آیا توصیة اسلام بر تشویق است یا تنبیه؟
از مجموع مباحث و نظرات روان‌شناسان در باب آموزش و یادگیری کودکان چنین استفاده می‌شود که آنان غالباً بر تقویت مثبت و پاداش در مقابل اعمال و رفتارهای مطلوب تکیه کرده‌اند و تنبیه را به عنوان آخرین روش در تغییر رفتار، آن هم به شکل ساده مورد توجّه قرار داده‌اند.[1] و این سخن به نظر اسلام نزدیک است زیرا در روایات اسلامی روش اولیة برخورد با رفتارهای نامناسب متربی محبت، اکرام، عفو و رحم و اغماض است و اگر با این روشها، غرض حاصل نشد و خوش رفتاری با متربی سودمند واقع نگردید؛ باید از روش تنبیه به عنوان روش ثانوی استفاده کرد، وبه عنوان آخرین راه حلی است که در متون اسلامی تجویز شده است.[2] در همین رابطه امام علی (علیه السلام) فرمودند: (کسی که خوش رفتاری و ملایمت، او را به اصلاح وادار نکند، مجازات بجا و خوب، اصلاحش خواهد کرد.)[3] و در جای دیگر فرمودند: (هرگاه نرمی و ملایمت با کسی وی را به درشتی و تندی وادارد، برخورد شایسته همین است که با او تندی کنیم، چرا که در برخی از موارد دارو و درمان، خود نوعی درد است و متقابلاً درد، خود نوعی درمان.)[4] در این زمینه علی ( علیه السلام) تشبیه جالبی دارد. آن حضرت می‌فرمایند: (گرچه برخورد ملایمت‌آمیز معمولاً ابزار اصلاح رفتار دیگران است، همانند دارویی که برای درمان دردی مورد استفاده قرار می‌گیرد. لکن در مواردی همین دارو، درد آفرین است و نتیجة منفی خواهد داشت. در این موارد، تندخویی و درشتی کردن، وسیلة مهار کردن رفتار آن فرد خواهد بود که دارو برایش مفید واقع نشده، یعنی رفتار تند مربی به منزلة نوعی تنبیه است وی را به خود آورده، مهار خواهد کرد.) از این روایات استفاده می‌شود که در تربیت اسلامی تشویق مقدم بر تنبیه است چون راه و روش‌هایی که در تربیت اسلامی برای کنترل افراد و واداشتن آنان به انجام وظیفه وجود دارند عبارتند از محبت، تفاهم، گفتار نرم و ملایم، ارشاد و هدایت و نصیحت و مدارا، تذکر و موعظه و در صورت عدم سودمندی این روش‌ها مسألة تنبیه و عقوبت مطرح است و دلیل دیگر این‌ است که عامل تشویق، عاملی بسیار قوی برای برانگیختن فرد است. حاصل تشویق ممکن است فایدة چندانی برای متربی نداشته باشد ولی همین که حسّ خودپسندی او را اقناع کند و به او اطمینان می‌دهد که عملش عاقلانه و مورد تأیید بوده باعث دلگرمی و نشاط او می‌شود و سوّم این‌که: از طریق دوستی و محبت، فرد را به سر شوق آوردن بهتر می‌توان با او کنار آمد و یادگیری‌هایی که از طریق زور و استبداد باشد ناپایدار است و زود از بین می‌رود. خواجه نصیر الدین طوسی یکی از دانشمندان اسلامی دربارة تربیت کودک و تشویق آن چنین می‌گوید: (چون کودک کاری نیک بکند و خوی نیک بر وی پدید آید، وی را بر آن بستاید و چیزی دهد وی را که بدان شادشود و اندر پیش مردمان بر وی ثنا گوید... و برخلاف آن توبیخ و سرزنش صریح ننمایند که بر قبح اقدام نموده است بلکه او را به تغافل نسبت دهند تا بر تجاسر اقدام نکند...)[5] ابن خلدون فصلی را دربارة‌ تشویق کودکان در کتاب خود آورده و می‌گوید: (... از تندخویی با فرزندان خود پرهیز نمایید زیرا تندخویی و فشار در آموزش برای شاگردان زیان‌بخش است. به ویژه در ملکة استعداد خردسالان و نوآموزان تأثیرات بد می‌بخشد... و نشاط آنان را از بین می‌برد و ایشان را تندخوی بار می‌آورد و وادار به دروغ و خیانت می‌کند...)[6] از این تحقیق مختصر بر می‌آید که ثواب و پاداش و تشویق اگر بجا و به موقع مورد استفاده قرار گیرد یکی از ارکان مهم تعلیم و تربیت است. و یک مربی بصیر و باهوش، جنبه‌های مثبت یعنی ایجاد شوق دلپذیر را بر جنبه‌های منفی که محصول عامل تنبیه و مجازات است ترجیح می‌دهد چون اثرات تشویق به مراتب بیشتر از تنبیه است، بد نیست اینجا قضیه‌ای عینی را نقل کنیم تا گواه بر تأثیر مثبت تشویق باشد. استاد محسن قرائتی می‌فرمودند: (سفری به همدان رفتم و گذارم به مرکز دهستانی افتاد، برای اقامة نماز به مسجد رفتم دیدم مسجد از جوانان پر شد، خیلی تعجب کردم (البته آقای قرائتی بدون اطلاع قبلی رفته بودند)؛ علّت آن را جویا شدم، برایم نقل کردند که در زمان گذشته یکی از اهالی متدین این منطقه باغ گردویی داشته است و آن را وقف کرده بوده تا هر کودکی که برای نماز به مسجد بیاید چند گردو به عنوان تشویقی بدهند و همین عامل باعث شده که جوانان این محل به آمدن مسجد عادت کنند.) مدرک این سخن شاید کلام زیر باشد: در وقف نامة یکی از عالمان بزرگ که حدود یک قرن پیش می‌زیست، آمده است که فرمود، آنچه از من بجا مانده آن را گردو بخرید و در مسجد نگهداری کنید تا آنگاه که کودکانی همراه با والدینشان به مسجد می‌آیند، به آن‌ها هدیه دهید تا عشق و علاقه به خدا، مسجد و معنویت از ابتدا جوانه زند و در بزرگسالی هم اهل مسجد و معنویت شوند.[7] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1 چرا تنبیه؟ عبدالله مجوزی، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان. 2 جایگاه روش‌های تنبیه در تعلیم و تربیت، مؤسسه تحقیقاتی و انتشاراتی فیض کاشانی. 3 اسلام و تعلیم و تربیت، ابراهیم امینی، ج 2، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان. 4 اسلام و تعلیم و تربیت، محمد باقر حجتی، ج 2، دفتر نشر فرهنگ اسلامی. 5 چگونه می‌توان تربیت کرد، مجید رشیدپور، انجمن اولیاء و مربیان. پی نوشتها: [1] - براهینی، محمد تقی، و دیگران، زمینة روان‌شناسی، تهران، رشد، ج 1، ص 384. [2] - بی‌ریا، ناصر و دیگران، روان‌شناسی رشد با نگرش به منابع اسلامی، تهران: رشد، ج 1، ص 384. [3] - آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و درالکلم، با تصحیح مهدی رجایی، تهران: اسلامیه، ص 602. [4] - محمدی ری‌شهری، محمد؛ میزان الحکمه، تهران: دارالحدیث، ج 4، ص 161. [5] - غزالی، محمد بن محمد؛ به کوشش حسین خدیوجم، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ج 2، ص 28. [6] - ابن خلدون، عبدالرحمن، مقدمة ابن خلدون، ترجمة محمد پروین گنابادی، تهران: بنگاه نشر و ترجمه، ج 2، ص 1143. [7] - به نقل کتاب: شرفی، محمد رضا، مراحل رشد و تحول انسان، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ص 240. منبع: اندیشه قم
عنوان سوال:

آیا توصیة اسلام بر تشویق است یا تنبیه؟


پاسخ:

از مجموع مباحث و نظرات روان‌شناسان در باب آموزش و یادگیری کودکان چنین استفاده می‌شود که آنان غالباً بر تقویت مثبت و پاداش در مقابل اعمال و رفتارهای مطلوب تکیه کرده‌اند و تنبیه را به عنوان آخرین روش در تغییر رفتار، آن هم به شکل ساده مورد توجّه قرار داده‌اند.[1] و این سخن به نظر اسلام نزدیک است زیرا در روایات اسلامی روش اولیة برخورد با رفتارهای نامناسب متربی محبت، اکرام، عفو و رحم و اغماض است و اگر با این روشها، غرض حاصل نشد و خوش رفتاری با متربی سودمند واقع نگردید؛ باید از روش تنبیه به عنوان روش ثانوی استفاده کرد، وبه عنوان آخرین راه حلی است که در متون اسلامی تجویز شده است.[2]
در همین رابطه امام علی (علیه السلام) فرمودند: (کسی که خوش رفتاری و ملایمت، او را به اصلاح وادار نکند، مجازات بجا و خوب، اصلاحش خواهد کرد.)[3] و در جای دیگر فرمودند: (هرگاه نرمی و ملایمت با کسی وی را به درشتی و تندی وادارد، برخورد شایسته همین است که با او تندی کنیم، چرا که در برخی از موارد دارو و درمان، خود نوعی درد است و متقابلاً درد، خود نوعی درمان.)[4] در این زمینه علی ( علیه السلام) تشبیه جالبی دارد. آن حضرت می‌فرمایند: (گرچه برخورد ملایمت‌آمیز معمولاً ابزار اصلاح رفتار دیگران است، همانند دارویی که برای درمان دردی مورد استفاده قرار می‌گیرد. لکن در مواردی همین دارو، درد آفرین است و نتیجة منفی خواهد داشت. در این موارد، تندخویی و درشتی کردن، وسیلة مهار کردن رفتار آن فرد خواهد بود که دارو برایش مفید واقع نشده، یعنی رفتار تند مربی به منزلة نوعی تنبیه است وی را به خود آورده، مهار خواهد کرد.) از این روایات استفاده می‌شود که در تربیت اسلامی تشویق مقدم بر تنبیه است چون راه و روش‌هایی که در تربیت اسلامی برای کنترل افراد و واداشتن آنان به انجام وظیفه وجود دارند عبارتند از محبت، تفاهم، گفتار نرم و ملایم، ارشاد و هدایت و نصیحت و مدارا، تذکر و موعظه و در صورت عدم سودمندی این روش‌ها مسألة تنبیه و عقوبت مطرح است و دلیل دیگر این‌ است که عامل تشویق، عاملی بسیار قوی برای برانگیختن فرد است. حاصل تشویق ممکن است فایدة چندانی برای متربی نداشته باشد ولی همین که حسّ خودپسندی او را اقناع کند و به او اطمینان می‌دهد که عملش عاقلانه و مورد تأیید بوده باعث دلگرمی و نشاط او می‌شود و سوّم این‌که: از طریق دوستی و محبت، فرد را به سر شوق آوردن بهتر می‌توان با او کنار آمد و یادگیری‌هایی که از طریق زور و استبداد باشد ناپایدار است و زود از بین می‌رود.
خواجه نصیر الدین طوسی یکی از دانشمندان اسلامی دربارة تربیت کودک و تشویق آن چنین می‌گوید: (چون کودک کاری نیک بکند و خوی نیک بر وی پدید آید، وی را بر آن بستاید و چیزی دهد وی را که بدان شادشود و اندر پیش مردمان بر وی ثنا گوید... و برخلاف آن توبیخ و سرزنش صریح ننمایند که بر قبح اقدام نموده است بلکه او را به تغافل نسبت دهند تا بر تجاسر اقدام نکند...)[5]
ابن خلدون فصلی را دربارة‌ تشویق کودکان در کتاب خود آورده و می‌گوید: (... از تندخویی با فرزندان خود پرهیز نمایید زیرا تندخویی و فشار در آموزش برای شاگردان زیان‌بخش است. به ویژه در ملکة استعداد خردسالان و نوآموزان تأثیرات بد می‌بخشد... و نشاط آنان را از بین می‌برد و ایشان را تندخوی بار می‌آورد و وادار به دروغ و خیانت می‌کند...)[6]
از این تحقیق مختصر بر می‌آید که ثواب و پاداش و تشویق اگر بجا و به موقع مورد استفاده قرار گیرد یکی از ارکان مهم تعلیم و تربیت است. و یک مربی بصیر و باهوش، جنبه‌های مثبت یعنی ایجاد شوق دلپذیر را بر جنبه‌های منفی که محصول عامل تنبیه و مجازات است ترجیح می‌دهد چون اثرات تشویق به مراتب بیشتر از تنبیه است، بد نیست اینجا قضیه‌ای عینی را نقل کنیم تا گواه بر تأثیر مثبت تشویق باشد. استاد محسن قرائتی می‌فرمودند: (سفری به همدان رفتم و گذارم به مرکز دهستانی افتاد، برای اقامة نماز به مسجد رفتم دیدم مسجد از جوانان پر شد، خیلی تعجب کردم (البته آقای قرائتی بدون اطلاع قبلی رفته بودند)؛ علّت آن را جویا شدم، برایم نقل کردند که در زمان گذشته یکی از اهالی متدین این منطقه باغ گردویی داشته است و آن را وقف کرده بوده تا هر کودکی که برای نماز به مسجد بیاید چند گردو به عنوان تشویقی بدهند و همین عامل باعث شده که جوانان این محل به آمدن مسجد عادت کنند.) مدرک این سخن شاید کلام زیر باشد:
در وقف نامة یکی از عالمان بزرگ که حدود یک قرن پیش می‌زیست، آمده است که فرمود، آنچه از من بجا مانده آن را گردو بخرید و در مسجد نگهداری کنید تا آنگاه که کودکانی همراه با والدینشان به مسجد می‌آیند، به آن‌ها هدیه دهید تا عشق و علاقه به خدا، مسجد و معنویت از ابتدا جوانه زند و در بزرگسالی هم اهل مسجد و معنویت شوند.[7]

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 چرا تنبیه؟ عبدالله مجوزی، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان.
2 جایگاه روش‌های تنبیه در تعلیم و تربیت، مؤسسه تحقیقاتی و انتشاراتی فیض کاشانی.
3 اسلام و تعلیم و تربیت، ابراهیم امینی، ج 2، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان.
4 اسلام و تعلیم و تربیت، محمد باقر حجتی، ج 2، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
5 چگونه می‌توان تربیت کرد، مجید رشیدپور، انجمن اولیاء و مربیان.

پی نوشتها:
[1] - براهینی، محمد تقی، و دیگران، زمینة روان‌شناسی، تهران، رشد، ج 1، ص 384.
[2] - بی‌ریا، ناصر و دیگران، روان‌شناسی رشد با نگرش به منابع اسلامی، تهران: رشد، ج 1، ص 384.
[3] - آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و درالکلم، با تصحیح مهدی رجایی، تهران: اسلامیه، ص 602.
[4] - محمدی ری‌شهری، محمد؛ میزان الحکمه، تهران: دارالحدیث، ج 4، ص 161.
[5] - غزالی، محمد بن محمد؛ به کوشش حسین خدیوجم، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ج 2، ص 28.
[6] - ابن خلدون، عبدالرحمن، مقدمة ابن خلدون، ترجمة محمد پروین گنابادی، تهران: بنگاه نشر و ترجمه، ج 2، ص 1143.
[7] - به نقل کتاب: شرفی، محمد رضا، مراحل رشد و تحول انسان، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ص 240.
منبع: اندیشه قم





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین