کلمة شیعه و مشتقات آن بارها در قرآن مجید به کار رفته است.این واژه در اصل لغت به معنای گروه، فرقه، دسته و پیرو است.(1)در حداقل سه آیه از قرآن کریم این واژه به صورت (شیعه) به کار رفته است: رسول مکرم برای بیان این حقیقت که مسیر صحیح اسلام پس از ایشان تنها در پیروی از ولایت امیر المؤمنان علی (علیه السلام) خلاصه می شود بارها از علی و شیعه او یعنی پیروانش، نام برده اند. 1-سوره مریم:ثُمَّ لَنَنزِعَنَّ مِن کُلِّ شِیعَةٍ أَیُّهُمْ أَشَدُّ عَلَی الرَّحْمَنِ عِتِیًّا؛ آنگاه از هر دستهای کسانی از آنان را که بر [خدای]رحمان سرکشتر بودهاند بیرون خواهیم کشید (2) 2-سوره قصص: وَدَخَلَ الْمَدِینَةَ عَلَی حِینِ غَفْلَةٍ مِّنْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِیهَا رَجُلَیْنِ یَقْتَتِلَانِ هَذَا مِن شِیعَتِهِ وَهَذَا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِی مِن شِیعَتِهِ عَلَی الَّذِی مِنْ عَدُوِّهِ فَوَکَزَهُ مُوسَی فَقَضَی عَلَیْهِ قَالَ هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُّضِلٌّ مُّبِینٌ؛ و (حضرت موسی) داخل شهر شد بیآنکه مردمش متوجه باشند پس دو مرد را با هم در زد و خورد یافتیکی از پیروان او و دیگری از دشمنانش [بود] آن کس که از پیروانش بود بر ضد کسی که دشمن وی بود از او یاری خواست پس موسی مشتی بدو زد و او را کشت گفت این کار شیطان است چرا که او دشمنی گمراهکننده [و] آشکار است (3) 3-سوره صافات:وَإِنَّ مِن شِیعَتِهِ لَإِبْرَاهِیمَ؛و بیگمان ابراهیم از پیروان او (حضرت نوح) است (4) در این سوره حضرت حق ابراهیم خلیل را در روش و منش و اخلاق و عمل ، و ایمان و عقیده ، و جهاد و عبادت شیعه نوح شمرده است. و ان من شیعته لإبراهیم : و بی تردید ابراهیم از پیروان نوح بوده است. در آیات دیگری نیز مشتقات این واژه به کار رفته است: 1-مِنَ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَکَانُوا شِیَعًا کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ؛از کسانی که دین خود را قطعه قطعه کردند و فرقه فرقه شدند هر حزبی بدانچه پیش آنهاست دلخوش شدند (5) 2-وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ فِی شِیَعِ الأَوَّلِینَ؛و به یقین پیش از تو [نیز] در گروه های پیشینیان [پیامبرانی] فرستادیم (6) 3- ُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَی أَن یَبْعَثَ عَلَیْکُمْ عَذَابًا مِّن فَوْقِکُمْ أَوْ مِن تَحْتِ أَرْجُلِکُمْ أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعًا وَیُذِیقَ بَعْضَکُم بَأْسَ بَعْضٍ انظُرْ کَیْفَ نُصَرِّفُ الآیَاتِ لَعَلَّهُمْ یَفْقَهُونَ؛ بگو او تواناست که از بالای سرتان یا از زیر پاهایتان عذابی بر شما بفرستد یا شما را گروه گروه به هم اندازد [و دچار تفرقه سازد] و عذاب بعضی از شما را به بعضی [دیگر] بچشاند بنگر چگونه آیات [خود] را گوناگون بیان میکنیم باشد که آنان بفهمند (7) 4-إِنَّ الَّذِینَ فَرَّقُواْ دِینَهُمْ وَکَانُواْ شِیَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِی شَیْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَی اللّهِ ثُمَّ یُنَبِّئُهُم بِمَا کَانُواْ یَفْعَلُونَ؛ کسانی که دین خود را پراکنده ساختند و فرقه فرقه شدند تو هیچ گونه مسؤول ایشان نیستی کارشان فقط با خداست آنگاه به آنچه انجام میدادند آگاهشان خواهد کرد (8 بنابراین اصل این واژه برگرفته از قرآن کریم است. کلمة شیعه و مشتقات آن بارها در قرآن مجید به کار رفته است. این واژه در اصل لغت به معنای گروه، فرقه، دسته و پیرو است. در طول حیات پر بار رسول اکرم به مناسبت های مختلف ایشان علی(علیه السلام) را به عنوان خلیفه و جانشین پس از خود معرفی فرمودند. رسول مکرم برای بیان این حقیقت که مسیر صحیح اسلام پس از ایشان تنها در پیروی از ولایت امیر المؤمنان علی (علیه السلام) خلاصه می شود بارها از علی و شیعه او یعنی پیروانش، نام برده اند. از جمله: 1- بعد از نزول آیه ان الذین امنو و عملو الصالحات اولئک هم خیر البریه؛ در حقیقت کسانی که گرویده و کارهای شایسته کردهاند آنانند که بهترین آفریدگانند(9) روی مبارک را به علی علیه السلام نموده و فرمودند: ان هذا و شیعته هم خیر البریه؛.یعنی این مرد و پیروانش بهترین آفریدگان اند.(10) 2-رسول الله صلی الله علیه وآله فرمودند : یا علی انت و شیعتک تردون علی الحوض رواء و ان عدوک یردون علی ظما ء مقبحین.(11) 3-رسول الله درحالی که به علی(علیه السلام) اشاره می فرمودند، خطاب به مردم فرمودند: جاء خیر البریة انت و شیعتک یوم القیامة راضین مرضین؛ بهترین بشر آمد. تو و پیروانت در روز قیامت راضی و خشنود خواهید بود.(12) 4-یا علی ان الله قد غفر لک و لوالدیک و لاهلک و لشیعتک؛ ای علی همانا خداوند تو را و پدر و مادرت را و خانواده ات را و پیروانت را بخشیده است.(13) 5-انک ستقدم علی الله و شیعتک راضین مرضین؛ همانا تو به پیشگاه الهی می روی و پیروانت راضی و خشنودند.(14) 6-انت و شیعتک فی الجنة؛ تو و پیروانت در بهشت خواهید بود.(15) 7-علی و شیعته فهم الفائزون یوم القیامة؛ علی و پیروانش در روز قیامت رستگارن.(16) وقریب به همین مضامین که لفظ شیعه از زبان مبارک نبی جاری شده است, در بسیاری از کتب صحیح و معتبر اهل تسنن نیز به وفور یافت می شود: سنن ابن ماجه مجمع الزواید هیثمی کنوزالحقایق فی احادیث خیر الخلایق مناوی استیعاب ابن عبدالبر مستدرک حاکم حلیةالاولیاء ابونعیم اصفهانی تاریخ بغداد خطیب بغدادی الصواعق المحرقة ابن حجرمکی ریاض النظرة محب طبری شرف النبوة ابوسعید مناقب خوارزمی نهایة ابن اثیر پس از رحلت پیامبر اکرم بر خلاف دستور و توصیه حضرت، در سقیفه بنی ساعده جلسه ای تشکیل شد تا خلیفه بعد از پیامبر تعیین شود! جلسه ای که در آن خلیفه و جانشین حقیقی پیامبر که در طول حیات شریف خود بارها بر آن تأکید نموده بود، حضور نداشت. زیرا مشغول به خاکسپاری بدن شریف پیامبر بود!! بدین ترتیب با انحراف جریان خلافت از مسیر اصلی خود اسلام حقیقی تنها در علی و پیروان او خلاصه شد. از این رو در طول تاریخ اسلام پیروان علی(علیه السلام) با عنوان مشخص شیعه نامیده شدند. در مقابل این گروه که اقلیت مسلمانان صدر اسلام را تشکیل می دادند، اکثرت مسلمانان به خلافت خلفایی که در سقیفه انتخاب شدند رضایت دادند و در طول تاریخ اسلام خود را اهل تسنن به معنی کسانی که به سنت و روش پیامبر عمل می کنند!، نامیدند. حال این که چه کسانی واقعاً به سنت و روش پیامبر عمل می کنند سؤالی است که به اندازه همه تاریخ اسلام پاسخ دارد!! مبدأ ظهور اصطلاح اهل سنت در این باره اقوال مختلفی ذکر شده است که به برخی از آنها اشاره میکنیم: 1- از کلمات برخی از اهل حدیث و اشاعره استفاده میشود که این اصطلاح در عصر صحابه معروف بوده است، اما هیچگونه مستند حدیثی یاتاریخی این نظریه را تأیید نمیکند. 2- ابوحاتم رازی در کتاب (الزینه) تاریخ پیدایش این اصطلاح را عهد خلفای عباسی دانسته و میگوید:در عصر معاویه گروهی از مسلمانان که هواخواه عثمان بودند (عثمانیه) نامیده میشدند و دوستداران علی(علویه) خوانده میشدند و آنان پیش از آن به (شیعه) معروف بودند آنگاه در عهد حکومت عباسیان نام (علویه) و (عثمانیه) نسخ گردید و علویه به نام پیشین خود یعنی شیعه تغییر کرد و دیگران اهل سنت نامیده شدند و این دو نام پس از آن ادامه یافت. 7} 3- قول دیگر این است که تاریخ این اصطلاح به اواخر قرن دوم هجری باز میگردد، چنان که در رسالهای که عمر بن عبدالعزیز (متوفای 101 ق) در بطلان نظریه (قَدَر) نوشته، اصطلاح اهل سنت به کار رفته است. 8} اگر چه از ظواهر کلمات عمربن عبدالعزیز استفاده میشود که اهل سنت به معنای اصطلاحی آن نیست، بلکه مقصود از آن، محدثان، ناقلان و عاملان به سنت نبوی است. 9} پی نوشت ها: 1-لسان العرب 2-سوره مریم آیه 69: 3-سوره قصص آیه 15 4-سوره صافات آیه 83 5-سوره روم آیه 32 6-سوره حجر ایه 10 7-سوره انعام آیه 65 8-سوره انعام آیه 159 9-سوره بینه آیه 7 10-تفسیر الدرالمنثور جلا ل الدین سیوطی 11-ابن ماجه و الطبرانی فی الکبیر عن ابی رافع 12-رواه ابن جریر فی تفسیره ذیل آیه خیر البریة وابونعیم وابن مردویه والدیلمی عن جابر. 13-دیلمی عن علی و ابو ایوب الانصاری. 14-دیلمی و ابن عساکر والخوارزمی عن جابر. 15-الدار قطنی عن ام سلمه وله طرق اخر اخرجه ابن حجر. 16-الطبرانی عن علی و ابن مردویه و ابونعیم و دیلمی عن ابن عباس. [17].اعیان الشیعه، ج 1، ص 18. [18].بحوث فی الملل و النحل، ج 1، ص 334. [19].ربانی گلپایگانی، فرق و مذاهب کلامی، ص 167.
کلمة شیعه و مشتقات آن بارها در قرآن مجید به کار رفته است.این واژه در اصل لغت به معنای گروه، فرقه، دسته و پیرو است.(1)در حداقل سه آیه از قرآن کریم این واژه به صورت (شیعه) به کار رفته است:
رسول مکرم برای بیان این حقیقت که مسیر صحیح اسلام پس از ایشان تنها در پیروی از ولایت امیر المؤمنان علی (علیه السلام) خلاصه می شود بارها از علی و شیعه او یعنی پیروانش، نام برده اند.
1-سوره مریم:ثُمَّ لَنَنزِعَنَّ مِن کُلِّ شِیعَةٍ أَیُّهُمْ أَشَدُّ عَلَی الرَّحْمَنِ عِتِیًّا؛ آنگاه از هر دستهای کسانی از آنان را که بر [خدای]رحمان سرکشتر بودهاند بیرون خواهیم کشید (2)
2-سوره قصص: وَدَخَلَ الْمَدِینَةَ عَلَی حِینِ غَفْلَةٍ مِّنْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِیهَا رَجُلَیْنِ یَقْتَتِلَانِ هَذَا مِن شِیعَتِهِ وَهَذَا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِی مِن شِیعَتِهِ عَلَی الَّذِی مِنْ عَدُوِّهِ فَوَکَزَهُ مُوسَی فَقَضَی عَلَیْهِ قَالَ هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُّضِلٌّ مُّبِینٌ؛ و (حضرت موسی) داخل شهر شد بیآنکه مردمش متوجه باشند پس دو مرد را با هم در زد و خورد یافتیکی از پیروان او و دیگری از دشمنانش [بود] آن کس که از پیروانش بود بر ضد کسی که دشمن وی بود از او یاری خواست پس موسی مشتی بدو زد و او را کشت گفت این کار شیطان است چرا که او دشمنی گمراهکننده [و] آشکار است (3)
3-سوره صافات:وَإِنَّ مِن شِیعَتِهِ لَإِبْرَاهِیمَ؛و بیگمان ابراهیم از پیروان او (حضرت نوح) است (4) در این سوره حضرت حق ابراهیم خلیل را در روش و منش و اخلاق و عمل ، و ایمان و عقیده ، و جهاد و عبادت شیعه نوح شمرده است. و ان من شیعته لإبراهیم : و بی تردید ابراهیم از پیروان نوح بوده است.
در آیات دیگری نیز مشتقات این واژه به کار رفته است:
1-مِنَ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَکَانُوا شِیَعًا کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ؛از کسانی که دین خود را قطعه قطعه کردند و فرقه فرقه شدند هر حزبی بدانچه پیش آنهاست دلخوش شدند (5)
2-وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ فِی شِیَعِ الأَوَّلِینَ؛و به یقین پیش از تو [نیز] در گروه های پیشینیان [پیامبرانی] فرستادیم (6)
3- ُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَی أَن یَبْعَثَ عَلَیْکُمْ عَذَابًا مِّن فَوْقِکُمْ أَوْ مِن تَحْتِ أَرْجُلِکُمْ أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعًا وَیُذِیقَ بَعْضَکُم بَأْسَ بَعْضٍ انظُرْ کَیْفَ نُصَرِّفُ الآیَاتِ لَعَلَّهُمْ یَفْقَهُونَ؛ بگو او تواناست که از بالای سرتان یا از زیر پاهایتان عذابی بر شما بفرستد یا شما را گروه گروه به هم اندازد [و دچار تفرقه سازد] و عذاب بعضی از شما را به بعضی [دیگر] بچشاند بنگر چگونه آیات [خود] را گوناگون بیان میکنیم باشد که آنان بفهمند (7)
4-إِنَّ الَّذِینَ فَرَّقُواْ دِینَهُمْ وَکَانُواْ شِیَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِی شَیْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَی اللّهِ ثُمَّ یُنَبِّئُهُم بِمَا کَانُواْ یَفْعَلُونَ؛ کسانی که دین خود را پراکنده ساختند و فرقه فرقه شدند تو هیچ گونه مسؤول ایشان نیستی کارشان فقط با خداست آنگاه به آنچه انجام میدادند آگاهشان خواهد کرد (8
بنابراین اصل این واژه برگرفته از قرآن کریم است.
کلمة شیعه و مشتقات آن بارها در قرآن مجید به کار رفته است. این واژه در اصل لغت به معنای گروه، فرقه، دسته و پیرو است.
در طول حیات پر بار رسول اکرم به مناسبت های مختلف ایشان علی(علیه السلام) را به عنوان خلیفه و جانشین پس از خود معرفی فرمودند. رسول مکرم برای بیان این حقیقت که مسیر صحیح اسلام پس از ایشان تنها در پیروی از ولایت امیر المؤمنان علی (علیه السلام) خلاصه می شود بارها از علی و شیعه او یعنی پیروانش، نام برده اند.
از جمله:
1- بعد از نزول آیه ان الذین امنو و عملو الصالحات اولئک هم خیر البریه؛ در حقیقت کسانی که گرویده و کارهای شایسته کردهاند آنانند که بهترین آفریدگانند(9) روی مبارک را به علی علیه السلام نموده و فرمودند: ان هذا و شیعته هم خیر البریه؛.یعنی این مرد و پیروانش بهترین آفریدگان اند.(10)
2-رسول الله صلی الله علیه وآله فرمودند : یا علی انت و شیعتک تردون علی الحوض رواء و ان عدوک یردون علی ظما ء مقبحین.(11)
3-رسول الله درحالی که به علی(علیه السلام) اشاره می فرمودند، خطاب به مردم فرمودند: جاء خیر البریة انت و شیعتک یوم القیامة راضین مرضین؛ بهترین بشر آمد. تو و پیروانت در روز قیامت راضی و خشنود خواهید بود.(12)
4-یا علی ان الله قد غفر لک و لوالدیک و لاهلک و لشیعتک؛ ای علی همانا خداوند تو را و پدر و مادرت را و خانواده ات را و پیروانت را بخشیده است.(13)
5-انک ستقدم علی الله و شیعتک راضین مرضین؛ همانا تو به پیشگاه الهی می روی و پیروانت راضی و خشنودند.(14)
6-انت و شیعتک فی الجنة؛ تو و پیروانت در بهشت خواهید بود.(15)
7-علی و شیعته فهم الفائزون یوم القیامة؛ علی و پیروانش در روز قیامت رستگارن.(16)
وقریب به همین مضامین که لفظ شیعه از زبان مبارک نبی جاری شده است, در بسیاری از کتب صحیح و معتبر اهل تسنن نیز به وفور یافت می شود:
سنن ابن ماجه
مجمع الزواید هیثمی
کنوزالحقایق فی احادیث خیر الخلایق مناوی
استیعاب ابن عبدالبر
مستدرک حاکم
حلیةالاولیاء ابونعیم اصفهانی
تاریخ بغداد خطیب بغدادی
الصواعق المحرقة ابن حجرمکی
ریاض النظرة محب طبری
شرف النبوة ابوسعید
مناقب خوارزمی
نهایة ابن اثیر
پس از رحلت پیامبر اکرم بر خلاف دستور و توصیه حضرت، در سقیفه بنی ساعده جلسه ای تشکیل شد تا خلیفه بعد از پیامبر تعیین شود! جلسه ای که در آن خلیفه و جانشین حقیقی پیامبر که در طول حیات شریف خود بارها بر آن تأکید نموده بود، حضور نداشت. زیرا مشغول به خاکسپاری بدن شریف پیامبر بود!!
بدین ترتیب با انحراف جریان خلافت از مسیر اصلی خود اسلام حقیقی تنها در علی و پیروان او خلاصه شد. از این رو در طول تاریخ اسلام پیروان علی(علیه السلام) با عنوان مشخص شیعه نامیده شدند.
در مقابل این گروه که اقلیت مسلمانان صدر اسلام را تشکیل می دادند، اکثرت مسلمانان به خلافت خلفایی که در سقیفه انتخاب شدند رضایت دادند و در طول تاریخ اسلام خود را اهل تسنن به معنی کسانی که به سنت و روش پیامبر عمل می کنند!، نامیدند. حال این که چه کسانی واقعاً به سنت و روش پیامبر عمل می کنند سؤالی است که به اندازه همه تاریخ اسلام پاسخ دارد!!
مبدأ ظهور اصطلاح اهل سنت
در این باره اقوال مختلفی ذکر شده است که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
1- از کلمات برخی از اهل حدیث و اشاعره استفاده میشود که این اصطلاح در عصر صحابه معروف بوده است، اما هیچگونه مستند حدیثی یاتاریخی این نظریه را تأیید نمیکند.
2- ابوحاتم رازی در کتاب (الزینه) تاریخ پیدایش این اصطلاح را عهد خلفای عباسی دانسته و میگوید:در عصر معاویه گروهی از مسلمانان که هواخواه عثمان بودند (عثمانیه) نامیده میشدند و دوستداران علی(علویه) خوانده میشدند و آنان پیش از آن به (شیعه) معروف بودند آنگاه در عهد حکومت عباسیان نام (علویه) و (عثمانیه) نسخ گردید و علویه به نام پیشین خود یعنی شیعه تغییر کرد و دیگران اهل سنت نامیده شدند و این دو نام پس از آن ادامه یافت. 7}
3- قول دیگر این است که تاریخ این اصطلاح به اواخر قرن دوم هجری باز میگردد، چنان که در رسالهای که عمر بن عبدالعزیز (متوفای 101 ق) در بطلان نظریه (قَدَر) نوشته، اصطلاح اهل سنت به کار رفته است. 8} اگر چه از ظواهر کلمات عمربن عبدالعزیز استفاده میشود که اهل سنت به معنای اصطلاحی آن نیست، بلکه مقصود از آن، محدثان، ناقلان و عاملان به سنت نبوی است. 9}
پی نوشت ها:
1-لسان العرب
2-سوره مریم آیه 69:
3-سوره قصص آیه 15
4-سوره صافات آیه 83
5-سوره روم آیه 32
6-سوره حجر ایه 10
7-سوره انعام آیه 65
8-سوره انعام آیه 159
9-سوره بینه آیه 7 10-تفسیر الدرالمنثور جلا ل الدین سیوطی
11-ابن ماجه و الطبرانی فی الکبیر عن ابی رافع
12-رواه ابن جریر فی تفسیره ذیل آیه خیر البریة وابونعیم وابن مردویه والدیلمی عن جابر.
13-دیلمی عن علی و ابو ایوب الانصاری.
14-دیلمی و ابن عساکر والخوارزمی عن جابر.
15-الدار قطنی عن ام سلمه وله طرق اخر اخرجه ابن حجر.
16-الطبرانی عن علی و ابن مردویه و ابونعیم و دیلمی عن ابن عباس.
[17].اعیان الشیعه، ج 1، ص 18.
[18].بحوث فی الملل و النحل، ج 1، ص 334.
[19].ربانی گلپایگانی، فرق و مذاهب کلامی، ص 167.
- [سایر] پیامبر ص شیعه بودند یا سنی؟
- [سایر] آیا افراد سنی مذهب به معصومیت پیامبر(ص) و امامان و اهل بیت (ع) اعتقاد دارند؟
- [سایر] تفاوت وضو گرفتن در شیعه و سنی چیست؟ و پیامبر(ص) وضو گرفتنشان به چه سبکی بوده و وضو گرفتن کدامیک از شیعه و سنی شبیه پیامبر(ص) است؟
- [سایر] آیا حضرت زهرا (س) در منابع تاریخی اهل سنت جایگاهی نظیر منابع شیعه در نزد پیامبر (ص) دارد؟
- [سایر] آیا حضرت زهرا (س) در منابع تاریخی اهل سنت جایگاهی نظیر منابع شیعه در نزد پیامبر (ص) دارد؟
- [سایر] آیا روایت 12 خلیفه بعد از پیامبر (ص) در منابع اهل سنت نیز هست؟
- [سایر] آیا نسبت هذیان به پیامبر(ص) توسط خلیفه دوم در منابع اهل سنت هم آمده است؟
- [سایر] چرا اهل سنت مولودی خوانی در مورد پیامبر و امامان را صحیح نمی دانند؟
- [سایر] چرا شیعیان مانند اهل تسنن دست بسته نماز نمی خوانند؟ سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله چه بود؟
- [سایر] دلایل متفاوت بودن آداب شیعیان با اهل سنت با وجود یکسان بودن پیامبر چیست؟
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.
- [آیت الله سیستانی] بر طبق مذهب امامیه، زن مطلقه یائسه و صغیره اگر چه با آنها نزدیکی شده باشد عدّه ندارند. لیکن بر طبق مذاهب اهلسنّت با اختلافی که در شروط عدّه برای صغیره دارند عدّه بر آنان واجب است. حال اگر شوهر از اهلسنّت باشد، و زن یائسه یا صغیرهاش را با اعتقاد به لزوم عدّه برای صغیره طلاق دهد، ملزم به رعایت قواعد مذهب خود مانند فساد عقد خواهر مطلقه، و نکاح زنانی که جمع آنها با زن در دوران عدّه حرام است، میشود، بنابراین مرد شیعی میتواند با خواهر این مطلقه ازدواج کند هرچند آن مرد سنی با او عقد بسته باشد. و احتیاط واجب برای مرد شیعی نیز آن است که با این زن مطلقه پیش از تمام شدن عدهاش ازدواج نکند، و آن زن نیز اگر شیعه باشد و یا شیعه بشود تا پایان عدّه، ازدواج نکند. همچنین احوط آن است که در ایام عدّه از شوهر نفقه نگیرد، گر چه طبق مذهب شوهر واجبالنفقه او باشد، مگر آنکه از باب اجرای قاعده مقاصّه نوعی در صورت بودن شرایط آن، بتوان نفقه گرفت.
- [آیت الله جوادی آملی] .اقامه نماز در مکان خاص که مستلزم معصیت باشد , حرام است؛ ولی نماز باطل نیست; مثلاً اگر اقامه نماز جلوتر از قبر پیامبر(ص) و امام معصوم(ع) به فاصله کم , موجب هتک حرمت آن ذوات قدسی شود, حرام است؛ ولی نماز باطل نیست و اقامه نماز در مکان محاذی و همسطح با قبر معصوم(ع) حرام نیست.
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت جمع میان عمه و برادرزادهاش یا خاله و خواهرزادهاش جایز نیست، بدین معنا که اگر هر دو را همزمان عقد کنند، هر دو عقد باطل است، و در صورتی که عقد یکی پس از دیگری باشد، عقد دومی باطل است. لکن از نظر فقه امامیه، عقد عمه پس از برادرزادهاش و خاله پس از خواهرزادهاش مطلقاً جایز است. همچنین عقد برادرزاده پس از عقد عمه و عقد خواهرزاده پس از عقد خاله، مشروط بر آنکه پیش از عقد عمه و خاله رضایت داده باشند و یا بعد از عقد رضایت بدهند جایز است. بنابراین اگر پیرو اهل سنّت، در نکاح میان عمه و برادرزادهاش و یا میان خاله و خواهرزادهاش جمع کند، پس اگر عقد آنها متقارن باشد چون به مذهب آنها عقد هر دو باطل است، برای پیرو مذهب امامیه جایز است بر هر یک از آنها و در صورت رضایت عمه یا خاله بر هر دو عقد کند. و اگر عقد مرد سنّی متقارن نباشد، عقد زن دوّم در فرض مذکور به مذهب آنها باطل است و مرد شیعی میتواند با او ازدواج کند. این حکم در مورد هر یک از آن دو زن در صورتی که امامی باشند، نیز جاری است.
- [آیت الله خوئی] هرگاه چیزی که پیدا کرده نشانهای دارد که به واسط آن میتواند صاحبش را پیدا کند، اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است، در صورتی که قیمت آن چیز به یک درهم برسد باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله اردبیلی] پیروی از امر پدر و مادر در غیر از انجام کارهای حرام و ترک کارهای واجب عینی(1) بنابر احتیاط لازم است و مخالفت آنان اگر موجب آزار و بیاحترامی به آنان شود، حرام است و فرزندان در هر سنی که باشند، باید به پدر و مادر خود احترام بگذارند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] هرگاه چیزی که پیدا کرده؛ نشانه ای دارد که به واسطه آن می تواند صاحبش را پیدا کند؛ اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است؛ در صورتی که قیمت آن چیز به مقدار یک درهم برسد؛ باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحبّ است در شوهر دادن دختری که بالغه است (یعنی مکلّف شده) و به سنی رسیده که حیض دیدن وی متعارف است، عجله کنند، از حضرت صادق علیهالسلام روایت شده که یکی از سعادتهای مرد آن است که دخترش در خانه او حیض نبیند.