(وَ قالَ ربُّکُم ادْعُونی أسْتَجِبْ لَکُم إنَ الّذینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَن عِبادَتی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرینَ؛[1] و پروردگارتان فرموده است مرا بخوانید؛ تا شما را اجابت کنم. آنان که از عبادت من کبر بورزند، به زودی با ذلّت و خواری، به دوزخ درآیند). قرآن کریم اینگونه به صراحت بندگان خدا را به دعا فرا میخواند. قرآن در بیان حقایق، سبکی ویژه دارد؛ سبکی که تا کنون و برای همیشه، کسی را یارای ارائه همانندی برای آن نبوده است. در سبک بیان قرآن، نکاتی فراوان به چشم میخورد که رعایت همه آنها در متن، جهتی از اعجاز این متن آسمانی و کلام الهی را به نمایش میگزارد.[2] یکی از این نکات، آن است که قرآن کریم، گاهی موضوعی را مورد بحث قرار میدهد؛ سپس درباره آن، نکته یا نکاتی را مطرح میکند؛ اما این نکته را در قالب قانونی عام و فراگیر بیان میدارد و در این صورت، هم جزء و کل را نشان میدهد و هم حکم را منحصر در موردی نگه نمیدارد و آن را تعمیم میدهد؛ به عنوان مثال، این نوع طرح مطلب را در آیه (اولیالأمر) میتوان مشاهده کرد؛ بدین صورت که پس از فرمان اطاعت از ایشان، بیان میدارد که اگر درباره اولیالأمر دچار تنازع شدید، حل و فصل آن را به خدا و رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بازگردانید و اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید، در این باره از قرآن کریم و رهنمودهای پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله بهره گیرید که این راه برای شما، بهترین و نیکوترین مرجع برای حل اختلاف است.[3] ملاحظه میشود که در آیه مذکور برای حلّ اختلاف، به جای اولیالأمر، از واژه (رسول) استفاده شده است؛ یعنی اگر شما درباره اولیالأمر یا بهطور کلی در هر مسئلهای دچار تنازع شدید، آن را به خدا و رسول صلیاللهعلیهوآله بازگردانید و از این طریق، رفع مشکل کنید. مثال دیگری از این موضوع را در گفتوگوی مشرکان با حضرت ابراهیم علیهالسلام میتوان دید. گویا آنها حضرت ابراهیم علیهالسلام را از خشم خدایان خود میترسانند و آن حضرت در جواب میگوید: چگونه من باید از خشم خدایان شما بترسم و شما نباید از خشم خدای جهان بترسید که از پیش خود برای او شریکانی تراشیدهاید؟ قرآن سپس میفرماید: آنان که ایمان آورده و ایمان خود را به ظلم- و شرک- نیالودهاند، در امنیت بهسر میبرند و ایمنی تنها از آن آنهاست و هم آنان رهیافتهاند).[4] در آیه فوق، به جای کلمه (شرک)، واژه (ظلم) به کار رفته است و این نشان میدهد که شرک، ظلم است و قانون نیز به صورت عام بیان شده است. بنابراین، روشن میشود که (دعا) در زمره عبادات قرار دارد و در حقیقت، عبارت، شاید این چنین معنی میدهد: (کسانی که از خواندن من و دعا کردن در پیشگاه من، استکبار بورزند ...) و به جای آن فرموده: (آنان که از عبادت من کبر بورزند ...) و این جایگزینی (عبادت) به جای (دعا)، نشان میدهد که دعا، عبادت است و خواندن پروردگار بزرگ، حتی برای نیازهای زندگی. با توجه به این نکته، به آیه مطرح شده بازمیگردیم و نکات زیر را مورد توجه قرار میدهیم: 1. دعوت به دعا؛ (وَ قالَ رَبُّکُم ادْعُونی)؛ در حقیقت، خدای رحمان بندگان خود را به اظهار حاجت فرامیخواند و از آنان میخواهد که دست نیاز به سوی بینیاز بردارند و آنچه میخواهند، از او بخواهند. 2. تضمین اجابت؛ (أسْتَجِبْ لَکُم)؛ به صورت شرط و جزا بیان میدارد که اگر شما مرا بخوانید، شما را اجابت میکنم. این، یک وعده الهی است و وعده الهی، قطعی و مسلّم است که (لا یُخْلِفُ اللهُ وَعْدَهُ).[5] در اینجا ممکن است این پرسش مطرح شود که چرا برخی از دعاها به اجابت نمیرسند؟ در این زمینه نکات زیر باید مورد توجه قرار گیرد: الف. [6] ب. باید در معنای اجابت، دقت کرد. معنی اجابت، آن است که وقتی بنده خدا دست به سوی او برمیدارد و درخواست میکند، از طرف خدای رحمان، پاسخ داده شود و معنای پاسخ دادن، توجه کردن به درخواست اوست؛ تا طبق مصالح برآورده شود. اجابت تنها این نیست که همانگونه که ما میخواهیم، درجا و بدون فوت وقت، واقع شود؛ البته اینگونه اجابت، اجابتی کاملًا روشن و مشهود است؛ اما اگر خدای رحمان پاسخ بنده را و اجابت درخواست او را به آینده موکول کرد، تا مصالحی انجام گیرد، باز هم او را اجابت کرده است؛ حتی اگر حاجت وی را به نحوی که او بخواهد، مصلحت نداند و به گونهای دیگر برآورده کند، باز هم اجابت محقق شده است؛ همچنان که پدر برای فرزند چنین است و درخواستهای وی را به شکلهای مختلفی برآورده میکند؛ مثلًا گاهی درجا خواسته او را فراهم میکند و گاهی به او میفهماند که آنچه میخواهد، به ضرر اوست و به شکل دیگری به درخواست فرزندش توجه میکند. با این نگاه، باید گفت که هر دستی که خالصانه بالا رود، از سوی خدای رحمان، تهی برنمیگردد؛ هرچند بر حسب ظاهر اجابت را نبینیم. 3. آنها که دعا نمیکنند؛ (إنَّ الّذینَ یَسْتَکْبِروُنَ عَنْ عِبادَتی)؛ در عبارت فوق، دو نکته مطرح شده است: الف. استکبار در عبادت؛ گویا کسانی هستند که خود را بزرگتر از آن میبینند که در پیشگاه خدای رحمان، حالت بندگی به خود گیرند و برای خود عار میدانند که از احکام خدا، پیروی کنند و خود را پایبند به دین او نشان دهند. ب. دعا برترین عبادات؛ دعا در زمره بهترین عبادات دانسته شده، زیرا بحث آیه درباره دعا است؛ ولی بیان مطلب با عبارت (عبادتی) آمده است که نشان میدهد دعا، عبادت پروردگار است. این مطلب در این حدیث امام باقر علیهالسلام به صراحت آمده است: امام باقرعلیهالسلام میفرماید: خدای عزوجل میفرماید: همانا آنان که از عبادت من تکبر ورزند، به زودی با حالتی سرافکنده و خوار، به دوزخ درآیند. آن حضرت سپس فرمود: در اینجا منظور از عبادت، دعاست و برترین عبادت، دعاست.[7] 4. جهنم جایگاه مستکبران: سَیَدْخُلُونَ جَهَنّمَ داخِرینَ؛ در این عبارت قرآنی، دو کیفر برای مستکبران در پیشگاه خدای رحمان ذکر شده است؛ الف. جهنم؛ کسانی که با حالت استکبار در برابر خدا و دین خدا قرار گیرند، کیفرشان جهنم خواهد بود. در میان بندگان خدا، جمعی به حقایق الهی ایمان میآورند و در برابر او، خضوع و خشوع دارند؛ اما در عمل، کوتاهی میکنند. درباره آنان، امید رحمت پروردگار، وجود دارد؛ اما کسانی که خود را بزرگتر از آن میبینند که به گفته پیامبران الهی تن دهند، اینان را امیدی برای صلاح و رستگاری نیست؛ چنان که فرعون از مستکبران بود و میگفت: (آیا ما به موسی و هارون که بشری مثل خود ما هستند، ایمان بیاوریم و حال آنکه قوم آنها برده ما هستند)؟ ب. [8] غافر، آیة 60. ر. ک: میرباقری، ظاهر قرآن، باطن قرآن. نساء، آیة 59. انعام، آیة 82. روم، آیة 6. مصباحالشریعه، باب دعا. کلینی، الکافی، ج 2، ص 466؛ عاملی، وسائل الشیعه، ج 7، ص 23؛ علامه حلی، عده الداعی، ص 39. نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها (معاونت آموزشی و پژوهشی استادان و دروس معارف اسلامی)، ویژه نامه پرسمان، 23جلد، مؤسسه فرهنگی و هنری ابناء الرسول (ص) - تهران، چاپ: اول، 1392. (به نقل از: نرم افزار گلشن فرهنگ و معرفت، ویژه نامه پرسمان، شماره 21)
نکات آیه "ادعونی استجب لکم" را بفرمایید؟
(وَ قالَ ربُّکُم ادْعُونی أسْتَجِبْ لَکُم إنَ الّذینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَن عِبادَتی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرینَ؛[1] و پروردگارتان فرموده است مرا بخوانید؛ تا شما را اجابت کنم. آنان که از عبادت من کبر بورزند، به زودی با ذلّت و خواری، به دوزخ درآیند). قرآن کریم اینگونه به صراحت بندگان خدا را به دعا فرا میخواند. قرآن در بیان حقایق، سبکی ویژه دارد؛ سبکی که تا کنون و برای همیشه، کسی را یارای ارائه همانندی برای آن نبوده است. در سبک بیان قرآن، نکاتی فراوان به چشم میخورد که رعایت همه آنها در متن، جهتی از اعجاز این متن آسمانی و کلام الهی را به نمایش میگزارد.[2] یکی از این نکات، آن است که قرآن کریم، گاهی موضوعی را مورد بحث قرار میدهد؛ سپس درباره آن، نکته یا نکاتی را مطرح میکند؛ اما این نکته را در قالب قانونی عام و فراگیر بیان میدارد و در این صورت، هم جزء و کل را نشان میدهد و هم حکم را منحصر در موردی نگه نمیدارد و آن را تعمیم میدهد؛ به عنوان مثال، این نوع طرح مطلب را در آیه (اولیالأمر) میتوان مشاهده کرد؛ بدین صورت که پس از فرمان اطاعت از ایشان، بیان میدارد که اگر درباره اولیالأمر دچار تنازع شدید، حل و فصل آن را به خدا و رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بازگردانید و اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید، در این باره از قرآن کریم و رهنمودهای پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله بهره گیرید که این راه برای شما، بهترین و نیکوترین مرجع برای حل اختلاف است.[3] ملاحظه میشود که در آیه مذکور برای حلّ اختلاف، به جای اولیالأمر، از واژه (رسول) استفاده شده است؛ یعنی اگر شما درباره اولیالأمر یا بهطور کلی در هر مسئلهای دچار تنازع شدید، آن را به خدا و رسول صلیاللهعلیهوآله بازگردانید و از این طریق، رفع مشکل کنید. مثال دیگری از این موضوع را در گفتوگوی مشرکان با حضرت ابراهیم علیهالسلام میتوان دید. گویا آنها حضرت ابراهیم علیهالسلام را از خشم خدایان خود میترسانند و آن حضرت در جواب میگوید: چگونه من باید از خشم خدایان شما بترسم و شما نباید از خشم خدای جهان بترسید که از پیش خود برای او شریکانی تراشیدهاید؟ قرآن سپس میفرماید: آنان که ایمان آورده و ایمان خود را به ظلم- و شرک- نیالودهاند، در امنیت بهسر میبرند و ایمنی تنها از آن آنهاست و هم آنان رهیافتهاند).[4] در آیه فوق، به جای کلمه (شرک)، واژه (ظلم) به کار رفته است و این نشان میدهد که شرک، ظلم است و قانون نیز به صورت عام بیان شده است. بنابراین، روشن میشود که (دعا) در زمره عبادات قرار دارد و در حقیقت، عبارت، شاید این چنین معنی میدهد: (کسانی که از خواندن من و دعا کردن در پیشگاه من، استکبار بورزند ...) و به جای آن فرموده: (آنان که از عبادت من کبر بورزند ...) و این جایگزینی (عبادت) به جای (دعا)، نشان میدهد که دعا، عبادت است و خواندن پروردگار بزرگ، حتی برای نیازهای زندگی. با توجه به این نکته، به آیه مطرح شده بازمیگردیم و نکات زیر را مورد توجه قرار میدهیم: 1. دعوت به دعا؛ (وَ قالَ رَبُّکُم ادْعُونی)؛ در حقیقت، خدای رحمان بندگان خود را به اظهار حاجت فرامیخواند و از آنان میخواهد که دست نیاز به سوی بینیاز بردارند و آنچه میخواهند، از او بخواهند. 2. تضمین اجابت؛ (أسْتَجِبْ لَکُم)؛ به صورت شرط و جزا بیان میدارد که اگر شما مرا بخوانید، شما را اجابت میکنم. این، یک وعده الهی است و وعده الهی، قطعی و مسلّم است که (لا یُخْلِفُ اللهُ وَعْدَهُ).[5] در اینجا ممکن است این پرسش مطرح شود که چرا برخی از دعاها به اجابت نمیرسند؟ در این زمینه نکات زیر باید مورد توجه قرار گیرد: الف. [6] ب. باید در معنای اجابت، دقت کرد. معنی اجابت، آن است که وقتی بنده خدا دست به سوی او برمیدارد و درخواست میکند، از طرف خدای رحمان، پاسخ داده شود و معنای پاسخ دادن، توجه کردن به درخواست اوست؛ تا طبق مصالح برآورده شود. اجابت تنها این نیست که همانگونه که ما میخواهیم، درجا و بدون فوت وقت، واقع شود؛ البته اینگونه اجابت، اجابتی کاملًا روشن و مشهود است؛ اما اگر خدای رحمان پاسخ بنده را و اجابت درخواست او را به آینده موکول کرد، تا مصالحی انجام گیرد، باز هم او را اجابت کرده است؛ حتی اگر حاجت وی را به نحوی که او بخواهد، مصلحت نداند و به گونهای دیگر برآورده کند، باز هم اجابت محقق شده است؛ همچنان که پدر برای فرزند چنین است و درخواستهای وی را به شکلهای مختلفی برآورده میکند؛ مثلًا گاهی درجا خواسته او را فراهم میکند و گاهی به او میفهماند که آنچه میخواهد، به ضرر اوست و به شکل دیگری به درخواست فرزندش توجه میکند. با این نگاه، باید گفت که هر دستی که خالصانه بالا رود، از سوی خدای رحمان، تهی برنمیگردد؛ هرچند بر حسب ظاهر اجابت را نبینیم. 3. آنها که دعا نمیکنند؛ (إنَّ الّذینَ یَسْتَکْبِروُنَ عَنْ عِبادَتی)؛ در عبارت فوق، دو نکته مطرح شده است: الف. استکبار در عبادت؛ گویا کسانی هستند که خود را بزرگتر از آن میبینند که در پیشگاه خدای رحمان، حالت بندگی به خود گیرند و برای خود عار میدانند که از احکام خدا، پیروی کنند و خود را پایبند به دین او نشان دهند. ب. دعا برترین عبادات؛ دعا در زمره بهترین عبادات دانسته شده، زیرا بحث آیه درباره دعا است؛ ولی بیان مطلب با عبارت (عبادتی) آمده است که نشان میدهد دعا، عبادت پروردگار است. این مطلب در این حدیث امام باقر علیهالسلام به صراحت آمده است: امام باقرعلیهالسلام میفرماید: خدای عزوجل میفرماید: همانا آنان که از عبادت من تکبر ورزند، به زودی با حالتی سرافکنده و خوار، به دوزخ درآیند. آن حضرت سپس فرمود: در اینجا منظور از عبادت، دعاست و برترین عبادت، دعاست.[7] 4. جهنم جایگاه مستکبران: سَیَدْخُلُونَ جَهَنّمَ داخِرینَ؛ در این عبارت قرآنی، دو کیفر برای مستکبران در پیشگاه خدای رحمان ذکر شده است؛ الف. جهنم؛ کسانی که با حالت استکبار در برابر خدا و دین خدا قرار گیرند، کیفرشان جهنم خواهد بود. در میان بندگان خدا، جمعی به حقایق الهی ایمان میآورند و در برابر او، خضوع و خشوع دارند؛ اما در عمل، کوتاهی میکنند. درباره آنان، امید رحمت پروردگار، وجود دارد؛ اما کسانی که خود را بزرگتر از آن میبینند که به گفته پیامبران الهی تن دهند، اینان را امیدی برای صلاح و رستگاری نیست؛ چنان که فرعون از مستکبران بود و میگفت: (آیا ما به موسی و هارون که بشری مثل خود ما هستند، ایمان بیاوریم و حال آنکه قوم آنها برده ما هستند)؟ ب. [8] غافر، آیة 60. ر. ک: میرباقری، ظاهر قرآن، باطن قرآن. نساء، آیة 59. انعام، آیة 82. روم، آیة 6. مصباحالشریعه، باب دعا. کلینی، الکافی، ج 2، ص 466؛ عاملی، وسائل الشیعه، ج 7، ص 23؛ علامه حلی، عده الداعی، ص 39. نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها (معاونت آموزشی و پژوهشی استادان و دروس معارف اسلامی)، ویژه نامه پرسمان، 23جلد، مؤسسه فرهنگی و هنری ابناء الرسول (ص) - تهران، چاپ: اول، 1392. (به نقل از: نرم افزار گلشن فرهنگ و معرفت، ویژه نامه پرسمان، شماره 21)
- [سایر] مگر خداوند نگفته است : (ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ). ولی چرا دعاهای من مستجاب نمی شود؟ به همین خاطر از خدا و ائمه، دلگیرم و دیگر به آنها اعتقادی ندارم. حتی چند وقت پیش برای فردی که وارد رابطه با نامحرم شده بود، دعا کردم که از آن گناه رها شود، ولی او هم رها نشد. شما بگویید چکار کنم؟ ناراحتم که دعاهایم مستجاب نمی شود.
- [سایر] در آیه 124 سوره مبارکه بقره چه نکات بلاغی به کار رفته است؟
- [سایر] سه آیه؛ کاف، انه لمعجز، و ما کان لکم بمنذر، را خودم تنظیم کردم، آیا دارای اشکال است؟
- [سایر] آیا از آیه کریمه (... جَعَلَ مِنْها زَوْجَها وَ أَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِیَةَ أَزْواجٍ...) استفاده میشود که خلقت چهارپایان بعد از خلقت انسان بود؟
- [سایر] آیا واژه «الارض» در آیه «هُوَ الَّذی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً»، به معنای مطلق محل زندگی است؟
- [سایر] آیا واژه «الارض» در آیه «هُوَ الَّذی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً»، به معنای مطلق محل زندگی است؟
- [سایر] چرا آیه "الیَومَ اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم و اَتمَمتُ عَلَیکُم نِعمَتی..." پس از حکم حُرمت گوشت مردار و خون و... آمده است؟
- [سایر] آیه مبارکه در سوره نساء می فرماید: "آباؤُکمْ وَ أَبْناؤُکمْ، لا تَدْرُونَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ لَکمْ نَفْعاً"، لطفاً معنای آن را توضیح دهید؟
- [سایر] منظور خداوند در آیه 12سوره جاثیه که میفرماید: (وَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً مِنْهُ)، چیست؟! قبلا از جواب شما متشکرم.
- [سایر] آیه شریفه «الّذی جعل لکم مِن الشَّجرِ الاخضر ناراً» چگونه و با چه بیانی اشاره بر مسأله معاد دارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] سوره هایی که سجده واجب دارد چهار سوره است: 1 سوره سجده (سوره 32) آیه 15. 2 سوره فصلت (سوره 41) آیه 37. 3 سوره نجم (سوره 53) آیه 62. 4 سوره علق(سوره 96) آیه 19.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر در بین خواندن آیه ای شک کند که آیه پیش را خوانده یا نه، یا وقتی آخر آیه را می خواند شک کند که اول آن را خوانده یا نه، به شک خود اعتنا نکند.
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است که بر بالین محتضر سوره مبارکه یس و صافات و احزاب و ایه الکرسی و ایه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه ایه اخر سوره بقره بلکه هر چه از قران ممکن است بخوانند
- [آیت الله سیستانی] اگر در بین خواندن آیه شک کند که آیه پیش را خوانده یا نه ، یا وقتی که آخر آیه را میخواند شک کند که اول آن را خوانده یا نه ، باید به شک خود اعتنا نکند .
- [آیت الله نوری همدانی] اگر در بین خواندن آیه ای شک کند که آیة پیش را خوانده یا نه ، یا وقتی آخر آیه را می خواند شک کند که اول آن را خوانده یا نه ،باید به شک خود اعتنا نکند.
- [آیت الله خوئی] اگر در بین خواندن آیه شک کند که آیه پیش را خوانده یا نه، یا وقتی آخر آیه را میخواند شک کند که اول آن را خوانده یا نه، باید به شک خود اعتنا نکند.
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است که بر بالین محتضر سوره مبارکه یس و صافات و احزاب و ایه الکرسی و ایه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه ایه اخر سوره بقره بلکه هر چه از قران ممکن است بخوانند
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر در بین خواندن ایه ای شک کند که ایه پیش را خوانده یا نه یا وقتی که اخر ایه را می خواند شک کند که اول ان را خوانده یا نه باید به شک خود اعتنا نکند
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکة یس و الصافات و آیه الکرسی و آیه پنجاه و چهارم ازو سورة اعراف و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هر چه ازو قرآن ممکن بخوانند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر در بین خواندن آیه ای شک کند که آیه پیش از آن را خوانده یا نه و یا وقتی آخر آیه را می خواند شک کند که اول آن را خوانده یا نه باید به شک خود اعتنا نکند.