انسان ها از محیط اجتماع خود بسیار اثر می پذیرند. و اجتماع یکی از مهم ترین مولفه ها در شکل گیری شخصیت افراد جامعه است. و حکومت نیز عنصر بسیار مهمی در این زمینه به شمار می رود، تا آن جا که گفته شده: (الناس علی دین ملوکهم؛ مردم همان دینی را دارند که حاکمان جامعه بدان پایبند هستند!) البته صحیح است که عده ای در جامعه ناسالم نیز به حفظ سلامت روح خود می پردازند، و ایمانشان را حفظ می کنند. و اینان قطعا از قوت روحی بسیار برخوردار بوده اند که توانسته اند بر خلاف جو عمومی، سلامت روحی خود را حفظ کنند. پس اکثریت مردم، تابع جو رایج بوده و عده محدودی هستند که تابع محیط نمی شوند. حال با این بیان روشن می شود که در جامعه مذهبی اکثریت مردم، پایبند مذهب بوده و در جامعه غیر مذهبی، اکثر مردم، به مذهب توجهی ندارند. و عده محدودی که تابع محیط نمی شوند، برایشان فرقی نمی کند که در جامعه مذهبی قرار بگیرند یا در میان کفار واقع شده باشند. بنابراین روشن است که دینی بودن حکومت، قطعا سبب نشر نیکی ها و فضائل می شود و در صورتی که دین پایبند فضائل نباشد، جامعه نیز به ورطه آلودگی ها گرفتار می شود. و ترجیح دین داران جامعه کفر به دین داران جامعه دینی، مثل این است که در یک دیوار دوده گرفته و سیاه، از نقطه سفیدی که در پشت یک نوار چسب تازه کنده شده ، بوده، لذت ببریم! اما انسان عاقل هرگز این دیوار کثیف را بر دیواری که برایش عادی شده و تمییز تمییز است، ترجیح نمی دهد یک گل در میان لجن زار ، نظر انسان را جلب می کند؛ اما گل در میان گلزار بسیار متفاوت است. بسیار تعجب برانگیز خواهد بود که عده ای فکر می کنند، باید جامعه به کثافت مبتلا شود، تا شاید در میان این لجن زار گلی بروید و پدیده ای عجیب نظرها را جلب کند. در حالی که باید ارزش گل را در میان گلستان فهمید.
معمولا در جامعه کافر، مومنان ایمانی عمیق تر دارند. با این وجود چرا حکومت دینی و اسلامی را لازم می دانید؟
انسان ها از محیط اجتماع خود بسیار اثر می پذیرند. و اجتماع یکی از مهم ترین مولفه ها در شکل گیری شخصیت افراد جامعه است. و حکومت نیز عنصر بسیار مهمی در این زمینه به شمار می رود، تا آن جا که گفته شده: (الناس علی دین ملوکهم؛ مردم همان دینی را دارند که حاکمان جامعه بدان پایبند هستند!)
البته صحیح است که عده ای در جامعه ناسالم نیز به حفظ سلامت روح خود می پردازند، و ایمانشان را حفظ می کنند. و اینان قطعا از قوت روحی بسیار برخوردار بوده اند که توانسته اند بر خلاف جو عمومی، سلامت روحی خود را حفظ کنند.
پس اکثریت مردم، تابع جو رایج بوده و عده محدودی هستند که تابع محیط نمی شوند. حال با این بیان روشن می شود که در جامعه مذهبی اکثریت مردم، پایبند مذهب بوده و در جامعه غیر مذهبی، اکثر مردم، به مذهب توجهی ندارند. و عده محدودی که تابع محیط نمی شوند، برایشان فرقی نمی کند که در جامعه مذهبی قرار بگیرند یا در میان کفار واقع شده باشند.
بنابراین روشن است که دینی بودن حکومت، قطعا سبب نشر نیکی ها و فضائل می شود و در صورتی که دین پایبند فضائل نباشد، جامعه نیز به ورطه آلودگی ها گرفتار می شود.
و ترجیح دین داران جامعه کفر به دین داران جامعه دینی، مثل این است که در یک دیوار دوده گرفته و سیاه، از نقطه سفیدی که در پشت یک نوار چسب تازه کنده شده ، بوده، لذت ببریم! اما انسان عاقل هرگز این دیوار کثیف را بر دیواری که برایش عادی شده و تمییز تمییز است، ترجیح نمی دهد یک گل در میان لجن زار ، نظر انسان را جلب می کند؛ اما گل در میان گلزار بسیار متفاوت است.
بسیار تعجب برانگیز خواهد بود که عده ای فکر می کنند، باید جامعه به کثافت مبتلا شود، تا شاید در میان این لجن زار گلی بروید و پدیده ای عجیب نظرها را جلب کند. در حالی که باید ارزش گل را در میان گلستان فهمید.
- [سایر] در حکومت دینی، تحقق جامعه دینی مهم است یاحاکمیت قوانین دینی؟ آیا فراهم شدن جامعه دینی فقط از طریق حکومت دینی ممکن است و یا راههای دیگری برای تحقق جامعه دینی وجود دارد؟
- [سایر] معنای حکومت اسلامی چیست؟ آیا حکومت در جامعه ما اسلامی است؟
- [سایر] ضرورت حکومت دینی در فلسفه و فقه؟
- [سایر] چرا در حکومت اسلامی باید از کافر جزیه دریافت کرد؟
- [سایر] شما چقدر حکومت جمهوری اسلامی را به حکومت علی(ع) یا حکومت مهدوی مشابه می دانید؟ توجه کنید که در حکومت علی زندانی و جرم سیاسی وجود نداشت ولی در حکومت ما وجود دارد؛ و ...
- [سایر] در حکومت غیر دینی هیچ کس نیاز به ریا کاری ندارد. بر خلاف جامعه دینی که در آن ریا کاری هست. آیا این دلیل علیه نیاز به حکومت دینی نیست؟
- [سایر] فلسفه ی دخول مؤمن و کافر در دوزخ چیست؟
- [سایر] با توجّه به تشکیکی بودن حکومت دینی (بالاترین نوع حکومت دینی و مراتب پایینتر از آن)، آیا رژیم گذشته را - که قانون حاکم در آن و مذهب رسمی کشور شیعه بوده - میتوان حکومت دینی و اسلامی دانست؟
- [سایر] آیا داشتن حکومت دینی لازم است؟
- [سایر] آیا «جامعه مدنی» با حکومت اسلامی و نظام ولایت فقیه سازگار است؟
- [آیت الله مظاهری] اگر ماندن در بلاد کفر موجب وهن مملکت اسلامی شود حرام است، گرچه موجب مفسده دینی و اخلاقی نشود، بلکه اگر مملکت اسلامی احتیاج به او داشته باشد، ماندن در آنجا حرام است، گرچه موجب وهن برای مملکت اسلامی نباشد.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که صدقه مستحب را میگیرد، لازم نیست مسلمان یا مؤمن باشد، بلکه به کافرِ اهل کتاب فقیری که در بلاد مسلمانان با اجازه و رضایت آنها ساکن شده باشد نیز میتوان صدقه مستحب داد.
- [آیت الله مظاهری] اگر کافر ذمّی زمینی را از مسلمان بخرد باید خمس آن را به حکومت اسلامی بدهد و همچنین اگر خانه یا مغازه و مانند اینها را بخرد باید خمس زمین آن را بدهد و اگر خمسش را ندهد و به مسلمان دیگری بفروشد و یا مسلمانی آن زمین را از او ارث ببرد، بر مسلمان واجب است که خمس آن زمین را بدهد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . خرید و فروش گوشت و پیه و چرمی که از ممالک غیر اسلامی میآورند باطل است، و اگر از دست کافر در بازار اسلامی گرفته شود، بنابر احتیاط لازم معامله آن باطل است، ولی اگر انسان بداند که آنها از حیوانی است که به دستور شرع کشته شده، خرید و فروش آنها اشکال ندارد.
- [آیت الله مظاهری] اگر مسلمانان به امر حکومت اسلامی با کفّار جنگ کنند و چیزهایی در جنگ به دست آورند، به آنها غنیمت گفته میشود و مخارجی را که برای غنیمت کردهاند مانند مخارج نگهداری و حمل و نقل آن و نیز مقداری را که امامعلیه السلام صلاح میداند به مصرفی برساند و چیزهایی که مخصوص به امام است باید از غنیمت کنار بگذارند و خمس بقیه آن را بدهند. 7 - زمینی که کافر ذمّی از مسلمان بخرد:
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] خرید و فروش روغن هائی که از ممالک غیر اسلامی می آورند اگر نجس بودن آنها معلوم نباشد اشکال ندارد. و روغنی را که از حیوان بعد از جان دادن آن می گیرند؛ در صورتی که احتمال آن برود که از حیوانی است که به دستور شرع کشته شده؛ چنانچه از دست کافر بگیرند یا از ممالک غیر اسلامی بیاورند اگرچه پاک و خرید و فروش آن جایز است ولی خوردنش حرام و بر فروشنده لازم است کیفیت را به مشتری بفهماند.
- [آیت الله خوئی] خرید و فروش روغنهایی که از ممالک غیر اسلامی میآورند اگر نجس بودن آنها معلوم نباشد اشکال ندارد، ولی روغنی را که از حیوان بعد از جان دادن آن میگیرند، درصورتی که احتمال آن برود که از حیوانی است که بهدستور شرع کشته شده چنانچه از دست کافر بگیرند یا از ممالک غیراسلامی بیاورند اگرچه پاک و خرید و فروش آنجایز است ولی خوردنش حرام و بر فروشنده لازم است کیفیت را به مشتری بفهماند.
- [آیت الله سیستانی] خرید و فروش روغنهائی که از ممالک غیر اسلامی میآورند ، اگر نجس بودن آنها معلوم نباشد اشکال ندارد . و روغن و سایر موادی که از حیوان بعد از جان دادن آن میگیرند مانند ژلاتین ، چنانچه از دست کافر بگیرند یا از ممالک غیر اسلامی بیاورند ، در صورتی که احتمال آن برود که از حیوانی است که به دستور شرع کشته شده ، اگر چه پاک و خرید و فروش آن جایز است ، ولی خوردنش حرام ، و بر فروشنده لازم است کیفیت را به خریدار بگوید ؛ در صورتی که اگر نگوید ، خریدار در معرض ارتکاب حرام ، یا ترک واجبی قرار داشته باشد ، نظیر آنچه در مسأله (2012) گذشت .
- [آیت الله شبیری زنجانی] انسان باید زکات را در یکی از هشت مورد زیر مصرف کند: اوّل: فقیر و او کسیست که مخارج سال خود یا عیالاتش را ندارد، البتّه لازم نیست که مخارج عیالاتی را که متناسب شؤون وی نیست دارا باشد و کسی که صنعت یا ملک یا سرمایهای دارد که میتواند مخارج سال خود را از منافع آنها بگذراند فقیر نیست. دوم: مسکین و او کسیست که زندگی را از فقیر سختتر میگذراند. سوم: کسی که از طرف امام علیهالسلام یا نایب امام مأمور جمعآوری زکات یا نگاهداری یا رسیدگی به حساب آن یا رساندن به امام یا نایب امام یا مصارف زکات میباشد. چهارم: مسلمان سست اعتقادی که با پرداخت زکات، ایمان قویتری پیدا میکند. پنجم: خریداری بندگان و آزاد کردن آنان با شرایطی که در کتب مفصّل گفته شده است. ششم: بدهکاری که نمیتواند قرض خود را بدهد. هفتم: فی سبیل اللَّه یعنی امور دینی، خواه مربوط به عموم باشد، همچون ساختن مسجد و مدارس علوم دینی و نشر کتب دینی و خواه به افراد خاصّی مربوط باشد، مثل آن که برخی از مؤمنان را به حجّ خانه خدا بفرستد و روشنترین مورد این مصرف، جهاد در راه خداست و ظاهراً این مصرف، امور دنیایی را شامل نمیگردد، هر چند عمومی باشد همچون ساختن پل و تعمیر جادهها و راهها. هشتم: ابن السبیل یعنی مسافری که در سفر درمانده شده و احکام این موارد در مسائل آینده گفته خواهد شد.
- [آیت الله اردبیلی] ازدواج سنّت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم و از محبوبترین نهادها در نزد پروردگار و موجب رحمت و کثرت رزق و طرد بیبندوباری و فحشا از جامعه است(1) و خداوند متعال جامعه اسلامی را به ایجاد عُلقه ازدواج بین زنان و مردان مجرّد امر فرموده و وعده فضل و گشایش بر آنان داده است.(2) علاقه به خانواده و همسر، از اخلاق انبیاء و نشانه کثرت ایمان است به گونهای که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم علاقه به همسر را در ردیف علاقه به نماز و شمیم عطر قرار داده است(3). در روایات آمده است: آنگاه که خداوند متعال اراده میکند خیر دنیا و آخرت را به مسلمانی ارزانی دارد، به وی قلبی خاشع و زبانی ذاکر و جسمی صابر و همسری مؤمن عطا میکند که به هنگام نظر به او مسرور شود و در غیاب شوهرش از خود و اموال او پاسداری کند(4) و نیز در روایت آمده است: اگر مردی به خواستگاری آمده که دین، اخلاق و امانتداری او را میپسندید، خواستگاری او را بپذیرید در غیر این صورت فتنه و فساد عظیمی زمین را فرا خواهد گرفت.(5)