آیا بعد از ما و بعد از روز قیامت دوباره انسانهایی خلق می شوند؟ آیا امامان ما متعلق به آنها هم هستند؟
آیا بعد از ما و بعد از روز قیامت دوباره انسانهایی خلق می شوند؟ آیا امامان ما متعلق به آنها هم هستند؟ اکثر متکلمین معتقدند که عالم ماده حادث زمانی است ؛ یعنی مبدأ و منتهای زمانی دارد . لذا قبل از این عالم عالمی نبوده ، بعد از آن نیز نخواهدبود؛ امّا فلاسفه اسلامی بخصوص طرفداران فلسفه صدرایی معتقدند که مادّه ی عالم مادّه به اصطلاح فلسفی نه فیزیکی قدیم زمانی است ؛ یعنی مادّه همواره بوده و خواهد بود . بنابر این آنچه دائما در تغییر است صورت عالم است نه ماده آن . بر این اساس اگر عالم فعلی ما مبدأ و معادی و عمری معیّن دارد ، پس قبل از عالم ما عوالمی بوده ، بعد از آن نیز عوالمی خواهد بود . به عبارتی بی نهایت عالم بوده و بی نهایت عالم نیز خواهد بود ؛ و این احتمال هست که در آن عوالم نیز موجوداتی بوده اند ؛ ولی اثبات اینکه در بین آن موجودات انسان نیز بوده است از راه عقلی کار دشواری است؛ لکن روایاتی از اهل بیت (ع) رسیده که با استناد به آنها می توان ادعا کرد که پیش از انسان فعلی و پس از آن نیز انسانهایی یا موجودات مکلّفی در حدّ انسان خواهند بود . حتی بر اساس این روایات می توان دلایلی فلسفی بر این ادعا اقامه کرد . عَنْ جَابِرِ بْنِ یَزِیدَ قَالَ: ( سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ : ( أَ فَعَیِینا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِی لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِیدٍ ) فَقَالَ یَا جَابِرُ تَأْوِیلُ ذَلِکَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا أَفْنَی هَذَا الْخَلْقَ وَ هَذَا الْعَالَمَ وَ سَکَنَ أَهْلُ الْجَنَّةِ الْجَنَّةَ وَ أَهْلُ النَّارِ النَّارَ جَدَّدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَالَماً غَیْرَ هَذَا الْعَالَمِ وَ جَدَّدَ عَالَماً مِنْ غَیْرِ فُحُولَةٍ وَ لَا إِنَاثٍ یَعْبُدُونَهُ وَ یُوَحِّدُونَهُ وَ یَخْلُقُ لَهُمْ أَرْضاً غَیْرَ هَذِهِ الْأَرْضِ تَحْمِلُهُمْ وَ سَمَاءً غَیْرَ هَذِهِ السَّمَاءِ تُظِلُّهُمْ لَعَلَّکَ تَرَی أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّمَا خَلَقَ هَذَا الْعَالَمَ الْوَاحِدَ أَوْ تَرَی أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ یَخْلُقْ بَشَراً غَیْرَکُمْ بَلَی وَ اللَّهِ لَقَدْ خَلَقَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَلْفَ أَلْفِ عَالَمٍ وَ أَلْفَ أَلْفِ آدَمٍ وَ أَنْتَ فِی آخِرِ تِلْکَ الْعَوَالِمِ وَ أُولَئِکَ الْآدَمِیِّینَ : جابر بن یزید، گفت: از امام باقر(ع) تفسیر قول خدا عز و جل را پرسیدم که می فرماید:(آیا درمانده شدیم به آفرینش نخست بلکه آنان هر روز در پوششی از آفرینشی تازه‌اند ) (ق/ 15) پاسخ فرمودند: ای جابر تاویلش این است که چون خدای عزّ و جلّ این خلق را پایان دهد و این جهان را به اتمام رساند ؛ و اهل بهشت در بهشت جا کنند، و اهل دوزخ در دوزخ ، خدای عز و جل عالمی غیر این عالم از نور بیافریند، و عالمی نو به پا می کند بدون ‌نر و ماده ای ، که او را می پرستند و یگانه می شناسند، و زمینی جز این زمین برای آنها بیافریند که روی آن باشند، و آسمانی جز این آسمان که بر آنها سایه افکند، شاید تو پنداری که خدای عزّ و جلّ همانا این یک جهان را آفریده، یا اینکه خدای عزّ و جلّ آدمی جز شما نیافریده، آری به خدا قسم البته خدا ی تبارک و تعالی هزار هزار عالم و هزار هزار آدم (ابو البشر) آفریده و تو دنبال این همه عالمیان و این همه آدمیانی )( بحار الانوار ، ج8 ، ص 375) ( عَنْ أَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِیِّ قَالَ سَمِعْتُ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ ع یَقُولُ: ( إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ مُحَمَّداً وَ عَلِیّاً وَ الطَّیِّبِینَ مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ وَ أَقَامَهُمْ أَشْبَاحاً قَبْلَ الْمَخْلُوقَاتِ ثُمَّ قَالَ أَ تَظُنُّ أَنَّ اللَّهَ لَمْ یَخْلُقْ خَلْقاً سِوَاکُمْ بَلَی وَ اللَّهِ لَقَدْ خَلَقَ اللَّهُ أَلْفَ أَلْفِ آدَمَ وَ أَلْفَ أَلْفِ عَالَمٍ وَ أَنْتَ وَ اللَّهِ فِی آخِرِ تِلْکَ الْعَوَالِمِ : ابو حمزه ثمالی می گوید از عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ علیه السّلام شنیدم که فرمود:(همان خدا محمّد و علی و فرزندان پاکشان را از نور عظمت خود آفرید و آنان را چون اشباحی پیش از مخلوقات قائم نمود ؛ سپس فرمود: تو گمان داری خدا خلقی جز شما نیافریده ؛ آری سوگند به خدا البته خدا هزار هزار آدم و هزار هزار عالم آفریده، و تو به خدا قسم دنبال و آخر همه این عالمهائی)( بحارالانوار ، ج 25 ، ص 25) امام باقر (ع) فرمودند: ( لَقَدْ خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الْأَرْضِ مُنْذُ خَلَقَهَا سَبْعَةَ عَالَمِینَ لَیْسَ هُمْ مِنْ وُلْدِ آدَمَ خَلَقَهُمْ مِنْ أَدِیمِ الْأَرْضِ فَأَسْکَنَهُمْ فِیهَا وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ مَعَ عَالَمِهِ ثُمَّ خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آدَمَ أَبَا الْبَشَرِ وَ خَلَقَ ذُرِّیَّتَهُ مِنْهُ وَ لَا وَ اللَّهِ مَا خَلَتِ الْجَنَّةُ مِنْ أَرْوَاحِ الْمُؤْمِنِینَ مُنْذُ خَلَقَهَا وَ لَا خَلَتِ النَّارُ مِنْ أَرْوَاحِ الْکُفَّارِ وَ الْعُصَاةِ مُنْذُ خَلَقَهَا عَزَّ وَ جَلَّ لَعَلَّکُمْ تَرَوْنَ أَنَّهُ إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ وَ صَیَّرَ اللَّهُ أَبْدَانَ أَهْلِ الْجَنَّةِ مَعَ أَرْوَاحِهِمْ فِی الْجَنَّةِ وَ صَیَّرَ أَبْدَانَ أَهْلِ النَّارِ مَعَ أَرْوَاحِهِمْ فِی النَّارِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لَا یُعْبَدُ فِی بِلَادِهِ وَ لَا یَخْلُقُ خَلْقاً یَعْبُدُونَهُ وَ یُوَحِّدُونَهُ بَلَی وَ اللَّهِ لَیَخْلُقَنَّ اللَّهُ خَلْقاً مِنْ غَیْرِ فُحُولَةٍ وَ لَا إِنَاثٍ یَعْبُدُونَهُ وَ یُوَحِّدُونَهُ وَ یُعَظِّمُونَهُ وَ یَخْلُقُ لَهُمْ أَرْضاً تَحْمِلُهُمْ وَ سَمَاءً تُظِلُّهُمْ أَ لَیْسَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ وَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَ فَعَیِینا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِی لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِیدٍ : البته که خدا عز و جل از آنگاه که زمین را آفریده هفت عالمیان آفریده که از فرزندان آدم نیستند، آنان را از خاک روی زمین آفریده و در آن یکی را پس از دیگری در جهان خود جا داده، سپس خدای عز و جل آدم أبو البشر را آفرید و فرزندانش را از او آفرید، نه سوگند به خدا از روزی که خدا بهشت را آفریده از ارواح مؤمنان تهی نبوده ، و دوزخ از آن زمان که آفریده شده از ارواح کفّار و گنهکاران خالی نبوده است . شاید شما در نظر آرید که چون روز رستاخیز شود، و خدا بدنهای بهشتیان را با ارواح آنها در بهشت درآورد، و بدنهای کافران را با ارواحشان در دوزخ ، خدای تبارک و تعالی در بلادش پرستیده نشود ، و خلقی نیافریند که او را بپرستند و یگانه اش دانسته و بزرگش شمارند؟ آری سوگند به خدا که البته خلقی آفریند بی‌نر و ماده که او را بپرستند و یگانه شناسند و بزرگ دارند، و بیافریند براشان زمینی در زیر پا و آسمانی بالای سر، آیا نیست که خدای عز و جل می فرماید: (روزی که به جای زمین زمین دیگر آید و بجای آسمانها آسمانهای دیگر ) (آیه 48- ابراهیم) و خدای عز و جل فرموده: (آیا درماندیم در آفرینش نخست بلکه آنها هر روزه در پوششی از آفرینشی تازه‌اند) ( آیه15- ق) )( بحار الانوار ، ج 54، ص 319 و 320 ( از این قبیل روایات که چند مورد برای نمونه ذکر شد استفاده می شود که : 1 عوالم فراوان و موجودات عاقل فراوانی قبل از بنی آدم بوده اند. 2 عوالم فراوان و موجودات عاقل فراوانی نیز بعد از بنی آدم خواهند بود. 3 موجودات قبل از آدم مثل انسان اهل عبادت بوده اند ؛ موجودات بعدی نیزچنین خواهند بود . 4 موجودات قبل از آدم قیامت و بهشت و جهنم داشته اند موجودات بعدی نیز چنین خواهند بود. 5 قبل از آدم بر روی همین زمین فعلی هفت گونه موجود خداشناس و عاقل زندگی کرده و منقرض شده اند. لذا هزاران هزار موجود عاقل دیگر یا در کرات دیگر بوده اند یا در عوالمی قبل از عالم ما بوده اند . 6 حقیقت چهارده معصوم نه وجود جسمانی آنها نسبت به همه ی موجودات تقدّم در خلقت داشته و اشرف از همه هستند . از برخی روایات دیگر استفاده می شود که همه ی انبیا و اوصیا ظهورات مختلف حقیقت انسان کاملند ؛ و در عالم ما چهارده معصوم کاملترین ظهور آن حقیقتند. لذا این احتمال هست که آن حقیقت نورانی در عالمها و آدمهای سابق و لاحق نیز ظهور داشته باشند. عرفا عقیده دارند که واقع امر چنین است و حقیقت محمدیّه در هر عصر و دوره ای ظهور دارد و هیچگاه عالم خالی از انسان کامل نیست . همچنین امام صادق (ع) فرمودند: ( إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ اثْنَیْ عَشَرَ أَلْفَ عَالَمٍ کُلُّ عَالَمٍ مِنْهُمْ أَکْبَرُ مِنْ سَبْعِ سَمَاوَاتٍ وَ سَبْعِ أَرَضِینَ مَا یَرَی عَالَمٌ مِنْهُمْ أَنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَالَماً غَیْرَهُمْ وَ إِنِّی الْحُجَّةُ عَلَیْهِمْ : برای خدای عزّ و جلّ دوازده هزار عالم است که هر کدام آنها بزرگتر از هفت آسمان و هفت زمین می باشد. هیچکدام از (اهل) این عوالم برای خدا عالمی غیر از عالم خودشان نمی بینند و من حجّت هستم برای همه ی این عالمها.) (بحارالأنوار ، ج27 ، ص41 ) از ظاهر این روایت چنین بر می آید که اوّلاً این دوازده هزار عالم بالفعل وجود دارند. ثانیاً در آنها اهل بینشی زندگی می کنند ، لکن نسبت به عوالم دیگر بینشی ندارند. امّا چندان معلوم نیست که مراد از این عوالم آیا عوالم مادّی هستند یا عوالم مجرّد و غیر مادّی ؛ ولی بیشتر به نظر می رسد که منظور عوالم مادّی باشند ؛ چون اوّلاً عوالم مجرّد ، از یکدیگر و از عالم مادّه خبر دارند. ثانیاً نیازمندی اهل آن عوالم به حجّت معصوم نشان از مکلّف بودن آنها دارد و مادّیّت از شروط فلسفی تکلیف است. از این روایت که چند مشابه دیگر از سایر ائمه (ع) نیز دارد ، چنین بر می آید که حجّت بودن ائمه (ع) اختصاص به عالم ما ندارد و آنان در عوالم دیگر نیز حجج الهی می باشند ؛ همچنین روایاتی از امیرالمومنین (ع) منقول است که آن حضرت تمام انبیای سابق را ظهورات خود قلمداد نموده اند. از طرفی همانگونه که گفته شد انوار آن حضرات سابق بر تمام مخلوقات عالم خلق شده است. لذا از مجموع این قرائن و برخی انگاره های فلسفی و عرفانی می توان چنین حکم نمود که حضرات چهارده معصوم در تمام عوالم گذشته ظهور داشته اند و در عوالم آینده نیز ظهور خواهند داشت ؛ لکن نه به نحو تناسخ و بازگشت روح جزئی آن بزرگواران ؛ بلکه به نحو تجلّی ذوات نوری آن بزرگواران. دو سخن زیر از جناب مولوی درباره ی خاتم الانبیاء نیز در همین رستا گفته شده است. وی سروده است: آن سرخ قبایی که چو مه پار بر آمد امسال در این خرقه ی زنگار برآمد آن ترک که آن سال به یغماش بدیدی این است که امسال عرب وار برآمد آن یار همان است اگر جامه بدل کرد آن جامه بدل کرد دگر بار برآمد آن باده همان است اگر شیشه دگر شد بنگر که چه خوش بر سر خمّار برآمد آن شمع به صورت به مثل مشعله شد وین مشعله زین روزن اسرار برآمد. باز گفته است : هر لحظه به شکلی بت عیّار برآمد دل برد و نهان شد هر دم به لباس دگر آن یار برآمد گه پیر و جوان شد گه نوح شد و کرد جهانی به دعا غرق خود رفت به کشتی گه گشت خلیل و به دل نار برآمد آتش گل از آن شد بالله که همو بود که اندر ید بیضا ، می کرد شبانی در چوب شد و بر صفت مار برآمد زآن فخر کیان شد می گشت دمی چند براین روی زمین او ، از بهر تفرّج عیسی شد و برگنبد دوار برآمد ، تسبیح کنان شد باالله که همو بود که می گفت انالحق ، با صوت الهی منصور نبود او که بر آن دار برآمد نادان به گمان شد فی الجمله همو بود که می آمد و می رفت ، هر قرن که دیدی تا عاقبت آن شکل عرب وار برآمد دارای جهان شد رومی سخن کفر نگفته است و نگوید ، منکر نشویدش کافر بُوَد آن کس که به انکار بر آمد ، از دوزخیان شد
عنوان سوال:

آیا بعد از ما و بعد از روز قیامت دوباره انسانهایی خلق می شوند؟ آیا امامان ما متعلق به آنها هم هستند؟


پاسخ:

آیا بعد از ما و بعد از روز قیامت دوباره انسانهایی خلق می شوند؟ آیا امامان ما متعلق به آنها هم هستند؟

اکثر متکلمین معتقدند که عالم ماده حادث زمانی است ؛ یعنی مبدأ و منتهای زمانی دارد . لذا قبل از این عالم عالمی نبوده ، بعد از آن نیز نخواهدبود؛ امّا فلاسفه اسلامی بخصوص طرفداران فلسفه صدرایی معتقدند که مادّه ی عالم مادّه به اصطلاح فلسفی نه فیزیکی قدیم زمانی است ؛ یعنی مادّه همواره بوده و خواهد بود . بنابر این آنچه دائما در تغییر است صورت عالم است نه ماده آن . بر این اساس اگر عالم فعلی ما مبدأ و معادی و عمری معیّن دارد ، پس قبل از عالم ما عوالمی بوده ، بعد از آن نیز عوالمی خواهد بود . به عبارتی بی نهایت عالم بوده و بی نهایت عالم نیز خواهد بود ؛ و این احتمال هست که در آن عوالم نیز موجوداتی بوده اند ؛ ولی اثبات اینکه در بین آن موجودات انسان نیز بوده است از راه عقلی کار دشواری است؛ لکن روایاتی از اهل بیت (ع) رسیده که با استناد به آنها می توان ادعا کرد که پیش از انسان فعلی و پس از آن نیز انسانهایی یا موجودات مکلّفی در حدّ انسان خواهند بود . حتی بر اساس این روایات می توان دلایلی فلسفی بر این ادعا اقامه کرد .
عَنْ جَابِرِ بْنِ یَزِیدَ قَالَ: ( سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ : ( أَ فَعَیِینا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِی لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِیدٍ ) فَقَالَ یَا جَابِرُ تَأْوِیلُ ذَلِکَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا أَفْنَی هَذَا الْخَلْقَ وَ هَذَا الْعَالَمَ وَ سَکَنَ أَهْلُ الْجَنَّةِ الْجَنَّةَ وَ أَهْلُ النَّارِ النَّارَ جَدَّدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَالَماً غَیْرَ هَذَا الْعَالَمِ وَ جَدَّدَ عَالَماً مِنْ غَیْرِ فُحُولَةٍ وَ لَا إِنَاثٍ یَعْبُدُونَهُ وَ یُوَحِّدُونَهُ وَ یَخْلُقُ لَهُمْ أَرْضاً غَیْرَ هَذِهِ الْأَرْضِ تَحْمِلُهُمْ وَ سَمَاءً غَیْرَ هَذِهِ السَّمَاءِ تُظِلُّهُمْ لَعَلَّکَ تَرَی أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّمَا خَلَقَ هَذَا الْعَالَمَ الْوَاحِدَ أَوْ تَرَی أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ یَخْلُقْ بَشَراً غَیْرَکُمْ بَلَی وَ اللَّهِ لَقَدْ خَلَقَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَلْفَ أَلْفِ عَالَمٍ وَ أَلْفَ أَلْفِ آدَمٍ وَ أَنْتَ فِی آخِرِ تِلْکَ الْعَوَالِمِ وَ أُولَئِکَ الْآدَمِیِّینَ : جابر بن یزید، گفت: از امام باقر(ع) تفسیر قول خدا عز و جل را پرسیدم که می فرماید:(آیا درمانده شدیم به آفرینش نخست بلکه آنان هر روز در پوششی از آفرینشی تازه‌اند ) (ق/ 15) پاسخ فرمودند: ای جابر تاویلش این است که چون خدای عزّ و جلّ این خلق را پایان دهد و این جهان را به اتمام رساند ؛ و اهل بهشت در بهشت جا کنند، و اهل دوزخ در دوزخ ، خدای عز و جل عالمی غیر این عالم از نور بیافریند، و عالمی نو به پا می کند بدون ‌نر و ماده ای ، که او را می پرستند و یگانه می شناسند، و زمینی جز این زمین برای آنها بیافریند که روی آن باشند، و آسمانی جز این آسمان که بر آنها سایه افکند، شاید تو پنداری که خدای عزّ و جلّ همانا این یک جهان را آفریده، یا اینکه خدای عزّ و جلّ آدمی جز شما نیافریده، آری به خدا قسم البته خدا ی تبارک و تعالی هزار هزار عالم و هزار هزار آدم (ابو البشر) آفریده و تو دنبال این همه عالمیان و این همه آدمیانی )( بحار الانوار ، ج8 ، ص 375)
( عَنْ أَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِیِّ قَالَ سَمِعْتُ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ ع یَقُولُ: ( إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ مُحَمَّداً وَ عَلِیّاً وَ الطَّیِّبِینَ مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ وَ أَقَامَهُمْ أَشْبَاحاً قَبْلَ الْمَخْلُوقَاتِ ثُمَّ قَالَ أَ تَظُنُّ أَنَّ اللَّهَ لَمْ یَخْلُقْ خَلْقاً سِوَاکُمْ بَلَی وَ اللَّهِ لَقَدْ خَلَقَ اللَّهُ أَلْفَ أَلْفِ آدَمَ وَ أَلْفَ أَلْفِ عَالَمٍ وَ أَنْتَ وَ اللَّهِ فِی آخِرِ تِلْکَ الْعَوَالِمِ : ابو حمزه ثمالی می گوید از عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ علیه السّلام شنیدم که فرمود:(همان خدا محمّد و علی و فرزندان پاکشان را از نور عظمت خود آفرید و آنان را چون اشباحی پیش از مخلوقات قائم نمود ؛ سپس فرمود: تو گمان داری خدا خلقی جز شما نیافریده ؛ آری سوگند به خدا البته خدا هزار هزار آدم و هزار هزار عالم آفریده، و تو به خدا قسم دنبال و آخر همه این عالمهائی)( بحارالانوار ، ج 25 ، ص 25)
امام باقر (ع) فرمودند: ( لَقَدْ خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الْأَرْضِ مُنْذُ خَلَقَهَا سَبْعَةَ عَالَمِینَ لَیْسَ هُمْ مِنْ وُلْدِ آدَمَ خَلَقَهُمْ مِنْ أَدِیمِ الْأَرْضِ فَأَسْکَنَهُمْ فِیهَا وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ مَعَ عَالَمِهِ ثُمَّ خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آدَمَ أَبَا الْبَشَرِ وَ خَلَقَ ذُرِّیَّتَهُ مِنْهُ وَ لَا وَ اللَّهِ مَا خَلَتِ الْجَنَّةُ مِنْ أَرْوَاحِ الْمُؤْمِنِینَ مُنْذُ خَلَقَهَا وَ لَا خَلَتِ النَّارُ مِنْ أَرْوَاحِ الْکُفَّارِ وَ الْعُصَاةِ مُنْذُ خَلَقَهَا عَزَّ وَ جَلَّ لَعَلَّکُمْ تَرَوْنَ أَنَّهُ إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ وَ صَیَّرَ اللَّهُ أَبْدَانَ أَهْلِ الْجَنَّةِ مَعَ أَرْوَاحِهِمْ فِی الْجَنَّةِ وَ صَیَّرَ أَبْدَانَ أَهْلِ النَّارِ مَعَ أَرْوَاحِهِمْ فِی النَّارِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لَا یُعْبَدُ فِی بِلَادِهِ وَ لَا یَخْلُقُ خَلْقاً یَعْبُدُونَهُ وَ یُوَحِّدُونَهُ بَلَی وَ اللَّهِ لَیَخْلُقَنَّ اللَّهُ خَلْقاً مِنْ غَیْرِ فُحُولَةٍ وَ لَا إِنَاثٍ یَعْبُدُونَهُ وَ یُوَحِّدُونَهُ وَ یُعَظِّمُونَهُ وَ یَخْلُقُ لَهُمْ أَرْضاً تَحْمِلُهُمْ وَ سَمَاءً تُظِلُّهُمْ أَ لَیْسَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ وَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَ فَعَیِینا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِی لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِیدٍ : البته که خدا عز و جل از آنگاه که زمین را آفریده هفت عالمیان آفریده که از فرزندان آدم نیستند، آنان را از خاک روی زمین آفریده و در آن یکی را پس از دیگری در جهان خود جا داده، سپس خدای عز و جل آدم أبو البشر را آفرید و فرزندانش را از او آفرید، نه سوگند به خدا از روزی که خدا بهشت را آفریده از ارواح مؤمنان تهی نبوده ، و دوزخ از آن زمان که آفریده شده از ارواح کفّار و گنهکاران خالی نبوده است . شاید شما در نظر آرید که چون روز رستاخیز شود، و خدا بدنهای بهشتیان را با ارواح آنها در بهشت درآورد، و بدنهای کافران را با ارواحشان در دوزخ ، خدای تبارک و تعالی در بلادش پرستیده نشود ، و خلقی نیافریند که او را بپرستند و یگانه اش دانسته و بزرگش شمارند؟ آری سوگند به خدا که البته خلقی آفریند بی‌نر و ماده که او را بپرستند و یگانه شناسند و بزرگ دارند، و بیافریند براشان زمینی در زیر پا و آسمانی بالای سر، آیا نیست که خدای عز و جل می فرماید: (روزی که به جای زمین زمین دیگر آید و بجای آسمانها آسمانهای دیگر ) (آیه 48- ابراهیم) و خدای عز و جل فرموده: (آیا درماندیم در آفرینش نخست بلکه آنها هر روزه در پوششی از آفرینشی تازه‌اند) ( آیه15- ق) )( بحار الانوار ، ج 54، ص 319 و 320 (
از این قبیل روایات که چند مورد برای نمونه ذکر شد استفاده می شود که :
1 عوالم فراوان و موجودات عاقل فراوانی قبل از بنی آدم بوده اند.
2 عوالم فراوان و موجودات عاقل فراوانی نیز بعد از بنی آدم خواهند بود.
3 موجودات قبل از آدم مثل انسان اهل عبادت بوده اند ؛ موجودات بعدی نیزچنین خواهند بود .
4 موجودات قبل از آدم قیامت و بهشت و جهنم داشته اند موجودات بعدی نیز چنین خواهند بود.
5 قبل از آدم بر روی همین زمین فعلی هفت گونه موجود خداشناس و عاقل زندگی کرده و منقرض شده اند. لذا هزاران هزار موجود عاقل دیگر یا در کرات دیگر بوده اند یا در عوالمی قبل از عالم ما بوده اند .
6 حقیقت چهارده معصوم نه وجود جسمانی آنها نسبت به همه ی موجودات تقدّم در خلقت داشته و اشرف از همه هستند . از برخی روایات دیگر استفاده می شود که همه ی انبیا و اوصیا ظهورات مختلف حقیقت انسان کاملند ؛ و در عالم ما چهارده معصوم کاملترین ظهور آن حقیقتند. لذا این احتمال هست که آن حقیقت نورانی در عالمها و آدمهای سابق و لاحق نیز ظهور داشته باشند. عرفا عقیده دارند که واقع امر چنین است و حقیقت محمدیّه در هر عصر و دوره ای ظهور دارد و هیچگاه عالم خالی از انسان کامل نیست .
همچنین امام صادق (ع) فرمودند: ( إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ اثْنَیْ عَشَرَ أَلْفَ عَالَمٍ کُلُّ عَالَمٍ مِنْهُمْ أَکْبَرُ مِنْ سَبْعِ سَمَاوَاتٍ وَ سَبْعِ أَرَضِینَ مَا یَرَی عَالَمٌ مِنْهُمْ أَنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَالَماً غَیْرَهُمْ وَ إِنِّی الْحُجَّةُ عَلَیْهِمْ : برای خدای عزّ و جلّ دوازده هزار عالم است که هر کدام آنها بزرگتر از هفت آسمان و هفت زمین می باشد. هیچکدام از (اهل) این عوالم برای خدا عالمی غیر از عالم خودشان نمی بینند و من حجّت هستم برای همه ی این عالمها.) (بحارالأنوار ، ج27 ، ص41 )
از ظاهر این روایت چنین بر می آید که اوّلاً این دوازده هزار عالم بالفعل وجود دارند. ثانیاً در آنها اهل بینشی زندگی می کنند ، لکن نسبت به عوالم دیگر بینشی ندارند. امّا چندان معلوم نیست که مراد از این عوالم آیا عوالم مادّی هستند یا عوالم مجرّد و غیر مادّی ؛ ولی بیشتر به نظر می رسد که منظور عوالم مادّی باشند ؛ چون اوّلاً عوالم مجرّد ، از یکدیگر و از عالم مادّه خبر دارند. ثانیاً نیازمندی اهل آن عوالم به حجّت معصوم نشان از مکلّف بودن آنها دارد و مادّیّت از شروط فلسفی تکلیف است.
از این روایت که چند مشابه دیگر از سایر ائمه (ع) نیز دارد ، چنین بر می آید که حجّت بودن ائمه (ع) اختصاص به عالم ما ندارد و آنان در عوالم دیگر نیز حجج الهی می باشند ؛ همچنین روایاتی از امیرالمومنین (ع) منقول است که آن حضرت تمام انبیای سابق را ظهورات خود قلمداد نموده اند. از طرفی همانگونه که گفته شد انوار آن حضرات سابق بر تمام مخلوقات عالم خلق شده است. لذا از مجموع این قرائن و برخی انگاره های فلسفی و عرفانی می توان چنین حکم نمود که حضرات چهارده معصوم در تمام عوالم گذشته ظهور داشته اند و در عوالم آینده نیز ظهور خواهند داشت ؛ لکن نه به نحو تناسخ و بازگشت روح جزئی آن بزرگواران ؛ بلکه به نحو تجلّی ذوات نوری آن بزرگواران.
دو سخن زیر از جناب مولوی درباره ی خاتم الانبیاء نیز در همین رستا گفته شده است. وی سروده است:
آن سرخ قبایی که چو مه پار بر آمد
امسال در این خرقه ی زنگار برآمد
آن ترک که آن سال به یغماش بدیدی
این است که امسال عرب وار برآمد
آن یار همان است اگر جامه بدل کرد
آن جامه بدل کرد دگر بار برآمد
آن باده همان است اگر شیشه دگر شد
بنگر که چه خوش بر سر خمّار برآمد
آن شمع به صورت به مثل مشعله شد
وین مشعله زین روزن اسرار برآمد.
باز گفته است :
هر لحظه به شکلی بت عیّار برآمد دل برد و نهان شد
هر دم به لباس دگر آن یار برآمد گه پیر و جوان شد
گه نوح شد و کرد جهانی به دعا غرق خود رفت به کشتی
گه گشت خلیل و به دل نار برآمد آتش گل از آن شد
بالله که همو بود که اندر ید بیضا ، می کرد شبانی
در چوب شد و بر صفت مار برآمد زآن فخر کیان شد
می گشت دمی چند براین روی زمین او ، از بهر تفرّج
عیسی شد و برگنبد دوار برآمد ، تسبیح کنان شد
باالله که همو بود که می گفت انالحق ، با صوت الهی
منصور نبود او که بر آن دار برآمد نادان به گمان شد
فی الجمله همو بود که می آمد و می رفت ، هر قرن که دیدی
تا عاقبت آن شکل عرب وار برآمد دارای جهان شد
رومی سخن کفر نگفته است و نگوید ، منکر نشویدش
کافر بُوَد آن کس که به انکار بر آمد ، از دوزخیان شد





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین