روشهای تفسیری و کتاب‌های تفسیری را معرفی نمایید؟
[کامل از کد96478] به صورت خلاصه، روش‌های تفاسیری عبارت‌اند از: 1. روش تفسیر قرآن به قرآن؛ 2. روش تفسیر قرآن با روایات؛ 3. روش تفسیر قرآن با عقل؛ 4. روش تفسیر قرآن با علوم تجربی؛ 5. روش تفسیر قرآن اشاری (باطنی و عرفانی)؛ 6. روش تفسیر قرآن اجتهادی جامع؛ البته روش تفسیر به رأی نیز وجود دارد که باطل و غیر معتبر است. تفسیر عرفانی مبتنی بر آموخته‌های ذوقی، عرفانی و مبانی سیر و سلوک است و از طریق کشف و شهود به دست می‌آید؛ لذا بسیار دور از ذهن به نظر می‌رسد. یکی از روش‌های تفسیر قرآن، روش عرفانی آیات است، امام خمینی در آثار خود نشان داده که به این روش در تفسیر قرآن اهتمام دارند. ایشان در تفسیر قرآن سعی دارند، از آیات، نکات و لطایفی عرفانی بیرون آورند. مطالعه در آثار تفسیری حضرت امام، نشان می‌دهد که ایشان در تفسیر آیات، ضمن اهمیت به تدبر در الفاظ و ظاهر آیات، عنایت ویژه‌ای به فهم قلبی و عرفانی آیات قرآن داشته است، تفسیر عرفانی که از آن به تفسیر (رمزی) یا (اشاری) نیز یاد می‌شود، عهده‌دار بیان باطن آیات قرآن و بیان معانی رمزی و اشاری آن‌هاست، این نحوه از تفسیر مبتنی بر آموخته‌های ذوقی و عرفانی و مبانی سیر و سلوک است و از طریق کشف و شهود به دست می‌آید؛ لذا تفاسیر عرفانی، بسیار دور از ذهن به نظر می‌رسد. آیت‌الله (معرفت) می‌فرماید: (تفسیر عرفانی آن است که آیات بر اساس تأویل ظاهر آن‌ها و مراجعه به باطن تعابیر قرآن و اعتماد بر دلالت رمزی و اشاری آیات صورت می‌گیرد و نه دلالت ظاهری آن، بلکه برخاسته از جوانب کلام و ذوق عرفانی است، در تفاسیر عرفانی، مفسران با بطون و اسرار آیات سرکار داشته، معتقدند که قرآن گرچه دارای ظاهر است، ولی دارای مفاهیم رمزی بلند و گسترده‌ای است که فهم آن‌ها مخصوص خواص آشنا با اسرار شریعت است و چون قرآن، این معانی باطنی را برای فهماندن به خواص با رمز و اشاره بیان کرده، آنان نیز، آن اسرار نهایی را با همان شیوه رمز و اشاره بیان می‌کنند و ظاهر قرآن را برای طبقه عوام می‌گذراند.) تفسیر منسوب به امام صادق(ع)، تفسیر تستری سهل‌بن عبدالله تستری، تفسیر ابوعبدالرحمن سلمی، معروف به (حقایق التفسیر)، (لطائف‌الاشارات) قشیری، (کشف‌الاسرار و عدة‌الابرار) میبدی که اصل آن مربوط به خواجه عبدالله انصاری است و میبدی به شرح و بسط آن پرداخته است، (تبصیر الرحمن و تیسیر المنان) علی‌بن‌احمدبن‌ابراهیم مهایمی، (الفواتح الالهیه و المفاتح الغیبه الموصحه الکلم القرآنیه و الحکم الفرقانیه) نعمة‌الله نخجوانی، (تفسیرالقران‌الکریم) صدرالدین شیرازی معروف به صدرالمتالهین، (بیان‌السعاده فی مقامات العباده) منسوب به محمد بن حیدر گنابادی مشهور به ملاسلطان‌علی از جمله تفاسیر عرفانی هستند. امام خمینی با دیدی عرفانی به تأمل و تدبر در آیات و تفسیر آن‌ها پرداخته است؛ لذا ایشان تفسیر خود را از آیات، رمز، اشاره، کلمه عرفانی، وجه عرفانی، ذوق عرفانی، لطایف عرفانی و مانند آن‌ها خوانده است. امام معتقد بود که در قرآن نکات عرفانی و رمزی، فراوان است و فهم آن برای همگان میسر نیست و در این خصوص می‌گوید: (قرآن و حدیث نیز قانون‌های علمی را که توده آورده‌اند، طوری بیان کردند که مردم می‌فهمند لکن علوم قرآن و حدیث را همه کس نمی‌تواند بفهمد و برای همه کس نیامده است، بلکه بعضی از آن‌ها رمز است بین گوینده و یک دسته خاصی، در قرآن از این‌گونه رمزهاست که حتی به حسب روایات، جبرئیل هم که قرآن را آورد، خود نمی‌دانست معنی آن چیست، فقط پیغمبر اسلام (ص) و هر کس را او تعلیم کرده، کشف این رمزها را می‌توانست بیان کند.) امام معتقد بود که قرآن در برگیرنده مهم‌ترین نکات عرفانی است و نمی‌توان کتابی را بهتر از قرآن در عرفان یافت، فلاسفه و عرفای بزرگ هرچه دارند، از قرآن اخذ کرده‌اند و برترین نکات عرفانی که امروزه بین عرفا رایج است، از قرآن متخذ است، حتی نکاتی که نزد فلاسفه بزرگ یونان سابقه نداشته و ارسطو و دیگر فلاسفه و عرفا از آن بی‌خبر و از درک و فهم آن‌ها عاجز بوده‌اند، همه از قرآن است، فلاسفه و عرفای اسلامی نیز که در مهد قرآن بزرگ شده‌اند، هرچه دارند، از قرآن دریافته‌اند نکات عرفانی آن‌گونه که در قرآن است، در هیچ مکتوبی نیست. امام در شرح حدیث (عقل و جهل) به همین نکته اشاره می‌کند و معتقد است که قرآن مملو از نکات عرفانی است؛ ولی برای اهلش قابل درک است و هر کسی به اندازه فهمش از آن بهره می‌برد و می‌فرماید: (گاهی با نصف سطر، برهانی را که حکما با چندین مقدمه باید بیان کنند، به صورت غیر شبیه به برهان می‌فرماید، مثل قوله تعالی: (لَوْ کَانَ فِیهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا؛ اگر در آسمان و زمین‌، جز (اللّه‌) خدایان دیگری بود، فاسد می‌شدند (و نظام جهان به هم می‌خورد)) (سوره مبارکه انبیاء، آیه شریفه 22) و قوله تعالی: (إِذًا لَّذَهَبَ کُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَی بَعْضٍ؛ چرا که (در آن صورت‌) هر خدایی آفریده خود را می‌برد، و بعضی از آنان بر بعضی دیگر غلبه می‌جست‌.) (سوره مبارکه مومنون، آیه شریفه 91) که برهان دقیق بر توحید است.) هر یک از این دو، محتاج به چندین صفحه بیان است که پیش اهلش واضح است و غیر اهلش را نیز حق تصرف در آن نیست، گرچه چون کلام جامع است، به اندازه فهمش هر کس از آن ادراکی می‌کند و مانند (أَلَا یَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ؛ آیا کسی که آفریده است‌، علم ندارد؟ حال آنکه اوست باریک‌بین آگاه‌.) (سوره مبارکه ملک، آیه شریفه 14) نیز (وَهُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ؛ و او هر جا که باشید با شماست‌، و خداوند به آنچه می‌کنید بیناست‌.) (سوره مبارکه حدید، آیه شریفه 4) و ... که هر یک اشاره به علوم عالیه حکمت ما قبل‌الطبیعه به وجه عرفانی است. امام معتقد است که نقش عرفان در شناخت دین و تفسیر قرآن، بحثی مهم است و با دید عرفانی می‌توان پایه و اساس دین را کامل‌تر و بهتر شناخت و بدون آن، تصدیق به این که قرآن، کتاب وحی الهی است، مشکل خواهد بود. امام می‌فرماید: (هرکس به عرفان قرآن و عرفای اسلام که کسب معارف از قرآن کردند، نظر کند و مقایسه ما بین آن‌ها با علمای سایر ادیان و تصنیفات و معارف آن‌ها کند، پایه معارف اسلام و قرآن را که اساس دین و دیانت است، می‌فهمد و تصدیق به این که کتاب وحی الهی و این معارف، معارف الهیه است، برای او مؤونه ندارد.) منبع:سایت مؤسسة قرآن ونهج البلاغه قم تفسیر ملاصدرا ، مجموعه ای از تفاسیر برخی سوره های قرآن به عربی از ملاصدرا * (متوفی 1050). وی این تفاسیر را به صورت رساله های پراکنده و در مدتی کمتر از بیست سال نوشت . تفاسیر ملاصدرا به ترتیب سوره های قرآن تنظیم و در یک جلد، به کوشش شیخ احمد شیرازی به نام تفسیر ملاصدرا چاپ سنگی شد (تهران 1322؛ آقابزرگ طهرانی ، ج 4، ص 278). سه بار نیز این رساله ها در هفت مجلد به نام التفسیرالکبیر و تفسیر القرآن الکریم به چاپ رسیده است (چاپ اول : قم 1361 1364 ش ، چاپ دوم : قم 1411/ 1366 ش ، چاپ سوم : قم 1379 1380 ش ). ملاصدرا قصد داشت تفسیری کامل و جامع بنویسد، ولی موفق نشد. وی در حدود 1040، کتاب مفاتیح الغیب لفتح خزائن العلوم المُبْرَأَة عن الشک و الریب را نوشت تا مقدمه ای بر تفسیر جامع او باشد (آقابزرگ طهرانی ، ج 4، ص 278279؛ صدرالدین شیرازی ، اسرارالا´یات ، ص 367، پانویس 1). رساله های تفسیری ملاصدرا، عبارت اند از: 1) تفسیر آیة الکرسی (تاریخ اتمام آن : 1030، در قم ). 2) تفسیر سورة نور (تاریخ نگارش : 1030). نسخة خطی این اثر به خط خود او موجود است (صدرالدین شیرازی ، تفسیرالقرآن الکریم ، ج 4، ص 427، مقدمة خواجوی ، ص 7؛ همو، تفسیر سورة جمعه ، مقدمة خواجوی ، ص 6؛ آقابزرگ طهرانی ، ج 4، ص 331، 334). 3) تفسیر سورة طارِق (تاریخ نگارش : 1030). نسخة خطی این اثر در کتابخانة یکی از نوادگان دختری ملاصدرا، در کاشان ، موجود است . این تفسیر به طور جداگانه در تهران چاپ سنگی شده است . 4) تفسیر سورة اعلی ، شامل (هفت تسبیح ) (هفت بخش )، که ملاصدرا در آن از تفسیر فخررازی مطالب بسیاری نقل کرده است . این اثر در 1305 در پایان کتاب کشف الفوائد علامه حلّی چاپ سنگی شد. 5) تفسیر سورة زلزال ، که در آن به حرکت ذاتی و جوهری زمین اشاره کرده است (صدرالدین شیرازی ، تفسیر سوره های طارق ... ، مقدمة خواجوی ، ص 3 5؛ همو، تفسیر سورة جمعه ، همانجا؛ همو؛ تفسیرالقرآن الکریم ، ج 7، ص 359، 361407، ج 4، مقدمة خواجوی ، ص 7؛ آقابزرگ طهرانی ، ج 4، ص 336). 6) تفسیر سورة یس (تاریخ نگارش : 1030). 7) تفسیر سورة واقعه ، که در آن از حشر و معاد و معرفت بندگان در آخرت و مراتب آنان در سعادت و شقاوت سخن گفته است . این اثر در 1322 چاپ سنگی شد (صدرالدین شیرازی ، تفسیر سورة واقعه ، مقدمة خواجوی ، ص 3؛ همو، تفسیر سورة جمعه ، همانجا؛ آقابزرگ طهرانی ، ج 4، ص 334؛ نیز رجوع کنید به صدرالدین شیرازی ، تفسیرالقرآن الکریم ، ج 7، مقدمه ، ص 910). 8) تفسیر سورة حدید ، که در بخشهای متعددی از آن با عنوان (مکاشفه )، نکاتی حِکْمی و عرفانی در بارة آیات قرآن آمده است . 9) تفسیر سورة جمعه ، که همچون تفسیر سورة واقعه مطالب عرفانی و ذوقی بیشتری ، نسبت به دیگر آثار او، دارد. نسخة خطی این اثر به خط مؤلف در کتابخانة یکی از نوادگان دختری ملاصدرا، در کاشان ، موجود است (صدرالدین شیرازی ، تفسیر سورة جمعه ، همانجا؛ همو، تفسیر القرآن الکریم ، ج 4، مقدمة خواجوی ، ص 7، نیز رجوع کنید به ج 6، ص 140327، ج 7، ص 135 305). 10) تفسیر سورة سجده . 11) تفسیر سورة فاتحه . 12) تفسیر سورة بقره تا آیة 66 . نسخة خطی این اثر به خط مؤلف در کتابخانة مسجد اعظم قم موجود است . این اثر همراه با آیة الکرسی و سورة فاتحه در 1302 چاپ سنگی شد (آقابزرگ طهرانی ، ج ، ص 331، 337، 340؛ صدرالدین شیرازی ، تفسیر سورة جمعه ، همانجا؛ همو، تفسیر القرآن الکریم ، ج 1، مقدمه بیدارفر، ص 94). برخی از سوره های مجموعة تفاسیر ملاصدرا به فارسی ترجمه شده است ، از جمله تفسیر سوره های واقعه و جمعه و (طارق ، اعلی و زلزال ) و نور را محمد خواجوی در چهار مجلد چاپ کرده است (تهران 1363 ش ). به ملاصدرا چند رساله در تفسیر سوره های ضُحی ، طلاق و کافرون نسبت داده اند (صدرالدین شیرازی ، تفسیر القرآن الکریم ، ج 1، مقدمة بیدارفر، ص 118؛ آقابزرگ طهرانی ، ج 4، ص 336 338). ملاصدرا در بارة تفسیر قرآن آثار دیگری هم دارد که آنها را پس از تفاسیر مذکور نوشته است . این آثار بترتیب عبارت اند از: 1) مفاتیح الغیب ، که پس از رسایل تفسیری ، سیزدهمین اثر ملاصدرا در بارة تفسیر قرآن است . وی در این کتاب به شرح اصول و مبانی تفسیر خود پرداخته و کوشیده است که از تفسیر قرآن به منزلة کلیدی (مفتاح ) برای پاسخگویی به مسائل هستی بهره گیرد (صدرالدین شیرازی ، مفاتیح الغیب ، مقدمة خواجوی ، ص نح ، س ). وی در این اثر مباحث فلسفی و عرفانی را همراه با برخی آرا و تعبیرات بزرگانی چون غزالی و فخررازی و ابن عربی آورده است (همان مقدمه ، ص س ). نسخة خطی این کتاب ، به قلم علم الهدی ، فرزند فیض و نوادة دختری ملاصدرا، که از روی متن دست نویس ملاصدرا کتابت شده ، در قم و نجف موجود است (همان ، ص ف ، فا؛ آقابزرگ طهرانی ، ج 21، ص 305). این کتاب در 1363ش ، به تصحیح محمد خواجوی و همراه با تعلیقات ملاعلی نوری ، در تهران چاپ شد. ترجمة این کتاب در همان سال ، با مقدمة مفصّل علی عابدی شاهرودی ، به چاپ رسید (صدرالدین شیرازی ، مفاتیح الغیب ، مقدمة خواجوی ، ص فا، فب ). 2) متشابه القرآن ، که رساله ای کوچک در شش فصل در بارة معنای متشابه است (آقابزرگ طهرانی ، ج 19، ص 62). نسخة خطی این رساله در تهران در مجموعة سیدمحمد مشکاة و در کتابخانة سیدنصراللّه تقوی اخوی موجود است (همانجا). این اثر در مجموعه ای با عنوان رسائل فلسفی ، به تصحیح سیدجلال الدین آشتیانی ، انتشار یافته است (صدرالدین شیرازی ، تفسیر القرآن الکریم ، ج 1، مقدمة بیدارفر، ص 102103). 3) اسرارالا´یات و انوارالبینات ، که منتخبی از آیات قرآن است و سه (طرف ) (فصل )، در بارة علم ربوبی و افعال خدای تعالی و معاد، دارد که در ضمن آنها لطایف حکمی و عرفانی را با قرآن تطبیق داده و حدود 1200 بار به آیات قرآن استشهاد کرده است (همو، تفسیر سورة جمعه ، همانجا؛ همو، اسرارالا´یات ، مقدمة خواجوی ، ص شانزده ). نسخة خطی این کتاب به قلم مؤلف در کتابخانة عبدالحسین تهرانی در کربلا موجود است (آقابزرگ طهرانی ، ج 2، ص 39). این اثر بارها چاپ شده است ، از جمله در 1319 در تهران با تعلیقات آخوند ملاعلی نوری (همانجا؛ صدرالدین شیرازی ، تفسیرالقرآن الکریم ، ج 1، مقدمة بیدارفر، ص 92، 109). محمد خواجوی این کتاب را ترجمه و چاپ کرده است (تهران 1363 ش ). ملاصدرا رسایل تفسیری خود را در فواصل زمانی گوناگون نوشته است ؛ ازینرو، در شیوة کار او اختلافاتی وجود دارد. برخی از آنها مختصرترند و او در آنها از شیوة مفسران چندان دور نشده است ؛ مثلاً، در تفسیر سورة بقره ، به تبعیت از مجمع البیان ، بخش ادبی را از بقیة مطالب ، که آنها را (معنی ) نامیده ، جدا کرده است . برخی دیگر از تفاسیر او مفصّل و به شیوة تفاسیر ذوقی عرفانی اند، بخصوص رساله هایی که در اواخر عمرش نوشته است (صدرالدین شیرازی ، تفسیرالقرآن الکریم ، ج 3، ص 450466). در مرحلة دوم تفسیر قرآن ، ملاصدرا مطالبی از خود یا کسانی که آنها را (اهل الکشف و الاشاره ) یا (اهل اللّه ) نامیده ، آورده است . این مطالب مشتمل بر لطایف عرفانی و حکمی اند. در این مرحله ، او از سخنان خواجه عبداللّه انصاری ، بایزید بسطامی ، جُنَید بغدادی ، سهل تُستَری و خصوصاً از غزالی ، ابن عربی و شارحان آثار ابن عربی ، مانند صدرالدین قونیوی و قیصری ، استفاده کرده و آرای آنان را با لحنی ستایش آمیز نقل نموده ( رجوع کنید به صدرالدین شیرازی ، تفسیر القرآن الکریم ، ج 1، ص 30، 104110، 157 158، 327، 372 375، ج 2، ص 285287، 366367، ج 4، ص 314، 318321؛ طاهری ، ص 59) و از اشعار عرفانی مولوی و عطار و سنایی ، که آنها را از حکیمان شمرده ، نیز بهره گرفته است ( رجوع کنید به صدرالدین شیرازی ، تفسیرالقرآن الکریم ، ج 3، ص 225، 352، ج 4، ص 16، 32، 175، 259، 405، ج 6، ص 2324، 33، 89، ج 7، ص 285). ملاصدرا برخی اشعار فارسی خود را نیز در ضمن تفاسیرش آورده است ( رجوع کنید به همان ، ج 4، ص 408، ج 6، ص 910، 34). منابع : آقابزرگ طهرانی ؛ محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی ، اسرارالا´یات ، ترجمه و تعلیق محمد خواجوی ، تهران 1363 ش ؛ همو، تفسیر القرآن الکریم ، چاپ محمد خواجوی ، قم 13791380 ش ؛ همو، تفسیر سورة جمعه ، ترجمه و تصحیح و تعلیق محمد خواجوی ، تهران 1363 ش ؛ همو، تفسیر سورة واقعه ، ترجمه و تعلیق محمد خواجوی ، تهران 1363 ش ؛ همو، تفسیر سوره های طارق و اعلی و زلزال ، ترجمه و تعلیق محمد خواجوی ، تهران 1363 ش ؛ همو، مفاتیح الغیب ، با تعلیقات علی نوری ، چاپ محمد خواجوی ، تهران 1363 ش ؛ صدرالدین طاهری ، (گزارشی از تفاسیر صدرالمتألهین بر قرآن کریم )، خردنامة صدرا ، ش 1 (اردیبهشت 1374). [کامل از کد94151] استفاده از نکات عرفانی معتبر و متناسب با مضمون آیات، به ویژه از نکات عرفانی اهل‌بیت(ع) و تفاسیر عرفانی مانند: تفسیر کشف‌الاسرار میبدی و نکات عرفانی امام‌خمینی(ره) و دیگر بزرگان عرفان؛ البته در این باره باید مواظب باشیم که به دام تفسیر به رأی و مطالب انحرافی برخی صوفیان نیفتیم، و معیارهای تفسیر عرفانی و باطنی درست رعایت شود؛ بهترین و جامع‌ترین تفسیر از نظر علمی، فلسفی، کلامی و قران به قرآن (تفسیر المیزان) اثر علامه سید محمد حسین طباطبایی است. پس از آن تفسیر (تسنیم) تألیف آیت‌الله جوادی آملی قرار دارد که همان شیوه را به پیش گرفته و مشرب عرفانی از ویژگیهای آن است. تفسیر اخلاقی بطور مستقل,بر خورد نکرده ایم لکن تفسیر بعضی از سوره ها که بیشتر مسائل اخلاقی را مطرح نموده وجود دارداز قبیل تفسیر سوره حجرات آقای سید رضا صدر,یا مراحل اخلاق در قرآن آقای جوادی آملی و... ودر همه تفسیر هامسائل اخلاقی بطور گذرا بحث شده ولی بطور مستقل نیست. [پایان کد انتخابی] (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 2/100104839)
عنوان سوال:

روشهای تفسیری و کتاب‌های تفسیری را معرفی نمایید؟


پاسخ:

[کامل از کد96478]
به صورت خلاصه، روش‌های تفاسیری عبارت‌اند از:
1. روش تفسیر قرآن به قرآن؛ 2. روش تفسیر قرآن با روایات؛ 3. روش تفسیر قرآن با عقل؛ 4. روش تفسیر قرآن با علوم تجربی؛ 5. روش تفسیر قرآن اشاری (باطنی و عرفانی)؛ 6. روش تفسیر قرآن اجتهادی جامع؛ البته روش تفسیر به رأی نیز وجود دارد که باطل و غیر معتبر است.

تفسیر عرفانی مبتنی بر آموخته‌های ذوقی، عرفانی و مبانی سیر و سلوک است و از طریق کشف و شهود به دست می‌آید؛ لذا بسیار دور از ذهن به نظر می‌رسد.
یکی از روش‌های تفسیر قرآن، روش عرفانی آیات است، امام خمینی در آثار خود نشان داده که به این روش در تفسیر قرآن اهتمام دارند. ایشان در تفسیر قرآن سعی دارند، از آیات، نکات و لطایفی عرفانی بیرون آورند.
مطالعه در آثار تفسیری حضرت امام، نشان می‌دهد که ایشان در تفسیر آیات، ضمن اهمیت به تدبر در الفاظ و ظاهر آیات، عنایت ویژه‌ای به فهم قلبی و عرفانی آیات قرآن داشته است، تفسیر عرفانی که از آن به تفسیر (رمزی) یا (اشاری) نیز یاد می‌شود، عهده‌دار بیان باطن آیات قرآن و بیان معانی رمزی و اشاری آن‌هاست، این نحوه از تفسیر مبتنی بر آموخته‌های ذوقی و عرفانی و مبانی سیر و سلوک است و از طریق کشف و شهود به دست می‌آید؛ لذا تفاسیر عرفانی، بسیار دور از ذهن به نظر می‌رسد.
آیت‌الله (معرفت) می‌فرماید: (تفسیر عرفانی آن است که آیات بر اساس تأویل ظاهر آن‌ها و مراجعه به باطن تعابیر قرآن و اعتماد بر دلالت رمزی و اشاری آیات صورت می‌گیرد و نه دلالت ظاهری آن، بلکه برخاسته از جوانب کلام و ذوق عرفانی است، در تفاسیر عرفانی، مفسران با بطون و اسرار آیات سرکار داشته، معتقدند که قرآن گرچه دارای ظاهر است، ولی دارای مفاهیم رمزی بلند و گسترده‌ای است که فهم آن‌ها مخصوص خواص آشنا با اسرار شریعت است و چون قرآن، این معانی باطنی را برای فهماندن به خواص با رمز و اشاره بیان کرده، آنان نیز، آن اسرار نهایی را با همان شیوه رمز و اشاره بیان می‌کنند و ظاهر قرآن را برای طبقه عوام می‌گذراند.)
تفسیر منسوب به امام صادق(ع)، تفسیر تستری سهل‌بن عبدالله تستری، تفسیر ابوعبدالرحمن سلمی، معروف به (حقایق التفسیر)، (لطائف‌الاشارات) قشیری، (کشف‌الاسرار و عدة‌الابرار) میبدی که اصل آن مربوط به خواجه عبدالله انصاری است و میبدی به شرح و بسط آن پرداخته است، (تبصیر الرحمن و تیسیر المنان) علی‌بن‌احمدبن‌ابراهیم مهایمی، (الفواتح الالهیه و المفاتح الغیبه الموصحه الکلم القرآنیه و الحکم الفرقانیه) نعمة‌الله نخجوانی، (تفسیرالقران‌الکریم) صدرالدین شیرازی معروف به صدرالمتالهین، (بیان‌السعاده فی مقامات العباده) منسوب به محمد بن حیدر گنابادی مشهور به ملاسلطان‌علی از جمله تفاسیر عرفانی هستند.
امام خمینی با دیدی عرفانی به تأمل و تدبر در آیات و تفسیر آن‌ها پرداخته است؛ لذا ایشان تفسیر خود را از آیات، رمز، اشاره، کلمه عرفانی، وجه عرفانی، ذوق عرفانی، لطایف عرفانی و مانند آن‌ها خوانده است.
امام معتقد بود که در قرآن نکات عرفانی و رمزی، فراوان است و فهم آن برای همگان میسر نیست و در این خصوص می‌گوید: (قرآن و حدیث نیز قانون‌های علمی را که توده آورده‌اند، طوری بیان کردند که مردم می‌فهمند لکن علوم قرآن و حدیث را همه کس نمی‌تواند بفهمد و برای همه کس نیامده است، بلکه بعضی از آن‌ها رمز است بین گوینده و یک دسته خاصی، در قرآن از این‌گونه رمزهاست که حتی به حسب روایات، جبرئیل هم که قرآن را آورد، خود نمی‌دانست معنی آن چیست، فقط پیغمبر اسلام (ص) و هر کس را او تعلیم کرده، کشف این رمزها را می‌توانست بیان کند.)
امام معتقد بود که قرآن در برگیرنده مهم‌ترین نکات عرفانی است و نمی‌توان کتابی را بهتر از قرآن در عرفان یافت، فلاسفه و عرفای بزرگ هرچه دارند، از قرآن اخذ کرده‌اند و برترین نکات عرفانی که امروزه بین عرفا رایج است، از قرآن متخذ است، حتی نکاتی که نزد فلاسفه بزرگ یونان سابقه نداشته و ارسطو و دیگر فلاسفه و عرفا از آن بی‌خبر و از درک و فهم آن‌ها عاجز بوده‌اند، همه از قرآن است، فلاسفه و عرفای اسلامی نیز که در مهد قرآن بزرگ شده‌اند، هرچه دارند، از قرآن دریافته‌اند نکات عرفانی آن‌گونه که در قرآن است، در هیچ مکتوبی نیست.
امام در شرح حدیث (عقل و جهل) به همین نکته اشاره می‌کند و معتقد است که قرآن مملو از نکات عرفانی است؛ ولی برای اهلش قابل درک است و هر کسی به اندازه فهمش از آن بهره می‌برد و می‌فرماید: (گاهی با نصف سطر، برهانی را که حکما با چندین مقدمه باید بیان کنند، به صورت غیر شبیه به برهان می‌فرماید، مثل قوله تعالی: (لَوْ کَانَ فِیهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا؛ اگر در آسمان و زمین‌، جز (اللّه‌) خدایان دیگری بود، فاسد می‌شدند (و نظام جهان به هم می‌خورد)) (سوره مبارکه انبیاء، آیه شریفه 22) و قوله تعالی: (إِذًا لَّذَهَبَ کُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَی بَعْضٍ؛ چرا که (در آن صورت‌) هر خدایی آفریده خود را می‌برد، و بعضی از آنان بر بعضی دیگر غلبه می‌جست‌.) (سوره مبارکه مومنون، آیه شریفه 91) که برهان دقیق بر توحید است.)
هر یک از این دو، محتاج به چندین صفحه بیان است که پیش اهلش واضح است و غیر اهلش را نیز حق تصرف در آن نیست، گرچه چون کلام جامع است، به اندازه فهمش هر کس از آن ادراکی می‌کند و مانند (أَلَا یَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ؛ آیا کسی که آفریده است‌، علم ندارد؟ حال آنکه اوست باریک‌بین آگاه‌.) (سوره مبارکه ملک، آیه شریفه 14) نیز (وَهُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ؛ و او هر جا که باشید با شماست‌، و خداوند به آنچه می‌کنید بیناست‌.) (سوره مبارکه حدید، آیه شریفه 4) و ... که هر یک اشاره به علوم عالیه حکمت ما قبل‌الطبیعه به وجه عرفانی است.
امام معتقد است که نقش عرفان در شناخت دین و تفسیر قرآن، بحثی مهم است و با دید عرفانی می‌توان پایه و اساس دین را کامل‌تر و بهتر شناخت و بدون آن، تصدیق به این که قرآن، کتاب وحی الهی است، مشکل خواهد بود. امام می‌فرماید: (هرکس به عرفان قرآن و عرفای اسلام که کسب معارف از قرآن کردند، نظر کند و مقایسه ما بین آن‌ها با علمای سایر ادیان و تصنیفات و معارف آن‌ها کند، پایه معارف اسلام و قرآن را که اساس دین و دیانت است، می‌فهمد و تصدیق به این که کتاب وحی الهی و این معارف، معارف الهیه است، برای او مؤونه ندارد.)
منبع:سایت مؤسسة قرآن ونهج البلاغه قم

تفسیر ملاصدرا ، مجموعه ای از تفاسیر برخی سوره های قرآن به عربی از ملاصدرا * (متوفی 1050). وی این تفاسیر را به صورت رساله های پراکنده و در مدتی کمتر از بیست سال نوشت .

تفاسیر ملاصدرا به ترتیب سوره های قرآن تنظیم و در یک جلد، به کوشش شیخ احمد شیرازی به نام تفسیر ملاصدرا چاپ سنگی شد (تهران 1322؛ آقابزرگ طهرانی ، ج 4، ص 278). سه بار نیز این رساله ها در هفت مجلد به نام التفسیرالکبیر و تفسیر القرآن الکریم به چاپ رسیده است (چاپ اول : قم 1361 1364 ش ، چاپ دوم : قم 1411/ 1366 ش ، چاپ سوم : قم 1379 1380 ش ).

ملاصدرا قصد داشت تفسیری کامل و جامع بنویسد، ولی موفق نشد. وی در حدود 1040، کتاب مفاتیح الغیب لفتح خزائن العلوم المُبْرَأَة عن الشک و الریب را نوشت تا مقدمه ای بر تفسیر جامع او باشد (آقابزرگ طهرانی ، ج 4، ص 278279؛ صدرالدین شیرازی ، اسرارالا´یات ، ص 367، پانویس 1).

رساله های تفسیری ملاصدرا، عبارت اند از: 1) تفسیر آیة الکرسی (تاریخ اتمام آن : 1030، در قم ). 2) تفسیر سورة نور (تاریخ نگارش : 1030). نسخة خطی این اثر به خط خود او موجود است (صدرالدین شیرازی ، تفسیرالقرآن الکریم ، ج 4، ص 427، مقدمة خواجوی ، ص 7؛ همو، تفسیر سورة جمعه ، مقدمة خواجوی ، ص 6؛ آقابزرگ طهرانی ، ج 4، ص 331، 334).

3) تفسیر سورة طارِق (تاریخ نگارش : 1030). نسخة خطی این اثر در کتابخانة یکی از نوادگان دختری ملاصدرا، در کاشان ، موجود است . این تفسیر به طور جداگانه در تهران چاپ سنگی شده است . 4) تفسیر سورة اعلی ، شامل (هفت تسبیح ) (هفت بخش )، که ملاصدرا در آن از تفسیر فخررازی مطالب بسیاری نقل کرده است . این اثر در 1305 در پایان کتاب کشف الفوائد علامه حلّی چاپ سنگی شد. 5) تفسیر سورة زلزال ، که در آن به حرکت ذاتی و جوهری زمین اشاره کرده است (صدرالدین شیرازی ، تفسیر سوره های طارق ... ، مقدمة خواجوی ، ص 3 5؛ همو، تفسیر سورة جمعه ، همانجا؛ همو؛ تفسیرالقرآن الکریم ، ج 7، ص 359، 361407، ج 4، مقدمة خواجوی ، ص 7؛ آقابزرگ طهرانی ، ج 4، ص 336). 6) تفسیر سورة یس (تاریخ نگارش : 1030). 7) تفسیر سورة واقعه ، که در آن از حشر و معاد و معرفت بندگان در آخرت و مراتب آنان در سعادت و شقاوت سخن گفته است . این اثر در 1322 چاپ سنگی شد (صدرالدین شیرازی ، تفسیر سورة واقعه ، مقدمة خواجوی ، ص 3؛ همو، تفسیر سورة جمعه ، همانجا؛ آقابزرگ طهرانی ، ج 4، ص 334؛ نیز رجوع کنید به صدرالدین شیرازی ، تفسیرالقرآن الکریم ، ج 7، مقدمه ، ص 910). 8) تفسیر سورة حدید ، که در بخشهای متعددی از آن با عنوان (مکاشفه )، نکاتی حِکْمی و عرفانی در بارة آیات قرآن آمده است . 9) تفسیر سورة جمعه ، که همچون تفسیر سورة واقعه مطالب عرفانی و ذوقی بیشتری ، نسبت به دیگر آثار او، دارد. نسخة خطی این اثر به خط مؤلف در کتابخانة یکی از نوادگان دختری ملاصدرا، در کاشان ، موجود است (صدرالدین شیرازی ، تفسیر سورة جمعه ، همانجا؛ همو، تفسیر القرآن الکریم ، ج 4، مقدمة خواجوی ، ص 7، نیز رجوع کنید به ج 6، ص 140327، ج 7، ص 135 305). 10) تفسیر سورة سجده . 11) تفسیر سورة فاتحه . 12) تفسیر سورة بقره تا آیة 66 . نسخة خطی این اثر به خط مؤلف در کتابخانة مسجد اعظم قم موجود است . این اثر همراه با آیة الکرسی و سورة فاتحه در 1302 چاپ سنگی شد (آقابزرگ طهرانی ، ج ، ص 331، 337، 340؛ صدرالدین شیرازی ، تفسیر سورة جمعه ، همانجا؛ همو، تفسیر القرآن الکریم ، ج 1، مقدمه بیدارفر، ص 94).

برخی از سوره های مجموعة تفاسیر ملاصدرا به فارسی ترجمه شده است ، از جمله تفسیر سوره های واقعه و جمعه و (طارق ، اعلی و زلزال ) و نور را محمد خواجوی در چهار مجلد چاپ کرده است (تهران 1363 ش ).

به ملاصدرا چند رساله در تفسیر سوره های ضُحی ، طلاق و کافرون نسبت داده اند (صدرالدین شیرازی ، تفسیر القرآن الکریم ، ج 1، مقدمة بیدارفر، ص 118؛ آقابزرگ طهرانی ، ج 4، ص 336 338).

ملاصدرا در بارة تفسیر قرآن آثار دیگری هم دارد که آنها را پس از تفاسیر مذکور نوشته است . این آثار بترتیب عبارت اند از: 1) مفاتیح الغیب ، که پس از رسایل تفسیری ، سیزدهمین اثر ملاصدرا در بارة تفسیر قرآن است . وی در این کتاب به شرح اصول و مبانی تفسیر خود پرداخته و کوشیده است که از تفسیر قرآن به منزلة کلیدی (مفتاح ) برای پاسخگویی به مسائل هستی بهره گیرد (صدرالدین شیرازی ، مفاتیح الغیب ، مقدمة خواجوی ، ص نح ، س ). وی در این اثر مباحث فلسفی و عرفانی را همراه با برخی آرا و تعبیرات بزرگانی چون غزالی و فخررازی و ابن عربی آورده است (همان مقدمه ، ص س ). نسخة خطی این کتاب ، به قلم علم الهدی ، فرزند فیض و نوادة دختری ملاصدرا، که از روی متن دست نویس ملاصدرا کتابت شده ، در قم و نجف موجود است (همان ، ص ف ، فا؛ آقابزرگ طهرانی ، ج 21، ص 305). این کتاب در 1363ش ، به تصحیح محمد خواجوی و همراه با تعلیقات ملاعلی نوری ، در تهران چاپ شد. ترجمة این کتاب در همان سال ، با مقدمة مفصّل علی عابدی شاهرودی ، به چاپ رسید (صدرالدین شیرازی ، مفاتیح الغیب ، مقدمة خواجوی ، ص فا، فب ).

2) متشابه القرآن ، که رساله ای کوچک در شش فصل در بارة معنای متشابه است (آقابزرگ طهرانی ، ج 19، ص 62). نسخة خطی این رساله در تهران در مجموعة سیدمحمد مشکاة و در کتابخانة سیدنصراللّه تقوی اخوی موجود است (همانجا). این اثر در مجموعه ای با عنوان رسائل فلسفی ، به تصحیح سیدجلال الدین آشتیانی ، انتشار یافته است (صدرالدین شیرازی ، تفسیر القرآن الکریم ، ج 1، مقدمة بیدارفر، ص 102103).

3) اسرارالا´یات و انوارالبینات ، که منتخبی از آیات قرآن است و سه (طرف ) (فصل )، در بارة علم ربوبی و افعال خدای تعالی و معاد، دارد که در ضمن آنها لطایف حکمی و عرفانی را با قرآن تطبیق داده و حدود 1200 بار به آیات قرآن استشهاد کرده است (همو، تفسیر سورة جمعه ، همانجا؛ همو، اسرارالا´یات ، مقدمة خواجوی ، ص شانزده ). نسخة خطی این کتاب به قلم مؤلف در کتابخانة عبدالحسین تهرانی در کربلا موجود است (آقابزرگ طهرانی ، ج 2، ص 39). این اثر بارها چاپ شده است ، از جمله در 1319 در تهران با تعلیقات آخوند ملاعلی نوری (همانجا؛ صدرالدین شیرازی ، تفسیرالقرآن الکریم ، ج 1، مقدمة بیدارفر، ص 92، 109). محمد خواجوی این کتاب را ترجمه و چاپ کرده است (تهران 1363 ش ).

ملاصدرا رسایل تفسیری خود را در فواصل زمانی گوناگون نوشته است ؛ ازینرو، در شیوة کار او اختلافاتی وجود دارد. برخی از آنها مختصرترند و او در آنها از شیوة مفسران چندان دور نشده است ؛ مثلاً، در تفسیر سورة بقره ، به تبعیت از مجمع البیان ، بخش ادبی را از بقیة مطالب ، که آنها را (معنی ) نامیده ، جدا کرده است . برخی دیگر از تفاسیر او مفصّل و به شیوة تفاسیر ذوقی عرفانی اند، بخصوص رساله هایی که در اواخر عمرش نوشته است (صدرالدین شیرازی ، تفسیرالقرآن الکریم ، ج 3، ص 450466).


در مرحلة دوم تفسیر قرآن ، ملاصدرا مطالبی از خود یا کسانی که آنها را (اهل الکشف و الاشاره ) یا (اهل اللّه ) نامیده ، آورده است . این مطالب مشتمل بر لطایف عرفانی و حکمی اند. در این مرحله ، او از سخنان خواجه عبداللّه انصاری ، بایزید بسطامی ، جُنَید بغدادی ، سهل تُستَری و خصوصاً از غزالی ، ابن عربی و شارحان آثار ابن عربی ، مانند صدرالدین قونیوی و قیصری ، استفاده کرده و آرای آنان را با لحنی ستایش آمیز نقل نموده ( رجوع کنید به صدرالدین شیرازی ، تفسیر القرآن الکریم ، ج 1، ص 30، 104110، 157 158، 327، 372 375، ج 2، ص 285287، 366367، ج 4، ص 314، 318321؛ طاهری ، ص 59) و از اشعار عرفانی مولوی و عطار و سنایی ، که آنها را از حکیمان شمرده ، نیز بهره گرفته است ( رجوع کنید به صدرالدین شیرازی ، تفسیرالقرآن الکریم ، ج 3، ص 225، 352، ج 4، ص 16، 32، 175، 259، 405، ج 6، ص 2324، 33، 89، ج 7، ص 285). ملاصدرا برخی اشعار فارسی خود را نیز در ضمن تفاسیرش آورده است ( رجوع کنید به همان ، ج 4، ص 408، ج 6، ص 910، 34).
منابع : آقابزرگ طهرانی ؛ محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی ، اسرارالا´یات ، ترجمه و تعلیق محمد خواجوی ، تهران 1363 ش ؛ همو، تفسیر القرآن الکریم ، چاپ محمد خواجوی ، قم 13791380 ش ؛ همو، تفسیر سورة جمعه ، ترجمه و تصحیح و تعلیق محمد خواجوی ، تهران 1363 ش ؛ همو، تفسیر سورة واقعه ، ترجمه و تعلیق محمد خواجوی ، تهران 1363 ش ؛ همو، تفسیر سوره های طارق و اعلی و زلزال ، ترجمه و تعلیق محمد خواجوی ، تهران 1363 ش ؛ همو، مفاتیح الغیب ، با تعلیقات علی نوری ، چاپ محمد خواجوی ، تهران 1363 ش ؛ صدرالدین طاهری ، (گزارشی از تفاسیر صدرالمتألهین بر قرآن کریم )، خردنامة صدرا ، ش 1 (اردیبهشت 1374).

[کامل از کد94151]
استفاده از نکات عرفانی معتبر و متناسب با مضمون آیات، به ویژه از نکات عرفانی اهل‌بیت(ع) و تفاسیر عرفانی مانند: تفسیر کشف‌الاسرار میبدی و نکات عرفانی امام‌خمینی(ره) و دیگر بزرگان عرفان؛
البته در این باره باید مواظب باشیم که به دام تفسیر به رأی و مطالب انحرافی برخی صوفیان نیفتیم، و معیارهای تفسیر عرفانی و باطنی درست رعایت شود؛
بهترین و جامع‌ترین تفسیر از نظر علمی، فلسفی، کلامی و قران به قرآن (تفسیر المیزان) اثر علامه سید محمد حسین طباطبایی است. پس از آن تفسیر (تسنیم) تألیف آیت‌الله جوادی آملی قرار دارد که همان شیوه را به پیش گرفته و مشرب عرفانی از ویژگیهای آن است.
تفسیر اخلاقی بطور مستقل,بر خورد نکرده ایم لکن تفسیر بعضی از سوره ها که بیشتر مسائل اخلاقی را مطرح نموده وجود دارداز قبیل تفسیر سوره حجرات آقای سید رضا صدر,یا مراحل اخلاق در قرآن آقای جوادی آملی و... ودر همه تفسیر هامسائل اخلاقی بطور گذرا بحث شده ولی بطور مستقل نیست.
[پایان کد انتخابی] (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 2/100104839)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین