چرا با وجود اینکه انسانها از نظر ظرفیت روحیات خصلتها ومقتضیات سنی متفاوت هستند خداونداحکام وقوانین ثابت و واحدی را برای انسان ها وضع کرده است؟
چرا با وجود اینکه انسانها از نظر ظرفیت روحیات خصلتها ومقتضیات سنی متفاوت هستند خداونداحکام وقوانین ثابت و واحدی را برای انسان ها وضع کرده است؟ در این باره باید دانست که در اسلام برخی احکام عمومی است که آنها حداقل واجبات است و شرط واجب بودن آنها قدرت و بلوغ و عقل است. توانایی بجا آوردن احکامی مانند نماز برای همگان که بیش از سن بلوغ دارند به طور عادی محرز است. لذا در اصطلاح علمی احکام الهی همانند قضیه حقیقیه می باشند یعنی هر گاه موضوع و شرایط آن تحقق یابد،حکم و تکلیف بر آن جاری می شود. در نتیجه می توان گفت؛ واجبات حداقل تکالیفی است که هر انسانی به مقتضای انسانی خودش و فطرت مشترکش توانایی انجام آنرا دارد. اما در مستحبات و طی مراحل معنوی ظرفیت های روحی متفاوت قابل توجه است و برای همگان یکسان نیست. از این رو ثبات احکام شرعی و تغییر آنها بر اساس ملاکات و مبنایی ویژه‌ای است که برای روشن‌بینی در این باره توجه شما را به چند نکته مهم جلب می‌کنیم. 1. احکام الهی بر اساس "پیش نگاه"و" پس نگاه" واقع‌بینانه و فراگیرمی باشند و انجام آن‌ها دارای مصالح و ترک آن‌ها موجب مفاسد می‌باشد. از این رو باید بیشترین تلاش را برای استنباط حکم الهی انجام داد و به آن پایبند بود. 2. از فواید ثبات احکام، هویت فرهنگی و دینی جامعه است و هجوم فرهنگ‌های بیگانه جلوگیری می‌شود. به طور مثال اگر ما حکم وجوب نفقه بر مردان و نصف بودن ارث زنان را ثابت نگه داریم مسؤولیت اجرائی مرد را در جامعه پر رنگ کرده‌ایم. در نتیجه مشکل جایگزینی زنان در عرصه‌های کاری مردان به حداقل می‌رسد و بحران اشتغال در جامعه به طور محسوسی کاهش می‌یابد. علاوه بر آن که به سالم ماندن لطافت احساسات زنان کمک کردیم و آنان را از هضم شدن در زندگی ماشینی نجات داده‌ایم. 3. با توجه به دو نکته فوق تغییر احکام به هیچ روی جایز نیست، مگر در دو صورت: الف) هنگامی که اجرای یکی از احکام با مصالح اهم اجتماعی تزاحم پیدا کند، به طور موقت، به حکم ولی فقیه و مجتهد جامع‌الشرایط می‌توان مصلحت اهم را بر آن حکم مقدم داشت. ب) هنگامی که موضوع حکم با تمام جوانب آن برای کارشناسان و مجتهدان شناخته شده باشد و یقین به تغییر موضوع پیدا کنیم، مثلاً اگر به طور حتم کشف کردیم که موضوع حرمت شراب، مستی‌آور بودن آن است. در صورتی که مایعی باشد که مست‌آور نباشد. حکم به حرمت نمی‌دهیم و یا اگر به طور حتم دانستیم ملاک حرمت شطرنج، وسیله بازی قماربازان است. اگر زمانی، از این ویژگی خارج شد حکم به حرمت نمی‌دهیم. امّا اگر ندانیم که ملاک حرمت شطرنج تنها وسیله بازی قماربازان بودن است و احتمال بدهیم دلایل دیگری نیز داشته و یا شک کنیم که (موضوع) تغییر یافته هم‌چنان باید به حرمت آن پای‌بند باشیم. یکی از نشانه‌های ثبات و تغییر حکم آن است که اگر در آیات قرآن و سیره پیامبر(ص) و امامان(ع) همگی به یک گونه حکم را بیان داشته‌اند معلوم می‌شود آن حکم از احکام ثابت و حتی ضروری اسلام است. امّا اگر بسته به اوضاع و شرایط در حکم تغییر و تحول به وجود آمده معلوم می‌شود از احکام قابل تغییر است.
عنوان سوال:

چرا با وجود اینکه انسانها از نظر ظرفیت روحیات خصلتها ومقتضیات سنی متفاوت هستند خداونداحکام وقوانین ثابت و واحدی را برای انسان ها وضع کرده است؟


پاسخ:

چرا با وجود اینکه انسانها از نظر ظرفیت روحیات خصلتها ومقتضیات سنی متفاوت هستند خداونداحکام وقوانین ثابت و واحدی را برای انسان ها وضع کرده است؟

در این باره باید دانست که در اسلام برخی احکام عمومی است که آنها حداقل واجبات است و شرط واجب بودن آنها قدرت و بلوغ و عقل است. توانایی بجا آوردن احکامی مانند نماز برای همگان که بیش از سن بلوغ دارند به طور عادی محرز است. لذا در اصطلاح علمی احکام الهی همانند قضیه حقیقیه می باشند یعنی هر گاه موضوع و شرایط آن تحقق یابد،حکم و تکلیف بر آن جاری می شود. در نتیجه می توان گفت؛ واجبات حداقل تکالیفی است که هر انسانی به مقتضای انسانی خودش و فطرت مشترکش توانایی انجام آنرا دارد.
اما در مستحبات و طی مراحل معنوی ظرفیت های روحی متفاوت قابل توجه است و برای همگان یکسان نیست. از این رو ثبات احکام شرعی و تغییر آنها بر اساس ملاکات و مبنایی ویژه‌ای است که برای روشن‌بینی در این باره توجه شما را به چند نکته مهم جلب می‌کنیم.
1. احکام الهی بر اساس "پیش نگاه"و" پس نگاه" واقع‌بینانه و فراگیرمی باشند و انجام آن‌ها دارای مصالح و ترک آن‌ها موجب مفاسد می‌باشد. از این رو باید بیشترین تلاش را برای استنباط حکم الهی انجام داد و به آن پایبند بود.
2. از فواید ثبات احکام، هویت فرهنگی و دینی جامعه است و هجوم فرهنگ‌های بیگانه جلوگیری می‌شود. به طور مثال اگر ما حکم وجوب نفقه بر مردان و نصف بودن ارث زنان را ثابت نگه داریم مسؤولیت اجرائی مرد را در جامعه پر رنگ کرده‌ایم. در نتیجه مشکل جایگزینی زنان در عرصه‌های کاری مردان به حداقل می‌رسد و بحران اشتغال در جامعه به طور محسوسی کاهش می‌یابد. علاوه بر آن که به سالم ماندن لطافت احساسات زنان کمک کردیم و آنان را از هضم شدن در زندگی ماشینی نجات داده‌ایم.
3. با توجه به دو نکته فوق تغییر احکام به هیچ روی جایز نیست، مگر در دو صورت:
الف) هنگامی که اجرای یکی از احکام با مصالح اهم اجتماعی تزاحم پیدا کند، به طور موقت، به حکم ولی فقیه و مجتهد جامع‌الشرایط می‌توان مصلحت اهم را بر آن حکم مقدم داشت.
ب) هنگامی که موضوع حکم با تمام جوانب آن برای کارشناسان و مجتهدان شناخته شده باشد و یقین به تغییر موضوع پیدا کنیم، مثلاً اگر به طور حتم کشف کردیم که موضوع حرمت شراب، مستی‌آور بودن آن است. در صورتی که مایعی باشد که مست‌آور نباشد. حکم به حرمت نمی‌دهیم و یا اگر به طور حتم دانستیم ملاک حرمت شطرنج، وسیله بازی قماربازان است. اگر زمانی، از این ویژگی خارج شد حکم به حرمت نمی‌دهیم. امّا اگر ندانیم که ملاک حرمت شطرنج تنها وسیله بازی قماربازان بودن است و احتمال بدهیم دلایل دیگری نیز داشته و یا شک کنیم که (موضوع) تغییر یافته هم‌چنان باید به حرمت آن پای‌بند باشیم.
یکی از نشانه‌های ثبات و تغییر حکم آن است که اگر در آیات قرآن و سیره پیامبر(ص) و امامان(ع) همگی به یک گونه حکم را بیان داشته‌اند معلوم می‌شود آن حکم از احکام ثابت و حتی ضروری اسلام است. امّا اگر بسته به اوضاع و شرایط در حکم تغییر و تحول به وجود آمده معلوم می‌شود از احکام قابل تغییر است.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین