شاید شنیده باشید که ژاپنی ها ماهی خواران چیره دستی هستند. این اشتیاق تا آنجا پیش رفته بود که سال ها پیش دیگر ماهی چندانی در اطراف مجموعه جزایر ژاپنی باقی نماند. از این رو ماهی گیران برای صید ماهی ها به دل آب دریا ها رفتند، ولی اینجا یک مشکلی پیش آمد و آن این که به خاطر دوری مسافت، وقتی ماهی گیران ماهی ها را به بازار می بردند ژاپنی ها با یک نگاه می فهمیدند که ماهی ها تازه نیستند، بنابر این تمایلی برای خرید از خود نشان نمی دادند. ماهی گیران به فکر تازه ای افتادند و آن این که، ماهی های صید شده را منجمد کرده و به بازار بفرستند. این راهکار هم تأثیر مثبتی در پی نداشت چون ژاپنی ها طعم ماهی تازه را با ماهی منجمد تشخیص می دادند، باید راه حل تازه ای میافتند. پیشنهاد شما چیست؟ بله، آنها مخازن بزرگی را در کشتی های ماهی گیری تعبیه کردند. ماهی ها را بعد ار صید کردن درون آن مخزن ها می ریختند؛ حجم ماهی ها بسیار بود و هر چند که درون آب کم مخزن زنده می ماندند، ولی این زنده ماندن فرق چندانی با مردن نداشت. بنابر این طعم ماهی سرحال و تازه صید شده را نمی داد و این برای ژاپنی ها، خوشایند نبود. باید راهکار دیگری می یافتند. ناگهان فکری به ذهنشان رسید. از آن روز به بعد ماهی را درون مخازن می ریختند و در میان آنها کوسه کوچکی را رها می کردند. هر چند این کوسه تعداد کمی از ماهی ها را می خورد ولی سایر آنها به خاطر خطری که تهدیدشان می کرد. بی وقفه تلاش می کردند. از این رو وقتی به ساحل می رسیدند کاملا سرحال و سرزنده بودند و این همان چیزی بود که باید می شد. ماجرای زندگی ما نیز بی شباهت به این داستان نیست. همهی ما در زندگی روزانه به طور طبیعی یا غیر طبیعی با مشکلات و موانعی روبرو هستیم اما برخورد همه ما با آنها یکسان نیست. برخی از مردم تهدیدها را به فرصت و بلایا را به نعمت تبدیل می کنند. همچون پیامبر اعظم (ص) که خداوند در دوران کودکی یا دورانی که واقعا احتیاج داشت، پدر، مادر، پدر بزرگ، عمو و ...، همه را از او گرفت، سه سال به شعب ابی طالب تبعید شد، بیش از هفتاد جنگ را سازماندهی کرد و ... ولی پیامبر بزرگوار اسلام نه مأیوس شدند و نه دلسرد بلکه تلاش فرمودند از بد ترین شرایط بهترین استفاده را ببرند در نتیجه رسید به آنجا که هیچ کس نرسید. تعداد این افراد چندان هم کم نیست. در ثانی همه آنها نیز پیامبر نیستند. با این حال به قول برخی هر که در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش می دهند. برخی از مردم نیز با دیدن اولین مشکل، شروع به خواندن آیه یاس می کنند. از بخت و اقبال بد خود می گویند و به زمین و زمان ناسزا می گویند. گروه سومی نیز افتان و خیزان درمیان این دو گروه در حرکتند. شما چگونه نگرشی به مشکلات زندگی خود دارید ایا از آنها استقبال می کنید؟ در مقابلشان زانو می زنید؟ یا این که آنها را وادار به زانو زندن می کنید؟ نویسنده : علی ارجمند عین الدین
شاید شنیده باشید که ژاپنی ها ماهی خواران چیره دستی هستند. این اشتیاق تا آنجا پیش رفته بود که سال ها پیش دیگر ماهی چندانی در اطراف مجموعه جزایر ژاپنی باقی نماند. از این رو ماهی گیران برای صید ماهی ها به دل آب دریا ها رفتند، ولی اینجا یک مشکلی پیش آمد و آن این که به خاطر دوری مسافت، وقتی ماهی گیران ماهی ها را به بازار می بردند ژاپنی ها با یک نگاه می فهمیدند که ماهی ها تازه نیستند، بنابر این تمایلی برای خرید از خود نشان نمی دادند. ماهی گیران به فکر تازه ای افتادند و آن این که، ماهی های صید شده را منجمد کرده و به بازار بفرستند. این راهکار هم تأثیر مثبتی در پی نداشت چون ژاپنی ها طعم ماهی تازه را با ماهی منجمد تشخیص می دادند، باید راه حل تازه ای میافتند. پیشنهاد شما چیست؟ بله، آنها مخازن بزرگی را در کشتی های ماهی گیری تعبیه کردند. ماهی ها را بعد ار صید کردن درون آن مخزن ها می ریختند؛ حجم ماهی ها بسیار بود و هر چند که درون آب کم مخزن زنده می ماندند، ولی این زنده ماندن فرق چندانی با مردن نداشت. بنابر این طعم ماهی سرحال و تازه صید شده را نمی داد و این برای ژاپنی ها، خوشایند نبود. باید راهکار دیگری می یافتند. ناگهان فکری به ذهنشان رسید. از آن روز به بعد ماهی را درون مخازن می ریختند و در میان آنها کوسه کوچکی را رها می کردند. هر چند این کوسه تعداد کمی از ماهی ها را می خورد ولی سایر آنها به خاطر خطری که تهدیدشان می کرد. بی وقفه تلاش می کردند. از این رو وقتی به ساحل می رسیدند کاملا سرحال و سرزنده بودند و این همان چیزی بود که باید می شد. ماجرای زندگی ما نیز بی شباهت به این داستان نیست.
همهی ما در زندگی روزانه به طور طبیعی یا غیر طبیعی با مشکلات و موانعی روبرو هستیم اما برخورد همه ما با آنها یکسان نیست. برخی از مردم تهدیدها را به فرصت و بلایا را به نعمت تبدیل می کنند. همچون پیامبر اعظم (ص) که خداوند در دوران کودکی یا دورانی که واقعا احتیاج داشت، پدر، مادر، پدر بزرگ، عمو و ...، همه را از او گرفت، سه سال به شعب ابی طالب تبعید شد، بیش از هفتاد جنگ را سازماندهی کرد و ... ولی پیامبر بزرگوار اسلام نه مأیوس شدند و نه دلسرد بلکه تلاش فرمودند از بد ترین شرایط بهترین استفاده را ببرند در نتیجه رسید به آنجا که هیچ کس نرسید.
تعداد این افراد چندان هم کم نیست. در ثانی همه آنها نیز پیامبر نیستند. با این حال به قول برخی هر که در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش می دهند. برخی از مردم نیز با دیدن اولین مشکل، شروع به خواندن آیه یاس می کنند. از بخت و اقبال بد خود می گویند و به زمین و زمان ناسزا می گویند. گروه سومی نیز افتان و خیزان درمیان این دو گروه در حرکتند.
شما چگونه نگرشی به مشکلات زندگی خود دارید ایا از آنها استقبال می کنید؟ در مقابلشان زانو می زنید؟ یا این که آنها را وادار به زانو زندن می کنید؟
نویسنده : علی ارجمند عین الدین
- [سایر] با مشکلات زندگی چه کنیم؟
- [آیت الله مظاهری] برای حل مشکلات زندگی چه ذکری را توصیه می کنید؟
- [سایر] چرا همیشه در زندگی به مشکلات مبتلا می شویم؟
- [سایر] دانشجویم و به خاطر مشکلات اقتصادی از ازدواج خود پشیمانم جهت فایق آمدن براین نوع مشکلات ورسیدن به یک زندگی متعادل مراراهنمایی فرمایید؟
- [سایر] در دوران عقد، چگونه رفتار کنیم تا مانع آسیبها و مشکلات احتمالی برای زندگی مشترک شویم.
- [سایر] آیا قرآن مسلمانان همۀ مشکلات مردم را درباره زندگی حل کرده است؟
- [سایر] آیا قرآن مسلمانان همه مشکلات مردم را درباره زندگی حل کرده است؟
- [سایر] اگر قرار بود با دعا کردن مشکلات حل شود پس نقش خود ما در زندگی چیست؟
- [سایر] آیا ناامیدی از حل مشکلات زندگی، انگیزه پیدایش مهدودیت شده است؟
- [سایر] دوست دارم ازدواج کنم؛ اما ترس از مشکلات مالی زندگی مشترک مانع میشود. چه کنم؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] سرمایهای که مورد نیاز انسان است و با کمتر از آن زندگی او در حدّ آبرو و شؤونش اداره نمیشود خمس ندارد، یعنی میتواند از درآمد خود برداشته و جزء سرمایه کند، همچنین است اموالی که برای تأمین مخارج آتیه زندگی خود، پسانداز میکند ولی اگر با پرداختن خمس این اموال، مشکلی در اداره زندگی او پدید نمیآید باید خمس آن را بدهد.
- [آیت الله وحید خراسانی] محلی را که انسان برای اقامت و زندگی خود اختیار کرده وطن اوست ولی اگر در ان جا به دنیا امده و وطن پدر و مادرش باشد اختیار کردن برای زندگی معتبر نیست بلکه تا اعراض نکرده وطن اوست
- [آیت الله سبحانی] محلی را که انسان برای اقامت و زندگی خود اختیار کرده وطن اوست، چه در آنجا به دنیا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، یا خودش آنجا را برای زندگی اختیار کرده باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . محلی را که انسان برای اقامت و زندگی خود اختیار کرده وطن اوست، چه در آنجا به دنیا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، یا خودش آن جا را برای زندگی اختیار کرده باشد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] محلی را که انسان برای اقامت و زندگی خود اختیار کرده وطن او است؛ چه در آنجا به دنیا آمده و وطن پدر و مادرش باشد یا خودش آنجا را برای زندگی اختیار کرده باشد.
- [امام خمینی] محلی را که انسان برای اقامت و زندگی خود اختیار کرده وطن اوست چه در آن جا به دنیا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، یا خودش آن جا را برای زندگی اختیار کرده باشد.
- [آیت الله مظاهری] محلی را که انسان برای اقامت و زندگی خود اختیار کرده وطن اوست چه در آنجا به دنیا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، یا خودش آنجا را برای زندگی اختیار کرده باشد.
- [آیت الله جوادی آملی] .خانمی که درآمدی دارد و هزینه زندگی او به عهده شوهرش است، اگر شوهرش مخارج زندگی او را نپردازد و ایشان از درآمد خودش هزینه نماید، آن مقداری که صرف کرده است, جزء هزینه او شمرده میشود و خمس ندارد.
- [آیت الله سیستانی] محلی را که انسان برای اقامت دائمی و زندگی خود اختیار کرده ، وطن اوست ، چه در آنجا به دنیا آمده و وطن پدر و مادرش باشد ، یا خودش آنجا را برای زندگی اختیار کرده باشد .
- [آیت الله نوری همدانی] محلی را که انسان برای اقامت و زندگی خود اختیار کرده وطن او است ، چه در آنجا به دنیا آمده و وطن پدر و مادرش باشد ، یا خودش آنجا را برای زندگی اختیار کرده باشد .