چرا مدیریت را بر «انسان شناسی» مبتنی دانستید؟

اساساً هر رشته‌ای از رشته های علوم انسانی با (انسان شناسی) ارتباط دارد، زیرا موضوع و محور آن (انسان) است. مدیریت هم به عنوان رشته‌ای از علوم انسانی از (انسان شناسی) بی نیاز نیست، علاوه بر این دلیل عام، در مدیریت نیاز بیشتری به (انسان شناسی) احساس می‌شود، زیرا در مباحث نظری مدیریت، این موضوع مطرح است که آیا می‌توان ارزشهای اخلاقی را جایگزین سیستم کنترل نمود یا اصلا سیستم کنترل جایگزین ندارد، تقریباً تمامی تحقیقات در مدیریت به این نتیجه رسیده‌اند که رواج ارزشهای اخلاقی، تا حدی می‌تواند جانشین سیستم کنترل شود. پس بدین لحاظ، ارزشهای اخلاقی باید مورد بررسی قرار گیرد. حال، وقتی که می‌خواهیم ارزشهای اخلاقی را مطرح کنیم این موضوع پیش می‌آید که کدام یک از مکاتب فلسفه اخلاق قابل پذیرش است، اینجاست که مجبوریم دیدگاه اسلام در مورد فلسفه اخلاق و ارزشهای اخلاقی را نیز مطرح کنیم.
از دیدگاه اسلام، ارزشها از کیفیت رابطه رفتار انسان با هدف نهائی به دست می‌آید؛ یعنی، عملی ارزش حقیقی دارد که در راستای هدف نهایی او باشد. به عبارت دیگر، ارزشها، پلی ارتباطی بین وضع موجود انسان با وضع مطلوب و ایدآل او هستند این یک واقعیت است و تابع هیچ قراردادی هم نیست، پس برای پی بردن به ارزش انسانی و کمال او باید موقعیت انسان، مقصد و هدف نهایی او را بشناسیم. تا زمانی که هدف نهایی او شناخته نشود، نمی‌توان گفت که از چه راهی می‌تواند به آن هدف برسد. ملاحظه می‌فرمایید که بدون طی این مسیر، از نظر منطقی نمی‌توان به مدیریت و مسائل ارزشی آن پرداخت.
منبع:پیش نیازهای مدیریت اسلامی ، آیت الله محمدتقی مصباح ، قم : موسسه آموزشی امام خمینی 1367