اضافه کردن کلمه اسلامی به انتهای نام یک علم (مثل پزشکی اسلامی، اقتصاد اسلامی و ...) چه معنایی دارد؟ یا اینکه از آیات و روایات میتوان (روش) استخراج کرد (مثلًا روش پزشکی در اسلام)؟ در این باره باید دانست؛ منابع اسلامی- که شامل آیات و روایات است- حاوی (دانش) ها و (روش) ها است. با این تفاوت که آنچه مربوط به معرفتشناسی و احکام تکلیفی شرعی میشود، بهطور حداکثر آمده است؛ زیرا معارف ملکوتی فراتر از دسترسی بشر است و اگر از طریق پیامبران و وحی القا نمیشد، راه آن بر روی بشر بسته بود. اما آنچه مربوط به علوم تجربی و آزمودنی میشود، بهطور اشاره و حداقل آمده است؛ زیرا مشیت و اراده خدا بر آن است که دانشها و روشهایی که تجربی و حسی است و انسان با تلاش و پویایی، توانایی دستیابی به آنها را دارد، به وسیله خود انسان به دست آید. البته از آنجا که آیات، دارای مفاهیم و لایههای متعدد و فراوان است و روایات نیز بسیار گسترده است، با تفکر، جست و جو و یافتن ارتباط میان موضوعات مطرح شده در آیات و روایات، میتوان راهنماییهای فراوانی از جهت دانشی و روشی در خصوص علوم تجربی به دست آورد؛ در نتیجه به هر مقدار از دانشهای مطرح شده در آیات و روایات، در یافتههای علمی، بیشتر استفاده شود، رنگ اسلامی بودن آن بیشتر خواهد بود و پسوند اسلامی برای آن سزاوارتر است. (مکتب) مجموعهای از هستها، بایدها و نبایدهاست و اگر نظام اقتصادی، سیاسی، مدیریتی، اجتماعی و تربیتی کشور بر اساس مکتب اسلام شکل گیرد و روشها و تجربهها، در چارچوب اجرای دستورات مکتب قرار گیرد، اضافه کردن پسوند اسلامی به علم صحیح است. به ویژه در گرایشها و رشتههای علوم انسانی و اجتماعی، وظیفه ما مراجعه به متن آیات، احادیث و تطبیق آنها با شرایط حاضر است. و در علوم پایه و فنی، وظیفه ما استفاده از دانشها و تجربیات بشری همراه با رعایت ارزشهای دینی در جواز و عدم جواز کاربرد آنها است. در این صورت میتوان ادعا کرد جامعه در راستای اهداف مکتب اسلام در حرکت است.
اضافه کردن کلمه اسلامی به انتهای نام یک علم (مثل پزشکی اسلامی، اقتصاد اسلامی و ...) چه معنایی دارد؟
اضافه کردن کلمه اسلامی به انتهای نام یک علم (مثل پزشکی اسلامی، اقتصاد اسلامی و ...) چه معنایی دارد؟
یا اینکه از آیات و روایات میتوان (روش) استخراج کرد (مثلًا روش پزشکی در اسلام)؟
در این باره باید دانست؛ منابع اسلامی- که شامل آیات و روایات است- حاوی (دانش) ها و (روش) ها است. با این تفاوت که آنچه مربوط به معرفتشناسی و احکام تکلیفی شرعی میشود، بهطور حداکثر آمده است؛ زیرا معارف ملکوتی فراتر از دسترسی بشر است و اگر از طریق پیامبران و وحی القا نمیشد، راه آن بر روی بشر بسته بود. اما آنچه مربوط به
علوم تجربی و آزمودنی میشود، بهطور اشاره و حداقل آمده است؛ زیرا مشیت و اراده خدا بر آن است که دانشها و روشهایی که تجربی و حسی است و انسان با تلاش و پویایی، توانایی دستیابی به آنها را دارد، به وسیله خود انسان به دست آید.
البته از آنجا که آیات، دارای مفاهیم و لایههای متعدد و فراوان است و روایات نیز بسیار گسترده است، با تفکر، جست و جو و یافتن ارتباط میان موضوعات مطرح شده در آیات و روایات، میتوان راهنماییهای فراوانی از جهت دانشی و روشی در خصوص علوم تجربی به دست آورد؛ در نتیجه به هر مقدار از دانشهای مطرح شده در آیات و روایات، در یافتههای علمی، بیشتر استفاده شود، رنگ اسلامی بودن آن بیشتر خواهد بود و پسوند اسلامی برای آن سزاوارتر است.
(مکتب) مجموعهای از هستها، بایدها و نبایدهاست و اگر نظام اقتصادی، سیاسی، مدیریتی، اجتماعی و تربیتی کشور بر اساس مکتب اسلام شکل گیرد و روشها و تجربهها، در چارچوب اجرای دستورات مکتب قرار گیرد، اضافه کردن پسوند اسلامی به علم صحیح است. به ویژه در گرایشها و رشتههای علوم انسانی و اجتماعی، وظیفه ما مراجعه به متن آیات، احادیث و تطبیق آنها با شرایط حاضر است. و در علوم پایه و فنی، وظیفه ما استفاده از دانشها و تجربیات بشری همراه با رعایت ارزشهای دینی در جواز و عدم جواز کاربرد آنها است. در این صورت میتوان ادعا کرد جامعه در راستای اهداف مکتب اسلام در حرکت است.
- [سایر] علم اقتصاد را تعریف کنید؟ آیا در اسلام رابطه ی خاصی بین علم اقتصاد نظام اقتصاد وجود دارد؟
- [سایر] علم اقتصاد را تعریف کنید؟ آیا در اسلام رابطه ی خاصی بین علم اقتصاد نظام اقتصاد وجود دارد؟
- [سایر] آیا بین ماهیت و روش اقتصاد اسلامی، در جامعه ی اسلامی، با ماهیت و وش اقتصاد غیراسلامی در جامعه ی غیراسلامی تفاوت وجود دارد، یا در نتایج؟
- [سایر] آیا بین ماهیت و روش اقتصاد اسلامی، در جامعه ی اسلامی، با ماهیت و وش اقتصاد غیراسلامی در جامعه ی غیراسلامی تفاوت وجود دارد، یا در نتایج؟
- [سایر] آیا اسلام در اقتصاد دارای نظریه ی جامع و مستقلی هست؟ و آیا اقتصاد اسلامیِ امروز ما جواب گوی نیاز بشریت در زمینه ی اقتصاد می باشد؟
- [سایر] آیا اسلام در درون خود جمهوریت دارد؟ اگر دارد، در کلمه جمهوری اسلامی جمهوری اضافه است و به جای آن باید می گفتن حکومت اسلامی، اگر در درون خود جمهوریت ندارد، پس اسلام ناقص است.
- [آیت الله خامنه ای] کلمه (ضرورت) به عنوان شرط جواز لمس زن یا نظر به او توسط پزشک، زیاد تکرار می شود، (ضرورت) چه معنایی دارد و حدود آن کدام است؟
- [سایر] تفاوت کلام(علم عقائد) و فلسفه چیست؟
- [سایر] تفاوت علم کلام و فلسفه در چیست؟
- [سایر] معنای اصلی کلمه اقتناء در فقه اسلامی چیست؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . چون اقتصاد و تجارت جامعه مسلمانان در اثر غفلت هایی که شده و وابسته به بانک ها گردیده است، تا بانک ها وضع خود را با تعالیم اقتصادی اسلامی تطبیق نکرده اند، مسلمانان متمکن با همکاری یکدیگر مؤسسات قرض الحسنه اسلامی تأسیس کنند و این مخالفت علنی با احکام خدا را به اطاعت احکام او مبدل سازند.
- [آیت الله اردبیلی] با توجّه به این که علم پزشکی از جهت تشخیص بیماریهای گوناگون و شناخت داروهای متفاوت و راههای معالجه بسیار وسیع است، هر پزشکی فقط در محدوده شناخت و اطّلاعات خود میتواند طبابت کند و در هر موردی که بیماری یا داروی آن را نتواند تشخیص دهد، نباید دخالت کند و اگر معالجه نماید و بیمار دچار عوارض ناگواری شود، ضامن میباشد، زیرا پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرموده: (هر کس طبابت کند و عالم به علم طب نباشد، ضامن است.)(1)
- [آیت الله شبیری زنجانی] آب مطلق: مایعیست که بدون قید و اضافه به آن (آب) گفته شود، هر چند به آن آب با اضافه هم گفته شود؛ مثلاً آب رودخانه که به گل مخلوط شده باشد اگر چه به آن (آب گل) نیز بگویند، چنانچه بتوان کلمه (آب) را بدون قید و اضافه درباره آن به کار برد، آب مطلق است ولی اگر تنها (آب گل) به آن گفته شود، دیگر آب مطلق نیست. آب مضاف: مایعیست که تنها با قید و اضافه به آن آب گفته شود؛ مانند آب هندوانه، گلاب. آب مطلق: بر پنج قسم است: اول: آب کر، دوم: آب قلیل، سوم: آب جاری، چهارم: آب باران، پنجم: آب چاه.
- [آیت الله مظاهری] تحقیقات روی حیوان در علم پزشکی یا جراحی و مانند اینها، اگر پیشرفت علم متوقف بر آن باشد اشکال ندارد، ولی تحقیقات روی انسان موقعی جایز است که علاوه بر رضایت او خطر جانی و روحی و جسمی برای او نداشته باشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر عمداً یا سهواً سر را به قدری برگرداند که بتواند پشت سر را ببیند نماز باطل است ولی اگر سر را کمی بگرداند عمداً باشد یا اشتباهاً نمازش باطل نمی شود. ششم: از مبطلات نماز آن است که عمداً کلمه ای را بگوید و آن را در معنایی استعمال کند خواه یک حرف باشد یا بیشتر و اگر سهواً بگوید، نمازش باطل نمی شود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر زیر و زِبَر کلمه ای را نداند باید یاد بگیرد ولی اگر کلمه ای را که وقف کردن آخر آن جایز است همیشه وقف کند یاد گرفتن زیر و زبر آن لازم نیست و نیز اگر نداند مثلا کلمه ای به (س) است یا به (ص) باید یاد بگیرد و چنانچه دو جور یا بیشتر بخواند که یکی از آن دو غلط و داخل در کلام زائد است مثل آنکه در اهدناالصراط المستقیم، مستقیم را یک مرتبه با سین و یک مرتبه با صاد بخواند نمازش باطل است.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر نداند مثلا کلمه ای به س است یا به ص باید یاد بگیرد و چنانچه دو جور یا بیشتر بخواند در صورتی که قصد جزییت داشته باشد به انچه که صحیح است و به غیر ان هم عرفا ذکر غلط یا قران غلط گفته شود مثل ان که در اهدنا الصراط المستقیم مستقیم را یک مرتبه با س و یک مرتبه با ص بخواند نمازش صحیح است و در صورتی که کلام ادمی گفته شود نمازش باطل است و همچنین است اگر مثلا زیر و زبر کلمه ای را نداند ولی اگر در اخر کلمه ای باشد که وقف بر ان جایز است و همیشه وقف کند یا وصل به سکون نماید یاد گرفتن حرکت اخر ان کلمه واجب نیست و نمازش صحیح است
- [آیت الله بهجت] مهری را که زن میگیرد و ارثی که به انسان از خویشاوندی میرسد که نمیداند با او خویشاوند است، بنابر احتیاط واجب اگر از مخارج سالش اضافه آمد، باید خمس بدهد، ولی ارثهای دیگر که از خویشاوندی میرسد که میداند با او خویشاوند است، اگرچه از مخارج سالش زیاد بیاید خمس ندارد، ولی اگر علم دارد که مورِّث خمس مال را نداده، واجب است خمس آن را بدهد.
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ در اسلام احتکار است، و در روایات آمده است که پروردگار عالم از محتکر بیزار است، و گناه آن در حدّ قتل نفس است، و معنای آن این است که چیزی را که امّت اسلامی به آن احتیاج دارند نگاه دارد و آن را در معرض فروش قرار ندهد، و آن اقسامی دارد: الف) نگاهداری چیزی برای اینکه بازار سیاه درست شود و آن را به قیمت گران بفروشد. و این قسم، فرد بارز احتکار است و قطعاً روایات حرمت، شامل آن میشود. ب) نگاهداری برای اینکه مردم یا حکومت اسلامی را در مضیقه قرار دهد و یا ضرر به اقتصاد مملکت اسلامی بزند، و معلوم است که این قسم گناهش خیلی بالاتر از گناه قسم اوّل است و گاهی محتکر مصداق مفسد فی الارض محسوب میشود. ج) نگاهداشتن چیزی که بازار آن کساد است، گرچه مردم احتیاج به آن هم دارند، برای اینکه آن چیز رونقی پیدا کند، این قسم نیز حرام است، گرچه حرمت آن به اندازه قسم اوّل و دوّم نیست. د) نگاه داشتن چیزی که به اندازه تقاضای مردم موجود است و عرضه نکردن آن، ضرر اقتصادی یا غیراقتصادی ندارد، این قسم حرام نیست، گرچه سزاوار است از این قسم هم پرهیز نماید. ه) نگاه داشتن چیزی که خود احتیاج به آن دارد، نظیر نگاهداشتن گندم برای مصرف سال خود، و این قسم نیز حرام نیست، گرچه مردم به آن احتیاج داشته باشند؛ ولی در صورت احتیاج شدید مردم، سزاوار نیست که نگاه دارد، زیرا ایثار و فداکاری باید از جمله سجایای مسلمان باشد.
- [آیت الله علوی گرگانی] خرید وفروش روغن ودواهای روان وعطرهایی که از ممالک غیر اسلامی میآورند، اگر نجس بودن آنها معلوم نباشد اشکال ندارد ولی روغنی را که از حیوان بعد از جان دادن آن میگیرند، چنانچه در شهر کفّار از دست کافر بگیرند، یا در شهر مسلمانان از دست کافر بگیرد که علم نداشته باشد از مسلمان گرفته، و از حیوانی باشد که اگر رگ آن را ببرند خون از آن جستن میکند، نجس است ومعامله آن باطل میباشد مگر این که بداند که کافر آنها را از مسلمان خریده است.