انسان خصایصی دارد که به موجب آن خصایص، زندگی اجتماعی‌اش متکامل است. یکی از آن خصایص و استعدادها، حفظ و جمع تجارب است آنچه را که وسیله تجربه و اکتساب به دست می‌آورد، آن را نگهداری می‌کند و پایه تجارب بعدی قرار می‌دهد. یکی دیگر استعداد یادگیری از راه بیان و قلم است. تجارب و مکتسبات دیگران را نیز از راه زبان و در مرحلة عالی‌تر از راه خط به خود منتقل می‌کند. تجارب یک نسل، از طریق مکالمه و از طریق نوشتن برای نسلهای بعد باقی می‌ماند و روی هم انباشته می‌شود. ویژگی سوم، مجهّز بودن انسان به نیروی عقل و ابتکار است. انسان به واسطه این نیروی مرموز، قدرت آفرینندگی و ابداع دارد، مظهر خلّاقیت و ابداع الهی است. چهارمین ویژگی او، میل ذاتی و علاقة فطری به نوآوری است. مجموعه آثار شهید علامه مطهری(رحمت الله علیه) ج 2 ج جامعه و تاریخ‌
انسان خصایصی دارد که به موجب آن خصایص، زندگی اجتماعیاش متکامل است. یکی از آن خصایص و استعدادها، حفظ و جمع تجارب است آنچه را که وسیله تجربه و اکتساب به دست میآورد، آن را نگهداری میکند و پایه تجارب بعدی قرار میدهد.
یکی دیگر استعداد یادگیری از راه بیان و قلم است. تجارب و مکتسبات دیگران را نیز از راه زبان و در مرحلة عالیتر از راه خط به خود منتقل میکند. تجارب یک نسل، از طریق مکالمه و از طریق نوشتن برای نسلهای بعد باقی میماند و روی هم انباشته میشود.
ویژگی سوم، مجهّز بودن انسان به نیروی عقل و ابتکار است. انسان به واسطه این نیروی مرموز، قدرت آفرینندگی و ابداع دارد، مظهر خلّاقیت و ابداع الهی است.
چهارمین ویژگی او، میل ذاتی و علاقة فطری به نوآوری است.
مجموعه آثار شهید علامه مطهری(رحمت الله علیه) ج 2 ج جامعه و تاریخ
- [سایر] زندگی اجتماعی انسان چه ویژگی ممتازی دارد؟
- [سایر] تکامل طبیعی با تکامل اجتماعی چه تفاوت هایی دارد؟
- [سایر] امام مهدی (عج) از لحاظ رفتار اجتماعی چه ویژگی هایی دارد؟
- [سایر] آیا هر انسانی فرشته خوبی دارد که مواظب اوست؟ چطور میشود آن را مشاهده کرد؟
- [سایر] خطبه پیامبر پس از فتح مکه که حاوی مطالب اجتماعی و انسانی کم نظیری است چه بوده؟
- [سایر] ویژگی آتش دوزخ در مورد حیات و زندگی چیست؟
- [سایر] دوست دارم از همین ابتدای زندگی در سیر تکاملی خود گام بردارم ،ازدواج چگونه میتواند عامل تکامل آدم باشد ؟
- [سایر] انتظار، چه تأثیری در بُعد اجتماعی زندگی انسان دارد؟
- [سایر] نماز چه تأثیری در زندگی سیاسی - اجتماعی افراد می گذارد؟
- [سایر] انتظار در زندگی اجتماعی و فردی انسان چه جایگاهی دارد؟
- [آیت الله وحید خراسانی] کسی که در دو محل زندگی می کند مثلا شش ماه در شهری و شش ماه در شهر دیگر می ماند هر دو محل وطن اوست و همچنین اگر بیشتر از دو محل برای زندگی خود اختیار کرده باشد به طوری که عرفا گفته شود ان جا محل و مسکن دایمی اوست
- [آیت الله مظاهری] محلی را که انسان برای اقامت و زندگی خود اختیار کرده وطن اوست چه در آنجا به دنیا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، یا خودش آنجا را برای زندگی اختیار کرده باشد.
- [آیت الله سیستانی] محلی را که انسان برای اقامت دائمی و زندگی خود اختیار کرده ، وطن اوست ، چه در آنجا به دنیا آمده و وطن پدر و مادرش باشد ، یا خودش آنجا را برای زندگی اختیار کرده باشد .
- [آیت الله خوئی] محلی را که انسان برای اقامت و زندگی خود اختیار کرده وطن اوست، چه در آنجا به دنیا آمده و وطن پدر و مادرش باشد یا خودش آنجا را برای زندگی اختیار کرده باشد.
- [آیت الله سبحانی] محلی را که انسان برای اقامت و زندگی خود اختیار کرده وطن اوست، چه در آنجا به دنیا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، یا خودش آنجا را برای زندگی اختیار کرده باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . محلی را که انسان برای اقامت و زندگی خود اختیار کرده وطن اوست، چه در آنجا به دنیا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، یا خودش آن جا را برای زندگی اختیار کرده باشد.
- [امام خمینی] محلی را که انسان برای اقامت و زندگی خود اختیار کرده وطن اوست چه در آن جا به دنیا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، یا خودش آن جا را برای زندگی اختیار کرده باشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] محلّی را که انسان برای اقامت و زندگی خود اختیار کرده به نحوی که در نظر متعارف مردم محل زندگی او محسوب میشود وطن اوست؛ چه در آنجا به دنیا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، یا خودش آن جا را برای زندگی اختیار کرده باشد و همچنین جایی را که انسان محلّ زندگی خود قرار داده و مثل کسی که آنجا وطن دائمی اوست در آنجا زندگی میکند که اگر مسافرتی برای او پیش آید، دوباره به همانجا برمیگردد؛ اگر چه قصد نداشته باشد که همیشه در آنجا بماند، وطن او محسوب میشود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه صحرانشین خانه به دوش مانند مردم دیگر برای زیارت خانه خدا، یا تجارت، یا مسافرت دیگری غیر از آن مسافرت که جزء زندگی اوست برود باید نماز را شکسته بخواند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر کسی را که نانخور اوست و در شهر دیگر زندگی می کند وکیل نماید که از مال او فطره خودش را بپردازد، چنانچه اطمینان و وثوق داشته باشد که فطره را می دهد کافی است.