اسناد حدیث ( سفینه نوح ) در اهل سنت سند این حدیث در اهل سنت : مستدرک حاکم نیشابوری ج2 ص 343 و ج3 ص 151 مجمع الزوائد هیثمی ج9 ص 168 ....... سلام بر دوستان : پیرو مطلب قبلی از استاد عزیزم ؛اسناد حدیث فوق را برای شما می گذارم . سند این حدیث در اهل سنت : مستدرک حاکم نیشابوری ج2 ص 343 و ج3 ص 151 مجمع الزوائد هیثمی ج9 ص 168 المعجم الاوسط طبرانی ج4 ص 10 و ج5 ص 355 و ج6 ص 85 المعجم الصغیر طبرانی ج1 ص 139 - 140 و ج2 ص 22 المعجم الکبیر طبرانی ج 3 ص 46 شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج1 ص 218 الجامع الصغیر سیوطی ج1 ص 373 و ج2 ص 533 کنزالعمال متقی هندی ج12 ص94 ( حدیث 34144 ) و ص 95 ( حدیث 34151 ) و ص 98 ( حدیث 34169 ) فیض القدیر مناوی ج2 ص658 الدر المنثور سیوطی ج3 ص 334 تاریخ بغداد ( خطیب بغدادی ) ج12 ص90 المعارف ابن قتیبه ص 252 مناقب علی علیه السلام ( ابن مردویه ) ص 214 امتاع الاسماع مقریزی ج11 ص 178 فضائل امیرالمومنین ( ع ) ( ابن عقده کوفی ) ص 44 الفصول المهمه ابن صباغ ج1 ص141 -142 ینابیع الموده قندوزی ج1 ص 93 - 94 و ج2 ص 90 و 101 و 118 و 327 و 443 و 472 ذخایر العقبی محب الدین طبری ص 20 المطالب العالیه ج4 ص 75 مشکاة المصابیح ج4 ص 1742 عیون الاخبار ابن قتیبه ج1 ص 211 تفسیر نیشابوری ج25 ص 28 نظم در السمطین زرندی حنفی ص 235 تفسیر ابن کثیر ج4 ص 123 مناقب ابن مغازلی ص 133 حدیث 175 نور الابصار شبلنجی ص 126 اسعاف الراغبین ص 120 حلیه الاولیاء ابی نعیم اصفهانی ج4 ص 306 مسند الشهاب ابن سلامه ج2 ص 273 و 275 الانباه علی قبائل الرواة ( ابن عبدالبر ) ص 41 شواهد التنزیل حسکانی ج1 ص 362 تفسیر فخر رازی ج27 ص 167 تفسیر ابن عربی ج 1 ص 322 الکامل ابن عدی ج2 ص306 النهایه ابن اثیر ج2 ص 298 لسان العرب ابن منظور ج3 ص 20 تاریخ الخلفا سیوطی ص 573 ط المیمنیه الخصایص الکبری سیوطی ج2 ص 266 ط حیدر آباد احیاء المیت سیوطی ص ص 113 ط المصطفی حلبی مفتاح النجا بدخشی ص 9 مخطوط الفتح الکبیر علامه نبهانی ج3 ص 133 ارجح المطالب عبیدالله حنفی ص 329 السیف الیمانی المسلول علامه محمد بن یونس تونسی ص 9 ط الترقی شام الکنی و الاسماء دولابی ج1 ص 76 التمثیل و المحاضره ثعالبی ص 33 ط عیسی الحلبی قاهره ثمار القلوب ثعالبی ص 29 العدل الشاهد علامه عثمان مدوخ ص 123 و 142 کنوز الحقایق مناوی ص 141 ط بولاق مصر نزهه المجالس عبدالرحمن الصفوری ج2 ص 222 الشرف الموید لآل محمد علامه نبهانی ص 28 تفسیر آلوسی ج24 ص 32 این بود گوشه ای از مدارک اهل سنت مبنی بر صحت حدیث فوق. به نظر شما با وجود این همه سند و مدرک ( که کاملا به صورت اختصار بیان شد ) آیا می توان در تواتر آن شک کرد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!! و یک نکته نغز و زیبا : ابن حجر مکی در کتاب ( الصواعق المحرقه ) که در رد شیعه نوشته است در ص 212 ( چاپ الحقیقه در ترکیه به سال 1382 شمسی ) در قسمت ( الآیات الوارده فیهم ) آیه هفتم ( در شان اهل بیت ) می گوید : " و جاء من طرق عدیده یقوی بعضها بعضا ( انما مثل اهل بیتی فیکم کمثل سفینه نوح من رکبها نجا ) و فی روایه مسلم ( و من تخلف عنها غرق ) " یعنی : و از طرق بسیار زیاد ، که هر یک دیگری را تایید می کند ، آمده است که : منحصرا مثال اهل بیت من در میان شما مانند کشتی نوح است که هر که بر آن سوار شود ، نجات می بابد. و در روایتی که مسلم ( صاحب صحیح مسلم ) نقل کرده آمده است : و هر که از آنها تخلف کند ( اطاعت نکند ) غرق میشود . حال این سوال مطرح است که : چگونه در زمان ابن حجر مکی ، این روایت در صحیح مسلم موجود بوده است ولی در حال حاضر اثری از این حدیث در صحیح مسلم نیست ؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!
اسناد حدیث ( سفینه نوح ) در اهل سنت
سند این حدیث در اهل سنت :
مستدرک حاکم نیشابوری ج2 ص 343 و ج3 ص 151
مجمع الزوائد هیثمی ج9 ص 168
.......
سلام بر دوستان :
پیرو مطلب قبلی از استاد عزیزم ؛اسناد حدیث فوق را برای شما می گذارم .
سند این حدیث در اهل سنت :
مستدرک حاکم نیشابوری ج2 ص 343 و ج3 ص 151
مجمع الزوائد هیثمی ج9 ص 168
المعجم الاوسط طبرانی ج4 ص 10 و ج5 ص 355 و ج6 ص 85
المعجم الصغیر طبرانی ج1 ص 139 - 140 و ج2 ص 22
المعجم الکبیر طبرانی ج 3 ص 46
شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج1 ص 218
الجامع الصغیر سیوطی ج1 ص 373 و ج2 ص 533
کنزالعمال متقی هندی ج12 ص94 ( حدیث 34144 ) و ص 95 ( حدیث 34151 ) و ص 98 ( حدیث 34169 )
فیض القدیر مناوی ج2 ص658
الدر المنثور سیوطی ج3 ص 334
تاریخ بغداد ( خطیب بغدادی ) ج12 ص90
المعارف ابن قتیبه ص 252
مناقب علی علیه السلام ( ابن مردویه ) ص 214
امتاع الاسماع مقریزی ج11 ص 178
فضائل امیرالمومنین ( ع ) ( ابن عقده کوفی ) ص 44
الفصول المهمه ابن صباغ ج1 ص141 -142
ینابیع الموده قندوزی ج1 ص 93 - 94 و ج2 ص 90 و 101 و 118 و 327 و 443 و 472
ذخایر العقبی محب الدین طبری ص 20
المطالب العالیه ج4 ص 75
مشکاة المصابیح ج4 ص 1742
عیون الاخبار ابن قتیبه ج1 ص 211
تفسیر نیشابوری ج25 ص 28
نظم در السمطین زرندی حنفی ص 235
تفسیر ابن کثیر ج4 ص 123
مناقب ابن مغازلی ص 133 حدیث 175
نور الابصار شبلنجی ص 126
اسعاف الراغبین ص 120
حلیه الاولیاء ابی نعیم اصفهانی ج4 ص 306
مسند الشهاب ابن سلامه ج2 ص 273 و 275
الانباه علی قبائل الرواة ( ابن عبدالبر ) ص 41
شواهد التنزیل حسکانی ج1 ص 362
تفسیر فخر رازی ج27 ص 167
تفسیر ابن عربی ج 1 ص 322
الکامل ابن عدی ج2 ص306
النهایه ابن اثیر ج2 ص 298
لسان العرب ابن منظور ج3 ص 20
تاریخ الخلفا سیوطی ص 573 ط المیمنیه
الخصایص الکبری سیوطی ج2 ص 266 ط حیدر آباد
احیاء المیت سیوطی ص ص 113 ط المصطفی حلبی
مفتاح النجا بدخشی ص 9 مخطوط
الفتح الکبیر علامه نبهانی ج3 ص 133
ارجح المطالب عبیدالله حنفی ص 329
السیف الیمانی المسلول علامه محمد بن یونس تونسی ص 9 ط الترقی شام
الکنی و الاسماء دولابی ج1 ص 76
التمثیل و المحاضره ثعالبی ص 33 ط عیسی الحلبی قاهره
ثمار القلوب ثعالبی ص 29
العدل الشاهد علامه عثمان مدوخ ص 123 و 142
کنوز الحقایق مناوی ص 141 ط بولاق مصر
نزهه المجالس عبدالرحمن الصفوری ج2 ص 222
الشرف الموید لآل محمد علامه نبهانی ص 28
تفسیر آلوسی ج24 ص 32
این بود گوشه ای از مدارک اهل سنت مبنی بر صحت حدیث فوق. به نظر شما با وجود این همه سند و مدرک ( که کاملا به صورت اختصار بیان شد ) آیا می توان در تواتر آن شک کرد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!
و یک نکته نغز و زیبا :
ابن حجر مکی در کتاب ( الصواعق المحرقه ) که در رد شیعه نوشته است در ص 212 ( چاپ الحقیقه در ترکیه به سال 1382 شمسی ) در قسمت ( الآیات الوارده فیهم ) آیه هفتم ( در شان اهل بیت ) می گوید :
" و جاء من طرق عدیده یقوی بعضها بعضا ( انما مثل اهل بیتی فیکم کمثل سفینه نوح من رکبها نجا ) و فی روایه مسلم ( و من تخلف عنها غرق ) "
یعنی : و از طرق بسیار زیاد ، که هر یک دیگری را تایید می کند ، آمده است که : منحصرا مثال اهل بیت من در میان شما مانند کشتی نوح است که هر که بر آن سوار شود ، نجات می بابد. و در روایتی که مسلم ( صاحب صحیح مسلم ) نقل کرده آمده است : و هر که از آنها تخلف کند ( اطاعت نکند ) غرق میشود .
حال این سوال مطرح است که :
چگونه در زمان ابن حجر مکی ، این روایت در صحیح مسلم موجود بوده است ولی در حال حاضر اثری از این حدیث در صحیح مسلم نیست ؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!
- [سایر] آیا منابع اهل سنت به حدیث کساء اشاره کرده اند؟
- [سایر] آیا روایت (أنا مدینة العلم) با سند معتبر در منابع اهل سنت نقل شده است؟
- [سایر] آیا حدیث ثقلین در منابع معتبر اهل سنت ذکر شده است؟
- [سایر] با توجه به منابع اهل سنت، روایت (مرغ بریان/ طیر مشوی) معتبر است؟
- [سایر] آیا روایت 12 خلیفه بعد از پیامبر (ص) در منابع اهل سنت نیز هست؟
- [سایر] آیا در منابع اهل تسنن،برتری حضرت خدیجه بر دیگر زنان پیامبر اکرم، و شیعه بودن ام سلمه موجود است؟
- [سایر] آیا اسنادی مبنی بر مسموم شدن ابوبکر در کتب شیعی یا سنی وجود دارد؟ او چگونه و در چه سنی مُرد؟
- [سایر] ماجرای یوم الدار یا همان یوم الانذار چیست و منابع اهل سنت چگونه آن را نقل کرده اند؟
- [سایر] آیا روایت 73 فرقه شدن امت اسلام بعد از پیامبر (ص) صحیح است؟ و آیا در منابع اهل سنت هم به این روایت اشاره شده است؟
- [سایر] آیا در منابع اهل سنت واقعه غدیر آمده است؟
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحبّ است در شوهر دادن دختری که بالغه است (یعنی مکلّف شده) و به سنی رسیده که حیض دیدن وی متعارف است، عجله کنند، از حضرت صادق علیهالسلام روایت شده که یکی از سعادتهای مرد آن است که دخترش در خانه او حیض نبیند.
- [آیت الله خوئی] هرگاه چیزی که پیدا کرده نشانهای دارد که به واسط آن میتواند صاحبش را پیدا کند، اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است، در صورتی که قیمت آن چیز به یک درهم برسد باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله اردبیلی] پیروی از امر پدر و مادر در غیر از انجام کارهای حرام و ترک کارهای واجب عینی(1) بنابر احتیاط لازم است و مخالفت آنان اگر موجب آزار و بیاحترامی به آنان شود، حرام است و فرزندان در هر سنی که باشند، باید به پدر و مادر خود احترام بگذارند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] هرگاه چیزی که پیدا کرده؛ نشانه ای دارد که به واسطه آن می تواند صاحبش را پیدا کند؛ اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است؛ در صورتی که قیمت آن چیز به مقدار یک درهم برسد؛ باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت جمع میان عمه و برادرزادهاش یا خاله و خواهرزادهاش جایز نیست، بدین معنا که اگر هر دو را همزمان عقد کنند، هر دو عقد باطل است، و در صورتی که عقد یکی پس از دیگری باشد، عقد دومی باطل است. لکن از نظر فقه امامیه، عقد عمه پس از برادرزادهاش و خاله پس از خواهرزادهاش مطلقاً جایز است. همچنین عقد برادرزاده پس از عقد عمه و عقد خواهرزاده پس از عقد خاله، مشروط بر آنکه پیش از عقد عمه و خاله رضایت داده باشند و یا بعد از عقد رضایت بدهند جایز است. بنابراین اگر پیرو اهل سنّت، در نکاح میان عمه و برادرزادهاش و یا میان خاله و خواهرزادهاش جمع کند، پس اگر عقد آنها متقارن باشد چون به مذهب آنها عقد هر دو باطل است، برای پیرو مذهب امامیه جایز است بر هر یک از آنها و در صورت رضایت عمه یا خاله بر هر دو عقد کند. و اگر عقد مرد سنّی متقارن نباشد، عقد زن دوّم در فرض مذکور به مذهب آنها باطل است و مرد شیعی میتواند با او ازدواج کند. این حکم در مورد هر یک از آن دو زن در صورتی که امامی باشند، نیز جاری است.
- [آیت الله سیستانی] بر طبق مذهب امامیه، زن مطلقه یائسه و صغیره اگر چه با آنها نزدیکی شده باشد عدّه ندارند. لیکن بر طبق مذاهب اهلسنّت با اختلافی که در شروط عدّه برای صغیره دارند عدّه بر آنان واجب است. حال اگر شوهر از اهلسنّت باشد، و زن یائسه یا صغیرهاش را با اعتقاد به لزوم عدّه برای صغیره طلاق دهد، ملزم به رعایت قواعد مذهب خود مانند فساد عقد خواهر مطلقه، و نکاح زنانی که جمع آنها با زن در دوران عدّه حرام است، میشود، بنابراین مرد شیعی میتواند با خواهر این مطلقه ازدواج کند هرچند آن مرد سنی با او عقد بسته باشد. و احتیاط واجب برای مرد شیعی نیز آن است که با این زن مطلقه پیش از تمام شدن عدهاش ازدواج نکند، و آن زن نیز اگر شیعه باشد و یا شیعه بشود تا پایان عدّه، ازدواج نکند. همچنین احوط آن است که در ایام عدّه از شوهر نفقه نگیرد، گر چه طبق مذهب شوهر واجبالنفقه او باشد، مگر آنکه از باب اجرای قاعده مقاصّه نوعی در صورت بودن شرایط آن، بتوان نفقه گرفت.
- [آیت الله سیستانی] ابوحنیفه و شافعی برای مغبون قائل به خیار غبن نیستند، حال آنکه در مذهب ما این خیار ثابت است، و ظاهراً بحث ثبوت یا عدم ثبوت این خیار شامل موردی که بنای شخص مغبون بر بیتوجّهی به قیمت و خرید و فروش کالا به هر قیمتی باشد، نمیشود، در این فرض ظاهراً خیار غبن ثابت نیست. همچنین شامل جایی که بنای طرفین معامله نقلوانتقال طبق قیمت بازار است نه بیشتر و شخص مغبون بر ادّعای غابن مبنی بر بالا نبودن قیمت اعتماد کرده، نمیشود؛ زیرا ظاهراً از نظر همگان در اینجا خیار ثابت است، از جهت فریب دادن بایع. همچنین این خیار شامل جایی که بنا به شرط ارتکازی در عرف خاص، جز حقّ فسخ، حقّ دیگری مانند حقّ مطالبه مابهالتفاوت وجود دارد، نمیشود. در هر حال، هر جا که از نظر مذهب امامیه خیار غبن ثابت باشد و مذهب اهل سنّت، آن را منکر باشد، برای شخص امامی مذهب از باب مقاصّه نوعی جایز است که پیرو اهل سنّت را به نبود خیار غبن ملزم کند. این در جایی است که مذهب اهل سنّت بر همگان، از جمله شخص امامی مذهب نافذ و جاری باشد.