1- نفس اماره و لوامه و ... همه ابعاد و جهت های روح هستند. یعنی روح بسیط است (مرکب از اجزاء نیست) و یک حقیقت واحد است. که شئون و کارهای مختلفی انجام می دهد. در یک لحظه انسان را به خوردن بیشتر امر می کند و در لحظه دیگر به دلیل پرخوری، خود را ملامت می کند. پس " نفس واحد و بسیط است که افعال مختلفی انجام می دهد" این مطلب را به شکل محسوس نیز می توانید بیابید. احمد یک نفر بیشتر نیست. یک روز به فقیری صدقه می دهید و خدای ناکرده روز دیگر جیب بری می کند. این احمد همان احمد است و تفاوت در افعالش سبب نمی شود که بگوییم دو نفر بوده یا دو بخش متفاوت دارد. مثلا با دستی غیر آن دست صدقه دهنده، جیب بری کرده است. پس حقیقت انسان چیزی جز روح او نیست که مرکب نبوده و بسیط و واحد است. و اینکه مشهور شده انسان چهار نفس دارد، به دلیل حالت های مختلف روح است که به دلیل اشتغالاتش در یک مرتبه، نفس اماره است و مدام به بیشتر خواهی دنیا امر می کند. در یک مرتبه مسولّه است و زشتی ها را برای انسان زینت می دهد تا انسان به سمت آن کشیده شود. در یک مرتبه لوّامه است که انسان را در مقابل کارهای زشتش ملامت می کند و در یک مرتبه نیز مطمئنه است که به خدا پیوسته و از لغزش ها به مصونیت رسیده است. 2- درک و شناخت روح در مرتبه ای بسیار قوی تر از دیدن است. چشم شما درکی حسی است که ممکن است دچار خطا شود. اما علم حضوری شما به خود، هرگز خطا نمی شود. آیا درک و فهم دردی که احساس می کنید قوی تر است، یا درک از چیزی که می بینید. در حالی که علم حضوری درد، با اشراف به تمام آن است و در دیدن ممکن است شما اشرافی نداشته باشید. روح شما همان خودتان هستید. و با درک حضوری نفستان را می یابید. چیزی که اسم آن را خود گذاشته اید، همان روح و نفس تان است. و جسم ابزار و مرکبی است که در اختیار روح قرار گرفته است. و علیرغم اینکه در طی 7 سال تمام سلول های بدن عوض می شود، خود تغییر نمی کند. و به همین دلیل گذشته و خاطرات همچنان برای خودتان است. پس با توجه به علم حضوری خود را می یابید. 3- شکلی که برای روح به واسطه انتخاب ها و اعمالش ایجاد شده در دنیا نیز قابل دیدن هست. ولی برای کسانی که دچار حجاب نباشند و بتواند مرتبه دیگری از هستی را ببینند. و اینکه در قیامت شکل روح برای همه مشهود است، به این دلیل است که در آن دنیا همه پرده ها کنار می رود و تمام مراتب مکشوف می شود: (لَقَدْ کُنْتَ فی غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَکَشَفْنا عَنْکَ غِطاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدیدٌ؛[ق/22] تو از این غافل بودی. ما پرده از برابرت برداشتیم و امروز چشمانت تیزبین شده است.)
1- نفس اماره و لوامه و ... همه ابعاد و جهت های روح هستند. یعنی روح بسیط است (مرکب از اجزاء نیست) و یک حقیقت واحد است. که شئون و کارهای مختلفی انجام می دهد. در یک لحظه انسان را به خوردن بیشتر امر می کند و در لحظه دیگر به دلیل پرخوری، خود را ملامت می کند. پس " نفس واحد و بسیط است که افعال مختلفی انجام می دهد"
این مطلب را به شکل محسوس نیز می توانید بیابید. احمد یک نفر بیشتر نیست. یک روز به فقیری صدقه می دهید و خدای ناکرده روز دیگر جیب بری می کند. این احمد همان احمد است و تفاوت در افعالش سبب نمی شود که بگوییم دو نفر بوده یا دو بخش متفاوت دارد. مثلا با دستی غیر آن دست صدقه دهنده، جیب بری کرده است. پس حقیقت انسان چیزی جز روح او نیست که مرکب نبوده و بسیط و واحد است.
و اینکه مشهور شده انسان چهار نفس دارد، به دلیل حالت های مختلف روح است که به دلیل اشتغالاتش در یک مرتبه، نفس اماره است و مدام به بیشتر خواهی دنیا امر می کند. در یک مرتبه مسولّه است و زشتی ها را برای انسان زینت می دهد تا انسان به سمت آن کشیده شود. در یک مرتبه لوّامه است که انسان را در مقابل کارهای زشتش ملامت می کند و در یک مرتبه نیز مطمئنه است که به خدا پیوسته و از لغزش ها به مصونیت رسیده است.
2- درک و شناخت روح در مرتبه ای بسیار قوی تر از دیدن است. چشم شما درکی حسی است که ممکن است دچار خطا شود. اما علم حضوری شما به خود، هرگز خطا نمی شود. آیا درک و فهم دردی که احساس می کنید قوی تر است، یا درک از چیزی که می بینید. در حالی که علم حضوری درد، با اشراف به تمام آن است و در دیدن ممکن است شما اشرافی نداشته باشید. روح شما همان خودتان هستید. و با درک حضوری نفستان را می یابید. چیزی که اسم آن را خود گذاشته اید، همان روح و نفس تان است. و جسم ابزار و مرکبی است که در اختیار روح قرار گرفته است. و علیرغم اینکه در طی 7 سال تمام سلول های بدن عوض می شود، خود تغییر نمی کند. و به همین دلیل گذشته و خاطرات همچنان برای خودتان است. پس با توجه به علم حضوری خود را می یابید.
3- شکلی که برای روح به واسطه انتخاب ها و اعمالش ایجاد شده در دنیا نیز قابل دیدن هست. ولی برای کسانی که دچار حجاب نباشند و بتواند مرتبه دیگری از هستی را ببینند. و اینکه در قیامت شکل روح برای همه مشهود است، به این دلیل است که در آن دنیا همه پرده ها کنار می رود و تمام مراتب مکشوف می شود:
(لَقَدْ کُنْتَ فی غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَکَشَفْنا عَنْکَ غِطاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدیدٌ؛[ق/22] تو از این غافل بودی. ما پرده از برابرت برداشتیم و امروز چشمانت تیزبین شده است.)
- [سایر] اگر ما بخواهیم ببینیم تأثیر خدا در زندگی انسان چگونه است، آیا باید خود را محک بزنیم؟ یعنی این که باید ببینیم رفتارمان چقدر خدایی است؟
- [سایر] اگر ما بخواهیم ببینیم تأثیر خدا در زندگی انسان چگونه است، آیا باید خود را محک بزنیم؟ یعنی این که باید ببینیم رفتارمان چقدر خدایی است؟
- [سایر] منظور از «نفس اماره» و «نفس مطمئنه» چیست؟ آیا ممکن است انسان دارای چند نفس باشد؟
- [سایر] آیا حیوانات روح (نفس) دارند و اگر دارند، روح (نفس) آنها با انسان چه فرقی دارد؟
- [سایر] آیا حیوانات روح (نفس) دارند و اگر دارند، روح (نفس) آنها با انسان چه فرقی دارد؟
- [سایر] دشمنی نفس با انسان چگونه است؟
- [سایر] راه اصلاح نفس و انسان شناسی چیست؟
- [آیت الله مظاهری] چگونه با چشم دل خدا را ببینیم ؟
- [سایر] تقویت اراده و تسلط بر نفس چه نقشی در تربیت انسان دارد؟
- [سایر] راههای که یک انسان واقعا در درس و تهذیب نفس موفق شود چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] معیار در شهرها شهرهای معمولی است و اگر شهری زیاد در گودی یا در بلندی قرار گرفته باشد باید مطابق شهرهای معمولی با آن رفتار کرد، یعنی ببینیم چه اندازه مسافت سبب می شود که در شهرهای معمولی انسان صدای اذان شهر را نشنود و اهالی شهر او را نبینند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . خواندن سوره توحید به یک نفس مکروه است.
- [آیت الله مظاهری] خواندن سوره توحید به یک نفس مکروه است.
- [آیت الله نوری همدانی] خواندن سوره قل هو الله به یک نفس مکروه است .
- [آیت الله مظاهری] اشخاصی که به تنگی نفس مبتلا میباشند و به دستور پزشک هنگام تنگی شدید نفس توسّط وسیلهای که حاوی مواد اکسیژنی است از راه دهان اکسیژن به ریه خودشان میرسانند روزه آنها صحیح است.
- [آیت الله علوی گرگانی] خواندن سوره )قل هو ا& احد( به یک نفس مکروه است.
- [آیت الله وحید خراسانی] خواندن سوره قل هو الله احد به یک نفس مکروه است
- [آیت الله خوئی] خواندن سوره" قل هو الله احد" به یک نفس مکروه است.
- [آیت الله سیستانی] خواندن سوره (قل هو اللّه احد) به یک نفَس مکروه است .
- [آیت الله شبیری زنجانی] خواندن سوره (قُلْ هو اللَّهُ أَحَد) به یک نفس مکروه است.