آیا بزرگان اهل سنت مثل بخاری و نیز ائمه اهل سنت مثل احمدبن حنبل به جواز توسل در کتبشان اشاره کرده اند؟ ائمه اهل سنت و علمای بزرگشان مثل احمد بن حنبل و بخاری در کتبشان تصریح به جواز توسل کرده اند که به طور نمونه یک روایت از هر کدام ذکر می شود: بخاری می نویسد: (حدثنا الحسن بن محمد قال: حدثنا محمد بن عبد الله الانصاری ، قال: حدثنی أبی عبد الله بن مثنی عن ثمامة بن عبد الله بن انس أن عمر بن خطاب کان إذا قحطوا استسقی بالعباس بن عبد المطلب فقال : اللهم إنا کنّا نتوسل إلیک بنبینا فتسقینا و إنا نتوسل إلیک بعمّ نبینا فاسقنا، قال فیسقون. از ثمامه بن انس نقل شده که عمر بن خطاب هر زمان گرفتار قحطی میشد، به وسیله عباس بن عبد المطلب از خداوند طلب باران میکرد. خلیفه دوم دعا میکرد : خدایا ما در زمان رسول خدا، همیشه به ایشان متوسل میشدیم و تو برایمان باران میفرستادی و سیراب میکردی و الآن ما به عموی پیامبر (صلی الله علیه و آله) متوسل میشویم؛ پس خدایا برای ما باران بفرست و ما را سیراب کن. راوی میگوید، باران هم آمد. ( بخاری، الجامع الصحیح المختصر ج 3 ص 1360. دار النشر، دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة، الثالثة، تحقیق، د. مصطفی دیب البغا) احمد بن حنبل یکی از ائمه اهل سنت نیز روایتی دال بر جواز توسل ذکر کرده و می نویسد: مردی نابینا خدمت رسول خدا صلی اللّه علیه وآله آمد و عرض کرد: از خدا بخواه مرا بهبود بخشد. پیامبر صلی اللّه علیه وآله به او فرمود: اگر خواستی دعا می کنم‚ و اگر بخواهی صبر کنی‚ برای تو بهتر است. عرض کرد: دعا بفرمایید. پیامبر صلی اللّه علیه وآله به او فرمود: وضو بگیر‚ وضوی نیکو و این دعا را بخوان: اللّهم انی اسئلک و اتوجه الیک بنبیک محمد نبی الرحمه. یا محمد انی توجهت بک الی ربی فی حاجتی لتقضی لی. اللّهم شفعه فی. پروردگارا! من به وسیله پیامبرت محمد پیامبر رحمت‚ به سوی تو می آیم و از تو درخواست می کنم. ای محمد! من برای درخواست حاجتم از خداوند نزد تو آمدم و تو را وسیله قرار دادم تا خواسته ام برآورده گردد. خداوندا! او را شفیع و وسیله من قرار ده(مسند احمد‚ جلد 4 صفحه 138.)
آیا بزرگان اهل سنت مثل بخاری و نیز ائمه اهل سنت مثل احمدبن حنبل به جواز توسل در کتبشان اشاره کرده اند؟
آیا بزرگان اهل سنت مثل بخاری و نیز ائمه اهل سنت مثل احمدبن حنبل به جواز توسل در کتبشان اشاره کرده اند؟
ائمه اهل سنت و علمای بزرگشان مثل احمد بن حنبل و بخاری در کتبشان تصریح به جواز توسل کرده اند که به طور نمونه یک روایت از هر کدام ذکر می شود:
بخاری می نویسد: (حدثنا الحسن بن محمد قال: حدثنا محمد بن عبد الله الانصاری ، قال: حدثنی أبی عبد الله بن مثنی عن ثمامة بن عبد الله بن انس أن عمر بن خطاب کان إذا قحطوا استسقی بالعباس بن عبد المطلب فقال : اللهم إنا کنّا نتوسل إلیک بنبینا فتسقینا و إنا نتوسل إلیک بعمّ نبینا فاسقنا، قال فیسقون.
از ثمامه بن انس نقل شده که عمر بن خطاب هر زمان گرفتار قحطی میشد، به وسیله عباس بن عبد المطلب از خداوند طلب باران میکرد. خلیفه دوم دعا میکرد : خدایا ما در زمان رسول خدا، همیشه به ایشان متوسل میشدیم و تو برایمان باران میفرستادی و سیراب میکردی و الآن ما به عموی پیامبر (صلی الله علیه و آله) متوسل میشویم؛ پس خدایا برای ما باران بفرست و ما را سیراب کن. راوی میگوید، باران هم آمد. ( بخاری، الجامع الصحیح المختصر ج 3 ص 1360. دار النشر، دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة، الثالثة، تحقیق، د. مصطفی دیب البغا)
احمد بن حنبل یکی از ائمه اهل سنت نیز روایتی دال بر جواز توسل ذکر کرده و می نویسد:
مردی نابینا خدمت رسول خدا صلی اللّه علیه وآله آمد و عرض کرد: از خدا بخواه مرا بهبود بخشد.
پیامبر صلی اللّه علیه وآله به او فرمود: اگر خواستی دعا می کنم‚ و اگر بخواهی صبر کنی‚ برای تو بهتر است.
عرض کرد: دعا بفرمایید.
پیامبر صلی اللّه علیه وآله به او فرمود: وضو بگیر‚ وضوی نیکو و این دعا را بخوان: اللّهم انی اسئلک و اتوجه الیک بنبیک محمد نبی الرحمه. یا محمد انی توجهت بک الی ربی فی حاجتی لتقضی لی. اللّهم شفعه فی.
پروردگارا! من به وسیله پیامبرت محمد پیامبر رحمت‚ به سوی تو می آیم و از تو درخواست می کنم. ای محمد! من برای درخواست حاجتم از خداوند نزد تو آمدم و تو را وسیله قرار دادم تا خواسته ام برآورده گردد. خداوندا! او را شفیع و وسیله من قرار ده(مسند احمد‚ جلد 4 صفحه 138.)
- [سایر] آیا سنی ها توسل را قبول دارند؟
- [سایر] بزرگان اهل سنت در مورد ابن تیمیه چه نظری دارند؟
- [سایر] بزرگان اهل سنت در مورد ابوحنیفه چه دیدگاهی دارند؟
- [سایر] آیا وهابیت مورد تایید بزرگان اهل سنت است؟
- [سایر] اهل سنت در مورد توسل چه دیدگاهی دارند؟
- [سایر] از نظر اهل تسنّن مقام خلفاءبالاتر است یا ائمه اربعه اهل سنت؟
- [سایر] آیا در بین بزرگان اهل سنت کسی از معاویه بدگویی داشته است؟
- [سایر] بزرگان اهل سنت در مورد مقام و منزلت امام رضا علیه السلام چه دیدگاهی دارند؟
- [سایر] آراء علماء اهل تسنن قبل از ابن تیمیه درباره توسل چیست؟
- [سایر] با توجه به منابع اهل سنت، توسل در سیره انبیا چه جایگاهی دارد؟
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.
- [امام خمینی] جایز نیست برای طلاب علوم دینیه دخول در مدارس که بعض معممین و ائمه جماعت از طرف دولت جائر و یا با اشاره دولت تصدی نمودهاند چه برنامه تحصیلی از طرف دولت جائر باشد یا از طرف این نحو متصدیان که عمّال دولت جائر هستند، زیرا در این امور نقشه محو آثار اسلام و احکام قرآن کریم کشیده شده است.
- [آیت الله خوئی] هرگاه چیزی که پیدا کرده نشانهای دارد که به واسط آن میتواند صاحبش را پیدا کند، اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است، در صورتی که قیمت آن چیز به یک درهم برسد باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله اردبیلی] پیروی از امر پدر و مادر در غیر از انجام کارهای حرام و ترک کارهای واجب عینی(1) بنابر احتیاط لازم است و مخالفت آنان اگر موجب آزار و بیاحترامی به آنان شود، حرام است و فرزندان در هر سنی که باشند، باید به پدر و مادر خود احترام بگذارند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] هرگاه چیزی که پیدا کرده؛ نشانه ای دارد که به واسطه آن می تواند صاحبش را پیدا کند؛ اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است؛ در صورتی که قیمت آن چیز به مقدار یک درهم برسد؛ باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحبّ است در شوهر دادن دختری که بالغه است (یعنی مکلّف شده) و به سنی رسیده که حیض دیدن وی متعارف است، عجله کنند، از حضرت صادق علیهالسلام روایت شده که یکی از سعادتهای مرد آن است که دخترش در خانه او حیض نبیند.
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت جمع میان عمه و برادرزادهاش یا خاله و خواهرزادهاش جایز نیست، بدین معنا که اگر هر دو را همزمان عقد کنند، هر دو عقد باطل است، و در صورتی که عقد یکی پس از دیگری باشد، عقد دومی باطل است. لکن از نظر فقه امامیه، عقد عمه پس از برادرزادهاش و خاله پس از خواهرزادهاش مطلقاً جایز است. همچنین عقد برادرزاده پس از عقد عمه و عقد خواهرزاده پس از عقد خاله، مشروط بر آنکه پیش از عقد عمه و خاله رضایت داده باشند و یا بعد از عقد رضایت بدهند جایز است. بنابراین اگر پیرو اهل سنّت، در نکاح میان عمه و برادرزادهاش و یا میان خاله و خواهرزادهاش جمع کند، پس اگر عقد آنها متقارن باشد چون به مذهب آنها عقد هر دو باطل است، برای پیرو مذهب امامیه جایز است بر هر یک از آنها و در صورت رضایت عمه یا خاله بر هر دو عقد کند. و اگر عقد مرد سنّی متقارن نباشد، عقد زن دوّم در فرض مذکور به مذهب آنها باطل است و مرد شیعی میتواند با او ازدواج کند. این حکم در مورد هر یک از آن دو زن در صورتی که امامی باشند، نیز جاری است.
- [آیت الله سیستانی] بر طبق مذهب امامیه، زن مطلقه یائسه و صغیره اگر چه با آنها نزدیکی شده باشد عدّه ندارند. لیکن بر طبق مذاهب اهلسنّت با اختلافی که در شروط عدّه برای صغیره دارند عدّه بر آنان واجب است. حال اگر شوهر از اهلسنّت باشد، و زن یائسه یا صغیرهاش را با اعتقاد به لزوم عدّه برای صغیره طلاق دهد، ملزم به رعایت قواعد مذهب خود مانند فساد عقد خواهر مطلقه، و نکاح زنانی که جمع آنها با زن در دوران عدّه حرام است، میشود، بنابراین مرد شیعی میتواند با خواهر این مطلقه ازدواج کند هرچند آن مرد سنی با او عقد بسته باشد. و احتیاط واجب برای مرد شیعی نیز آن است که با این زن مطلقه پیش از تمام شدن عدهاش ازدواج نکند، و آن زن نیز اگر شیعه باشد و یا شیعه بشود تا پایان عدّه، ازدواج نکند. همچنین احوط آن است که در ایام عدّه از شوهر نفقه نگیرد، گر چه طبق مذهب شوهر واجبالنفقه او باشد، مگر آنکه از باب اجرای قاعده مقاصّه نوعی در صورت بودن شرایط آن، بتوان نفقه گرفت.