ارتباط غرایز مادی و قرب به خدا چیست؟
واقعیت این است که انسان دارای دو میل و کشش است: 1. میل به کمال و رشد و رو به سوی آسمان، 2. میل به استراحت و آسایش و رو به سوی زمین. به طور طبیعی انسان عادی، بیشتر میل رو به راحتی و آسایش دارد، به طور مثال اگر به انسان احساس گرسنگی و یا تشنگی دست نمی‌داد. - هر چند بدنش نیاز به آب دارد - اما چه بسا خیلی دیر برای آب خوردن حرکت می‌کرد. این به جهت غلبه راحت طلبی در انسان است. خداوند حکیم، برای حرکت بخشی به انسان و ایجاد انگیزه در او، به طور تکوینی و نظام طبیعی، احساس تشنگی و سختی تحمل تشنگی را در او قرار داده تا به حرکت آید و به سراغ آب برود. تحمل برخی کارها نیز بسیار سخت است. اما خداوند لذتی در آن قرار داده تا انسان به جهت دستیابی به آن لذت، زحمت‌ها را تحمل کند. از بهترین نمونه‌ها، تحمل سختی‌های اداره زندگی و تربیت فرزند است که اگر لذت جنسی و شهوت نبود، چه بسا بسیاری از انسان‌ها برای ازدواج و پذیرش مسئولیت خانواده، اقدام نمی‌کردند. اما فشار غریزه جنسی و لذت شهوت آنان را حرکت می‌دهد. و این نشانه حکمت خدا و نظام‌مندی واقعی جهان هستی است. باید دانست (زندگی) در مجموعه نظام‌مندی، تابعی از هدفمندی‌ها و ابزارهای لازم برای رسیدن به آن اهداف است. از این رو شرایط و امکانات و چگونگی زندگی در دوران جنین با زندگی در دنیا متفاوت است. چنان که زندگی دنیا با چگونگی زندگی در نظام آخرت متفاوت است. پس از بیان این واقعیت به خوبی قابل درک است که زندگی در دنیا و برآوردن نیازهای مختلف جسمی و روحی انسان و چگونگی رابطه با دوستان و مقابله با دشمنان و... نیازمند نیروها و ابزارهای ویژه‌ای است. از آن جمله نیروی شهوت، غضب، خیال و عقل که هر کدام در گردش سیکل زندگی شخص و روابط با دیگران نقش خاصی را ایفا می‌کنند. وجود همه این نیروها و غرایز، تعریف شده و نمایانگر هندسه مستحکم نظام هستی است. البته چه بسا از نیروی شهوت و غضب سوء استفاده‌های فراوانی، و فتنه‌ها و آشوب‌ها بر پا گردد. اما می‌توان گفت برای شکل‌گیری خوبان و آشکار شدن چهره زیبایی، لازم است هزینه‌های آن نیز پرداخت شود، چنان که برای استحصال چند مثقال طلای زرین، لازم است چندین تن سنگ‌های معدن در سوز و گداز کوره برافروخته شوند و برای دستیابی به یک رگه الماس، باید میلیون‌ها سال فسیل‌ها تحت فشارهای مختلف قرار بگیرند که از فرآیند آنها (الماسی) به فعلیت برسد. جامعه انسانی نیز از این قاعده کلی در نظام دنیا مستثنا نیست. ازاین‌رو برای به فعلیت رسیدن خوبان و پیدایی اولیای خدا، باید همگان در آن همه فراز و نشیب دنیا قرار بگیرند، چنان که برای پیدایی تعدادی از فرهیختگان، باید مدارس بسیاری و مراکز آموزشی فراوانی راه‌اندازی شود و هزینه‌های زیاد پرداخت گردد. البته تمام چیزهایی که در مسیر پیدایش طلا و الماس قرار گرفته و افرادی که در مسیر شناخته شدن برترین‌های علم و معرفت قرار گرفته‌اند، هر کدام بهره‌ای از وجود و لذتی از زیبایی‌ها برده و مقام و درجه‌ای از علم و معرفت کسب کرده‌اند. بنابراین این‌گونه نیست که همه چیز و همگان فدای تعداد محدودی شده باشد؛ بلکه هر کس در جایگاه خودش و به مقدار تلاشش، نقشی ایفا می‌کند و در برابر آن از دستمزدهای مادی و لذت‌های روحی و معنوی در دنیا و آخرت بهره‌مند می‌شود. این همان تجلی (حکمت) خداوند است که هندسه کلان نظام دنیا را بر آن بنیان نهاده است. البته براساس عدالت خود، هر کس را به اندازه استعداد و امکانات او مورد سؤال قرار می‌دهد. تا اینجا با نگاهی کلان از آغاز تا فرجام درباره وضعیت زندگی در دنیا، پاسخی کوتاه مطرح شد و از این راه، اصل وجود غرایز در انسان که - دو چهره زشت و زیبا دارند - توجیه منطقی پیدا کرد. اگر چه بسیاری از انسان‌ها گرفتار چهره زشت آن شده‌اند و در این باره نقطه ضعف دارند. اما این هزینه‌هایی است که باید برای شکل‌گیری نظام زندگی دنیا و هدفمندی آن، پرداخته شود. البته با چشم‌انداز فردی و اجتماعی درباره غریزه جنسی باید گفت، سرکشی این غریزه یا فروکشی آن و یا کنترل آن، هر کدام وابسته به زمینه‌ها و عواملی است که فاکتورهای مهم آن، اراده انسان و برنامه‌ریزی شخصی او از قبیل خواب و خوراک و خیال... است و همچنین وابسته به برنامه‌ریزی‌های کلان فرهنگی، اجتماعی جامعه می‌باشد به گونه‌ای که بستر هنجارها هر چه بیشتر گسترانیده شود و زمینه‌های ناهنجاری هر چه زودتر برچیده شود. برای توضیح بیشتر در این باره به چند نکته اشاره می‌شود: 1. این که (خداوند انسان را از ناحیه غریزه جنسی و دیگر غرایز آسیب‌پذیر آفریده) تعبیر دقیقی نیست. خداوند انسان را با دو دسته کنش و واکنش نیرومند (معنوی و مادی) آفریده است و این خود انسان است که می‌تواند با تکیه بر اراده نیرومندی که خداوند به او داده است، هر یک از آنها را بر دیگری غلبه دهد و به پیروی یا سرپیچی از هر کدام اقدام کند. بنابراین آسیب‌پذیری انسان تابع خواست و اراده او است. آنچه به طور مستقیم به خدا انتساب دارد قرار دادن چنین غریزه نیرومندی در انسان است اما آسیب‌پذیری مربوط به خود انسان است. معنای قدرت و توانمندی نیز همین است که انسان در دو جهت مخالف امکان فعالیت داشته باشد؛ در غیر این صورت قدرت و توانمندی معنا نداشت. از این رو در انتساب کار زیبا به هر کس و اثبات قابلیت و لیاقت برای هر چیز آن گاه معنا دارد که او توانایی بر انجام زشتی و یا قدرت رهایی از انجام کاری را داشته باشید. 2. شکل‌گیری خوبان و بدان انجام نمی‌پذیرد مگر با وجود غرایزی هم‌چون شهوت و غضب که دارای دو چهره خوبی و بدی می‌باشند و می‌توان گفت؛ چهره زیبایی‌ها آنگاه آشکارتر می‌شود که در کنار زشتی‌ها قرار گیرد و هنر مردان خدا آن گاه بیشتر جلوه‌گر می‌شود که با سست عنصران و آلودگان به شهوت مقایسه شوند و در برابر حق‌ستیزان قرار گیرند. از این رو با نگاهی کلان به زندگی انسان‌ها وجود شهوت و غضب در تجلی زیبایی‌ها و حتی به فعلیت رساندن خوبان نقش مؤثری دارد. 3. اگر چه زمینه‌های فساد فراوان است و دغدغه آن بسیاری از جوانان را آزرده می‌کند. اما باید دانست که خروش شهوت و برافروختگی غضب، در برابر عزم و اراده جوانان و جوان‌دلان نه تنها قابل فروکشی است؛ بلکه حتی با یک بار ایستادگی در برابر شهوت می‌توان خاطره خوش آن تجربه نورانی در زندگی آدمی ماندگار شود به طوری که در صحنه‌های بعدی بسیار آسان‌تر می‌توان بحران‌ها را پشت سر گذاشت و شاید این تجربه برای خود شما نیز اتفاق افتاده باشد. اسلام، برخلاف مسیحیت به غرایز - به ویژه شهوت جنسی - هرگز دید منفی و پلید انگارانه ندارد. اسلام همه این امور را براساس نظام حکیمانه خلقت، پرفایده و سودمند می‌انگارد. آنچه از نظر اسلام مردود است، هدف نهایی قرار گرفتن و لجام گسیختگی شهوات، اسارت انسان در برابر آنها و غفلت از بُعد برین وجود آدمی است. اما استفاده بهنجار و صحیح از غرایز و سمت و سو دادن آن در مسیر رشد و تعالی مورد تأکید اسلام است. 4. شهوات و غرایز انسان، از جمله غریزه جنسی، به خوبی کنترل‌پذیر است. مقصود از کنترل در اینجا نه سرکوب آن، بلکه استفاده صحیح از آن است. 5. اختیار انسان از بزرگ‌ترین موهبت‌های الهی است. و نقش بسیار نیرومندی در رهبری کنش‌های آدمی دارد. اراده به خوبی قابل تقویت و نیرومند سازی است و با تقویت آن دشوارترین کارها سهل و آسان می‌شود. یک جوان در عین نیرومندی در غرایز، از اراده و توان مقاومت بسیار بالایی برخوردار و طهارت نفس و گرایش‌های معنوی در او، بسیار بالا است. خداوند در قرآن مجید از جوانانی چون حضرت یوسف(ع) و اصحاب کهف، مثال می‌آورد که با اراده سترگ خویش، در برابر طوفان سهمگین غرایز و حوادث ایستادگی و بزرگ‌ترین افتخارات را در تاریخ بشر برای خود ثبت کردند. در تاریخ انقلاب اسلامی نیز، اراده جوانان با ایمانی چون حسین فهمیده‌ها، زیباترین جلوه تأثیر شگرف اراده و ایمان جوانان را به نمایش گذاشته است. 6. امداد الهی؛ خداوند همواره دستگیر و مددکار کسانی است که با جدیت، خواستار پاک زیستن و دوری از گناه هستند: (وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ) عنکبوت(29)، آیه 96 .؛ (و کسانی که در راه ما کوشیده‌اند، به یقین راه‌های خود را بر آنان می‌ نمایانیم و در حقیقت خدا با نیکوکاران است). قرآن مجید، یکی از علل نجات یوسف از گناه را امداد و عنایت الهی دانسته است. البته این گونه عنایت‌ها اختصاص به یوسف(ع) ندارد؛ بلکه هر کس به هر اندازه که در دوری از گناه جدیت داشته و از خداوند در این زمینه استعانت جوید، مورد عنایت او قرار خواهد گرفت. فلسفه اعانت الهی درباره یوسف نیز به عبودیت مخلصانه او بود نگا: یوسف (12)، آیه 7 - 42 .. 7. امکان توبه و بازگشت؛ درست است که بسیاری از انسان‌ها در مواردی، به گناه گراییده و در برابر غرایز و هواهای نفسانی سر تسلیم فرود می‌آورند؛ اما در عین حال خداوند باب توبه را به روی بندگان گشوده و راهی قرار داده است که آدمیان، بتوانند زندگی پاک و پیراسته از آلودگی‌ها را آغاز کنند و آلودگی‌های پیشین را با اشک ندامت و آب مغفرت الهی بشویند و در جهت کمال و سعادت جاودانی گام بردارند. نتیجه آنکه از طرفی وجود غرایز ضروری است و از طرف دیگر، راه‌های لازم برای نجات از آلودگی‌ها نیز فراروی انسان قرار دارد و به عنوان یک اصل در زندگی بشری می‌توان گفت؛ ظرفیت وجودی ما ساخته و پرداخته نمی‌شود مگر آن که در کنار عقل و قلب، دارای نیروی شهوت و غضب نیز باشیم تا لیاقت راه‌یابی به بهشت را پیدا کنیم و یا با نگون‌بختی جهنم را برای خود بسازیم، زیرا بهشت و جهنم ما باید با گذر از این دنیا ساخته شود و شکل بگیرد. از این رو به عنوان یک اصل کلیدی گفته می‌شود که (دنیا) محل حدوث و اثبات قابلیت‌هاست و (آخرت) جایگاه ظهور و ثبات قابلیت‌هاست. به عبارت دیگر، دنیا بستر (شدن)هاست و آخرت استقرار در (شده)هاست. لذا این‌گونه نیست که (درجات بهشتی) ما یا (درکات جهنمی) ما از قبل ساخته شده باشد، بلکه باید آن را بسازیم و ساخته شدن آن وابسته به وجود نیروهای شهوت و غضب در کنار عقل و قلب است.
عنوان سوال:

ارتباط غرایز مادی و قرب به خدا چیست؟


پاسخ:

واقعیت این است که انسان دارای دو میل و کشش است:
1. میل به کمال و رشد و رو به سوی آسمان،
2. میل به استراحت و آسایش و رو به سوی زمین.
به طور طبیعی انسان عادی، بیشتر میل رو به راحتی و آسایش دارد، به طور مثال اگر به انسان احساس گرسنگی و یا تشنگی دست نمی‌داد. - هر چند بدنش نیاز به آب دارد - اما چه بسا خیلی دیر برای آب خوردن حرکت می‌کرد.
این به جهت غلبه راحت طلبی در انسان است. خداوند حکیم، برای حرکت بخشی به انسان و ایجاد انگیزه در او، به طور تکوینی و نظام طبیعی، احساس تشنگی و سختی تحمل تشنگی را در او قرار داده تا به حرکت آید و به سراغ آب برود. تحمل برخی کارها نیز بسیار سخت است.
اما خداوند لذتی در آن قرار داده تا انسان به جهت دستیابی به آن لذت، زحمت‌ها را تحمل کند. از بهترین نمونه‌ها، تحمل سختی‌های اداره زندگی و تربیت فرزند است که اگر لذت جنسی و شهوت نبود، چه بسا بسیاری از انسان‌ها برای ازدواج و پذیرش مسئولیت خانواده، اقدام نمی‌کردند. اما فشار غریزه جنسی و لذت شهوت آنان را حرکت می‌دهد. و این نشانه حکمت خدا و نظام‌مندی واقعی جهان هستی است. باید دانست (زندگی) در مجموعه نظام‌مندی، تابعی از هدفمندی‌ها و ابزارهای لازم برای رسیدن به آن اهداف است. از این رو شرایط و امکانات و چگونگی زندگی در دوران جنین با زندگی در دنیا متفاوت است. چنان که زندگی دنیا با چگونگی زندگی در نظام آخرت متفاوت است. پس از بیان این واقعیت به خوبی قابل درک است که زندگی در دنیا و برآوردن نیازهای مختلف جسمی و روحی انسان و چگونگی رابطه با دوستان و مقابله با دشمنان و... نیازمند نیروها و ابزارهای ویژه‌ای است. از آن جمله نیروی شهوت، غضب، خیال و عقل که هر کدام در گردش سیکل زندگی شخص و روابط با دیگران نقش خاصی را ایفا می‌کنند. وجود همه این نیروها و غرایز، تعریف شده و نمایانگر هندسه مستحکم نظام هستی است.
البته چه بسا از نیروی شهوت و غضب سوء استفاده‌های فراوانی، و فتنه‌ها و آشوب‌ها بر پا گردد. اما می‌توان گفت برای شکل‌گیری خوبان و آشکار شدن چهره زیبایی، لازم است هزینه‌های آن نیز پرداخت شود، چنان که برای استحصال چند مثقال طلای زرین، لازم است چندین تن سنگ‌های معدن در سوز و گداز کوره برافروخته شوند و برای دستیابی به یک رگه الماس، باید میلیون‌ها سال فسیل‌ها تحت فشارهای مختلف قرار بگیرند که از فرآیند آنها (الماسی) به فعلیت برسد. جامعه انسانی نیز از این قاعده کلی در نظام دنیا مستثنا نیست. ازاین‌رو برای به فعلیت رسیدن خوبان و پیدایی اولیای خدا، باید همگان در آن همه فراز و نشیب دنیا قرار بگیرند، چنان که برای پیدایی تعدادی از فرهیختگان، باید مدارس بسیاری و مراکز آموزشی فراوانی راه‌اندازی شود و هزینه‌های زیاد پرداخت گردد. البته تمام چیزهایی که در مسیر پیدایش طلا و الماس قرار گرفته و افرادی که در مسیر شناخته شدن برترین‌های علم و معرفت قرار گرفته‌اند، هر کدام بهره‌ای از وجود و لذتی از زیبایی‌ها برده و مقام و درجه‌ای از علم و معرفت کسب کرده‌اند. بنابراین این‌گونه نیست که همه چیز و همگان فدای تعداد محدودی شده باشد؛ بلکه هر کس در جایگاه خودش و به مقدار تلاشش، نقشی ایفا می‌کند و در برابر آن از دستمزدهای مادی و لذت‌های روحی و معنوی در دنیا و آخرت بهره‌مند می‌شود. این همان تجلی (حکمت) خداوند است که هندسه کلان نظام دنیا را بر آن بنیان نهاده است. البته براساس عدالت خود، هر کس را به اندازه استعداد و امکانات او مورد سؤال قرار می‌دهد. تا اینجا با نگاهی کلان از آغاز تا فرجام درباره وضعیت زندگی در دنیا، پاسخی کوتاه مطرح شد و از این راه، اصل وجود غرایز در انسان که - دو چهره زشت و زیبا دارند - توجیه منطقی پیدا کرد. اگر چه بسیاری از انسان‌ها گرفتار چهره زشت آن شده‌اند و در این باره نقطه ضعف دارند. اما این هزینه‌هایی است که باید برای شکل‌گیری نظام زندگی دنیا و هدفمندی آن، پرداخته شود. البته با چشم‌انداز فردی و اجتماعی درباره غریزه جنسی باید گفت، سرکشی این غریزه یا فروکشی آن و یا کنترل آن، هر کدام وابسته به زمینه‌ها و عواملی است که فاکتورهای مهم آن، اراده انسان و برنامه‌ریزی شخصی او از قبیل خواب و خوراک و خیال... است و همچنین وابسته به برنامه‌ریزی‌های کلان فرهنگی، اجتماعی جامعه می‌باشد به گونه‌ای که بستر هنجارها هر چه بیشتر گسترانیده شود و زمینه‌های ناهنجاری هر چه زودتر برچیده شود.
برای توضیح بیشتر در این باره به چند نکته اشاره می‌شود:
1. این که (خداوند انسان را از ناحیه غریزه جنسی و دیگر غرایز آسیب‌پذیر آفریده) تعبیر دقیقی نیست. خداوند انسان را با دو دسته کنش و واکنش نیرومند (معنوی و مادی) آفریده است و این خود انسان است که می‌تواند با تکیه بر اراده نیرومندی که خداوند به او داده است، هر یک از آنها را بر دیگری غلبه دهد و به پیروی یا سرپیچی از هر کدام اقدام کند. بنابراین آسیب‌پذیری انسان تابع خواست و اراده او است. آنچه به طور مستقیم به خدا انتساب دارد قرار دادن چنین غریزه نیرومندی در انسان است اما آسیب‌پذیری مربوط به خود انسان است.
معنای قدرت و توانمندی نیز همین است که انسان در دو جهت مخالف امکان فعالیت داشته باشد؛ در غیر این صورت قدرت و توانمندی معنا نداشت. از این رو در انتساب کار زیبا به هر کس و اثبات قابلیت و لیاقت برای هر چیز آن گاه معنا دارد که او توانایی بر انجام زشتی و یا قدرت رهایی از انجام کاری را داشته باشید.
2. شکل‌گیری خوبان و بدان انجام نمی‌پذیرد مگر با وجود غرایزی هم‌چون شهوت و غضب که دارای دو چهره خوبی و بدی می‌باشند و می‌توان گفت؛ چهره زیبایی‌ها آنگاه آشکارتر می‌شود که در کنار زشتی‌ها قرار گیرد و هنر مردان خدا آن گاه بیشتر جلوه‌گر می‌شود که با سست عنصران و آلودگان به شهوت مقایسه شوند و در برابر حق‌ستیزان قرار گیرند. از این رو با نگاهی کلان به زندگی انسان‌ها وجود شهوت و غضب در تجلی زیبایی‌ها و حتی به فعلیت رساندن خوبان نقش مؤثری دارد.
3. اگر چه زمینه‌های فساد فراوان است و دغدغه آن بسیاری از جوانان را آزرده می‌کند. اما باید دانست که خروش شهوت و برافروختگی غضب، در برابر عزم و اراده جوانان و جوان‌دلان نه تنها قابل فروکشی است؛ بلکه حتی با یک بار ایستادگی در برابر شهوت می‌توان خاطره خوش آن تجربه نورانی در زندگی آدمی ماندگار شود به طوری که در صحنه‌های بعدی بسیار آسان‌تر می‌توان بحران‌ها را پشت سر گذاشت و شاید این تجربه برای خود شما نیز اتفاق افتاده باشد. اسلام، برخلاف مسیحیت به غرایز - به ویژه شهوت جنسی - هرگز دید منفی و پلید انگارانه ندارد. اسلام همه این امور را براساس نظام حکیمانه خلقت، پرفایده و سودمند می‌انگارد. آنچه از نظر اسلام مردود است، هدف نهایی قرار گرفتن و لجام گسیختگی شهوات، اسارت انسان در برابر آنها و غفلت از بُعد برین وجود آدمی است. اما استفاده بهنجار و صحیح از غرایز و سمت و سو دادن آن در مسیر رشد و تعالی مورد تأکید اسلام است.
4. شهوات و غرایز انسان، از جمله غریزه جنسی، به خوبی کنترل‌پذیر است. مقصود از کنترل در اینجا نه سرکوب آن، بلکه استفاده صحیح از آن است.
5. اختیار انسان از بزرگ‌ترین موهبت‌های الهی است. و نقش بسیار نیرومندی در رهبری کنش‌های آدمی دارد. اراده به خوبی قابل تقویت و نیرومند سازی است و با تقویت آن دشوارترین کارها سهل و آسان می‌شود. یک جوان در عین نیرومندی در غرایز، از اراده و توان مقاومت بسیار بالایی برخوردار و طهارت نفس و گرایش‌های معنوی در او، بسیار بالا است. خداوند در قرآن مجید از جوانانی چون حضرت یوسف(ع) و اصحاب کهف، مثال می‌آورد که با اراده سترگ خویش، در برابر طوفان سهمگین غرایز و حوادث ایستادگی و بزرگ‌ترین افتخارات را در تاریخ بشر برای خود ثبت کردند. در تاریخ انقلاب اسلامی نیز، اراده جوانان با ایمانی چون حسین فهمیده‌ها، زیباترین جلوه تأثیر شگرف اراده و ایمان جوانان را به نمایش گذاشته است.
6. امداد الهی؛ خداوند همواره دستگیر و مددکار کسانی است که با جدیت، خواستار پاک زیستن و دوری از گناه هستند: (وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ) عنکبوت(29)، آیه 96 .؛ (و کسانی که در راه ما کوشیده‌اند، به یقین راه‌های خود را بر آنان می‌ نمایانیم و در حقیقت خدا با نیکوکاران است).
قرآن مجید، یکی از علل نجات یوسف از گناه را امداد و عنایت الهی دانسته است. البته این گونه عنایت‌ها اختصاص به یوسف(ع) ندارد؛ بلکه هر کس به هر اندازه که در دوری از گناه جدیت داشته و از خداوند در این زمینه استعانت جوید، مورد عنایت او قرار خواهد گرفت. فلسفه اعانت الهی درباره یوسف نیز به عبودیت مخلصانه او بود نگا: یوسف (12)، آیه 7 - 42 ..
7. امکان توبه و بازگشت؛ درست است که بسیاری از انسان‌ها در مواردی، به گناه گراییده و در برابر غرایز و هواهای نفسانی سر تسلیم فرود می‌آورند؛ اما در عین حال خداوند باب توبه را به روی بندگان گشوده و راهی قرار داده است که آدمیان، بتوانند زندگی پاک و پیراسته از آلودگی‌ها را آغاز کنند و آلودگی‌های پیشین را با اشک ندامت و آب مغفرت الهی بشویند و در جهت کمال و سعادت جاودانی گام بردارند.
نتیجه آنکه از طرفی وجود غرایز ضروری است و از طرف دیگر، راه‌های لازم برای نجات از آلودگی‌ها نیز فراروی انسان قرار دارد و به عنوان یک اصل در زندگی بشری می‌توان گفت؛ ظرفیت وجودی ما ساخته و پرداخته نمی‌شود مگر آن که در کنار عقل و قلب، دارای نیروی شهوت و غضب نیز باشیم تا لیاقت راه‌یابی به بهشت را پیدا کنیم و یا با نگون‌بختی جهنم را برای خود بسازیم، زیرا بهشت و جهنم ما باید با گذر از این دنیا ساخته شود و شکل بگیرد. از این رو به عنوان یک اصل کلیدی گفته می‌شود که (دنیا) محل حدوث و اثبات قابلیت‌هاست و (آخرت) جایگاه ظهور و ثبات قابلیت‌هاست. به عبارت دیگر، دنیا بستر (شدن)هاست و آخرت استقرار در (شده)هاست. لذا این‌گونه نیست که (درجات بهشتی) ما یا (درکات جهنمی) ما از قبل ساخته شده باشد، بلکه باید آن را بسازیم و ساخته شدن آن وابسته به وجود نیروهای شهوت و غضب در کنار عقل و قلب است.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین