در صورت وجود حضرت آدم(ع) و حوا پس وجود انسان های اولیه که از بسیاری از جهات از جمله زبان مشخص و یکتا پرستی آگاهی نداشتند چگونه است؟ در روایت است امام باقرعلیه السلام به جابر بن یزید فرمود: گویا گمان میکنی که خداوند فقط این عالم را آفرید و بس. و گمان میبری که خداوند بشری غیر از شما نیافریده است؟ آری به خدا قسم خداوند هزار هزار عالم و هزار هزار آدم آفرید و تو در آخر این عالمها و آدمها هستی.(1) برخی از اندیشمندان اسلامی بر اساس این روایات معتقدند که )آدمعلیه السلام( نخستین انسانی نبوده که گام بر روی کره خاکی نهاده است، بلکه قبل از او انسان نماها یا انسانهای دیگری بودهاند که به دلایل نامعلومی نسلشان منقرض گشته است.(2) اما در خصوص خلقت آدم دیدگاههای گوناگونی مطرح شده است از جمله: 1. پیش از حضرت آدم، هیچ موجودی از آدم یا شبیه آدم وجود نداشته و حضرت آدم به طور مستقل خلق شده است. 2. پیش از حضرت آدم، بشری وجود داشته ولی تکامل نایافته بود و به هر دلیل نسل او از میان رفته و منقرض شده است و حضرت آدم بدون ارتباط نسلی با پیشینیان آفریده شده است. 3. پیش از حضرت آدم، آدمهایی وجود داشته که تکامل نایافته بوده و از میان نرفتند بلکه در بستر تکامل خود به مرحله انسانیت رسیده و حضرت آدم نخستین انسان و نخستین پیامبر از نسل همه آنها بوده و به طور مستقل خلق نشده است.(3) از ظاهر آیات قرآنی به دست میآید که سرسلسله افراد انسانی موجود شخصی به نام حضرت آدمعلیه السلام و همسرش حوا بوده است و افراد نسل آن دو بر اثر نطفههایی که در رحم مادرانشان انعقاد پیدا میکند، ایجاد میشوند اما این که خود آدم چگونه پیدا شده از جمع آیات به این نتیجه میرسیم که حضرت آدمعلیه السلام بدون پدر و مادر از عناصر خاکی و با روحی الهی ایجاد شده است. بنابراین اگر هم شواهدی دال بر وجود موجوداتی شبیه انسان در زمانهای بسیار دور پیدا شده است منافاتی با این که انسانهای فعلی از نسل آدم و حوا باشند و آدم و حوا از نسل انسانها (یا شبه انسانهای) گذشته نباشد. در علم امروز هم هرگز اثبات نشده که انسان موجودی از نسل شبه انسانهای نئاندرتال یا کرومانیون میباشد. در این رابطه، ادله متفاوتی وجود دارد. برخی از روایات دلالت بر وجود انسانها یا انسان نماهایی پیش از خلقت حضرت آدم دارد؛ البته بنابرنظر این گروه آنچه از آیات و روایات بدست می آید این است که انسانهای موجود همه از ذریه حضرت آدم(ع) میباشند. برخی دیگر از صاحب نظران از آیه 30 سوره بقره دلیلی بر وجود آدم هایی قبل از حضرت آدم(ع) استفاده کرده اند البته با این ویژگی که آن انسان ها شایستگی مقام خلافت الهی را نداشته اند به همین جهت جنبه فساد و خونریزی آنان بیشتر نمایان بود. و فرشتگان بخاطر همان سابقه ذهنی اعتراض کردند اما خداوند با اشاره به مقام خلافت الهی آدم ابوالبشر و انسان های کامل از این نسل، فرشتگان را متوجه اشتباه آنان کرد. که این نوع از آدم ها تفاوت اساسی با موجودات زمینی گذشته دارند. از این رو اگر چه احتمال انقراض آدم هایی بدون استعداد مقام خلافت الهی وجود دارد اما نظریه اول که اعتراض فرشتگان مربوط به موجودات زمینی بوده قابل توجه است. به ویژه در این آیه شریفه نخست سخن از آدم به میان نیامده تنها سخن از آفرینش موجودی در روی زمین مطرح شده که فرشتگان تنها به این جنبه آن توجه داشتند و به مقام خلافت او ناآگاه بودند. برای توضیح بیشتر توجه شما را به متن زیر جلب می کنیم: مرحوم علامه طباطبایی(ره) در ذیل آیه 1 سوره نساء میفرماید: (از ظاهر سیاق برمیآید که مراد از (نفس واحده)، آدم و مراد از (زوجها) حوا است که پدر و مادر نسل انسانند و ما نیز از آن نسل هستیم و به طوری که از ظاهر قرآن کریم برمیآید، همه افراد نوع انسان به این دو تن منتهی میشوند. از آیه شریفه برمیآید که نسل موجود از انسان، تنها به آدم و همسرش منتهی میشود و جز این دو نفر، هیچ کس دیگری در انتشار این نسل دخالت نداشته است). در تاریخ یهود آمده است که عمر نوع بشر از روزی که در زمین خلق شده تاکنون، بیش از حدود هفتهزار سال نیست که اعتبار عقلی هم با این تاریخ مساعد است؛ پس اعتبار عقلی هم همان را میگوید که تاریخ گفته است. لیکن دانشمندان طبقاتالارض و به اصطلاح(ژئولوژی) معتقدند که عمر نوع بشر بیش از میلیونها سال است و بر این گفتار خود، از فسیل آثاری از انسانها و نیز ادلهای از اسکلت سنگ شده خود انسانهای قدیمی آوردهاند، که عمر هر یک از آنها معیارهای علمی خودشان بیش از پانصد هزار سال است. این اعتقاد ایشان است؛ اما ادلهای که آوردهاند قانع کننده نیست. دلیلی نیست که بتواند اثبات کند این فسیلها، بدن سنگ شده اجداد همین انسانهای امروزی است و دلیلی نیست که بتواند این احتمال را رد کند که این اسکلتهای سنگ شده مربوط به یکی از ادواری است که انسانهایی در زمین زندگی میکردهاند، چون ممکن است چنین بوده باشد و دوره ما انسانها متصل به دوره فسیلهای نامبرده نباشد، بلکه انسانهایی قبل از آفرینش آدم ابوالبشر در زمین زندگی میکردهاند و سپس منقرض شده باشند و این پیدایش انسانها و انقراضشان تکرار شده باشد تا پس از چند دوره، نوبت به نسل حاضر رسیده باشد. قرآن کریم به طور آشکار، کیفیت پیدایش انسان در زمین را بیان نکرده که آیا ظهور این نوع موجود (انسان) در زمین، منحصر در همین دوره فصلی است که ما در آن قرار داریم و یا دورههای متعددی داشته و دوره ماانسانهای فعلی آخرین ادوار آن است؟ از این آیه برمیآید، قبل از آفرینش بنی نوع آدم، دوره دیگری بر زندگی بشر یا انسان نماهایی در روی زمین گذشته است. در بعضی از روایات وارده از ائمه(ع) مطالبی آمده که سابقه ادوار بسیاری از بشر را قبل از دوره حاضر اثبات میکند. در کتاب توحید، ج 1، ص 277 از امام صادق(ع) روایتی آورده که در ضمن آن به راوی فرموده: شاید شما گمان میکنید که خدای عز و جل غیر از شما هیچ بشر دیگری را نیافریده است. نه، چنین نیست؛ بلکه هزار هزار آدم آفریده که شما از نسل آخرین آنها هستید. مرحوم صدوق در کتاب خصال، ج 2، ص 652، ح 54 از امام باقر(ع) روایت کرده که فرمود: خدای عز و جل از روزی که زمین را آفریده، هفت عالم را در آن خلق (و سپس منقرض کرده است) که هیچ یک از آن عوالم از نسل آدم ابوالبشر نبودهاند و خدای تعالی همه آنها را ازپوسته روی زمین آفرید و نسلی را بعد از نسل دیگر ایجاد کرد و برای هر یک، عالمی بعد از عالم دیگر پدید آورد تا در آخر، آدم ابوالبشر را بیافرید و ذریهاش را از او منشعب ساخت...، (ترجمه تفسیرالمیزان، ج 4، ص 221 -231). ------------------------------- پی نوشت ها: 1) خصال، ج 2، ص 450 و نیز بحارالانوار، ج 63، ص 82 - 83. 2) منشور جاوید، جعفر سبحانی، ج 4، ص 94؛ قاموس قرآن، سیدعلی اکبر قریشی، ج 1، و 2، صص 49 - 50. 3) نگا: الف. بازخوانی قصد خلقت انسان، حسن یوسفی اشکوری؛ ب. آفرینش و انسان، علامه محمد تقی جعفری؛ پ. معارف قرآن، ج 1 - 3، علامه محمد تقی مصباح یزدی؛ ت. مبانی انسان شناسی در قرآن، عبدالله نصری؛ ث. قرآن، طبیعت و تکامل، مهدی بازرگان؛ ج. خلقت انسان، یدالله سحابی؛ ح. داروینیسم یا تکامل انواع، جعفر سبحانی؛ خ. تکامل در قرآن، علی مشکینی؛ د. موضع علم و دین در خلقت انسان، احد فرامرز قراملکی.
در صورت وجود حضرت آدم(ع) و حوا پس وجود انسان های اولیه که از بسیاری از جهات از جمله زبان مشخص و یکتا پرستی آگاهی نداشتند چگونه است؟
در صورت وجود حضرت آدم(ع) و حوا پس وجود انسان های اولیه که از بسیاری از جهات از جمله زبان مشخص و یکتا پرستی آگاهی نداشتند چگونه است؟
در روایت است امام باقرعلیه السلام به جابر بن یزید فرمود: گویا گمان میکنی که خداوند فقط این عالم را آفرید و بس. و گمان میبری که خداوند بشری غیر از شما نیافریده است؟ آری به خدا قسم خداوند هزار هزار عالم و هزار هزار آدم آفرید و تو در آخر این عالمها و آدمها هستی.(1)
برخی از اندیشمندان اسلامی بر اساس این روایات معتقدند که )آدمعلیه السلام( نخستین انسانی نبوده که گام بر روی کره خاکی نهاده است، بلکه قبل از او انسان نماها یا انسانهای دیگری بودهاند که به دلایل نامعلومی نسلشان منقرض گشته است.(2)
اما در خصوص خلقت آدم دیدگاههای گوناگونی مطرح شده است از جمله:
1. پیش از حضرت آدم، هیچ موجودی از آدم یا شبیه آدم وجود نداشته و حضرت آدم به طور مستقل خلق شده است.
2. پیش از حضرت آدم، بشری وجود داشته ولی تکامل نایافته بود و به هر دلیل نسل او از میان رفته و منقرض شده است و حضرت آدم بدون ارتباط نسلی با پیشینیان آفریده شده است.
3. پیش از حضرت آدم، آدمهایی وجود داشته که تکامل نایافته بوده و از میان نرفتند بلکه در بستر تکامل خود به مرحله انسانیت رسیده و حضرت آدم نخستین انسان و نخستین پیامبر از نسل همه آنها بوده و به طور مستقل خلق نشده است.(3)
از ظاهر آیات قرآنی به دست میآید که سرسلسله افراد انسانی موجود شخصی به نام حضرت آدمعلیه السلام و همسرش حوا بوده است و افراد نسل آن دو بر اثر نطفههایی که در رحم مادرانشان انعقاد پیدا میکند، ایجاد میشوند اما این که خود آدم چگونه پیدا شده از جمع آیات به این نتیجه میرسیم که حضرت آدمعلیه السلام بدون پدر و مادر از عناصر خاکی و با روحی الهی ایجاد شده است.
بنابراین اگر هم شواهدی دال بر وجود موجوداتی شبیه انسان در زمانهای بسیار دور پیدا شده است منافاتی با این که انسانهای فعلی از نسل آدم و حوا باشند و آدم و حوا از نسل انسانها (یا شبه انسانهای) گذشته نباشد. در علم امروز هم هرگز اثبات نشده که انسان موجودی از نسل شبه انسانهای نئاندرتال یا کرومانیون میباشد.
در این رابطه، ادله متفاوتی وجود دارد. برخی از روایات دلالت بر وجود انسانها یا انسان نماهایی پیش از خلقت حضرت آدم دارد؛ البته بنابرنظر این گروه آنچه از آیات و روایات بدست می آید این است که انسانهای موجود همه از ذریه حضرت آدم(ع) میباشند.
برخی دیگر از صاحب نظران از آیه 30 سوره بقره دلیلی بر وجود آدم هایی قبل از حضرت آدم(ع) استفاده کرده اند البته با این ویژگی که آن انسان ها شایستگی مقام خلافت الهی را نداشته اند به همین جهت جنبه فساد و خونریزی آنان بیشتر نمایان بود. و فرشتگان بخاطر همان سابقه ذهنی اعتراض کردند اما خداوند با اشاره به مقام خلافت الهی آدم ابوالبشر و انسان های کامل از این نسل، فرشتگان را متوجه اشتباه آنان کرد. که این نوع از آدم ها تفاوت اساسی با موجودات زمینی گذشته دارند. از این رو اگر چه احتمال انقراض آدم هایی بدون استعداد مقام خلافت الهی وجود دارد اما نظریه اول که اعتراض فرشتگان مربوط به موجودات زمینی بوده قابل توجه است. به ویژه در این آیه شریفه نخست سخن از آدم به میان نیامده تنها سخن از آفرینش موجودی در روی زمین مطرح شده که فرشتگان تنها به این جنبه آن توجه داشتند و به مقام خلافت او ناآگاه بودند.
برای توضیح بیشتر توجه شما را به متن زیر جلب می کنیم:
مرحوم علامه طباطبایی(ره) در ذیل آیه 1 سوره نساء میفرماید: (از ظاهر سیاق برمیآید که مراد از (نفس واحده)، آدم و مراد از (زوجها) حوا است که پدر و مادر نسل انسانند و ما نیز از آن نسل هستیم و به طوری که از ظاهر قرآن کریم برمیآید، همه افراد نوع انسان به این دو تن منتهی میشوند. از آیه شریفه برمیآید که نسل موجود از انسان، تنها به آدم و همسرش منتهی میشود و جز این دو نفر، هیچ کس دیگری در انتشار این نسل دخالت نداشته است).
در تاریخ یهود آمده است که عمر نوع بشر از روزی که در زمین خلق شده تاکنون، بیش از حدود هفتهزار سال نیست که اعتبار عقلی هم با این تاریخ مساعد است؛ پس اعتبار عقلی هم همان را میگوید که تاریخ گفته است. لیکن دانشمندان طبقاتالارض و به اصطلاح(ژئولوژی) معتقدند که عمر نوع بشر بیش از میلیونها سال است و بر این گفتار خود، از فسیل آثاری از انسانها و نیز ادلهای از اسکلت سنگ شده خود انسانهای قدیمی آوردهاند، که عمر هر یک از آنها معیارهای علمی خودشان بیش از پانصد هزار سال است.
این اعتقاد ایشان است؛ اما ادلهای که آوردهاند قانع کننده نیست. دلیلی نیست که بتواند اثبات کند این فسیلها، بدن سنگ شده اجداد همین انسانهای امروزی است و دلیلی نیست که بتواند این احتمال را رد کند که این اسکلتهای سنگ شده مربوط به یکی از ادواری است که انسانهایی در زمین زندگی میکردهاند، چون ممکن است چنین بوده باشد و دوره ما انسانها متصل به دوره فسیلهای نامبرده نباشد، بلکه انسانهایی قبل از آفرینش آدم ابوالبشر در زمین زندگی میکردهاند و سپس منقرض شده باشند و این پیدایش انسانها و انقراضشان تکرار شده باشد تا پس از چند دوره، نوبت به نسل حاضر رسیده باشد. قرآن کریم به طور آشکار، کیفیت پیدایش انسان در زمین را بیان نکرده که آیا ظهور این نوع موجود (انسان) در زمین، منحصر در همین دوره فصلی است که ما در آن قرار داریم و یا دورههای متعددی داشته و دوره ماانسانهای فعلی آخرین ادوار آن است؟
از این آیه برمیآید، قبل از آفرینش بنی نوع آدم، دوره دیگری بر زندگی بشر یا انسان نماهایی در روی زمین گذشته است. در بعضی از روایات وارده از ائمه(ع) مطالبی آمده که سابقه ادوار بسیاری از بشر را قبل از دوره حاضر اثبات میکند.
در کتاب توحید، ج 1، ص 277 از امام صادق(ع) روایتی آورده که در ضمن آن به راوی فرموده: شاید شما گمان میکنید که خدای عز و جل غیر از شما هیچ بشر دیگری را نیافریده است. نه، چنین نیست؛ بلکه هزار هزار آدم آفریده که شما از نسل آخرین آنها هستید.
مرحوم صدوق در کتاب خصال، ج 2، ص 652، ح 54 از امام باقر(ع) روایت کرده که فرمود: خدای عز و جل از روزی که زمین را آفریده، هفت عالم را در آن خلق (و سپس منقرض کرده است) که هیچ یک از آن عوالم از نسل آدم ابوالبشر نبودهاند و خدای تعالی همه آنها را ازپوسته روی زمین آفرید و نسلی را بعد از نسل دیگر ایجاد کرد و برای هر یک، عالمی بعد از عالم دیگر پدید آورد تا در آخر، آدم ابوالبشر را بیافرید و ذریهاش را از او منشعب ساخت...، (ترجمه تفسیرالمیزان، ج 4، ص 221 -231).
-------------------------------
پی نوشت ها:
1) خصال، ج 2، ص 450 و نیز بحارالانوار، ج 63، ص 82 - 83.
2) منشور جاوید، جعفر سبحانی، ج 4، ص 94؛ قاموس قرآن، سیدعلی اکبر قریشی، ج 1، و 2، صص 49 - 50.
3) نگا:
الف. بازخوانی قصد خلقت انسان، حسن یوسفی اشکوری؛
ب. آفرینش و انسان، علامه محمد تقی جعفری؛
پ. معارف قرآن، ج 1 - 3، علامه محمد تقی مصباح یزدی؛
ت. مبانی انسان شناسی در قرآن، عبدالله نصری؛
ث. قرآن، طبیعت و تکامل، مهدی بازرگان؛
ج. خلقت انسان، یدالله سحابی؛
ح. داروینیسم یا تکامل انواع، جعفر سبحانی؛
خ. تکامل در قرآن، علی مشکینی؛
د. موضع علم و دین در خلقت انسان، احد فرامرز قراملکی.
- [سایر] تکامل دین از حضرت آدم (ع) تا حضرت محمد (ص) چگونه بوده است با وجود بودن دین یکتا پرستی از زمان حضرت آدم (ع) چه فروعی برای بوجود آمدن ادیان یهود و مسیح و ... بود؟
- [سایر] انسان های اولیه که در غار می زیسته اند آیا از نسل حضرت آدم (ع) بوده اند؟
- [سایر] حضرت آدم و حوّا چند وقت در بهشت بودند؟
- [سایر] ویژگیهای حضرت آدم و حوا چه بوده است؟
- [سایر] حضرت آدم علیه السّلام و حوا چند فرزند داشتهاند؟
- [سایر] اگر حضرت آدم (ع ) به عنوان پیامبر خداوند از همان ابتدای خلقت مردم را به خداپرستی و... دعوت نمی کرد پس شروع بت پرستی از کی بود؟
- [سایر] آیا انسان های امروز، همه فرزندان آدم و حوا هستند؟
- [سایر] خلقت حضرت حوا(ع) چگونه بوده است؟
- [سایر] آیا قبل از آن که حضرت آدم و حوا (علیهما السلام) آفریده شوند انسان های دیگری در زمین و یا کرات دیگر زندگی می کرده اند؟
- [سایر] علت این که حضرت آدم زودتر از حوا خلق شده چیست؟
- [آیت الله جوادی آملی] ) .االله اکبر) یعنی خدای سبحان بزرگتر از آن است که وصف شود. (أشهد أن لا إله الاّ االله ), یعنی شهادت می دهم که غیر خدای یکتا و یگانه خدای دیگری نیست . (أشهد أنّ محمداً رسول االله ); یعنی شهادت میدهم که حضرت محمدبن عبداالله(ص) پیامبر و فرستاده خداست . (أشهد أنّ علیاً امیرالمؤمنین و ولیّ االله)؛ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی(ع)امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . (حیّ علی الصلاة )؛ یعنی بشتاب برای اقامه نماز، (حیّ علی الفلاح)؛ یعنی بشتاب برای رستگاری، (حیّ علی خیر العمل )؛ یعنی بشتاب برای بهترین کار که نماز است، (قد قامت الصلاة)؛ یعنی به تحقیق نماز برپا شد، (لا إله الاّ االله )؛ یعنی خدایی؛ جز خدای یکتا و یگانه, سزاوار پرستش نیست.
- [آیت الله بهجت] اگر کافر شهادتین بگوید یعنی أَشْهَدُ اَنْ لااِلهَ اِلاَّ اللّه و أَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّدا رَسُولُ اللّه یا معنای این دو جمله را به زبان دیگری بگوید مسلمان می شود ، و بعد از مسلمان شدن ، بدن و آب دهان و بینی و عرق او پاک است . و اگر موقع مسلمان شدن، عین نجاست به بدن او باشد ، باید برطرف کند و جای آن را آب بکشد . ولی اگر پیش از مسلمان شدن ، عین نجاست برطرف شده باشد ، لازم نیست جای آن را آب بکشد .
- [آیت الله مکارم شیرازی] اذان دارای 18 جمله است به ترتیب زیر: الله اکْبر چهار مرتبه (یعنی خداوند بزرگتر از آن است که به وصف آید). اشْهد انْ لا اله إلا الله دو مرتبه (یعنی گواهی می دهم غیر از خداوند یکتا معبود دیگری نیست). اشْهد أن محمداً رسول الله دو مرتبه (یعنی گواهی می دهم که محمد فرستاده خداست). حی علی الصلاة دو مرتبه (یعنی بشتاب به سوی نماز). حی علی الْفلاح دو مرتبه (یعنی بشتاب به سوی رستگاری). حی علی خیْر الْعمل دو مرتبه (یعنی بشتاب به سوی بهترین کارها که نماز است). الله اکْبر دو مرتبه (یعنی خداوند بزرگتر از آن است که به وصف آید). لا اله إلا الله دو مرتبه (یعنی هیچ معبودی جز خداوند یکتا نیست). و اقامه 17 جمله است به این ترتیب که همه چیزش مانند اذان است جز این که در اول آن فقط دو مرتبه (الله اکْبر) می گویند و در آخر آن یک مرتبه (لا اله إلا الله) ولی بعد از گفتن (حی علی خیْر الْعمل)، دو مرتبه (قدْ قامت الصلاة) ( یعنی نماز برپا شد) اضافه می شود.
- [آیت الله جوادی آملی] .سجده برای غیر خدا حرام است. سجده فرشتگان برای حضرت آدم نبود, زیرا وی به مثابه قبله بود, چنانکه سجده حضرت یعقوب(ع)و فرزندان او برای حضرت یوسف(ع) نبود, بلکه به منظور شکر خدا بود. آنچه برخی از زائران قبور امامان معصوم(ع)به صورت سجده انجام میدهند، اگر به منظور شکر نعمت توفیق به زیارت آنان باشند, اشکال ندارد و اگر مقصود خضوع در برابر آنها باشد, حرام است و برای پرهیز از توّهم برخی، سزاوار است که چنین کاری انجام نشود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کافر؛ یعنی کسی که منکر خدا است، یا برای خدا شریک قرار میدهد، یا پیغمبری حضرت خاتم الانبیاء محمّد بن عبد اللَّه صلی الله علیه و آله را قبول ندارد نجس است و انکار چه به قلب باشد و چه به زبان سبب کفر میگردد و همچنین غلات (یعنی کسانی که یکی از معصومین علیهمالسلام را خدا خوانده یا بگویند خدا در او حلول کرده است) و خوارج و نواصب (یعنی کسانی که دشمنی اهل بیت علیهمالسلام را دین خود قرار دهند) نجسند و لکن اهل کتاب (یعنی یهودیان و مسیحیان) و زردشتیان بنا بر احتیاط نجس میباشند. و کسی که یکی از ضروریات دین مانند نماز و روزه را که تمام مسلمانان آنها را جزء دین اسلام میدانند انکار کند، شرعاً کافر به شمار میآید، مگر در دو صورت: اوّل: بدانیم که انکار وی از روی شبهه است، مثلاً تازه مسلمانیست که از احکام اسلامی آگاهی چندانی ندارد؛ دوم: بدانیم که انکارکننده به خدا و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ایمان قلبی دارد، در این دو صورت اگر انکارکننده شهادتین را بر زبان جاری ساخته، مسلمان میباشد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] آشامیدن شراب؛ حرام و در بعضی از اخبار بزرگترین گناه شمرده شده است و اگر کسی آن را حلال بداند کافر است. از حضرت امام جعفر صادق (ع) روایت شده است که فرمودند: شراب؛ ریشه بدیها و منشا گناهان است و کسی که شراب می خورد عقل خودرا از دست می دهد و در آن موقع خدا را نمی شناسد و از هیچ گناهی باک ندارد و احترام هیچ کس را نگه نمی دارد و حق خویشان نزدیک را رعایت نمی کند و از زشتیهای آشکار رو نمی گرداند و روح ایمان و خدا شناسی از بدن او بیرون می رود و روح ناقص خبیثی که از رحمت خدا دور است در او می ماند و خدا و فرشتگان و پیغمبران و مؤمنین او را لعنت می کنند و تا چهل روز نماز او قبول نمی شود و روز قیامت روی او سیاه است و زبان از دهانش بیرون می آید و آب دهان او به سینه اش می ریزد و فریاد تشنگی او بلند است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] در شرع مقدس اسلام غسلهایی مستحب است و از آن جمله است: 1 - غسل جمعه؛ و اول وقت آن بعد از طلوع فجر روز جمعه است و بهتر آن است که نزدیک ظهر به جا آورده شود و اگر تا ظهر انجام ندهد مستحب است پس از ظهر تا غروب به جا آورد و بنا بر احتیاط در آن نیت ادا و قضا نکند و اگر در روز جمعه غسل نکند، مستحب است از صبح شنبه تا غروب قضای آن را به جا آورد و کسی که میداند در روز جمعه آب پیدا نخواهد کرد، میتواند روز پنجشنبه غسل را رجاءً انجام دهد و مستحب است انسان در موقع غسل جمعه بگوید: (أَشْهَدُ أَنْ لا إلهَ إلّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریِکَ لَهُ، وأَنَّ مُحَّمداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، اللّهُمَّ صَلِّ علی مُحمّدٍ و آلِ مُحمّدٍ، واجْعَلنی مِنَ التَّوابینَ، واجْعَلْنی من المُتطَهّرِینَ). 2 - غسل شب اول و هفدهم و نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم و بیست و چهارم ماه رمضان و در شب بیست و سوم غسل دیگری هم در آخر شب مستحب است. 3 - غسل روز عید فطر و عید قربان؛ و وقت آن پس از اذان صبح است و اگر بخواهند بعد از ظهر تا غروب غسل کنند بهتر آن است که به قصد رجاء انجام دهند و مستحب است آن را پیش از نماز عید به جا آورند. 4 - غسل شب عید فطر؛ و وقت آن از اول مغرب است تا اذان صبح و بهتر آن است که در اول شب به جا آورده شود. 5 - غسل روز هشتم و نهم ذی حجه و در روز نهم بهتر آن است که آن را در هنگام زوال آفتاب به جا آورد. 6 - غسل کسی که جایی از بدنش را به بدن میتی که غسل دادهاند رسانده باشد. 7 - غسل برای نماز حاجت. 8 - غسل احرام؛ احتیاط استحبابی مؤکّد در انجام غسل احرام است (تفصیل احکام آن در مناسک حج آمده است). 9 - غسل ورود حرم مکه مکرّمه؛ چه قبل از ورود حرم انجام دهد، چه بعد از ورود حرم، یا در مکه، یا در منزل خود در مکه. 10 - غسل ورود شهر مکه مکرّمه. 11 - غسل زیارت خانه کعبه. 12 - غسل طواف خانه خدا. 13 - غسل دخول کعبه. 14 - غسل برای نحر و ذبح و حلق. 15 - غسل ورود حرم مدینه منوره. 16 - غسل ورود شهر مدینه منوره. 17 - غسل وارد شدن مسجد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله. 18 - غسل وداع قبر مطهر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله. 19 - غسل برای مباهله با خصم. 20 - غسل دادن بچهای که تازه به دنیا آمده. 21 - غسل برای استخاره. 22 - غسل برای استسقاء. 23 - غسل توبه. 24 - غسل زیارت حضرت سید الشهداء علیهالسلام هر چند از دور باشد. 25 - غسل وداع زیارت حضرت سید الشهداء علیهالسلام.
- [آیت الله بروجردی] پیش از داخل شدن در حرم مکه، شهر مکه، مسجدالحرام، خانهی کعبه، حرم مدینه، شهر مدینه و مسجد پیغمبر و حرم امامان) عَلَیْهمُالسَّلَام)، مستحب است انسان غسل کند و اگر در یک روز چند مرتبه مشرّف شود، یک غسل کافیست و کسی که میخواهد در یک روز داخل حرم مکه و مسجدالحرام و خانهی کعبه شود، اگر به نیت همه یک غسل کند کافیست و نیز اگر در یک روز بخواهد داخل حرم مدینه و شهر مدینه و مسجد پیغمبر / شود، یک غسل برای همه کفایت میکند و برای زیارت پیغمبر و امامان از دور یا نزدیک و برای حاجت خواستن از خداوند عالم و همچنین برای توبه و نشاط به جهت عبادت و برای سفر رفتن خصوصاً سفر زیارت حضرت سیدالشّهدا (ع)، مستحب است انسان غسل کند و اگر یکی از غسلهایی را که در این مسأله گفته شد به جا آورد و بعد کاری که وضو را باطل مینماید، مثلاً بخوابد غسل او باطل میشود وَ مستحب است دوباره غسل را به جا آورد.
- [آیت الله اردبیلی] روزه از جمله عباداتی است که در ادیان توحیدی به آن امر شده است و روزه ماه رمضان هدیهای است الهی که خداوند به امت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم عطا فرموده است تا به وسیله آن بتوانند پلیدی را از روح و جسم خویش دور سازند و جان خویش را به زیور تقوی آراسته کنند و با چشیدن طعم گرسنگی و تشنگی، رنج و محرومیت فقرا را با تمام وجود درک نمایند و در صدد دستگیری از آنان برآیند و بر مؤمنان است که از برکات روزه و ماه رمضان بهرهمند گردند. امام سجاد علیهالسلام در دعای چهل و چهارم صحیفه سجادیه میفرماید: (خداوندا، ماه رمضان را از عبادت ما سرشار کن و اوقات آن را به توفیق عبادتت مزیّن گردان و ما را در این ماه به روزهداری و در شب آن به نماز، تضرع، خشوع و تواضع به درگاهت یاری فرما چنانکه هیچ روز آن گواه بر غفلت ما و هیچ شب آن شاهد تقصیر ما نگردد.) (روزه) آن است که انسان برای انجام فرمان خداوند از اذان صبح تا مغرب از انجام دادن چیزهایی که روزه را باطل میکند و شرح آنها بعدا گفته میشود خودداری نماید.
- [آیت الله نوری همدانی] روزةْ تمام روزهای سال غیر از روزه های حرام و مکروه که گفته شد مستحب است . و برای بعضی از روزها بیشتر سفارش شده است که از آن جمله است : 1- پنجشنبه اول و پنجشنبه آخر هر ماه و چهارشنبه اولی که بعد از روز دهم ماه است و اگر کسی اینها را بجا نیاورد، مستحب است قضا نماید و چنانچه اصلاً نتواند روزه بگیرد ، مستحب است برای هر روز یک مد طعام یا 6 / 12 نخود نقره به فقیر بدهد . 2- سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هر ماه . 3 - تمام ماه رجب و شعبان و بعضی از این دو ماه اگر چه یک روز باشد . 4 -روز عید نوروز ، بیست و پنجم و بیست ونهم ذی قعده روز اول تا روز نهم ذی حجه ( روز عرفه ) ، ولی اگر به واسطة ضعف روزه نتواند دعاهای روز عرفه را بخواند ، روزة آن روز مکروه است ، عید سعید غدیر ( 18 ذی حجه ) ، روز اول و سوم محرم ، میلاد مسعود پیغمبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) ( 17 ربیع الاول ) روز مبعث حضرت رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) ( 27 رجب ) ، و اگر کسی روزة مستحبی بگیرد واجب نیست آن را به آخر رساند ، بلکه اگر برادر مومنش او را به غذا دعوت کند ، مستحب است دعوت او را قبول کند . و در بین روز افطار نماید . مواردی که مستحب است: انسان از کارهائی که روزه را باطل می کند خودداری نماید