از منظر روان شناختی دین چه فوایدی دارد؟ از نظرگاه روان شناختی دین کارکردها و ثمرات بسیاری برای انسان دارد. در میان دانشهای جدید هیچ یک مانند روانشناسی نقاب از رازهای شگفت دین و دینداری برنکشیده و لزوم اجتنابناپذیر آن را در همین زندگی دنیایی به طور ملموس روشن نساخته است. البته باید توجه داشت که اساساً روانشناسی در پی تعیین حق و بطلان و به تعبیر دیگر (ارزش صدق) دین نیست؛ چرا که تعیین این مسأله خارج از توان و کار ویژههای این دانش است. آنچه این دانش پی میگیرد و در صلاحیت آن است ثمرات و کارکردهای روانی دین فارغ از حقانیت و ارزش صدق آن است. پارهای از کارکردهای روان شناختی دین و دین ورزی عبارتند از: معنا بخشیدن به حیات از مهمترین کارکردهای اساسی دین تبیین معنای زندگی است. هر انسانی از خود میپرسد که این زندگی برای چیست؟ درد و رنج و مرگ و میرها چه معنا دارد؟ و در مجموع آیا جهان ارزش زیستن دارد یا نه؟ یافتن پاسخی صحیح در برابر این پرسشها زندگیساز است و ناکامی در برابر آن زندگی سوز. دین با تبیین جاودانگی، حکمت و هدفمندی هستی و جهت گیری رو به خیر و کمال و تعالی آن، در پرتو تدبیر خداوند حکیم و رحمان و رحیم، خرد پذیرترین و دلپسندترین معنا از حیات انسان و جهان را به دست میدهد. (کارل یوستاویونگ) : در اهمیت این مسأله مینویسد: (در میان همه بیمارانی که در نیمه دوم حیاتم با آنها مواجه بودهام، یکی هم نبوده که مشکلش در آخرین وهله، چیزی جز مشکل یافتن یک نگرش نسبت به حیات باشد. با اطمینان میتوان گفت که همه آنان از آن رو احساس بیماری میکردهاند که چیزی را که ادیان زنده هر عصر، به پیروان خود، عرضه میدارند، از دست دادهاند و هیچ یک از آنان قبل از یافتن بینش دینی خود، شفای واقعی نیافته است). پییر آلستون، ملتون یینگر، محمد لگنهاوزن، دین و چشم اندازهای نو، ترجمه غلامحسین توکلی، ص 163، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم، بوستان کتاب قم، 1376. (ویکتور فرانکل) نیز قدرت دین را عقیده به (اَبَر معنی) میداند، یعنی دین بهترین معنی برای زندگی کردن است. جهت آگاهی بیشتر بنگرید: مجموعه مقالات اولین همایش نقش دین در بهداشت روان، ص 167-164، قم، نوید اسلام، چاپ اول، 1377. برخی از جامعه شناسان نیز برآنند که گوهر دین واکنش در برابر تهدید به بیمعنایی در زندگی بشر و تلاش در جهت نگریستن به جهان به مثابه حقیقتی معنادار است. ملکم همیلتون، جامعهشناسی دین، ترجمه محسن ثلاثی، ص 179، تهران: تبیان، چاپ اول، 1377. پارهای از بروندادهای روان شناختی تفسیر دینی حیات عبارت است از: 1-1. احساس خوشبینی و رضایت، 1-2. مطبوع سازی زندگی در مجموعه هستی، 1-3. ایجاد امیدواری، 1-4. مسئولیت پذیری، 1-5. نشاط و حرکت. آموزههای دینی نگرش فرد به نظام هستی و قوانین آن را خوشبیانه میسازد. خوشبینی دارای گونههای مختلف مثبت و منفی است. آنچه در اینجا مورد نظر است خوشبینی حقیقت و سازنده است. از نظر استاد مطهری فرد با ایمان در کشف هستی هم چون شهروند کشوری است که قوانین و تشکیلات و نظامات آن را صحیح و عادلانه میداند و به حسن نیت کارگزاران آن ایمان دارد. لاجرم: اولاً، زندگی برای او مطبوع و دلپذیر میشود. ثانیاً، زمینههای ترقی و تعالی را برای خود و دیگران فراهم میبیند و روح (امیدواری) در او پدید میآید. ثالثاً، اگر چیزی موجب عقب ماندگی او شود آن را جز از ناحیه کم کاری و بیتجربگی و مسئولیت گریزی خود و امثال خود نمیداند. او همچنین پارهای از رنجها و دشواریها را زمینه ترقی و تکامل خود میداند. این اندیشه به طور طبیعی شخص را به غیرت میآورد و با (خوش بینی) و (امیدواری) به حرکت و جنبش در جهت اصلاح خود وا میدارد و از دشواریها استقبال میکند. در مقابل فرد بیایمان شهروندی را میماند که قوانین، تشکیلات و کارگزاران کشورش را فاسد میداند و از قبول آنها هم چارهای ندارد. درون چنین فردی انباشته از عقدهها و کینهها است. او هرگز به فکر اصلاح خود نمیافتد، از جهان لذت نمیبرد و هستی برای او زندانی هولناک است که یا باید از چنگ آن بگریزد و یا با رنج و سختی آن را تحمل کند. زبان حال او در جهان این است که: در کف شیر نر خونخوارهایغیر تسلیم و رضا کو چارهای از این رو قرآن مجید میفرماید: (وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکاً) ؛ طه (20)، آیه 124. با توجه به آنچه گذشت میتوان تاثیر معنای دینی حیات بر روان و کنش فرد را به شکل زیر ترسیم کرد: معنای دینی حیات - خوشبینی - مطبوع سازی زندگی - امیدواری - مسؤولیت پذیری - جنبش و حرکت اصلاحی (ویکتور هوگو) در این باره میگوید: (راستی اگر انسان اینطور فکر کند که عدم است و بعد از این زندگی نیستی مطلق است، دیگر اصلاً برای او زندگی ارزشی نخواهد داشت. آن چیزی که زندگی را برای انسان گوارا و لذتبخش میسازد، کار او را مفرّح میسازد، به دل او حرارت و گرمی میبخشد، افق دید انسان را خیلی وسیع میکند، همان چیزی است که دین به انسان میدهد، یعنی اعتقاد به جهان ابدیت، اعتقاد به خلود، اعتقاد به بقاء بشر، اعتقاد به اینکه تو ای بشر! فانی نیستی و باقی خواهی بود، تو از این جهان بزرگتری، این جهان برای تو یک آشیان کوچک و موقتی است، این جهان فقط یک گاهواره است، برای دوران کودکی توست، دوران بیشتر دوران دیگری است) محمد علی فروغی، آئین سخنوری، ج 2، ص 325. ق: شهید مطهری، امدادهای غیبی در زندگی بشر، ص 42، تهران: صدرا، هفتم، 1372.. بهداشت، سلامت و آرامش روان یکی از نیازهای مهم انسان سلامت و آرامش روان است. در دنیای کنونی علیرغم پیشرفتهای خیرهکننده علمی و تکنولوژیکی بشر روز به روز اضطراب، دلهره، افسردگی و ناآرامی بیش از پیش بر انسان چیره شده و حاجت به آرامش روحی و روانی بیشتر احساس میشود. نقش دین در سلامت و آرامش روان از جهات مختلفی حایز اهمیت است. در این باره تحقیقات انجام شده توسط روانشناسان قابل توجه است: الف. دینداری و تحمل فشارهای روانی تحقیقات انجام شده نشان میدهد انگارههای دینی نقش مؤثری در تسکین آلام روحی، کاهش اضطراب و تحمل فشارهای روانی دارند و افراد مذهبی از ناراحتی روانی بسیار کمتری رنج میبرند. اسلام و بهداشت روان، ج 2، ص 245، قم، معارف، چاپ اول، 1382. ب. دینداری و افسردگی براساس تحقیقات بین دین و افسردگی، استرس و اضطراب نسبت معکوس وجود دارد. . این مسأله در عصر حاضر مورد توجه بسیاری از روانشناسان و اندیشمندان است. (ویلر) بر آن است که فرد مذهبی از طریق اعتقادات دینی بر مشکلات چیره میشود و از طریق اعمال مذهبی و شرکت در مراسم دینی به شبکه وسیع حمایتهای اجتماعی متصل میشود. (میدور) نیز اظهار میدارد که وابستگی دینی چون بدیل دیگر متغیرهای مؤثر بر سلامت روان مانند وضعیت اقتصادی و حمایتهای اجتماعی عمل میکند و منجر به کاهش شیوع افسردگی میشود. جهت آگاهی بیشتر بنگرید: الف. دکتراحمدعلی نوربالا، شواهد پژوهشی در رابطه بین وابستگی مذهبی و افسردگی (مقاله) اسلام و بهداشت روان، مجموعه مقالات، ج 1، ص 20-17، قم: معارف، چاپ اول، 1382. ب. دکتر قربانعلی اسداللهی، رابطه اعتقادات مذهبی در درمان بیماریهای افسردگی (مقاله) نقش دین در بهداشت روان (مجموعه مقالات) ص 47-41، قم: نوید اسلام، چاپ اول، 1377. ج. دینداری و بزهکاری بررسیها گواه بر آن است که بین دینداری و بزهکاری و جرم و جنایت رابطه منفی وجود دارد و رفتارهای مذهبی میتواند بین آنها تمایز افکند. د. دینداری و کاهش مصرف الکل و مواد مخدر براساس تحقیقات انجام شده توسط (ادلف)، (اسمارت)، (اوتار)، (دیویدز)، افراد مذهبی از مواد مخدر استفاده نمیکنند و یا بسیار کم مصرف میکنند. از نظر (لوچ) و (هیوز)به ویژه در میان عناصر مذهبی اصولگرایان کمتر از همه به مواد مخدر گرایش دارند و هر اندازه ایمان دینی فرد قویتر باشد احتمال استفاده از مواد مخدر و الکل در او کمتر یا مساوی با صفر است. نیز بنگرید: اسلام و بهداشت روان (مجموعه مقالات)، ج 2، ص 23، قم، معارف، چاپ اول، 1382. ه. دینداری و کاهش خودکشی مسأله خودکشی یکی از بحرانهای جدی، تمدن کنونی بشر است. روزنامه اطلاعات مورخه 17/9/47، صفحه (عبور از پنج قاره) تحت عنوان فوق مینویسد: (سازمان بهداشت جهانی اخیراً آمار جالبی درباره خودکشی در کشورهای مختلف جهان انتشار داده است. به موجب این آمار در هشت کشور صنعتی جهان خودکشی در بین افراد 15 تا 44 ساله سومین علت مرگ و میر در این کشورها را تشکیل میدهد. این کشورها عبارتند از: آلمان غربی، اتریش، کانادا، فنلاند، دانمارک، مجارستان، سوئد و سوئیس). کارشناسان سازمان جهانی بهداشت که این آمار را پس از ده سال مطالعه کردهاند همچنین اعلام کردهاند که خودکشی در کشورهای در حال توسعه نیز به طور وحشتناک رو به افزایش گذاشته است. در این کشورها حتی جوانان کمتر از 15 سال نیز دست به خودکشی میزنند. آماری که از طرف کارشناسان مزبور تهیه شده نشان میدهد که به طور کلی طبقات تحصیل کرده و روشنفکر بیش از طبقه کارگر اقدام به خودکشی میکنند. مثلاً در انگلستان عده زیادی از پزشکان در سالهای اخیر خودکشی کردهاند. تنها در آلمان غربی همه ساله دوازده هزار نفر خودکشی میکنند و شصت هزار نفر دیگر به نحوی در صدد خودکشی بر میآیند. مهمترین علت خودکشی آلمانیها بیماری عصبی است. در حال حاضر در آلمان غربی بیش از یک میلیون نفر از فشار عصبی رنج میبرند و ممکن است هر آن دست به خودکشی بزنند. ق: شهید مطهری، یادداشتها، ج 3، ص 389، تهران: صدرا، چاپ سوم، 1382. در مقابل تحقیقات نشان میدهد خودکشی در کسانی که در مراسم دینی شرکت میکنند نسبتی بسیار کمتر از دیگران دارد. کامستاک و پاتریچ در یک بررسی نشان دادند احتمال خودکشی در افرادی که به عبادتگاهها نمیروند چهار برابر بیش از شرکتکنندگان در محافل دینی است. همه پژوهشها نشان میدهد یکی از علل مهم خودسوزی ضعیف بودن اعتقادات مذهبی بوده است. یک بررسی که در کشور اردن توسط (داراکه) نیز بنگرید: اسلام و بهداشت روان، ج 1، ص 243-237. انجام شده است نشان میدهد تعداد خودکشی در ماه رمضان در مقایسه با ماههای دیگر سال، کاهش قابل توجهی را نشان میدهد. دکتر محمد قهرمانی و...، بررسی تأثیر روزه داری بر وضعیت سلامت روانی (مقاله) نقش دین در بهداشت روان، ج1، ص 244، قم، معارف، چاپ اول، 1382. و. دینداری، رضایت از ازدواج و کاهش طلاق مسأله ناپایداری خانواده و گسست آن یکی از بحرانهای بزرگ دنیای متمدن کنونی و در پی آورنده نتایج ویرانگر روانی و اجتماعی است. براساس مطالعات انجام شده (مذهب) مهمترین عامل پایبندی به خانواده، رضایت از ازدواج و کاهش طلاق است و این مسأله عامل مهمی در بهداشت روانی خانوادهها به شمار میرود. تحقیقات نشان داده است مردانی که همسرانشان را طلاق داده و یا از آنها جدا شدهاند ده برابر بیش از دیگران در معرض ابتلا به بیماریهای روانی هستند. بنگرید: الف. دکتر باقر غباری بناب، مطالعاتی در قلمرو مشترک دین و روانشناسی (مقاله)، ص 100، حوزه و دانشگاه (فصلنامه)، شماره 29، زمستان 80. ب. دکتر محمد قهرمانی، و... بررسی تأثیر روزه داری بر وضعیت سلامت روانی (مقاله)، دین و بهداشت روان، ج 1، ص 244، قم، معارف، چاپ اول، 1382. سازگارسازی جهان درون و برون؛ کاهش رنجها بهره دیگری که از تفسیر دینی حیات برمیخیزد (ایجاد سازگاری بین جهان درون و برون) و لاجرم کاهش رنجها و ناراحتیها است. بدون شک در مواردی بین خواستهها و تمایلات انسان و آنچه در جهان خارج وجود دارد تفاوتهایی مشاهده میشود. گاه این تفاوتها به گونهای است که شرایط خارجی برای انسان رنج آفرین و ملالانگیز است. این تفاوتها میتواند به گونههای مختلف باشد مثل: 1. تفاوت بین خواستههای ما و نظام تکوین، مانند: شرور و آفاتی چون مرگ و میرها، سیل، زلزله، نقص عضو، بیماری و... . 2. بین تمایلات ما و واقعیات اجتماعی مثل: حاکمیت نظام استبدادی و... . از طرف دیگر در مواردی واقعیات خارجی به سهولت و در شرایطی که ما در آن قرار داریم تغییرپذیر است؛ در چنین وضعیتی انسانها به طور معمول در جهت تغییر جهان خارج به سود تمایلات خود میکوشند؛ اما گاه جهان خارج اصلاً تغییرپذیر نیست، یا در شرایط مورد نظر شخص دگرگون نمیشود؛ و یا تغییر آن مستلزم هزینههایی تحملناپذیر و نامعقول است. در این موارد بهترین راه سازگارسازی درون با خارج است و دین نیرومندترین عامل آشتی دهنده این دو جهان است. دین با تفسیری که از جهان و ناملایمات و رنجهای آدمی در آن میدهد، نه تنها ناسازگاری آن دو را از میان برمیدارد؛ بلکه با دادن نقش عبادی به تحمل دشواریها و این که بزرگترین اولیای الهی چشنده تلخترین رنجهایند شیرینترین رابطه را بین آن دو ایجاد میکند؛ به طوری که انسان مؤمن میگوید: (زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت)، از همین رو (الیسون) بهترین راه مقابله با مشکلات تغییرناپذیر را مقابله مذهبی میداند. بنگرید: دکتر علی نقی فقیهی، بهداشت و سلامت روان در آیینه علم و دین، ص 85، قم، حیات سبز، چاپ اول، 1384. این که حضرت اباعبداللَّه الحسین(ع) در سرزمین سوزان کربلا و دیدن آن همه رنج و مصیبت و زخمهای بسیار بر جان و توان خویش فرمود: (رضا الله رضانا اهل البیت) و زینب کبری پس از تحمل آن همه دشواری طاقت فرسا میفرماید: (ما رأینا الا الجمیل) عالیترین نمایش شکوه ایمان در سازگاری جهان درون و برون و شیرین نمودن رنج و سختی در جهت مقاصد و اهداف بلند الهی و انسانی است. بدین ترتیب نه تنها رنج انسان کاهش مییابد، بلکه در مواردی شیرین و دلپذیر میشود و این جز در سایه دین و ایمان دینی امکانپذیر نیست. هدف بخشی و ایدهآلپروری یکی از مهمترین کارکردهای دین ارایه ایدهآل و آرمان مطلوب است. (ایدهآل) اصل یا موضوعی است که مورد گرایش انسان قرار گیرد و هدف تلاشها و کوششهای او باشد. (ایدهآل) موجب شکلگیری نوع انتخاب آدمی است. شخص به طور آگاهانه یا ناخودآگاه همه پدیدهها را با آن میسنجد و ارزشداوری میکند. ایده آل از مختصات زندگی بشری و از عناصر اساسی آن است. انسان، زمانی میتواند از یک زندگی حقیقی برخوردار باشد که آگاهانه برای خود ایدهآل و آرمان انتخاب کند. انسانها در طول تاریخ ایدهآلهایی چون رفاه، ثروت، شهرت، مقام، عشق، زیبایی، دانش و... انتخاب کردهاند لیکن بهترین ایده آل آن است که دارای شرایط زیر باشد: 4-1. منطقی باشد. 4-2. قابل وصول باشد. 4-3. تمایلات سودجویانه و خودخواهانه و (من طبیعی) آدمی را کنترل کند. 4-4. در انسان چنان کششی ایجاد کند که از درون به سوی هدف اعلای حیات حرکت کند. چنین آرمانی تنها از دین حق و معنای دینی حیات بر میخیزد جهت آگاهی بیشتر در این زمینه بنگرید: دکتر عبداللَّه نصری، فلسفه آفرینش، ص 73 - 49، قم، معارف، چاپ اول، 1382.. (میلر بروز) از قول (اینشتین) میگوید: (علم، ما را از آنچه هست آگاه میکند و دین (وحی) است که ما را به آنچه که سزاوار است که باشد مطلع میکند) الثقافة الاسلامیة، ق: شهید مطهری، یادداشتها، ج 4، ص 188، تهران: صدرا، چاپ دوم، 1382.. پاسخ به احساس تنهایی یکی از رنجهای بشر که در جهان صنعتی و پیدایش کلان شهرها به شدت رو به تزاید نهاده است مسأله احساس تنهایی است. منظور از احساس تنهایی در اینجا، تنهایی فیزیکی یعنی جدایی از دیگران نیست؛ بلکه گونههای دیگری هم چون ناتوانی دیگران در پاسخدهی به برخی از نیازهای انسان، عدم درک دیگران از شخص و یا سرگرمی دیگران به کار خود و جستجوی منافع خویش و عدم توجه عمیق، جدی، خیرخواهانه و دیگر خواهانه در جهت تأمین خواستهها و نیازهای شخص است. بنگرید: جوادی آملی، انتظار بشر از دین، ص 46 و 47، قم، اسراء، چاپ اول، 1380. به عبارت دیگر انسان در این دنیا خود را در میان انبوه مردمانی مییابد که همواره در بند خودخواهیهای خویشند و حتی اگر اعمالی به ظاهر نیک و مفید به حال دیگری انجام میدهند عمدتاً آمیخته به انواع درخواستها، گرایشها و خودخواهیهای ظاهر و پنهان است و کسی صد در صد به خاطر (من) کاری برای (من) انجام نمیدهد. اما در نگرش دینی انسان هیچگاه تنها نیست. خدا همواره با اوست (وَ هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ)؛حدید (57)، آیه 4. نسبت به انسان رؤوف و مهربان است (إنَّ اللَّهَ بالناس لَرَؤُفٌ رَحِیمٌ)؛ بقره (2)، آیه 143 ؛ حج (22)، آیه 65. نیازهای انسان را میداند، در رفع آنها تواناست، به یاری انسان میشتابد و دعای او را اجابت میکند، و در این جهت هیچ خواسته، نیاز و تقاضایی ندارد. (ما أُرِیدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَ ما أُرِیدُ أَنْ یُطْعِمُونِ. إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ)؛ذاریات (51)، آیه 58-56. ؛ (من (در برابر نعمت آفرینش و هدایت) از آنان روزی نمیجویم و نمیخواهم که مرا طعامی بخشند، همانا خداوند بسیار روزی دهنده و دارای قدرت متین و استوار است). تقویت قدرت کنترل غرایز از جمله خطراتی که همواره جامعه بشری را مورد تهدید قرار داده و در عصر قدرت و تکنولوژی خطراتی صد افزون برای بشریت به بار آورده لجام گسیختگی غرایز، خودخواهیها و تمایلات سرکش نفسانی است. این پدیده شوم نه تنها از جانب علم و دانش و فلسفههای بشری مهار شدنی نیست، بلکه اربابان قدرت و دانش را نیز به اسارت خود در آورده و علم و تکنولوژی را نیز در این جهت، استخدام کرده است. مولوی در این باره میگوید: ای شهان کشتیم ما خصم برونماند خصمی زان بتر اندر درون کشتن آن کار عقل و هوش نیستشیر باطن سخره خرگوش نیست قدرتی خواهم ز حق دریا شکافتا به ناخن برکنم این کوه قاف آن عامل نیرومندی که انسان را از اسارت هواهای نفسانی آزاد ساخته و قدرت رویارویی با طغیانهای زندگی سوز نفس اماره را میبخشد، ایمان استوار دینی است. (داستایوفسکی) میگوید: (اگر خدا (دین) نباشد همه چیز مباح است). شهید مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، تهران و قم: صدرا، 1368. یعنی غیر از خداباوری و ایمان مذهبی هیچ عامل دیگری توان بازدارندگی از اعمال ضداخلاقی، بیماری بیعدالتی، تجاوز و فساد و تباهی و رام کردن نفس اماره و سرکش آدمی را ندارد. بنگرید: الف. همو، حکمتها و اندرزها، ص 3. ب. همو، امدادها و غیبی در زندگی بشر، ص 86. 7. دیگر کارکردها افزون بر آنچه گذشت کارکردهای روان شناختی ، فرا روانشناختی ، روان تنی و... برای دین ذکر شده که به ذکر عناوین آنها بسنده نموده و خواننده عزیز را به مطالعه و جستجوی بیشتر در این زمینه فرا میخوانیم: 1. بهداشت و سلامت جسمانی، طول عمر، پایداری در فعالیتهای فیزیکی، تقویت سیستم ایمنی و دفاعی بدن، تسریع در بهبودی و کوتاه کردن دوران درمان بنگرید: الف. اسلام و بهداشت روان، مجموعه مقالات اولین همایش بین المللی (نقش دین دربهداشت روان)، ج 1، ص 28 و 153 - 187، قم، معارف، چاپ اول، 1382. ب. همان، ج 2، ص 27. ج. پت کوری، بازگشت به دعا در آستانه هزاره سوم، ترجمه عزیزاللَّه صوفی سیاوش.. 2. ایجاد خضوع، تعبد و تسلیم در جهانی آکنده از سرگردانی و تعارضات فکری. بنگرید: الف. ویلیام جیمز، دین و روان، ترجمه مهدی قائنی و... ب. شهید مطهری، یادداشتها، ج 4، ص 196، قم و تهران: صدرا، چاپ دوم، 1382. 3. عشق و محبت، پاسخ به غرایز فرامادی بشر و ایجاد لذتهای فراجسمانی، بنگرید : الف. همان، ص 158 و 159. ب. همان، ج 7، ص 19-15. ج. همو، امدادهای غیبی در زندگی بشر، ص 39، قم : صدرا، چاپ هفتم، 1374. تصفیه غمها و جذب شادیها. مجموعه مقالات اولین همایش دین در بهداشت روان، ص 167، قم، نوید اسلام، چاپ اول، 1377. 4. کاهش اضطراب، ترسها و وحشتها؛ به ویژه ترس از مرگ. بنگرید: شهید مطهری، یادداشتها، ج 4، ص 122. 5. افزایش قدرت کنترل و مدیریت ذهن (سایکو سیبرنیتک) و تصویرسازی ذهنی. اسلام و بهداشت روان (مجموعه مقالات)، ج 1، ص 161 - 177. 6. هویت بخشی، انسجام و تعادل شخصیت، بنگرید: مجموعه مقالات اولین همایش نقش دین در بهداشت روان، ص 165، قم، نوید اسلام، چاپ اول، 1377. رهایی از آشفتگی و هماهنگسازی افکار و احساسات. شهید مطهری، حکمتها و اندرزها، ص 47. 7. شجاعت آفرینی و افزایش قدرت پایداری در برابر دشمنان و زورمندان. همو، یادداشتها، ج 4، ص 123 و 159-158. 8. بهداشت و سلامت روح و حقیقت برین وجود آدمی. همان، ص 154. 9. ایجاد وقار و سنگینی و دوری از جلفی و سبکی. بنگرید: الف. ویلیام جیمز، دین و روان، ترجمه مهدی قائنی. ب. شهید مطهری، همان، ص 169. 10. کاهش و کنترل عملیات جنسی. مجموعه مقالات اولین همایش نقش دین در بهداشت روان، ص 167. جمع بندی این مقال را با سخنی از (میلتون یینگر) به پایان میبریم. او در مقاله (دین و نیازهای فرد) مینویسد: در پزشکی روان تنی، وقتی نکات زیر را ملاحظه کنیم، ارزش دین آشکار میشود: 1. دین، انسان را به یک فلسفه حیات مسلح میکند و به عقل وی روشنگری لازم را میبخشد. دین برای یک فرد نقشی را ایفا میکند که قطب نما برای یک کشتی و در دریای زندگی جهت و راهنمایی در اختیار او مینهد. 2. دین بر اراده انسان تأکید مینهد، آن را تقویت و فرد را کمک میکند تا به فرمانهای عقل گردن نهد. 3. دین نیازهای اساسی روح، به ویژه نیاز به عشق و جاودانگی را، تحقق میبخشد آلستون، م. یینگر، م. لگنهاوزن، دین و چشماندازهای نو، ترجمه غلامحسین توکلی، ص 162..
از منظر روان شناختی دین چه فوایدی دارد؟
از منظر روان شناختی دین چه فوایدی دارد؟
از نظرگاه روان شناختی دین کارکردها و ثمرات بسیاری برای انسان دارد. در میان دانشهای جدید هیچ یک مانند روانشناسی نقاب از رازهای شگفت دین و دینداری برنکشیده و لزوم اجتنابناپذیر آن را در همین زندگی دنیایی به طور ملموس روشن نساخته است. البته باید توجه داشت که اساساً روانشناسی در پی تعیین حق و بطلان و به تعبیر دیگر (ارزش صدق) دین نیست؛ چرا که تعیین این مسأله خارج از توان و کار ویژههای این دانش است. آنچه این دانش پی میگیرد و در صلاحیت آن است ثمرات و کارکردهای روانی دین فارغ از حقانیت و ارزش صدق آن است. پارهای از کارکردهای روان شناختی دین و دین ورزی عبارتند از: معنا بخشیدن به حیات از مهمترین کارکردهای اساسی دین تبیین معنای زندگی است. هر انسانی از خود میپرسد که این زندگی برای چیست؟ درد و رنج و مرگ و میرها چه معنا دارد؟ و در مجموع آیا جهان ارزش زیستن دارد یا نه؟ یافتن پاسخی صحیح در برابر این پرسشها زندگیساز است و ناکامی در برابر آن زندگی سوز. دین با تبیین جاودانگی، حکمت و هدفمندی هستی و جهت گیری رو به خیر و کمال و تعالی آن، در پرتو تدبیر خداوند حکیم و رحمان و رحیم، خرد پذیرترین و دلپسندترین معنا از حیات انسان و جهان را به دست میدهد. (کارل یوستاویونگ) : در اهمیت این مسأله مینویسد: (در میان همه بیمارانی که در نیمه دوم حیاتم با آنها مواجه بودهام، یکی هم نبوده که مشکلش در آخرین وهله، چیزی جز مشکل یافتن یک نگرش نسبت به حیات باشد. با اطمینان میتوان گفت که همه آنان از آن رو احساس بیماری میکردهاند که چیزی را که ادیان زنده هر عصر، به پیروان خود، عرضه میدارند، از دست دادهاند و هیچ یک از آنان قبل از یافتن بینش دینی خود، شفای واقعی نیافته است). پییر آلستون، ملتون یینگر، محمد لگنهاوزن، دین و چشم اندازهای نو، ترجمه غلامحسین توکلی، ص 163، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم، بوستان کتاب قم، 1376. (ویکتور فرانکل) نیز قدرت دین را عقیده به (اَبَر معنی) میداند، یعنی دین بهترین معنی برای زندگی کردن است. جهت آگاهی بیشتر بنگرید: مجموعه مقالات اولین همایش نقش دین در بهداشت روان، ص 167-164، قم، نوید اسلام، چاپ اول، 1377. برخی از جامعه شناسان نیز برآنند که گوهر دین واکنش در برابر تهدید به بیمعنایی در زندگی بشر و تلاش در جهت نگریستن به جهان به مثابه حقیقتی معنادار است. ملکم همیلتون، جامعهشناسی دین، ترجمه محسن ثلاثی، ص 179، تهران: تبیان، چاپ اول، 1377. پارهای از بروندادهای روان شناختی تفسیر دینی حیات عبارت است از: 1-1. احساس خوشبینی و رضایت، 1-2. مطبوع سازی زندگی در مجموعه هستی، 1-3. ایجاد امیدواری، 1-4. مسئولیت پذیری، 1-5. نشاط و حرکت. آموزههای دینی نگرش فرد به نظام هستی و قوانین آن را خوشبیانه میسازد. خوشبینی دارای گونههای مختلف مثبت و منفی است. آنچه در اینجا مورد نظر است خوشبینی حقیقت و سازنده است. از نظر استاد مطهری فرد با ایمان در کشف هستی هم چون شهروند کشوری است که قوانین و تشکیلات و نظامات آن را صحیح و عادلانه میداند و به حسن نیت کارگزاران آن ایمان دارد. لاجرم: اولاً، زندگی برای او مطبوع و دلپذیر میشود. ثانیاً، زمینههای ترقی و تعالی را برای خود و دیگران فراهم میبیند و روح (امیدواری) در او پدید میآید. ثالثاً، اگر چیزی موجب عقب ماندگی او شود آن را جز از ناحیه کم کاری و بیتجربگی و مسئولیت گریزی خود و امثال خود نمیداند. او همچنین پارهای از رنجها و دشواریها را زمینه ترقی و تکامل خود میداند. این اندیشه به طور طبیعی شخص را به غیرت میآورد و با (خوش بینی) و (امیدواری) به حرکت و جنبش در جهت اصلاح خود وا میدارد و از دشواریها استقبال میکند. در مقابل فرد بیایمان شهروندی را میماند که قوانین، تشکیلات و کارگزاران کشورش را فاسد میداند و از قبول آنها هم چارهای ندارد. درون چنین فردی انباشته از عقدهها و کینهها است. او هرگز به فکر اصلاح خود نمیافتد، از جهان لذت نمیبرد و هستی برای او زندانی هولناک است که یا باید از چنگ آن بگریزد و یا با رنج و سختی آن را تحمل کند. زبان حال او در جهان این است که: در کف شیر نر خونخوارهایغیر تسلیم و رضا کو چارهای از این رو قرآن مجید میفرماید: (وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکاً) ؛ طه (20)، آیه 124. با توجه به آنچه گذشت میتوان تاثیر معنای دینی حیات بر روان و کنش فرد را به شکل زیر ترسیم کرد: معنای دینی حیات - خوشبینی - مطبوع سازی زندگی - امیدواری - مسؤولیت پذیری - جنبش و حرکت اصلاحی (ویکتور هوگو) در این باره میگوید: (راستی اگر انسان اینطور فکر کند که عدم است و بعد از این زندگی نیستی مطلق است، دیگر اصلاً برای او زندگی ارزشی نخواهد داشت. آن چیزی که زندگی را برای انسان گوارا و لذتبخش میسازد، کار او را مفرّح میسازد، به دل او حرارت و گرمی میبخشد، افق دید انسان را خیلی وسیع میکند، همان چیزی است که دین به انسان میدهد، یعنی اعتقاد به جهان ابدیت، اعتقاد به خلود، اعتقاد به بقاء بشر، اعتقاد به اینکه تو ای بشر! فانی نیستی و باقی خواهی بود، تو از این جهان بزرگتری، این جهان برای تو یک آشیان کوچک و موقتی است، این جهان فقط یک گاهواره است، برای دوران کودکی توست، دوران بیشتر دوران دیگری است) محمد علی فروغی، آئین سخنوری، ج 2، ص 325. ق: شهید مطهری، امدادهای غیبی در زندگی بشر، ص 42، تهران: صدرا، هفتم، 1372.. بهداشت، سلامت و آرامش روان یکی از نیازهای مهم انسان سلامت و آرامش روان است. در دنیای کنونی علیرغم پیشرفتهای خیرهکننده علمی و تکنولوژیکی بشر روز به روز اضطراب، دلهره، افسردگی و ناآرامی بیش از پیش بر انسان چیره شده و حاجت به آرامش روحی و روانی بیشتر احساس میشود. نقش دین در سلامت و آرامش روان از جهات مختلفی حایز اهمیت است. در این باره تحقیقات انجام شده توسط روانشناسان قابل توجه است: الف. دینداری و تحمل فشارهای روانی تحقیقات انجام شده نشان میدهد انگارههای دینی نقش مؤثری در تسکین آلام روحی، کاهش اضطراب و تحمل فشارهای روانی دارند و افراد مذهبی از ناراحتی روانی بسیار کمتری رنج میبرند. اسلام و بهداشت روان، ج 2، ص 245، قم، معارف، چاپ اول، 1382. ب. دینداری و افسردگی براساس تحقیقات بین دین و افسردگی، استرس و اضطراب نسبت معکوس وجود دارد. . این مسأله در عصر حاضر مورد توجه بسیاری از روانشناسان و اندیشمندان است. (ویلر) بر آن است که فرد مذهبی از طریق اعتقادات دینی بر مشکلات چیره میشود و از طریق اعمال مذهبی و شرکت در مراسم دینی به شبکه وسیع حمایتهای اجتماعی متصل میشود. (میدور) نیز اظهار میدارد که وابستگی دینی چون بدیل دیگر متغیرهای مؤثر بر سلامت روان مانند وضعیت اقتصادی و حمایتهای اجتماعی عمل میکند و منجر به کاهش شیوع افسردگی میشود. جهت آگاهی بیشتر بنگرید: الف. دکتراحمدعلی نوربالا، شواهد پژوهشی در رابطه بین وابستگی مذهبی و افسردگی (مقاله) اسلام و بهداشت روان، مجموعه مقالات، ج 1، ص 20-17، قم: معارف، چاپ اول، 1382. ب. دکتر قربانعلی اسداللهی، رابطه اعتقادات مذهبی در درمان بیماریهای افسردگی (مقاله) نقش دین در بهداشت روان (مجموعه مقالات) ص 47-41، قم: نوید اسلام، چاپ اول، 1377. ج. دینداری و بزهکاری بررسیها گواه بر آن است که بین دینداری و بزهکاری و جرم و جنایت رابطه منفی وجود دارد و رفتارهای مذهبی میتواند بین آنها تمایز افکند. د. دینداری و کاهش مصرف الکل و مواد مخدر براساس تحقیقات انجام شده توسط (ادلف)، (اسمارت)، (اوتار)، (دیویدز)، افراد مذهبی از مواد مخدر استفاده نمیکنند و یا بسیار کم مصرف میکنند. از نظر (لوچ) و (هیوز)به ویژه در میان عناصر مذهبی اصولگرایان کمتر از همه به مواد مخدر گرایش دارند و هر اندازه ایمان دینی فرد قویتر باشد احتمال استفاده از مواد مخدر و الکل در او کمتر یا مساوی با صفر است. نیز بنگرید: اسلام و بهداشت روان (مجموعه مقالات)، ج 2، ص 23، قم، معارف، چاپ اول، 1382. ه. دینداری و کاهش خودکشی مسأله خودکشی یکی از بحرانهای جدی، تمدن کنونی بشر است. روزنامه اطلاعات مورخه 17/9/47، صفحه (عبور از پنج قاره) تحت عنوان فوق مینویسد: (سازمان بهداشت جهانی اخیراً آمار جالبی درباره خودکشی در کشورهای مختلف جهان انتشار داده است. به موجب این آمار در هشت کشور صنعتی جهان خودکشی در بین افراد 15 تا 44 ساله سومین علت مرگ و میر در این کشورها را تشکیل میدهد. این کشورها عبارتند از: آلمان غربی، اتریش، کانادا، فنلاند، دانمارک، مجارستان، سوئد و سوئیس). کارشناسان سازمان جهانی بهداشت که این آمار را پس از ده سال مطالعه کردهاند همچنین اعلام کردهاند که خودکشی در کشورهای در حال توسعه نیز به طور وحشتناک رو به افزایش گذاشته است. در این کشورها حتی جوانان کمتر از 15 سال نیز دست به خودکشی میزنند. آماری که از طرف کارشناسان مزبور تهیه شده نشان میدهد که به طور کلی طبقات تحصیل کرده و روشنفکر بیش از طبقه کارگر اقدام به خودکشی میکنند. مثلاً در انگلستان عده زیادی از پزشکان در سالهای اخیر خودکشی کردهاند. تنها در آلمان غربی همه ساله دوازده هزار نفر خودکشی میکنند و شصت هزار نفر دیگر به نحوی در صدد خودکشی بر میآیند. مهمترین علت خودکشی آلمانیها بیماری عصبی است. در حال حاضر در آلمان غربی بیش از یک میلیون نفر از فشار عصبی رنج میبرند و ممکن است هر آن دست به خودکشی بزنند. ق: شهید مطهری، یادداشتها، ج 3، ص 389، تهران: صدرا، چاپ سوم، 1382. در مقابل تحقیقات نشان میدهد خودکشی در کسانی که در مراسم دینی شرکت میکنند نسبتی بسیار کمتر از دیگران دارد. کامستاک و پاتریچ در یک بررسی نشان دادند احتمال خودکشی در افرادی که به عبادتگاهها نمیروند چهار برابر بیش از شرکتکنندگان در محافل دینی است. همه پژوهشها نشان میدهد یکی از علل مهم خودسوزی ضعیف بودن اعتقادات مذهبی بوده است. یک بررسی که در کشور اردن توسط (داراکه) نیز بنگرید: اسلام و بهداشت روان، ج 1، ص 243-237. انجام شده است نشان میدهد تعداد خودکشی در ماه رمضان در مقایسه با ماههای دیگر سال، کاهش قابل توجهی را نشان میدهد. دکتر محمد قهرمانی و...، بررسی تأثیر روزه داری بر وضعیت سلامت روانی (مقاله) نقش دین در بهداشت روان، ج1، ص 244، قم، معارف، چاپ اول، 1382. و. دینداری، رضایت از ازدواج و کاهش طلاق مسأله ناپایداری خانواده و گسست آن یکی از بحرانهای بزرگ دنیای متمدن کنونی و در پی آورنده نتایج ویرانگر روانی و اجتماعی است. براساس مطالعات انجام شده (مذهب) مهمترین عامل پایبندی به خانواده، رضایت از ازدواج و کاهش طلاق است و این مسأله عامل مهمی در بهداشت روانی خانوادهها به شمار میرود. تحقیقات نشان داده است مردانی که همسرانشان را طلاق داده و یا از آنها جدا شدهاند ده برابر بیش از دیگران در معرض ابتلا به بیماریهای روانی هستند. بنگرید: الف. دکتر باقر غباری بناب، مطالعاتی در قلمرو مشترک دین و روانشناسی (مقاله)، ص 100، حوزه و دانشگاه (فصلنامه)، شماره 29، زمستان 80. ب. دکتر محمد قهرمانی، و... بررسی تأثیر روزه داری بر وضعیت سلامت روانی (مقاله)، دین و بهداشت روان، ج 1، ص 244، قم، معارف، چاپ اول، 1382. سازگارسازی جهان درون و برون؛ کاهش رنجها بهره دیگری که از تفسیر دینی حیات برمیخیزد (ایجاد سازگاری بین جهان درون و برون) و لاجرم کاهش رنجها و ناراحتیها است. بدون شک در مواردی بین خواستهها و تمایلات انسان و آنچه در جهان خارج وجود دارد تفاوتهایی مشاهده میشود. گاه این تفاوتها به گونهای است که شرایط خارجی برای انسان رنج آفرین و ملالانگیز است. این تفاوتها میتواند به گونههای مختلف باشد مثل: 1. تفاوت بین خواستههای ما و نظام تکوین، مانند: شرور و آفاتی چون مرگ و میرها، سیل، زلزله، نقص عضو، بیماری و... . 2. بین تمایلات ما و واقعیات اجتماعی مثل: حاکمیت نظام استبدادی و... . از طرف دیگر در مواردی واقعیات خارجی به سهولت و در شرایطی که ما در آن قرار داریم تغییرپذیر است؛ در چنین وضعیتی انسانها به طور معمول در جهت تغییر جهان خارج به سود تمایلات خود میکوشند؛ اما گاه جهان خارج اصلاً تغییرپذیر نیست، یا در شرایط مورد نظر شخص دگرگون نمیشود؛ و یا تغییر آن مستلزم هزینههایی تحملناپذیر و نامعقول است. در این موارد بهترین راه سازگارسازی درون با خارج است و دین نیرومندترین عامل آشتی دهنده این دو جهان است. دین با تفسیری که از جهان و ناملایمات و رنجهای آدمی در آن میدهد، نه تنها ناسازگاری آن دو را از میان برمیدارد؛ بلکه با دادن نقش عبادی به تحمل دشواریها و این که بزرگترین اولیای الهی چشنده تلخترین رنجهایند شیرینترین رابطه را بین آن دو ایجاد میکند؛ به طوری که انسان مؤمن میگوید: (زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت)، از همین رو (الیسون) بهترین راه مقابله با مشکلات تغییرناپذیر را مقابله مذهبی میداند. بنگرید: دکتر علی نقی فقیهی، بهداشت و سلامت روان در آیینه علم و دین، ص 85، قم، حیات سبز، چاپ اول، 1384. این که حضرت اباعبداللَّه الحسین(ع) در سرزمین سوزان کربلا و دیدن آن همه رنج و مصیبت و زخمهای بسیار بر جان و توان خویش فرمود: (رضا الله رضانا اهل البیت) و زینب کبری پس از تحمل آن همه دشواری طاقت فرسا میفرماید: (ما رأینا الا الجمیل) عالیترین نمایش شکوه ایمان در سازگاری جهان درون و برون و شیرین نمودن رنج و سختی در جهت مقاصد و اهداف بلند الهی و انسانی است. بدین ترتیب نه تنها رنج انسان کاهش مییابد، بلکه در مواردی شیرین و دلپذیر میشود و این جز در سایه دین و ایمان دینی امکانپذیر نیست. هدف بخشی و ایدهآلپروری یکی از مهمترین کارکردهای دین ارایه ایدهآل و آرمان مطلوب است. (ایدهآل) اصل یا موضوعی است که مورد گرایش انسان قرار گیرد و هدف تلاشها و کوششهای او باشد. (ایدهآل) موجب شکلگیری نوع انتخاب آدمی است. شخص به طور آگاهانه یا ناخودآگاه همه پدیدهها را با آن میسنجد و ارزشداوری میکند. ایده آل از مختصات زندگی بشری و از عناصر اساسی آن است. انسان، زمانی میتواند از یک زندگی حقیقی برخوردار باشد که آگاهانه برای خود ایدهآل و آرمان انتخاب کند. انسانها در طول تاریخ ایدهآلهایی چون رفاه، ثروت، شهرت، مقام، عشق، زیبایی، دانش و... انتخاب کردهاند لیکن بهترین ایده آل آن است که دارای شرایط زیر باشد: 4-1. منطقی باشد. 4-2. قابل وصول باشد. 4-3. تمایلات سودجویانه و خودخواهانه و (من طبیعی) آدمی را کنترل کند. 4-4. در انسان چنان کششی ایجاد کند که از درون به سوی هدف اعلای حیات حرکت کند. چنین آرمانی تنها از دین حق و معنای دینی حیات بر میخیزد جهت آگاهی بیشتر در این زمینه بنگرید: دکتر عبداللَّه نصری، فلسفه آفرینش، ص 73 - 49، قم، معارف، چاپ اول، 1382.. (میلر بروز) از قول (اینشتین) میگوید: (علم، ما را از آنچه هست آگاه میکند و دین (وحی) است که ما را به آنچه که سزاوار است که باشد مطلع میکند) الثقافة الاسلامیة، ق: شهید مطهری، یادداشتها، ج 4، ص 188، تهران: صدرا، چاپ دوم، 1382.. پاسخ به احساس تنهایی یکی از رنجهای بشر که در جهان صنعتی و پیدایش کلان شهرها به شدت رو به تزاید نهاده است مسأله احساس تنهایی است. منظور از احساس تنهایی در اینجا، تنهایی فیزیکی یعنی جدایی از دیگران نیست؛ بلکه گونههای دیگری هم چون ناتوانی دیگران در پاسخدهی به برخی از نیازهای انسان، عدم درک دیگران از شخص و یا سرگرمی دیگران به کار خود و جستجوی منافع خویش و عدم توجه عمیق، جدی، خیرخواهانه و دیگر خواهانه در جهت تأمین خواستهها و نیازهای شخص است. بنگرید: جوادی آملی، انتظار بشر از دین، ص 46 و 47، قم، اسراء، چاپ اول، 1380. به عبارت دیگر انسان در این دنیا خود را در میان انبوه مردمانی مییابد که همواره در بند خودخواهیهای خویشند و حتی اگر اعمالی به ظاهر نیک و مفید به حال دیگری انجام میدهند عمدتاً آمیخته به انواع درخواستها، گرایشها و خودخواهیهای ظاهر و پنهان است و کسی صد در صد به خاطر (من) کاری برای (من) انجام نمیدهد. اما در نگرش دینی انسان هیچگاه تنها نیست. خدا همواره با اوست (وَ هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ)؛حدید (57)، آیه 4. نسبت به انسان رؤوف و مهربان است (إنَّ اللَّهَ بالناس لَرَؤُفٌ رَحِیمٌ)؛ بقره (2)، آیه 143 ؛ حج (22)، آیه 65. نیازهای انسان را میداند، در رفع آنها تواناست، به یاری انسان میشتابد و دعای او را اجابت میکند، و در این جهت هیچ خواسته، نیاز و تقاضایی ندارد. (ما أُرِیدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَ ما أُرِیدُ أَنْ یُطْعِمُونِ. إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ)؛ذاریات (51)، آیه 58-56. ؛ (من (در برابر نعمت آفرینش و هدایت) از آنان روزی نمیجویم و نمیخواهم که مرا طعامی بخشند، همانا خداوند بسیار روزی دهنده و دارای قدرت متین و استوار است). تقویت قدرت کنترل غرایز از جمله خطراتی که همواره جامعه بشری را مورد تهدید قرار داده و در عصر قدرت و تکنولوژی خطراتی صد افزون برای بشریت به بار آورده لجام گسیختگی غرایز، خودخواهیها و تمایلات سرکش نفسانی است. این پدیده شوم نه تنها از جانب علم و دانش و فلسفههای بشری مهار شدنی نیست، بلکه اربابان قدرت و دانش را نیز به اسارت خود در آورده و علم و تکنولوژی را نیز در این جهت، استخدام کرده است. مولوی در این باره میگوید: ای شهان کشتیم ما خصم برونماند خصمی زان بتر اندر درون کشتن آن کار عقل و هوش نیستشیر باطن سخره خرگوش نیست قدرتی خواهم ز حق دریا شکافتا به ناخن برکنم این کوه قاف آن عامل نیرومندی که انسان را از اسارت هواهای نفسانی آزاد ساخته و قدرت رویارویی با طغیانهای زندگی سوز نفس اماره را میبخشد، ایمان استوار دینی است. (داستایوفسکی) میگوید: (اگر خدا (دین) نباشد همه چیز مباح است). شهید مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، تهران و قم: صدرا، 1368. یعنی غیر از خداباوری و ایمان مذهبی هیچ عامل دیگری توان بازدارندگی از اعمال ضداخلاقی، بیماری بیعدالتی، تجاوز و فساد و تباهی و رام کردن نفس اماره و سرکش آدمی را ندارد. بنگرید: الف. همو، حکمتها و اندرزها، ص 3. ب. همو، امدادها و غیبی در زندگی بشر، ص 86. 7. دیگر کارکردها افزون بر آنچه گذشت کارکردهای روان شناختی ، فرا روانشناختی ، روان تنی و... برای دین ذکر شده که به ذکر عناوین آنها بسنده نموده و خواننده عزیز را به مطالعه و جستجوی بیشتر در این زمینه فرا میخوانیم: 1. بهداشت و سلامت جسمانی، طول عمر، پایداری در فعالیتهای فیزیکی، تقویت سیستم ایمنی و دفاعی بدن، تسریع در بهبودی و کوتاه کردن دوران درمان بنگرید: الف. اسلام و بهداشت روان، مجموعه مقالات اولین همایش بین المللی (نقش دین دربهداشت روان)، ج 1، ص 28 و 153 - 187، قم، معارف، چاپ اول، 1382. ب. همان، ج 2، ص 27. ج. پت کوری، بازگشت به دعا در آستانه هزاره سوم، ترجمه عزیزاللَّه صوفی سیاوش.. 2. ایجاد خضوع، تعبد و تسلیم در جهانی آکنده از سرگردانی و تعارضات فکری. بنگرید: الف. ویلیام جیمز، دین و روان، ترجمه مهدی قائنی و... ب. شهید مطهری، یادداشتها، ج 4، ص 196، قم و تهران: صدرا، چاپ دوم، 1382. 3. عشق و محبت، پاسخ به غرایز فرامادی بشر و ایجاد لذتهای فراجسمانی، بنگرید : الف. همان، ص 158 و 159. ب. همان، ج 7، ص 19-15. ج. همو، امدادهای غیبی در زندگی بشر، ص 39، قم : صدرا، چاپ هفتم، 1374. تصفیه غمها و جذب شادیها. مجموعه مقالات اولین همایش دین در بهداشت روان، ص 167، قم، نوید اسلام، چاپ اول، 1377. 4. کاهش اضطراب، ترسها و وحشتها؛ به ویژه ترس از مرگ. بنگرید: شهید مطهری، یادداشتها، ج 4، ص 122. 5. افزایش قدرت کنترل و مدیریت ذهن (سایکو سیبرنیتک) و تصویرسازی ذهنی. اسلام و بهداشت روان (مجموعه مقالات)، ج 1، ص 161 - 177. 6. هویت بخشی، انسجام و تعادل شخصیت، بنگرید: مجموعه مقالات اولین همایش نقش دین در بهداشت روان، ص 165، قم، نوید اسلام، چاپ اول، 1377. رهایی از آشفتگی و هماهنگسازی افکار و احساسات. شهید مطهری، حکمتها و اندرزها، ص 47. 7. شجاعت آفرینی و افزایش قدرت پایداری در برابر دشمنان و زورمندان. همو، یادداشتها، ج 4، ص 123 و 159-158. 8. بهداشت و سلامت روح و حقیقت برین وجود آدمی. همان، ص 154. 9. ایجاد وقار و سنگینی و دوری از جلفی و سبکی. بنگرید: الف. ویلیام جیمز، دین و روان، ترجمه مهدی قائنی. ب. شهید مطهری، همان، ص 169. 10. کاهش و کنترل عملیات جنسی. مجموعه مقالات اولین همایش نقش دین در بهداشت روان، ص 167. جمع بندی این مقال را با سخنی از (میلتون یینگر) به پایان میبریم. او در مقاله (دین و نیازهای فرد) مینویسد: در پزشکی روان تنی، وقتی نکات زیر را ملاحظه کنیم، ارزش دین آشکار میشود: 1. دین، انسان را به یک فلسفه حیات مسلح میکند و به عقل وی روشنگری لازم را میبخشد. دین برای یک فرد نقشی را ایفا میکند که قطب نما برای یک کشتی و در دریای زندگی جهت و راهنمایی در اختیار او مینهد. 2. دین بر اراده انسان تأکید مینهد، آن را تقویت و فرد را کمک میکند تا به فرمانهای عقل گردن نهد. 3. دین نیازهای اساسی روح، به ویژه نیاز به عشق و جاودانگی را، تحقق میبخشد آلستون، م. یینگر، م. لگنهاوزن، دین و چشماندازهای نو، ترجمه غلامحسین توکلی، ص 162..
- [سایر] از منظر قرآن ازدواج چه فوایدی دارد؟
- [سایر] آیا دستورات دینی ما از علوم روان شناسی و جامع شناختی بهره برده است یا خیر؟
- [سایر] راه کارهای ایجاد آرامش روان در زندگی فردی از منظر روایات چیست؟
- [سایر] با توجه به ویژگی های روان شناختی نوجوان و جوان، این طبقه ی سنی با چه مشکلاتی مواجه اند؟
- [سایر] تعریف دین از منظر گوناگون چیست؟
- [سایر] ویژگی های روان شناختی انسان در مرحله ی سنی نوجوانی و جوانی چیست؟ چرا تهاجم فرهنگی، بیش تر متوجه این طبقه ی سنی است؟
- [سایر] کارکردهای روانی دین چیست؟ روان شناسان چه می گویند؟
- [سایر] در روان شناسی دین از چه مباحثی بحث می شود و رویکرد غرب به این شاخه از روان شناسی چیست؟
- [سایر] بهترین سن برای ازدواج از منظر دین، چه سنی است؟
- [سایر] کارکردهای روانی دین چیست؟ روان شناسان چه می گویند؟
- [آیت الله سبحانی] شراب و هر چیزی که انسان را مست می کند، چنانچه به خودی خود روان باشد نجس است. و اگر مثل بنگ و حشیش روان نباشد اگرچه چیزی در آن بریزند که روان شود پاک است.
- [آیت الله بروجردی] شراب و هر چیزی که انسان را مست میکند، چنانچه به خودی خود روان باشد، نجس است و اگر مثل بنگ و حشیش روان نباشد اگر چه چیزی در آن بریزند که روان شود پاک است.
- [آیت الله علوی گرگانی] شراب و هر چیزی که انسان را مست میکند، چنانچه بخودی خود روان باشد نجس است، و اگر مثل بنگ و حشیش روان نباشد اگرچه چیزی در آن بریزند که روان شود پاک است ولی خوردنش حرام است.
- [آیت الله مظاهری] شراب و هر چیزی که انسان را مست میکند، چنانچه به خودی خود روان باشد نجس است. و اگر مثل بنگ و حشیش روان نباشد گرچه چیزی در آن بریزند که روان شود پاک است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . شراب و هر چیزی که انسان را مست می کند، چنان چه بخودی خود روان باشد نجس است، و اگر مثل بنگ و حشیش روان نباشد اگر چه چیزی در آن بریزند که روان شود پاک است.
- [امام خمینی] شراب و هر چیزی که انسان را مست می کند، چنانچه به خودی خود روان باشد، نجس است. و اگر مثل بنگ و حشیش روان نباشد، اگر چه چیزی در آن بریزند که روان شود، پاک است.
- [آیت الله اردبیلی] شراب و هر چیزی که انسان را مست میکند، چنانچه بخودی خود روان باشد، نجس است اگرچه به وسایطی جامد شده باشد، و اگر مثل بنگ و حشیش، روان نباشد، اگرچه چیزی در آن بریزند که روان شود، پاک است.
- [آیت الله نوری همدانی] شراب و هر چیزی که انسان را مست می کند ، چنانچه به خودی خود روان باشد ، نجس است . واگر مثل بنگ و حشیش روان نباشد ، اگرچه چیزی در آن بریزند که روان شود ، پاک است .
- [آیت الله مظاهری] هرگاه شیره و روغن روان باشد همین که یک نقطه از آن نجس شد تمام آن نجس میشود. ولی اگر روان نباشد فقط محل ملاقات نجس میشود.
- [امام خمینی] هرگاه شیره و روغن روان باشد، همین که یک نقطه از آن نجس شد تمام آن نجس می شود ولی اگر روان نباشد، نجس نمی شود.