منظور از آیات (نسیان) که در اثبات مبدأ و معاد مورد استناد قرار می گیرد چیست؟ آیات نسیان, یعنی آیاتی از قرآن که در آنها عنوان نسیان اخذ شده و بر این مطلب دلالت می کند که تبه کاران و مشرکان و ملحدان, عقاید دینی مانند مبدأ و معاد را فراموش کرده اند. می فرماید: (نسوا لله فأنسیهم أنفسهم) حشر/19. (نسوا لله فنسیهم) توبه/67. (وضرب لنا مثلا ونسی خلقه قال من یحی العظام و هی رمیم) یس/78. مستفاد از این آیات آن است که معرفت خداوند سابقه فطری داشته و کافران و ملحدان و مشرکان و تبه کاران در اثر آلودگی به طبیعت آن را فراموش کرده اند. کافری که می گوید: جز طبیعت و ماده چیز دیگری وجود ندارد و منطق او این است که (ما هی إلا حیاتنا الدنیا نموت ونحیا وما یهلکنا إلا الدهر) جاثیه/24. [زندگی ما جز زندگی دنیا نیست. می میریم و زنده می شویم و ما را جز روزگار هلاک نمی کند] خدا و معاد را فراموش کرده است. از کلمه نسیان استفاده می شود که گرایش به خدا و عالم ابد در نهاد هر انسانی آرمیده است, ولی گاهی انسان آن را فراموش می کند. خداوند نسیان را فقط درباره مؤمنان یا اهل کتاب به کار نمی برد بلکه به هر کسی که مبدأ و معاد را نمی پذیرد نسبت می دهد و می گوید: شما مبدأ و معاد را فراموش کرده اید. یعنی ای انسان شما نسبت به اصول دین, سابقه معرفت داشته اید و هم اکنون در اثر سرگرمی به طبیعت و دنیا از یادتان رفته است. آیة الله جوادی آملی،تفسیر موضوعی قرآن ج 12 (فطرت در قرآن)
منظور از آیات (نسیان) که در اثبات مبدأ و معاد مورد استناد قرار می گیرد چیست؟
آیات نسیان, یعنی آیاتی از قرآن که در آنها عنوان نسیان اخذ شده و بر این مطلب دلالت می کند که تبه کاران و مشرکان و ملحدان, عقاید دینی مانند مبدأ و معاد را فراموش کرده اند. می فرماید: (نسوا لله فأنسیهم أنفسهم) حشر/19. (نسوا لله فنسیهم) توبه/67. (وضرب لنا مثلا ونسی خلقه قال من یحی العظام و هی رمیم) یس/78.
مستفاد از این آیات آن است که معرفت خداوند سابقه فطری داشته و کافران و ملحدان و مشرکان و تبه کاران در اثر آلودگی به طبیعت آن را فراموش کرده اند. کافری که می گوید: جز طبیعت و ماده چیز دیگری وجود ندارد و منطق او این است که (ما هی إلا حیاتنا الدنیا نموت ونحیا وما یهلکنا إلا الدهر) جاثیه/24. [زندگی ما جز زندگی دنیا نیست. می میریم و زنده می شویم و ما را جز روزگار هلاک نمی کند] خدا و معاد را فراموش کرده است.
از کلمه نسیان استفاده می شود که گرایش به خدا و عالم ابد در نهاد هر انسانی آرمیده است, ولی گاهی انسان آن را فراموش می کند. خداوند نسیان را فقط درباره مؤمنان یا اهل کتاب به کار نمی برد بلکه به هر کسی که مبدأ و معاد را نمی پذیرد نسبت می دهد و می گوید: شما مبدأ و معاد را فراموش کرده اید. یعنی ای انسان شما نسبت به اصول دین, سابقه معرفت داشته اید و هم اکنون در اثر سرگرمی به طبیعت و دنیا از یادتان رفته است.
آیة الله جوادی آملی،تفسیر موضوعی قرآن ج 12 (فطرت در قرآن)
- [سایر] منظور از آیات «نسیان» که در اثبات مبدأ و معاد مورد استناد قرار می گیرد چیست؟
- [سایر] رجعت را با استناد به کدام آیات اثبات می کنید؟
- [سایر] در جهان بینی قرآن کریم، پیوند یاد معاد با یاد مبدأ چگونه است؟
- [سایر] اعتقاد به مبدأ و معاد چه نقشی در سعادت انسان ایفا میکند؟
- [سایر] تلازم بین شناخت مبدأ و اعتقاد به معاد چگونه تبیین شده است؟
- [سایر] سیره رسول اکرم(ع) در اهتمام به یاد مبدأ و معاد چگونه است؟
- [سایر] براهین اثبات معاد کدامند؟
- [سایر] قرآن چگونه معاد را اثبات می کند؟
- [سایر] هماهنگی و آموزندگی اعتقاد به مبدأ و معاد در سیره رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) چگونه است؟
- [سایر] هماهنگی و آموزندگی اعتقاد به مبدأ و معاد در سیره رسول اکرم(ص) چگونه است؟
- [آیت الله اردبیلی] منظور از پسر بزرگ، بزرگترین پسر در حال مرگ پدر است و اگر کسی در حال مرگ، پسر نداشته باشد، بنابر احتیاط واجب بزرگترین مرد که در نزدیک ترین طبقه ارث به او قرار دارد، باید قضای نمازهای او را بجا آورد.
- [آیت الله سیستانی] در معامله سلف اگر فروشنده جنسی را که قرار داد کرده است در موعدش بدهد ، مشتری باید قبول کند اگر به همان وضعی باشد که شرط شده است ، و اگر بهتر باشد باید بپذیرد ، مگر اینکه منظور از شرطی که شده است نفی صفت بهتر نیز باشد .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] هر گاه کسی بر دیگری حقّی داشته باشد (مثلا طلبی یا قصاصی یا دیه ای یا حق دیگری) یا ادعای حقّی کند که دعوی او قابل طرح در دادگاه بوده و امکان اثبات داشته باشد، چنانچه انسان ضامن شود که صاحب حق یا مدعی، شخص متهم را رها کند و هر وقت او را خواست بدست او بسپارد این قرار داد را (کفالت) و به کسی که ضامن این کار می شود (کفیل) گویند.
- [آیت الله مظاهری] کافر (کسی که منکر خدا یا معاد است، یا برای خدا شریک قرار میدهد، یا پیامبری حضرت خاتم الانبیا محمد بن عبداللَّه صلی الله علیه وآله وسلم را قبول ندارد، یا در یکی از اینها شک داشته باشد، یا ضروری دین یعنی چیزی را که مثل نماز و روزه مسلمانان جزو دین اسلام میدانند منکر شود، در صورتی که بداند انکار آن چیز به انکار خدا یا توحید یا نبوت برمیگردد) احکام مسلمانان را ندارد، مثلاً نمیتواند زن مسلمان بگیرد، و نباید در قبرستان مسلمانان دفن شود.
- [آیت الله خوئی] کافر یعنی کسی که منکر خدا یا معاد است، یا برای خدا شریک قرار میدهد، و همچنین غلاة (یعنی آنهایی که یکی از ائمه علیهم السلام را خدا خوانده یا بگویند خدا در او حلول کرده است) و خوارج و نواصب (یعنی آنهائی که با ائمه علیم السلام اظهار دشمنی مینمایند) نجساند، و همچنین است کسی که به نبوت یا یکی از ضروری دین یعنی چیزی را که مثل نماز و روزه مسلمانان جزو دین اسلام میدانند چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است منکر شود. و أما اهل کتاب (یعنی یهود و نصاری) که پیغمبری حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) را قبول ندارند نیز بنابر مشهور نجس میباشند. و این قول موافق احتیاط است، پس اجتناب از آنها نیز لازم است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] پنج چیز بر جنب حرام است: اول: رساندن جایی از بدن خود به خط قرآن و بنا بر احتیاط به اسم خدا و صفات خاصه او به هر لغت که باشد، مگر پولی که بر آن نام خدا نوشته شده باشد که دست زدن به آن اشکال ندارد و احتیاط مستحب آن است که جایی از بدن خود را به اسم پیغمبران و امامان و حضرت زهرا علیهمالسلام نیز نرساند. دوم: رفتن یا ماندن در مسجد الحرام و مسجد پیغمبر صلی الله علیه و آله و حرم امامان علیهمالسلام اگر چه از یک در داخل و از در دیگر خارج شود و مراد از حرم امامان علیهمالسلام : محوّطهایست که ضریح مقدّس و قبر مطهّر در آن قرار دارد، نه تمام رواقها یا صحنها. سوم: داخل شدن یا ماندن در مساجد دیگر، مگر آنکه از یک در داخل و از در دیگر خارج شود. چهارم: گذاشتن چیزی در مسجد. پنجم: خواندن هر یک از آیات سجده واجب و آن آیات در چهار سوره است. اول: سوره سی و دوم قرآن (الم تنزیل (=سجده) )، آیه پانزدهم؛ دوم: سوره چهل و یکم (حم سجده (=فُصّلت) )، آیه سی و هفتم؛ سوم: سوره پنجاه و سوم (النجم)، آیه آخر؛ چهارم: سوره نود و ششم (اقرء (=العلق) )، آیه آخر. بلکه بنا بر احتیاط خواندن آیات دیگر یا قسمتی از یک آیه از سورههای سجده نیز جایز نیست. چیزهایی که بر جنب مکروهست
- [آیت الله وحید خراسانی] کافر یعنی کسی که منکر خدا یا رسالت حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه واله وسلم یا معاد است یا شاک در خدا و رسول است یا برای خدا شریک قرار می دهد یا در و حدانیت خدا شک دارد نجس است و همچنین است خوارج یعنی کسانی که بر امام معصوم علیه السلام خروج کنند و غلات یعنی انهایی که قایل به خدایی یکی از ایمه علیهم السلام می باشند یا بگویند خدا در او حلول کرده است و نواصب یعنی کسانی که دشمن یکی از ایمه علیهم السلام یا حضرت فاطمه زهراء علیها السلام باشند و کسی که یکی از ضروریات دین را مثل نماز و روزه با علم به این که ضروری دین است منکر شود و اما اهل کتاب یعنی یهود و نصاری اقوی طهارت انها است هر چند احوط اجتناب است
- [آیت الله علوی گرگانی] گاهی متعهد سفته پولی در نزد بانک دارد و در آن سفته قید شده است که در سررسیدش به آن بانک مراجعه کند وبانک مبلغ سفته را از حساب او برداشت کرده و به طلبکار نقداً بپردازد و یا در حساب طلبکار منظور نماید واین کار به این معنی است که متعهّد سفته طلبکار خود را به بانک حواله کرده وچون در نزد بانک پول داشته وبانک بدهکار او میباشد، عمل حواله صحیح بوده واحتیاج به قبول ندارد. و بر این فرض جائز نیست که بانک برای پرداخت بدهی خود کارمزد دریافت کند وگاهی به طوری که قبلاً اشاره شد، مشتری سفته را بدون این که حوالهای از جانب متعهد شده باشد، جهت وصول به بانک میدهد و گفتیم که گرفتن کارمزد در اینصورت جائز است. وصورت سومی هست و او این که متعهد سفته بدون آن که پولی در بانک داشته باشد وبانک به او بدهکار باشد، مبلغ سفته را به بانک حواله میکندوبانک نیز این حواله را قبول میکند ومبلغ آن را میپردازد وبابت قبولی حواله از متعهد سفته کارمزد میگیرد وگرفتن این کارمزد نیز جائزاست. فروش پولها و ارزهای خارجی و خرید آنها فروش پولها و ارزهای خارجی و خرید آنها از خدمات بانکی خرید وفروش پولهای کشورهای خارجی است واین بدو منظور میشود: یکی در اختیار قرار دادن آن به اندازه کافی بموجب احتیاجات مردم وتقاضای روز ودیگری به دست آوردن سود از راه خرید وفروش آن.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسی که ملکی را اجاره می کند و در هنگام اجاره در ضمن عقد لازم با مالک شرط می کند که پس از انقضاء مدت اجاره باز هم ملک را به او اجاره دهد و اگر بخواهد به دیگری اجاره دهد با اجازه او باشد اقوی صحت این شرط است و بر مالک تکلیفاً واجب است که بر طبق شرط عمل کند و چنان چه عمل نکند معصیت کرده، بنابراین اگر بخواهد به دیگری اجاره دهد باید با اجازه و رضایت مستأجر اول باشد و در این صورت مستأجر اول می تواند وجهی از مالک بگیرد و رضایت دهد که به دیگری اجاره داده شود یا از دیگری وجهی بگیرد و او را معین نماید و نیز مالک می تواند موقعی که می خواهد ملکی را اجاره دهد با مستأجر قرار بگذارد که این ملک را اجاره می دهم مثلاً به مدت دو سال به مال الاجاره یکصد هزار تومان نقد و ماهی یکصد تومان و آنچه به عنوان سر قفلی گرفته می شود چنان چه به نحوی که ذکر شد انجام گیرد بی اشکال است. و جایز نیست مستأجر به استناد بعض قوانین غیر مشروعه پس از انقضاء مدت اجاره از تخلیه ملک خودداری کند و چنان چه خودداری کند غاصب و ضامن است.
- [آیت الله نوری همدانی] شایسته است امام خطیب در خطبة نماز جمعه مصالح دین و دنیای مسلمین را تَذکّر دهد ومردم را در جریان مسائل زیانبار و سودمند کشورهای اسلامی وغیر اسلامی قرار دهد ونیازهای مسلمین را در اَمر معاد ومعاش تذکر دهد و از امور سیاسی واقتصادی آنچه را که در استقلال وکیان مسلمین نقش مُهِمّی دارد گوشزد کند وکیفیّت روابط آنان را با سائر مِلَل بیان نماید ومردم را از دخالتهای دُوَل ستمگر و اِسْتعمارگر در امور سیاسی واقتصادی مسلمین که مُنْجَرْ به استعمارو استثمار آنها می شود بر حَذَرْ دارد . خلاصه نماز جمعه ودو خطبة آن ، نظیر حجّ ومراکز تجمّع آن ونماز های عید فطر وقربان وغیره ، از سنگرهای بزرگی است که مُتأسِّفانه مسلمانان از وظائف مُهمّ سیاسی خود در آن غافل مانده اند ، چنانچه از سایر پایگاه های عظیم سیاست اسلامی هم غافلند .اسلام دین سیاست ، آن هم در همة شئون آن است وکسی که در احکام قضائی ، سیاسی ، اجتماعی واقتصادی اسلام اندکی تَأمّل کند مُتوجّه این معنی می شود .هر کس گمان کند دین از سیاست جدا است ، جاهلی است که نه اسلام را می شناسد ونه سیاست را.