این اندیشه که زن عنصر گناه و فریب است، از کجا سرچشمه گرفته است، و به طور کلی، نظر اسلام در این زمینه چیست؟
مسیحیان یک فکر بسیار غلط را در تاریخ مذهبی جهان وارد کردند که واقعا خیانت بود و آن مسئله، زن نداشتن حضرت عیسی علیه السلام و ترک ازدواج و مجرّد زیستن کشیش ها و کاردینال هاست. [به دنبال این اندیشه] کم کم این فکر پیدا شد که اساسا زن عنصر گناه و فریب است؛ یعنی شیطان کوچک است. [به عبارت دیگر، ]مرد به خودی خود گناه نمی کند و این زن است که [مانند شیطانی کوچک] همیشه وسوسه می کند و مرد را به گناه وا می دارد. گفتند اساسا قصه آدم و شیطان و حوّا این گونه شروع شد که شیطان نمی توانست در آدم نفوذ کند. [ناگزیر،] حوّا را فریب داد و او [هم ]آدم را فریب داد و تاریخ همیشه به این شکل است که شیطان بزرگ، زن را و زن، مرد را وسوسه می کند. اصولاً داستان آدم و حوّا و شیطان در میان مسیحیان با آنچه در قرآن به آن تصریح [شده، متفاوت است.1] قرآن، وقتی داستان آدم و شیطان را ذکر می کند، برای آدم، اصالت و برای حوّا تبعیت قائل نمی شود. اول که می فرماید: (ما گفتیم). می گوید: ما به این دو نفر گفتیم که ساکن بهشت شوید [نه فقط به آدم]؟ (لا تَقربا هذِهِ الشَّجَرَة)؛ به این درخت نزدیک نشوید [حالا آن درخت، هر چه که هست]. بعد می فرماید: (فَوَسوَسَ لَهُما الشَّیطانُ)؛2 شیطان این دو را وسوسه کرد. [قرآن ]نمی گوید که [شیطان] یکی را وسوسه کرد و او دیگری را وسوسه کرد. [سپس می گوید:] (فَدَلیّهُما بِغُرورِ)3 باز (هما) ضمیر تثنیه است. (وَ قاسَمَهُما انّی لَکُما لَمِنَ النّاصِحین).4 آنجا که خواست فریب دهد برای هر دوی آنها قسم دروغ خورد. آدم همان مقدار لغزش کرد که حوّا و حوّا همان مقدار لغزش کرد که آدم. اسلام این فکر و دروغ را که به تاریخ مذهب ها بسته بودند، زدود.5 پی نوشتها: 1 . اعراف، 19. 2 . اعراف، 20. 3 . اعراف، 22. 4 .اعراف، 21. 5 . مرتضی مطهری، حماسه حسینی، ص 404. www.irc.ir
عنوان سوال:

این اندیشه که زن عنصر گناه و فریب است، از کجا سرچشمه گرفته است، و به طور کلی، نظر اسلام در این زمینه چیست؟


پاسخ:

مسیحیان یک فکر بسیار غلط را در تاریخ مذهبی جهان وارد کردند که واقعا خیانت بود و آن مسئله، زن نداشتن حضرت عیسی علیه السلام و ترک ازدواج و مجرّد زیستن کشیش ها و کاردینال هاست. [به دنبال این اندیشه] کم کم این فکر پیدا شد که اساسا زن عنصر گناه و فریب است؛ یعنی شیطان کوچک است. [به عبارت دیگر، ]مرد به خودی خود گناه نمی کند و این زن است که [مانند شیطانی کوچک] همیشه وسوسه می کند و مرد را به گناه وا می دارد. گفتند اساسا قصه آدم و شیطان و حوّا این گونه شروع شد که شیطان نمی توانست در آدم نفوذ کند. [ناگزیر،] حوّا را فریب داد و او [هم ]آدم را فریب داد و تاریخ همیشه به این شکل است که شیطان بزرگ، زن را و زن، مرد را وسوسه می کند. اصولاً داستان آدم و حوّا و شیطان در میان مسیحیان با آنچه در قرآن به آن تصریح [شده، متفاوت است.1]
قرآن، وقتی داستان آدم و شیطان را ذکر می کند، برای آدم، اصالت و برای حوّا تبعیت قائل نمی شود. اول که می فرماید: (ما گفتیم). می گوید: ما به این دو نفر گفتیم که ساکن بهشت شوید [نه فقط به آدم]؟ (لا تَقربا هذِهِ الشَّجَرَة)؛ به این درخت نزدیک نشوید [حالا آن درخت، هر چه که هست]. بعد می فرماید: (فَوَسوَسَ لَهُما الشَّیطانُ)؛2 شیطان این دو را وسوسه کرد. [قرآن ]نمی گوید که [شیطان] یکی را وسوسه کرد و او دیگری را وسوسه کرد. [سپس می گوید:] (فَدَلیّهُما بِغُرورِ)3 باز (هما) ضمیر تثنیه است. (وَ قاسَمَهُما انّی لَکُما لَمِنَ النّاصِحین).4 آنجا که خواست فریب دهد برای هر دوی آنها قسم دروغ خورد. آدم همان مقدار لغزش کرد که حوّا و حوّا همان مقدار لغزش کرد که آدم. اسلام این فکر و دروغ را که به تاریخ مذهب ها بسته بودند، زدود.5
پی نوشتها:
1 . اعراف، 19.
2 . اعراف، 20.
3 . اعراف، 22.
4 .اعراف، 21.
5 . مرتضی مطهری، حماسه حسینی، ص 404.
www.irc.ir





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین