نتیجه توسل به ائمه اطهار(ع) چیست؟
آیت الله العظمی بهجت  رحمه الله علیه:   آقایی از مدرسین می گفت : هر وقت ابتلا و هم و حزنی در نجف به من دست می داد، غسل و طهارت می نمودم و به حرم می رفتم .گویا به حضرت امیر - علیه السلام - پناه می بردم ، و برای ابتلا و هم و حزن من راه چاره و علاجی مشخص می شد! حضرت امیرالمؤ منین و نیز هر کدام از ائمه ی اطهار - علیهم السلام - نسبت به قاصدین و مجاورین و زائرین مانند پدر مهربان نسبت به اولادش می باشد. آقای دیگری می گفت : هر وقت گرفتار و مهموم و مغموم می شوم ، در ایوان طلای حضرت امیرالمؤ منین - علیه السلام - می نشینم و به بارگاه آن حضرت نگاه می کنم و هم و غم و یا گرفتاری ام رفع می شود! در توسلات به حضرات معصومین - علیهم السلام به بعضی نقدا چیزی می رسد و گرفتاری آن ها رفع می شود، ولی بعضی دیگر بدون این که به آن ها چیزی برسد آسوده می شوند و با خیال راحت بر می گردند. آقای دیگری می گفت : مدت ها به فقر و گرفتاری مبتلا بودم ، چهل روز به امام زمان - عجل الله تعالی فرجه الشریف - متوسل شدم و به آن حضرت عریضه نوشتم و در آب جاری انداختم ، روز آخر صدایی شنیدم که مرا با نام و نام پدر خواند و گفت : خیال می کنید ما از حال شما مطلع نیستیم !بدون این که چیزی بدهد . آن صدا، سوز دل مرا آرام کرد، مثل این که آب روی آتش بریزند . در محضر آیت الله العظمی بهجت ،ج1،ص330.
عنوان سوال:

نتیجه توسل به ائمه اطهار(ع) چیست؟


پاسخ:

آیت الله العظمی بهجت  رحمه الله علیه:
 
آقایی از مدرسین می گفت : هر وقت ابتلا و هم و حزنی در نجف به من دست می داد، غسل و طهارت می نمودم و به حرم می رفتم .گویا به حضرت امیر - علیه السلام - پناه می بردم ، و برای ابتلا و هم و حزن من راه چاره و علاجی مشخص می شد! حضرت امیرالمؤ منین و نیز هر کدام از ائمه ی اطهار - علیهم السلام - نسبت به قاصدین و مجاورین و زائرین مانند پدر مهربان نسبت به اولادش می باشد. آقای دیگری می گفت : هر وقت گرفتار و مهموم و مغموم می شوم ، در ایوان طلای حضرت امیرالمؤ منین - علیه السلام - می نشینم و به بارگاه آن حضرت نگاه می کنم و هم و غم و یا گرفتاری ام رفع می شود! در توسلات به حضرات معصومین - علیهم السلام به بعضی نقدا چیزی می رسد و گرفتاری آن ها رفع می شود، ولی بعضی دیگر بدون این که به آن ها چیزی برسد آسوده می شوند و با خیال راحت بر می گردند. آقای دیگری می گفت : مدت ها به فقر و گرفتاری مبتلا بودم ، چهل روز به امام زمان - عجل الله تعالی فرجه الشریف - متوسل شدم و به آن حضرت عریضه نوشتم و در آب جاری انداختم ، روز آخر صدایی شنیدم که مرا با نام و نام پدر خواند و گفت : خیال می کنید ما از حال شما مطلع نیستیم !بدون این که چیزی بدهد . آن صدا، سوز دل مرا آرام کرد، مثل این که آب روی آتش بریزند

.

در محضر آیت الله العظمی بهجت ،ج1،ص330.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین