خداوند پس از آن در آیات 21 تا 29 سوره فرقان بهانه جویی‌ها و لجاجت مشرکان و افراد بی ایمان را بیان کرده، در آیه 30 شکایت پیامبر اکرم(ص) را به پیشگاه خداوند درباره برخورد آنان مطرح ساخته که پیامبر عرضه داشت: پروردگارا! این قوم از قرآن دوری جستند. سخن و شکایت پیامبر(ص) استمرار دارد که از گروهی مسلمانان شاکی است که قرآن را به فراموشی سپردند، با آن که قرآن رمز حیات و وسیله نجات و عامل پیروزی و پیشرفت بود و برنامه‌های زندگی سعادتمندانه را برداشت. آن را رها کردند و قوانین مدنی را از بیگانگان گرفتند و ذلیلانه زیر سلطه شرق و غرب رفتند. اینان قرآن راتنها به عنوان یک کتاب تشریفات درآورده‌اند و به خواندن الفاظش با صدای بلند و پخش از وسای ارتباط جمعی و یا نوشتن آن بر کاشی‌های مسجد بسننده می‌کنند. علامه طباطبائی"ره" شکایت پیامبر(ص) را مربوط به قیامت دانسته است. {P . المیزان، ج 15، ص 205. در روایات آمده است که در قیامت چند چیز شکایت می‌کنند: مسجد خرابی که کسی در آن نماز به پا نمی‌دارد. عالمی که در میان جاهلان قرار گیرد و قرآنی که گرد و غبار بر آن نشسته باشد و کسی تلاوتش نکند. {P . اصول کافی، ج 2، ص 613. در بعضی روایات عترت پیامبر(ص) جزء شکایت کنندگان نام برده شده‌اند. {P . وسائل الشیعه، ج 6، ص 206، چاپ آل البیت. www.eporsesh.com
چرا قرآن خود را بین مردم مهجور میداند؟ چه چیزها و اموری در قیامت از انسان شفاعت و شکایت میکنند؟
خداوند پس از آن در آیات 21 تا 29 سوره فرقان بهانه جوییها و لجاجت مشرکان و افراد بی ایمان را بیان کرده، در آیه 30 شکایت پیامبر اکرم(ص) را به پیشگاه خداوند درباره برخورد آنان مطرح ساخته که پیامبر عرضه داشت: پروردگارا! این قوم از قرآن دوری جستند.
سخن و شکایت پیامبر(ص) استمرار دارد که از گروهی مسلمانان شاکی است که قرآن را به فراموشی سپردند، با آن که قرآن رمز حیات و وسیله نجات و عامل پیروزی و پیشرفت بود و برنامههای زندگی سعادتمندانه را برداشت. آن را رها کردند و قوانین مدنی را از بیگانگان گرفتند و ذلیلانه زیر سلطه شرق و غرب رفتند. اینان قرآن راتنها به عنوان یک کتاب تشریفات درآوردهاند و به خواندن الفاظش با صدای بلند و پخش از وسای ارتباط جمعی و یا نوشتن آن بر کاشیهای مسجد بسننده میکنند.
علامه طباطبائی"ره" شکایت پیامبر(ص) را مربوط به قیامت دانسته است.
{P . المیزان، ج 15، ص 205.
در روایات آمده است که در قیامت چند چیز شکایت میکنند: مسجد خرابی که کسی در آن نماز به پا نمیدارد. عالمی که در میان جاهلان قرار گیرد و قرآنی که گرد و غبار بر آن نشسته باشد و کسی تلاوتش نکند.
{P . اصول کافی، ج 2، ص 613.
در بعضی روایات عترت پیامبر(ص) جزء شکایت کنندگان نام برده شدهاند.
{P . وسائل الشیعه، ج 6، ص 206، چاپ آل البیت.
www.eporsesh.com
- [سایر] نظر اهلسنت و برادران شیعه درباره شفاعت چیست و اگر شفاعت از نظر دینی حقیقت دارد چه کسانی در روز قیامت شفاعت میکنند؟
- [سایر] از نظر قرآن کریم شفیع کیست و بالاترین شفاعت کننده در روز قیامت کیست؟
- [سایر] پیامبر اکرم«رحمه للعالمین» و «شفیع» امت اسلام است پس چرا در روز قیامت از امتش در مهجوریت قرآن شکایت می کند؟
- [سایر] قرآن دروغ را گناه بزرگ میداند و زندگی انسان بدون دروغ نمیچرخد توضیح دهید؟
- [سایر] کدام آیات قرآن انسان را به تعقل دعوت میکنند؟
- [سایر] از منظر قرآن زنده شدن انسان ها در قیامت چگونه است؟
- [سایر] چگونه اعضای مادی در قیامت شعور پیدا میکنند؟ مگر شعور و عقل ذاتی نیست؟ اگر نیست پس انسان با جماد فرقی ندارد؟
- [سایر] در مورد قیامت در یکی از تفاسیر قرآن چنین آمده است: (إن الشمس لتدنو حتی یبلغ العرق نصف الأذن فبینما هم کذلک استغاثوا بآدم...)؛ آیا یعنی تا نصف گوش را عرق میپوشاند؟ اگر بله، پس چگونه استغاثه میکنند؟
- [سایر] خداوند در قرآن می فرماید: «ما انسان را نیکو آفریدیم.»، یعنی در نهاد انسان بدی و گناه جایی نداشته، پس چرا انسانها گناه و خلاف میکنند؟
- [سایر] در برخی از آیات قرآن عزیز آمده که انسان ها مورد شفاعت قرار نمی گیرند، آیا منظور همان برزخ است که انبیا گفته اند در آن جا شفاعتی نیست؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] (وصیّت) آن است که انسان سفارشی درباره اموری که اختیار آنها با وی است، برای بعد از مرگ خود بنماید، مثلاً سفارش کند که بعد از مرگش برای او کارهایی انجام دهند، یا بگوید بعد از مرگش چیزی از مال او ملک کسی باشد، یا برای اولاد خود و کسانی که اختیار آنان با او است قیّم و سرپرست معیّن کند و کسی را که به او وصیّت میکنند (وصیّ) میگویند.
- [آیت الله اردبیلی] امانتداری از اموری است که در شریعت مقدّس اسلام مورد تأکید قرار گرفته است و خداوند متعال آن را از اسباب رستگاری و نشانههای مؤمن میداند و میفرماید: (مؤمنان کسانی هستند که امانتدار هستند و به عهد خویش وفا میکنند.)(1) و در حدیثی از امام صادق علیهالسلام نقل شده است که: (هیچ عذری برای هیچ کس در ترک سه امر نیست؛ ادای امانت به برّ و فاجر، وفای به عهد برای برّ و فاجر و نیکی به والدین، برّ باشند یا فاجر.)(2)
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام، تعرّب پس از هجرت است، و معنای آن این است که انسان جایی رود که نتواند دین خود را حفظ کند؛ نظیر اینکه جایی رود که از معنویات و مسائل اسلامی دور بماند و نتواند او و وابستگان به او برخوردار از آشنائی با اسلام و مسائل دینی و معنویات انسانی شوند، و نظیر اینکه جایی رود که میداند خود او یا وابستگان به او فاسد میشوند، و اگر در چنین جاهایی باشد، خروج از آنجا را قرآن شریف واجب مؤکّد میداند.
- [آیت الله مظاهری] از گناهان کبیره در اسلام تهمت است، و معنای آن این است که عیبی را به کسی نسبت دهد که آن عیب را نداشته باشد، بلکه اگر عیب هم نباشد ولی او راضی به آن نسبت نباشد، باز تهمت و حرام است، و اگر راضی باشد، گرچه تهمت نیست، ولی دروغ و حرام است، نظیر تملّقها و تعریفهای بیجا، و قرآن شریف تهمت را در حدّ کفر میداند: (انَّما یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذینَ لا یُؤْمِنُون بایاتِ اللَّه)[1] (تنها کسانی دروغپردازی میکنند که به آیات خدا ایمان ندارند.)
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است انسان برای اموری که وضو هر چند شرط صحت انها نیست ولی در کمال انها معتبر است وضو بگیرد مانند مناسک حج به غیر از طواف واجب ونماز طواف که وضو در ان دو شرط صحت است و همچنین برای نماز میت و ادخال میت در قبر و رفتن به مسجد و برای خواندن قران و نوشتن ان و برای خوابیدن و نیز مستحب است کسی که وضو دارد دوباره وضو بگیرد و هرگاه برای یکی از این کارها وضو بگیرد می تواند هر کاری را که باید با وضو انجام داد به جا اورد مثلا می تواند با ان وضو نماز بخواند یا طواف واجب انجام دهد
- [آیت الله اردبیلی] (وصیّت) آن است که انسان سفارش کند که بعد از مرگ او برای او کارهایی را انجام دهند یا بگوید بعد از مرگ او چیزی از مال او ملک کسی باشد یا برای اولاد خود و کسانی که اختیار آنان با اوست، قیّم و سرپرست معیّن کند و کسی را که به او وصیّت میکنند، (وصیّ) میگویند. بنابر این وصیّت بر دو قسم است: اوّل: (وصیّت عهدی) که عبارت از این است که انسان یک یا چند نفر را بعد مرگ خود مأمور انجام اموری کند، مانند این که شخصی را ولیّ بر ثلث اموال یا ولی بر اولاد صغیر خود قرار دهد. این شخص را اصطلاحا (وصی) میگویند. دوم: (وصیّت تملیکی) که عبارت از این است که انسان عین یا منفعتی از مال خود را برای پس از مرگش به رایگان به دیگری تملیک کند. از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم نقل شده است: (بر هر مسلمانی است که وصیّت کند) و نیز فرمودند: (هر کس هنگام مرگ خوب وصیّت نکند در عقل و مروّت ناقص است)(1).
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام که دنیا و آخرت انسان را تباه میکند غنا و موسیقی است، و قرآن شریف آن را موجب ضلالت و گمراهی، بلکه موجب استهزاء دین میداند: (وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَری لَهْوَ الْحَدیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ یَتَّخِذَها هُزُواً اولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ مُهین)[1] (و برخی از مردم کسانی هستند که سخن بیهوده را خریدارند تا مردم را بی هیچ دانشی از راه خدا گمراه کنند، و راه خدا را به ریشخند گیرند، برای آنان عذابی خوارکننده خواهد بود.) و مراد از غنا در اینجا آن صوتی است که شهوتانگیز و طربانگیز باشد، چنانکه مراد از موسیقی در اینجا آن آهنگی است که شهوتانگیز و طربانگیز باشد.
- [آیت الله مظاهری] تهمت اقسام و مراتبی دارد: الف) افترا بر خدا و پیامبران و اوصیای گرامی صلوات اللَّه علیهم اجمعین و قرآن شریف این قسم افترا و تهمت را بالاترین ظلمها میداند: (وَ مَنْ اظْلَمُ مِمَّنِ افْتَری عَلَی اللَّهِ الْکَذِب)[2] (و چه کسی ستمگرتر از آن کس که به خدا دروغ میبندد؟) ب) افترای زنا به زنها و مردان پاکدامن که این افترا و تهمت علاوه بر گناه بزرگی که دارد، اگر منجر به دادگاه شود، حاکم اسلامی باید او را حدّ قذف که هشتاد تازیانه است بزند. ج) افترا و تهمت به افرادی که تهمت به آنان موجب تضعیف دین میشود، نظیر تهمت به علما و افرادی که وابسته به دین میباشند که گناه این قسم تهمت، مضاعف و نظیر افترا بر خدا و پیامبر و ائمّه طاهرین است. د) افترا و تهمت به افراد معمولی، که این قسم تهمت گرچه گناه مضاعف ندارد، ولی در روایات آمده است که در روز قیامت آن تهمتزننده را بر روی چرکها و خونها نگاه میدارند تا مردم از حساب فارغ شوند سپس او را به جهنّم میبرند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] خمس را باید دو قسمت کرد، یک قسمت آن سهم سادات است (8) و باید به سیّد فقیر یا سیّد یتیم یا به سیّدی که در سفر درمانده شده بدهند، سهم سیّد یتیم را با اجازه ولیّ صرف وی میکنند یا به ولیّ وی میدهند تا آن را صرف یتیم کند، سهم سادات را باید به مجتهد جامع الشّرائط داد تا به مصرف آن برساند، یا با اجازه وی، آن را به مصرفش برسانند، نصف دیگر خمس سهم امام علیهالسلام است که در این زمان باید به مجتهد جامع الشّرائط بدهند یا به مصرفی که او اجازه میدهد برسانند، ولی اگر انسان بخواهد سهم امام علیهالسلام را به مجتهدی که از او تقلید نمیکند بدهد، در صورتی به او اذن داده میشود که بداند آن مجتهد، سهم امام علیهالسلام را در مصرفی صرف میکند که مجتهدی که از او تقلید میکند جایز میداند. آنچه در این مسأله گفته شد در مورد اکثر چیزهاییست که خمس در آنها واجب است، ولی در مورد مال حلال مخلوط به حرام، برای پاک شدن مال از حرام باید خمس آن را صدقه داد. مصرف خمس در مورد زمینی که کافر ذمّی از مسلمان میخرد، تابع ماهیت حقوقی این خمس میباشد که در کتب استدلالی بررسی شده است.
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهانی که قرآن شریف آن را پلید و نظیر شرابخواری میداند، قمار است: (انَّما الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ ... رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوه)[1] (همانا شراب و قمار، پلیدی و از عمل شیطان است پس از آن بپرهیزید.) لذا علاوه بر حرمت، موجب تباهی روح و ضعف اعصاب و افسردگی دل نیز میشود، و بدتر از همه اینها موجب تباهی دین و دنیای انسان است، و چنانکه در احکام قمار نیز گفته شد، قمار بر پنج قسم است: اوّل: بازی کردن با آلات مُعِدِّه، یعنی آلاتی که برای قمار کردن ساخته شده است، همراه با قصد برد و باخت. دوّم: بازی کردن با آلات معدّه، بدون قصد برد و باخت. سوّم: بازی کردن با آلات غیر معدّه، یعنی چیزی که از آلات قمار نیست، همراه با قصد برد و باخت. چهارم: بازی کردن با آلات غیر معدّه، بدون قصد برد و باخت. پنجم: مسابقاتی که در این زمان متداول است نظیر تیراندازی، قایقرانی، طریقه حمله به دشمن یا فرار از او، گرچه با قصد برد و باخت باشد. قسم اوّل و دوّم و سوّم حرام است و قسم چهارم گرچه حرام نیست، ولی بسیاری از مفاسد آن اقسام سهگانه را دارد و یک مسلمان واقعی عمر خود را صرف اینگونه کارها نمیکند و قسم پنجم، اشکالی ندارد.