرت در نظر گرفته شده و روایاتی که در مورد معجزات و کرامات آن امام معصوم نقل شده در آنجا آمده است.
اگر به روایتی که مضمون و محتوای آن نفی کرامت و قدرت تکوینی از ائمه(ع) است، برخورد کردید برای ما ارسال کنید تا در بارۀ آن تحقیق صورت گیرد.

منبع: http://farsi.islamquest.net





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین