مگر قرآن کلامی روشن نیست ؟پس تفسیر قرآن برای چیست؟
قرآن کلامی روشن و برای بهره همگان است، که هر کس با تفکر و تدبر در آن بهره هایی می برد. (تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ وَ قُرْآنٍ مُبینٍ؛[حجر/1] این آیات کتاب، و قرآن مبین است.) (کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ مُبارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ وَ لِیَتَذَکَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ؛[ص/29] این کتابی است پربرکت که بر تو نازل کرده ایم تا در آیات آن تدبّر کنند و خردمندان متذکّر شوند!) اما معارف قرآن دریای بی کرانی را تشکیل می دهد که برای بهره بیشتر از معارف آن محتاج تفسیر هستیم. در واقع قرآن به مانند دریا می تواند مراتب مختلفی از بهره را نصیب ما کند. کسی در ساحل می ایستد و به منظره آن می نگرد، دیگری در کناره های دریا وارد شده و کس دیگری در اعماق دریا فرو می رود و از مروارید های آن بهره مند می شود. از سویی نیز ممکن است ما با جهل خود یک آیه را از مجرای اصلی خویش خارج کرده و به دلیل عدم تسلط نوعی از تحریف را ایجاد کنیم: (یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَواضِعِه؛[مائده/41] آنها سخنان را از مفهوم اصلیش تحریف می ‌کنند.) از همین رو می بینیم که از ابتدا قرآن در کنار معلمان آن مطرح می شود. رسول الله (ص) علاوه بر جایگاه بیان آیات الهی برای مردم، وظیفه تعلیم آن را نیز بر عهده دارد: (أَرْسَلْنا فیکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِنا وَ یُزَکِّیکُمْ وَ یُعَلِّمُکُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ؛[بقره/151] رسولی از خودتان در میان شما فرستادیم تا آیات ما را بر شما بخواند و شما را پاک کند و به شما، کتاب و حکمت بیاموزد.) امیر المومنین (ع) برای بهره مند شدن از قرآن، بیان خودشان را لازم می دانند، حضرت می فرمایند: پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم به میان خلق آمد در حالی که کتاب‌های پیامبران پیشین را تصدیق کرد، و با (نوری) هدایتگر انسانها شد که همه باید از آن اطاعت نمایند، و آن، نور قرآن کریم است. از قرآن بخواهید تا سخن گوید، که هرگز سخن نمی ‌گوید، امّا من شما را از معارف آن خبر می‌دهم، بدانید که در قرآن علم آینده، و حدیث روزگاران گذشته است، شفا دهنده دردهای شما، و سامان دهنده امور فردی و اجتماعی شما است.[1] و از سویی نیز رسول الله (ص) از همراهی همیشگی قرآن و عترت می گویند، و تمسک به این دو در کنار هم را شرط نجات معرفی می کنند: من همانا دو چیز در میان شما میگذارم که پس از من هرگز گمراه نشوید تا مادامی که بآن دو چنگ زنید: کتاب خدا، و عترتم که اهل بیت (و خاندان) منند زیرا خدای لطیف و آگاه بمن سفارش کرده که آن دو از هم جدا نشوند تا در کنار حوض بر من وارد شوند، مانند این دو (انگشت که با هم برابرند) و دو (انگشت سبابه خود را بهم چسباند و نمیگویم مانند این دو انگشت- و انگشت سبابه و وسطی را بهم چسباند. (یعنی با هم برابرند و این طور نیست) که یکی بر دیگری پیش باشد (و جلو افتد) پس بهر دوی اینها چنگ زنید تا نلغزید و گمراه نشوید، و برایشان جلو نیفتید که گمراه شوید.[2] و از سویی نیز می بینیم که ممکن است کج فهمی ها را نیز به قرآن مستند کرد. حضرت علی (ع) به ابن عباس که برای مذاکره با خوارج می رود، می فرمایند: با ایشان به قرآن مناظره مکن، زیرا قرآن بار معناهای گوناگون را تحمل کند. تو چیزی می‌گویی و آنها چیزی می‌گویند، بلکه با ایشان به سنت مناظره کن که راه گریز نیابند.[3] [1]. نهج البلاغه خطبه 158. [2]. الکافی، ج‌2، ص: 415. [3]. نامه 77 نهج البلاغه.
عنوان سوال:

مگر قرآن کلامی روشن نیست ؟پس تفسیر قرآن برای چیست؟


پاسخ:

قرآن کلامی روشن و برای بهره همگان است، که هر کس با تفکر و تدبر در آن بهره هایی می برد.
(تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ وَ قُرْآنٍ مُبینٍ؛[حجر/1] این آیات کتاب، و قرآن مبین است.)
(کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ مُبارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ وَ لِیَتَذَکَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ؛[ص/29] این کتابی است پربرکت که بر تو نازل کرده ایم تا در آیات آن تدبّر کنند و خردمندان متذکّر شوند!)

اما معارف قرآن دریای بی کرانی را تشکیل می دهد که برای بهره بیشتر از معارف آن محتاج تفسیر هستیم. در واقع قرآن به مانند دریا می تواند مراتب مختلفی از بهره را نصیب ما کند. کسی در ساحل می ایستد و به منظره آن می نگرد، دیگری در کناره های دریا وارد شده و کس دیگری در اعماق دریا فرو می رود و از مروارید های آن بهره مند می شود.
از سویی نیز ممکن است ما با جهل خود یک آیه را از مجرای اصلی خویش خارج کرده و به دلیل عدم تسلط نوعی از تحریف را ایجاد کنیم:
(یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَواضِعِه؛[مائده/41] آنها سخنان را از مفهوم اصلیش تحریف می ‌کنند.)

از همین رو می بینیم که از ابتدا قرآن در کنار معلمان آن مطرح می شود.
رسول الله (ص) علاوه بر جایگاه بیان آیات الهی برای مردم، وظیفه تعلیم آن را نیز بر عهده دارد:
(أَرْسَلْنا فیکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِنا وَ یُزَکِّیکُمْ وَ یُعَلِّمُکُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ؛[بقره/151] رسولی از خودتان در میان شما فرستادیم تا آیات ما را بر شما بخواند و شما را پاک کند و به شما، کتاب و حکمت بیاموزد.)

امیر المومنین (ع) برای بهره مند شدن از قرآن، بیان خودشان را لازم می دانند، حضرت می فرمایند: پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم به میان خلق آمد در حالی که کتاب‌های پیامبران پیشین را تصدیق کرد، و با (نوری) هدایتگر انسانها شد که همه باید از آن اطاعت نمایند، و آن، نور قرآن کریم است. از قرآن بخواهید تا سخن گوید، که هرگز سخن نمی ‌گوید، امّا من شما را از معارف آن خبر می‌دهم، بدانید که در قرآن علم آینده، و حدیث روزگاران گذشته است، شفا دهنده دردهای شما، و سامان دهنده امور فردی و اجتماعی شما است.[1]

و از سویی نیز رسول الله (ص) از همراهی همیشگی قرآن و عترت می گویند، و تمسک به این دو در کنار هم را شرط نجات معرفی می کنند: من همانا دو چیز در میان شما میگذارم که پس از من هرگز گمراه نشوید تا مادامی که بآن دو چنگ زنید: کتاب خدا، و عترتم که اهل بیت (و خاندان) منند زیرا خدای لطیف و آگاه بمن سفارش کرده که آن دو از هم جدا نشوند تا در کنار حوض بر من وارد شوند، مانند این دو (انگشت که با هم برابرند) و دو (انگشت سبابه خود را بهم چسباند و نمیگویم مانند این دو انگشت- و انگشت سبابه و وسطی را بهم چسباند. (یعنی با هم برابرند و این طور نیست) که یکی بر دیگری پیش باشد (و جلو افتد) پس بهر دوی اینها چنگ زنید تا نلغزید و گمراه نشوید، و برایشان جلو نیفتید که گمراه شوید.[2]

و از سویی نیز می بینیم که ممکن است کج فهمی ها را نیز به قرآن مستند کرد. حضرت علی (ع) به ابن عباس که برای مذاکره با خوارج می رود، می فرمایند: با ایشان به قرآن مناظره مکن، زیرا قرآن بار معناهای گوناگون را تحمل کند. تو چیزی می‌گویی و آنها چیزی می‌گویند، بلکه با ایشان به سنت مناظره کن که راه گریز نیابند.[3]

[1]. نهج البلاغه خطبه 158.
[2]. الکافی، ج‌2، ص: 415.
[3]. نامه 77 نهج البلاغه.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین