تعامل با ادیان در سیره پیامبر اکرم(ص) به شکلی بوده است توضیح دهید؟ تعامل مثبت و منطقی پیامبر اکرم (ص) با ادیان و مذاهب عصر خود از جمله رازهای موفقیت پیامبر اعظم (ص )، داشتن منطق کاملاً روشن در برخورد با جریان های اعتقادی دینی و آیین عصر خویش بود؛ چه اینکه از یک سو با بت و بت پرستی و کفر و شرک و نفاق در عقیده و عمل مبارزه فرهنگی و اجتماعی کرد و مثلث کفر، شرک و نفاق نیز در طول دوران رسالتش در برابر او قرار گرفت و از هیچ مبارزه ای در برابر (اسلام ) و توحید و عدالت فروگذار نکرد. قرآن کریم نیز می فرماید: (و لتجدن اشدّ النّاس عداوة للذین امنوا الیهود و الذین اشرکوا.. . ) (مائده / 82) یا استراتژی دشمن را اسلام ستیزی تا مرز اسلام زدایی معرفی نمود که: (وَلاَ یَزَالُونَ یُقَاتِلُونَکُمْ حَتَّی یَرُدُّوکُمْ عَن دِینِکُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا.. . ) (بقره / 217) یا فرمود: (و ما نقموا منهم الاّ ان یؤ منوا باللّه العزیز الحمید) (بروج / 8) یعنی قرآن کریم بسیار دقیق و واقع گرایانه چهره دشمن را معرفی و (دشمن شناسی ) کرده است و خط تقابل ایمان کفر، توحید شرک، حقّ باطل را در مراحل اوّلیه طرح و ترویج اسلام و سپس به عنوان تاکتیک و روش مبارزاتی دشمن در مراحل بعدی گسترش اسلام تبیین نمود و (جریان نفاق ) یا اسلام نقابدار بوسفیانی و اشرافیّت و جهالت را در مقابله با اسلام اصیل قرآنی وِلایی در نهایت ظرافت روشن و متذکّر شد.. .. پیامبر اعظم (ص ) اگر چه مواجهه فرهنگی سیاسی و نظامی داشت ولی از سوی دیگر با ادیان و مذاهب از روش دعوت به (کلمه توحید و توحید کلمه ) و احتجاج و مناظره های عالمانه و تفکر و اندیشه ورزی استفاده می نمود، که به تعبیر استاد شهید مطهری از ویژگی های پیامبر اعظم (ص ): (داشتن جراءت یعنی خود را نباختن و استقامت داشتن ) بود هم (داعیاً الی اللّه باذنه و سراجاً منیراً) (احزاب / 45) بود و هم (یخشونه و لا یخشون احداً الاّ اللّه ) (احزاب / 29) و تبعیّت از (قول احسن )، تابع برهان و عقل شدن، بازگشت به فطرت اوّلیه، حق شناسی و حق گروی، گرایش به معرفت و حکمت، داشتن منطق و فلسفه حیاتِ معقول و طیّبه، اجبار نابرداری ایمان و.. . از مبانی و مبادی یا اصول دعوت نبوی بود. اسلام از منطق والا و فراگیری برخوردار بود که در برخورد و مواجهه با فرهنگ ها، ادیان و حکایت نه تنها مغلوب یا تضعیف نمی شد بلکه رازها و گوهرهای آن بهتر، عمیق تر و شفاف تر آشکار می شد و (حقانیت ) آن اثبات می گردید. به همین دلیل پیامبر اکرم (ص ) رابطه حَسَنه و تعامل سازنده ای با ملل و نحل و جریان های دینی آیینی عصر بعثت داشت. رهبران ادیان و مذاهب یا نمایندگان جریان های فکری مذهبی با او ملاقات کرده، مسائل خویش را طرح و پاسخ می گرفتند که برخی از آنها به صورت کلان و کلی در قرآن تبیین و برخی نیز در تاریخ زندگی پیامبر اسلام ثبت و ضبط شده است. این کارکرد موفق در ارتباط با فرهنگ و تمدن های دوران صدر اسلام به نوع رهبری و مدیریت پیامبر اکرم (ص )، قوّت و قدرت فکری معرفتی اسلام، حقانیت نبوت و رسالت محمّد(ص )، هدفدارتر و گزینش روش های منطقی در پیشبرد اسلام از سوی پیامبر خدا(ص ) بوده است. به همین جهت با مهربانی تواءم با برهان و منطق نظری و عملی ثابت، اخلاق سالم و سازنده تبلیغی دین مسلمین و حتی غیر مسلمانان را فریفته و شیفته اسلام و پیامبر(ص ) می نمود و البته همه زیبایی های وجودی پیامبر بر همین (تاءییدات الهی )، قابلیت و استعداد نبوی، مجاهدت و سلوک الهی و ملکوتی، خردورزی و هوشمندی، اخلاق حَسَنه یا مکارم و معالی اخلاقی پیامبر اسلام بود. آری برای پیامبر دعوت به خدا نه خود، حاکمیت قوانین الهی نه راءی و نظر خویشتن، بینش ها و ارزش های اسلامی و اقامه حدود و عدالت الهی مهم بود و لاغیر و چنین پیام های عمیق عقل و فطرت پسند و روش و رویکرد عملی پیامبر اسلام با دنیای عصر خود از مؤ لفه های بسیار تاءثیر گذار موفقیت و حاکمیت اسلام بود. نتیجه: پیامبر اکرم (ص ) با درک درست از شرائط زمان و مکان، باور به پیام الهی و پیامبری و رسالتش، گزینش راه کارهای کارآمد و پویا، تدبیر و برنامه ریزی برای نیل به هدف الهی، صبر و بصیرت، شکر و شکیبایی، منطق اصولگرایانه علمی و عملی ثابت و روشن، اخلاق کریمانه و حَسَنه، مجاهدت و مهاجرت، دشمن شناسی و دشمن ستیزی، برخورد با ریشه های علل انحراف و انحطاط عقیدتی و عملی، عقلانیت و عدالت، بیداری و پایداری در راه هدف چون طبیب حاذِق و مشفِق در برخورد با بیماران فکری روحی عمل کردن، دعوت خالصانه، صادقانه و صریحانه به سوی خدا، ارزش گرایی در قول و فعل، داشتن یارانِ بصیر و مجاهد، تعامل مثبت با ادیان و آئین های عصر خویش، قرار دادن عقل و دل یا فطرت انسانها و تلاش در بیدار سازی فطرت آدمیان، مبارزه با تحریف، عوام زدگی، واپس گرایی در حوزه درک دینی یا دین شناسی و دین داری، قرین سازی دانایی، دینداری به هم و در پرتو تاءییدهای الهی توانست در یک زمان بسیار کوتاه علی رغم مشکلات فراوان و مانع تراشی های فرهنگی سیاسی و اجتماعی و حتی نظامی از سوی دشمنان توحید و عدالت اسلام را در پهنه روزگار و آفاق عصر و جغرافیای شرقی غربی دوران خویش حاکم نماید و حقیقتاً برای همه دین داران به خصوص عالمان دینی و پرچم داران عرصه فرهنگ و سیاست یک الگوی عینی و واقعیت پذیر و آیینه راه نما و تابلویی از جاذبه های محتوایی و قالبی اسلامِ عزیز شود تا در همه اعصار حتی عصر غیبت امام زمان (عج ) و عصر تهاجم فرهنگ ها حاکم گردد که (الاسلام یعلوا و لا یعلی علیه ) و (هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره الکافرین ) (توبه / 33).
تعامل با ادیان در سیره پیامبر اکرم(ص) به شکلی بوده است توضیح دهید؟
تعامل مثبت و منطقی پیامبر اکرم (ص) با ادیان و مذاهب عصر خود
از جمله رازهای موفقیت پیامبر اعظم (ص )، داشتن منطق کاملاً روشن در برخورد با جریان های اعتقادی دینی و آیین عصر خویش بود؛ چه اینکه از یک سو با بت و بت پرستی و کفر و شرک و نفاق در عقیده و عمل مبارزه فرهنگی و اجتماعی کرد و مثلث کفر، شرک و نفاق نیز در طول دوران رسالتش در برابر او قرار گرفت و از هیچ مبارزه ای در برابر (اسلام ) و توحید و عدالت فروگذار نکرد.
قرآن کریم نیز می فرماید: (و لتجدن اشدّ النّاس عداوة للذین امنوا الیهود و الذین اشرکوا.. . ) (مائده / 82) یا استراتژی دشمن را اسلام ستیزی تا مرز اسلام زدایی معرفی نمود که: (وَلاَ یَزَالُونَ یُقَاتِلُونَکُمْ حَتَّی یَرُدُّوکُمْ عَن دِینِکُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا.. . ) (بقره / 217) یا فرمود: (و ما نقموا منهم الاّ ان یؤ منوا باللّه العزیز الحمید) (بروج / 8) یعنی قرآن کریم بسیار دقیق و واقع گرایانه چهره دشمن را معرفی و (دشمن شناسی ) کرده است و خط تقابل ایمان کفر، توحید شرک، حقّ باطل را در مراحل اوّلیه طرح و ترویج اسلام و سپس به عنوان تاکتیک و روش مبارزاتی دشمن در مراحل بعدی گسترش اسلام تبیین نمود و (جریان نفاق ) یا اسلام نقابدار بوسفیانی و اشرافیّت و جهالت را در مقابله با اسلام اصیل قرآنی وِلایی در نهایت ظرافت روشن و متذکّر شد.. .. پیامبر اعظم (ص ) اگر چه مواجهه فرهنگی سیاسی و نظامی داشت ولی از سوی دیگر با ادیان و مذاهب از روش دعوت به (کلمه توحید و توحید کلمه ) و احتجاج و مناظره های عالمانه و تفکر و اندیشه ورزی استفاده می نمود، که به تعبیر استاد شهید مطهری از ویژگی های پیامبر اعظم (ص ): (داشتن جراءت یعنی خود را نباختن و استقامت داشتن ) بود هم (داعیاً الی اللّه باذنه و سراجاً منیراً) (احزاب / 45) بود و هم (یخشونه و لا یخشون احداً الاّ اللّه ) (احزاب / 29) و تبعیّت از (قول احسن )، تابع برهان و عقل شدن، بازگشت به فطرت اوّلیه، حق شناسی و حق گروی، گرایش به معرفت و حکمت، داشتن منطق و فلسفه حیاتِ معقول و طیّبه، اجبار نابرداری ایمان و.. . از مبانی و مبادی یا اصول دعوت نبوی بود.
اسلام از منطق والا و فراگیری برخوردار بود که در برخورد و مواجهه با فرهنگ ها، ادیان و حکایت نه تنها مغلوب یا تضعیف نمی شد بلکه رازها و گوهرهای آن بهتر، عمیق تر و شفاف تر آشکار می شد و (حقانیت ) آن اثبات می گردید. به همین دلیل پیامبر اکرم (ص ) رابطه حَسَنه و تعامل سازنده ای با ملل و نحل و جریان های دینی آیینی عصر بعثت داشت.
رهبران ادیان و مذاهب یا نمایندگان جریان های فکری مذهبی با او ملاقات کرده، مسائل خویش را طرح و پاسخ می گرفتند که برخی از آنها به صورت کلان و کلی در قرآن تبیین و برخی نیز در تاریخ زندگی پیامبر اسلام ثبت و ضبط شده است. این کارکرد موفق در ارتباط با فرهنگ و تمدن های دوران صدر اسلام به نوع رهبری و مدیریت پیامبر اکرم (ص )، قوّت و قدرت فکری معرفتی اسلام، حقانیت نبوت و رسالت محمّد(ص )، هدفدارتر و گزینش روش های منطقی در پیشبرد اسلام از سوی پیامبر خدا(ص ) بوده است. به همین جهت با مهربانی تواءم با برهان و منطق نظری و عملی ثابت، اخلاق سالم و سازنده تبلیغی دین مسلمین و حتی غیر مسلمانان را فریفته و شیفته اسلام و پیامبر(ص ) می نمود و البته همه زیبایی های وجودی پیامبر بر همین (تاءییدات الهی )، قابلیت و استعداد نبوی، مجاهدت و سلوک الهی و ملکوتی، خردورزی و هوشمندی، اخلاق حَسَنه یا مکارم و معالی اخلاقی پیامبر اسلام بود. آری برای پیامبر دعوت به خدا نه خود، حاکمیت قوانین الهی نه راءی و نظر خویشتن، بینش ها و ارزش های اسلامی و اقامه حدود و عدالت الهی مهم بود و لاغیر و چنین پیام های عمیق عقل و فطرت پسند و روش و رویکرد عملی پیامبر اسلام با دنیای عصر خود از مؤ لفه های بسیار تاءثیر گذار موفقیت و حاکمیت اسلام بود.
نتیجه:
پیامبر اکرم (ص ) با درک درست از شرائط زمان و مکان، باور به پیام الهی و پیامبری و رسالتش، گزینش راه کارهای کارآمد و پویا، تدبیر و برنامه ریزی برای نیل به هدف الهی، صبر و بصیرت، شکر و شکیبایی، منطق اصولگرایانه علمی و عملی ثابت و روشن، اخلاق کریمانه و حَسَنه، مجاهدت و مهاجرت، دشمن شناسی و دشمن ستیزی، برخورد با ریشه های علل انحراف و انحطاط عقیدتی و عملی، عقلانیت و عدالت، بیداری و پایداری در راه هدف چون طبیب حاذِق و مشفِق در برخورد با بیماران فکری روحی عمل کردن، دعوت خالصانه، صادقانه و صریحانه به سوی خدا، ارزش گرایی در قول و فعل، داشتن یارانِ بصیر و مجاهد، تعامل مثبت با ادیان و آئین های عصر خویش، قرار دادن عقل و دل یا فطرت انسانها و تلاش در بیدار سازی فطرت آدمیان، مبارزه با تحریف، عوام زدگی، واپس گرایی در حوزه درک دینی یا دین شناسی و دین داری، قرین سازی دانایی، دینداری به هم و در پرتو تاءییدهای الهی توانست در یک زمان بسیار کوتاه علی رغم مشکلات فراوان و مانع تراشی های فرهنگی سیاسی و اجتماعی و حتی نظامی از سوی دشمنان توحید و عدالت اسلام را در پهنه روزگار و آفاق عصر و جغرافیای شرقی غربی دوران خویش حاکم نماید و حقیقتاً برای همه دین داران به خصوص عالمان دینی و پرچم داران عرصه فرهنگ و سیاست یک الگوی عینی و واقعیت پذیر و آیینه راه نما و تابلویی از جاذبه های محتوایی و قالبی اسلامِ عزیز شود تا در همه اعصار حتی عصر غیبت امام زمان (عج ) و عصر تهاجم فرهنگ ها حاکم گردد که (الاسلام یعلوا و لا یعلی علیه ) و (هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره الکافرین ) (توبه / 33).
- [سایر] شیوه تعامل پیامبر اکرم (ص) با اهل کتاب به شکلی بوده است و آیا آنها را در این شکل جذب نموده است؟
- [سایر] سیره احتجاجی رسول اکرم(ص) با یهودیان درباره زیر بنای ارکان کعبه به چه صورت بود؟
- [سایر] سیره پیامبراکرم(ص) درباره حکم پاها در وضو چگونه بوده است؟
- [سایر] سیره احتجاجی رسول خدا(ص)در بحثهای عقلی و کلامی چگونه بود؟
- [سایر] سیره و روش پیامبر اسلام(ص) در مقابل کسانی که نافرمانی می کردند،چگونه بود؟
- [سایر] چرا زنان پیامبر اسلام (ص ) بعد از وفات پیامبر اکرم(ص ), نمی توانستند ازدواج کنند؟
- [سایر] سیره پیامبر اکرم (ص) و امام علی(ع) در برخورد با مسائل شخصی و اصولی چگونه بود؟
- [سایر] چرا در سیره و روش زندگی پیامبراکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) به حسب ظاهر تعارض و تناقض وجود دارد؟
- [سایر] هماهنگی و آموزندگی اعتقاد به مبدأ و معاد در سیره رسول اکرم(ص) چگونه است؟
- [سایر] رابطة حضرت فاطمه (س) با پیامبر اکرم (ص) و تأثیر آن بعد از رحلت آن بزرگوار در زندگی زهرا به چه شکلی بوده است؟
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید : یا مُحسنُ قداتاکَ المسیءُ و قد امَرتَ المحسنَ ان یتجاوَز عنِ المسی ءِ انتَ المحسنُ و انا المُسی ءُ بحقّ محمّدٍ و آلِ محّمدٍ صل عَلی محّمدِ و ال محّمدِ و تجاوَز عن قبیحِ ما تعلمُ منّی .یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بندة گنهکار به در خانة تو آمده و تو امر کرده ای که نییکوکار از گنهکار بگذرد ، تو نیکو کاری و من گناهکار بحقّ محّمدٍ و آل محّمدٍ صلی اللهُ علیه و آله و سّلم .رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیها یی که می دانی از من سر زده . بگذر .
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله بروجردی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:(یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِییءُ وَ قَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَ اَنا المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجاوَز عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی)؛یعنی؛ ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بندهی گنهکار به در خانهی تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گنهکار، به حق محمّد و آل محمّد / رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است بعد از تکبیرةالاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ الْمُسیءُ وَقَدْ أمَرْتَ الْمُحْسِنَ أنْ یَتَجَاوَزَ عَنِ الْمُسیءِ، أنْتَ الْمُحْسِنُ وَأنَا الْمُسیءُ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی: (ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حقّ محمّد و آل محمّد صلیاللهعلیهوآلهوسلم رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده درگذر.)