عامل تحرک تاریخ و تطور اجتماعی چیست؟
درباره این مسأله نظریّاتی به این شکل طرح می‌شود: 1. نظریّه نژادی: طبق این نظریّه، عامل اساسی پیش برنده تاریخ، برخی نژادها هستند. بعضی نژادها استعداد تمدّن آفرینی و فرهنگ آفرینی دارند و بعضی دیگر ندارند. (کنت گوبینو) فیلسوف معروف فرانسوی طرفدار این نظریّه است. 2. نظریّة جغرافیایی: طبق این نظریه، عامل سازنده تمدّن و به وجودآورنده فرهنگ و تولیدکننده صنعت، محیط طبیعی است. این اقلیمهای خاص و منطقه‌های خاص می‌باشند که پیش برنده و نوآفرین می‌باشند. منتسکیو دانشمند جامعه‌شناس فرانسوی قرن هفدهم، در کتاب معروف روح‌القوانین طرفدار این نظریّه است. 3. نظریّه قهرمانان: طبق این نظریه اکثریّت افراد بشر فاقد ابتکارند، دنباله روند، مصرف کنندة اندیشه و صنعت دیگران‌اند اما همواره کم و بیش در هر جامعه‌ای یک اقلیّت مبتکر، ابداعگر، پیشرو و پیشتاز، تولیدکننده اندیشه و آفریننده صنعت وجود دارد و آنان هستند که تاریخ را به جلو می‌رانند و وارد مرحله جدیدی می‌کنند. (کارلایل) فیلسوف انگلیسی چنین نظریه‌ای دارد. 4. نظریه اقتصادی: کارل و مارکس طرفدار این نظریه است. 5. نظریّه الهی: تحوّلات و تطوّرات تاریخ، جلوگاه مشیّت حکیمانه و حکمت بالغه الهی است. پس آنچه تاریخ را جلو می‌برد و دگرگون می‌سازد اراده خداوند است. (بوسوئه) مورّخ و اسقف معروف، طرفدار این نظریّه است. اینها نظریّاتی است که معمولًا در کتب فلسفة تاریخ به عنوان علل محرّکه تاریخ طرح می‌شود، از نظر ما غالباً این نظریات به علت محرّکه تاریخ که در پی کشف آن هستیم مربوط نمی‌شود. مثلٌا نظریّه نژادیک نظریه جامعه شناسانه است و از این جهت قابل طرح است، اما راز فلسفه تاریخ همچنان مهجول می‌ماند. اینکه عامل، یک نژاد باشد یا همه نژادها راز تحرّک تاریخ را نمی‌گشاید. همچنین نظریّه جغرافیایی. این نظریّه نیز به نوبة خود مربوط به یک مسأله جامعه شناسی مفیدی است. اما پرسش اصلی سر جای خود باقی است. از اینها بی‌ربطتر نظریّه الهی است. مگر تنها تاریخ است که جلوه‌گاه مشیّت الهی است؟ همه عالم، از آغاز تا انجام با همه اسباب و علل و موجبات و موانع، جلوه‌گاه مشیّت الهی است. نسبت مشیّت الهی با همه اسباب و علل جهان علی‌السّویّه است. همچنانکه زندگی متحوّل و متطوّر انسان جلوه‌گاه مشیّت الهی است، زندگی ثابت و یکنواخت زنبور عسل هم جلوه‌گاه مشیّت الهی است. نظریّه اقتصادی تاریخ نیز فاقد جنبة فنّی و اصولی است. نظریه اقتصادی تاریخ به این صورت که طرح شده، فقط ماهیّت و هویّت تاریخ را روشن می‌کند که مادّی و اقتصادی است و همه شؤون دیگر به منزلة اعراض این جوهر تاریخی است. نظریّه قهرمانان، اعمّ از اینکه درست باشد یا نادرست، مستقیماً به فلسفه تاریخ، یعنی به عامل محرّک تاریخ مربوط می‌شود. مجموعه آثار شهید علامه مطهری(رحمت الله علیه) ج 2 ج جامعه و تاریخ‌
عنوان سوال:

عامل تحرک تاریخ و تطور اجتماعی چیست؟


پاسخ:

درباره این مسأله نظریّاتی به این شکل طرح می‌شود:
1. نظریّه نژادی: طبق این نظریّه، عامل اساسی پیش برنده تاریخ، برخی نژادها هستند. بعضی نژادها استعداد تمدّن آفرینی و فرهنگ آفرینی دارند و بعضی دیگر ندارند.
(کنت گوبینو) فیلسوف معروف فرانسوی طرفدار این نظریّه است.
2. نظریّة جغرافیایی: طبق این نظریه، عامل سازنده تمدّن و به وجودآورنده فرهنگ و تولیدکننده صنعت، محیط طبیعی است. این اقلیمهای خاص و منطقه‌های خاص می‌باشند که پیش برنده و نوآفرین می‌باشند. منتسکیو دانشمند جامعه‌شناس فرانسوی قرن هفدهم، در کتاب معروف روح‌القوانین طرفدار این نظریّه است.
3. نظریّه قهرمانان: طبق این نظریه اکثریّت افراد بشر فاقد ابتکارند، دنباله روند، مصرف کنندة اندیشه و صنعت دیگران‌اند اما همواره کم و بیش در هر جامعه‌ای یک اقلیّت مبتکر، ابداعگر، پیشرو و پیشتاز، تولیدکننده اندیشه و آفریننده صنعت وجود دارد و آنان هستند که تاریخ را به جلو می‌رانند و وارد مرحله جدیدی می‌کنند. (کارلایل) فیلسوف انگلیسی چنین نظریه‌ای دارد.
4. نظریه اقتصادی: کارل و مارکس طرفدار این نظریه است.
5. نظریّه الهی: تحوّلات و تطوّرات تاریخ، جلوگاه مشیّت حکیمانه و حکمت بالغه الهی است. پس آنچه تاریخ را جلو می‌برد و دگرگون می‌سازد اراده خداوند است. (بوسوئه) مورّخ و اسقف معروف، طرفدار این نظریّه است.
اینها نظریّاتی است که معمولًا در کتب فلسفة تاریخ به عنوان علل محرّکه تاریخ طرح می‌شود،
از نظر ما غالباً این نظریات به علت محرّکه تاریخ که در پی کشف آن هستیم مربوط نمی‌شود. مثلٌا نظریّه نژادیک نظریه جامعه شناسانه است و از این جهت قابل طرح است، اما راز فلسفه تاریخ همچنان مهجول می‌ماند. اینکه عامل، یک نژاد باشد یا همه نژادها راز تحرّک تاریخ را نمی‌گشاید.
همچنین نظریّه جغرافیایی. این نظریّه نیز به نوبة خود مربوط به یک مسأله جامعه شناسی مفیدی است. اما پرسش اصلی سر جای خود باقی است.
از اینها بی‌ربطتر نظریّه الهی است. مگر تنها تاریخ است که جلوه‌گاه مشیّت الهی است؟ همه عالم، از آغاز تا انجام با همه اسباب و علل و موجبات و موانع، جلوه‌گاه مشیّت الهی است. نسبت مشیّت الهی با همه اسباب و علل جهان علی‌السّویّه است. همچنانکه زندگی متحوّل و متطوّر انسان جلوه‌گاه مشیّت الهی است، زندگی ثابت و یکنواخت زنبور عسل هم جلوه‌گاه مشیّت الهی است.
نظریّه اقتصادی تاریخ نیز فاقد جنبة فنّی و اصولی است. نظریه اقتصادی تاریخ به این صورت که طرح شده، فقط ماهیّت و هویّت تاریخ را روشن می‌کند که مادّی و اقتصادی است و همه شؤون دیگر به منزلة اعراض این جوهر تاریخی است.
نظریّه قهرمانان، اعمّ از اینکه درست باشد یا نادرست، مستقیماً به فلسفه تاریخ، یعنی به عامل محرّک تاریخ مربوط می‌شود.
مجموعه آثار شهید علامه مطهری(رحمت الله علیه) ج 2 ج جامعه و تاریخ‌





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین