آیا علوم تجربی در آیات و روایات مطرح شده است؟
منابع اسلامی - که شامل آیات و روایات است حاوی (دانش)ها و (روش)ها است. با این تفاوت که آنچه مربوط به معرفت شناسی و احکام تکلیفی شرعی می‌شود، به طور حداکثر آمده است؛ زیرا معارف ملکوتی فراتر از دسترسی بشر است و اگر از طریق پیامبران و وحی القا نمی‌شد، راه آن بر روی بشر بسته بود. اما آنچه مربوط به علوم تجربی می‌شود، به طور اشاره و حداقل آمده است؛ زیرا مشیت و اراده خدا بر آن است که دانش‌ها و روش‌هایی که تجربی و حسی است و انسان با تلاش و پویایی، توانایی دست‌یابی به آنها را دارد، به وسیله خود انسان به دست آید. البته از آنجا که آیات، دارای مفاهیم و لایه‌های علمی فراوان است و روایات نیز بسیار گسترده است، با جست و جو و تفکر و یافتن ارتباط میان موضوعات مطرح شده در آیات و روایات، می‌توان راهنمایی‌های فراوانی از جهت دانشی و روشی نسبت به علوم تجربی به دست آورد؛ به طوری که اگر یافته‌های علمی با آیات و روایات مطابق بود، ضریب اطمینان ما نسبت به درستی تجربه‌های بشری بیشتر می‌شود. گفتنی است یافته‌های علمی مستند، نباید با صریح آیه و روایت معتبر در تناقض باشد، و اگر چنین موردی پیش آمد، یا برداشت ما از آیه و روایت اشتباه بوده و یا تجربه علمی ما در حد فرضیه است و استناد دقیق ندارد. در نتیجه به هر مقدار از دانش‌های مطرح شده در آیات و روایات، در یافته‌های علمی، بیشتر استفاده شود، رنگ اسلامی بودن آن بیشتر خواهد بود و پسوند اسلامی برای آن سزاوارتر است و درباره دانش‌های محض و علوم پایه مانند ریاضی، شیمی و فیزیک به هر مقدار تلاش دانشمندان به انگیزه از (اویی) و به سوی (اویی) بیشتر باشد اسلامی و الهی برای آن حرکت علمی شایسته‌تر و سزاوارتر خواهد بود. گفتنی است آنچه از معارف دینی و قرآنی در حوزه علوم انسانی و اجتماعی مطرح است، مجموعه‌ای از بایدها و نبایدها است که بر آنها برهان عقلی و نقلی اقامه شده و موضع دین نسبت به رعایت آنها معلوم گردیده است؛ از این بخش می‌توان با نام مکتب یاد کرد. اما روش‌ها و یا علوم عبارت از تجربه‌های بشر برای تأمین نظر مکتب در عرصه زندگی فردی و اجتماعی است. تجربه‌ها همان طور که از نامشان پیدا است به طور دائم در حال تکمیل شدن، اصلاح یافتن و بازنگری است. در منابع اسلامی با گزاره‌هایی رو به رو هستیم که حاوی روش‌اند. روش‌ها می‌توانند در تحولات اجتماعی، تغییر کنند، نظیر آنکه ساخت قدرت سیاسی و تفکیک وظایف قوا در نظام سیاسی حکومت اسلامی، متناسب با بهترین تجربه‌ها و روش‌ها تغییر می‌کند؛ اما مکتب همان بایدها و نبایدهای جاودانه است و جز در موارد محدود تغییر نمی‌کند. اگر مکتب اقتصادی، سیاسی، مدیریتی، اجتماعی، تربیتی و... بر اساس اسلام شکل گیرد و روش‌ها و تجربه‌ها در خدمت فهم شیوه اجرای دستورات مکتب قرار گیرد، در نتیجه اضافه کردن پسوند اسلامی به علم صحیح است. اما اگر در حوزه‌ای از علوم با چنین حجمی از ارزش‌ها (مکتب) و روش‌های در خدمت تحقق آنها، مواجه نشده باشیم، اضافه کردن پسوند اسلامی به علم دلیلی ندارد. در گرایش‌ها و رشته‌های علمی - به خصوص علوم انسانی و اجتماعی وظیفه ما مراجعه به متن آیات و احادیث و تفسیر یا تطبیق آنها با شرایط حاضر است. اما در حوزه‌هایی که دانش و تجربه بشری مستقل است و یا در خدمت مکتب قرار دارد، وظیفه ما شناخت دانش و تجربه‌ها و تشخیص نظر دین در جواز و عدم جواز کاربرد آن است. (قرآن شناسی، صالح قنادی با همکاری جمعی از محققان، کد: 19/500005)
عنوان سوال:

آیا علوم تجربی در آیات و روایات مطرح شده است؟


پاسخ:

منابع اسلامی - که شامل آیات و روایات است حاوی (دانش)ها و (روش)ها است. با این تفاوت که آنچه مربوط به معرفت شناسی و احکام تکلیفی شرعی می‌شود، به طور حداکثر آمده است؛ زیرا معارف ملکوتی فراتر از دسترسی بشر است و اگر از طریق پیامبران و وحی القا نمی‌شد، راه آن بر روی بشر بسته بود. اما آنچه مربوط به علوم تجربی می‌شود، به طور اشاره و حداقل آمده است؛ زیرا مشیت و اراده خدا بر آن است که دانش‌ها و روش‌هایی که تجربی و حسی است و انسان با تلاش و پویایی، توانایی دست‌یابی به آنها را دارد، به وسیله خود انسان به دست آید.
البته از آنجا که آیات، دارای مفاهیم و لایه‌های علمی فراوان است و روایات نیز بسیار گسترده است، با جست و جو و تفکر و یافتن ارتباط میان موضوعات مطرح شده در آیات و روایات، می‌توان راهنمایی‌های فراوانی از جهت دانشی و روشی نسبت به علوم تجربی به دست آورد؛ به طوری که اگر یافته‌های علمی با آیات و روایات مطابق بود، ضریب اطمینان ما نسبت به درستی تجربه‌های بشری بیشتر می‌شود. گفتنی است یافته‌های علمی مستند، نباید با صریح آیه و روایت معتبر در تناقض باشد، و اگر چنین موردی پیش آمد، یا برداشت ما از آیه و روایت اشتباه بوده و یا تجربه علمی ما در حد فرضیه است و استناد دقیق ندارد.
در نتیجه به هر مقدار از دانش‌های مطرح شده در آیات و روایات، در یافته‌های علمی، بیشتر استفاده شود، رنگ اسلامی بودن آن بیشتر خواهد بود و پسوند اسلامی برای آن سزاوارتر است و درباره دانش‌های محض و علوم پایه مانند ریاضی، شیمی و فیزیک به هر مقدار تلاش دانشمندان به انگیزه از (اویی) و به سوی (اویی) بیشتر باشد اسلامی و الهی برای آن حرکت علمی شایسته‌تر و سزاوارتر خواهد بود.
گفتنی است آنچه از معارف دینی و قرآنی در حوزه علوم انسانی و اجتماعی مطرح است، مجموعه‌ای از بایدها و نبایدها است که بر آنها برهان عقلی و نقلی اقامه شده و موضع دین نسبت به رعایت آنها معلوم گردیده است؛ از این بخش می‌توان با نام مکتب یاد کرد.
اما روش‌ها و یا علوم عبارت از تجربه‌های بشر برای تأمین نظر مکتب در عرصه زندگی فردی و اجتماعی است. تجربه‌ها همان طور که از نامشان پیدا است به طور دائم در حال تکمیل شدن، اصلاح یافتن و بازنگری است.
در منابع اسلامی با گزاره‌هایی رو به رو هستیم که حاوی روش‌اند. روش‌ها می‌توانند در تحولات اجتماعی، تغییر کنند، نظیر آنکه ساخت قدرت سیاسی و تفکیک وظایف قوا در نظام سیاسی حکومت اسلامی، متناسب با بهترین تجربه‌ها و روش‌ها تغییر می‌کند؛ اما مکتب همان بایدها و نبایدهای جاودانه است و جز در موارد محدود تغییر نمی‌کند.
اگر مکتب اقتصادی، سیاسی، مدیریتی، اجتماعی، تربیتی و... بر اساس اسلام شکل گیرد و روش‌ها و تجربه‌ها در خدمت فهم شیوه اجرای دستورات مکتب قرار گیرد، در نتیجه اضافه کردن پسوند اسلامی به علم صحیح است. اما اگر در حوزه‌ای از علوم با چنین حجمی از ارزش‌ها (مکتب) و روش‌های در خدمت تحقق آنها، مواجه نشده باشیم، اضافه کردن پسوند اسلامی به علم دلیلی ندارد.
در گرایش‌ها و رشته‌های علمی - به خصوص علوم انسانی و اجتماعی وظیفه ما مراجعه به متن آیات و احادیث و تفسیر یا تطبیق آنها با شرایط حاضر است. اما در حوزه‌هایی که دانش و تجربه بشری مستقل است و یا در خدمت مکتب قرار دارد، وظیفه ما شناخت دانش و تجربه‌ها و تشخیص نظر دین در جواز و عدم جواز کاربرد آن است. (قرآن شناسی، صالح قنادی با همکاری جمعی از محققان، کد: 19/500005)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین