آیا به سنت پیامبر شیعیان عمل می کنند یا سنیها؟ اگر هر انسان منصفی اندکی مطالعه در سیره و روش شیعیان داشته باشد در می یابد که تنها افرادی که از زمان پیامبر اسلام تاکنون مدافع سنت نبوی بوده و آنرا به جا آورده اند شیعیان هستند ولی متاسفانه این بزرگان اهل سنت بودند که در قضیه قرطاس که رسول اکرم کاغذ و قلم خواست تا چیزی بنویسد که امت اسلامی را تا ابد از هرگونه گمراهی بیمه نماید، در پاسخ حضرت گفتند (حسبنا کتاب الله) کتاب خدا ما را کفایت می کند و ما نیازی به نوشته های پیامبر (یعنی سنت) نداریم . (صحیح البخاری ج7 ، ص 9 ،کتاب المرضی و الطب ، باب قول المریض قوموا عنی و ج 8 ، ص 161، کتاب الإعتصام بالکتاب و السنة، باب کراهیة الخلاف و ج1 ، ص 37 ، کتاب العلم ، باب کتابة العلم .) و همچنین در واپسین روزهای رحلت پیامبر اکرم (ص) تمام احادیث حضرت را جمع نموده وآتش زدند چنانکه عایشه می گوید: پدرم پانصد ( 500 ) حدیث از احادیث رسول خدا را پیش خود جمع کرده بود ( و نزد من گذاشته بود ) ، شب که می خواست بخوابد به خود می پیچید،عایشه در ادامه می گوید:به پدرم گفتم: آیا مشکلی داری و یا اینکه خبری به تو رسیده است که اینگونه به خود می پیچی ؟ وقتی صبح فرا رسید به من گفت دخترم : احادیث رسول خدا را که در نزد توست بیاور ، من هم احادیث را برایش آوردم ، در این هنگام آتشی خواست و همه احادیث رسول خدا را به آتش کشید ... (تذکرة الحفاظ ، ذهبی ، ج1 ، ص5 و علوم الحدیث ، دکتر صبحی صالح ، ص30 .) و به مجرد این که بر مسند حکومت تکیه زدند اعلام کردند که سنت پیامبر را کنار گذاشته و فقط از کتاب خدا سخن بگویید با این که پیامبر این روزها را پیش بینی فرموده بود . که بعنوان نمونه دو مورد از این احادیث را خدمت شما عرض می کنیم : وعن عبید الله بن أبی رافع عن أبیه قال : قال رسول الله ( صلی الله علیه وآله وسلم ) لألفین أحدکم متکئا علی أریکة یأتیه الأمر من أمری مما أمرت به أو نهیت عنه فیقول : لا أدری ، ما وجدنا فی کتاب الله اتبعناه . (مسند شافعی ص 151 ، باب ومن کتاب الیمین مع الشاهد الواحد ، و ص 234 ، باب ومن کتاب الرسالة إلا ما کان معادا ؛ سنن إبن ماجه ج1 ، ص 6 و 7 ، باب 2 : باب تعظیم حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم والتغلیظ علی من عارضه ، حدیث 13 ؛ سنن أبی داود ج 2 ، ص 392 ، باب 6 : باب فی لزوم السنة ، حدیث 4605 ؛ سنن ترمذی ج 4 ، ص 144 ، باب10 : باب ما نهی عنه أنه یقال عند حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم ، حدیث 2800 ؛ مسند الحمیدی ج 1 ، ص 252 ، حدیث 551.) عبید الله بن أبی رافع از پدرش نقل می کند که گفت : از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم شنیدم که می فرمود : روزی می آید که یکی از شماها بر تخت ( حکومت ) تکیه می زند ، در این هنگام یکی از احادیث من را برایش می آورند حدیثی را که درآن یا شما را امر به چیزی نموده ام و یا اینکه شما را از چیزی نهی نموده ام ، پس او می گوید : من نمی دانم اینها دیگر چیست ؟ هر آنچه را در کتاب خدا بیابیم از همان تبعیت می کنیم ( و هر چه غیر قرآن باشد نزد ما اعتبار ندارد ) . عبد الله بن أبی رافع عن أبیه أبی رافع قال : سمعت النبی صلی الله علیه وسلم یقول : ألا لا أعرفن ما بلغ أحدا منکم حدیث إن کان شیئا أمرت به أو نهیت عنه فیقول وهو متکئ علی أریکته : هذا القرآن ، ما وجدنا فیه اتبعناه وما لم نجد فیه فلا حاجة لنا به . (جامع بیان العلم و فضله ابن عبد البر ج 2 ، ص 190 ، باب موضع السنة من الکتاب وبیانها له ، ناشر : دارالکتب العلمیة بیروت سال چاپ 1398 ه . ق) . عبید الله بن أبی رافع از پدرش نقل می کند که گفت : از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم شنیدم که می فرمود : یکی از احادیث من را برای یکی از شما می آورند حدیثی را که درآن یا شما را امر به چیزی نموده ام و یا اینکه شما را از چیزی نهی نموده ام ، پس او در حالی که بر تختش تکیه زده است می گوید : کتاب خدا در میان شماست هر آنچه را در آن بیابیم از آن تبعیت می کنیم و هر آنچه را در قرآن نیابیم احتیاجی به آن نداریم . این نوع برخورد با احادیث نبوی در حالی است که خداوند عزوجل در قرآن فرموده است : ( ما آتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا / سوره حشر ، آیه 7 ) . پس در حقیقت باید گفت این افرادی که اینگونه با احادیث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم برخورد می کردند ، اهل قرآن نیز نبودند . از طرفی تدوین حدیث اهل سنت از زمان عمر بن عبدالعزیز شروع شد و قبل از آن سیاست منع تدوین حدیث حاکم بر جامعه بود . و طبیعی است که از زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم تا به حکومت رسیدن عمربن عبدالعزیز تعداد زیادی از صحابه و حافظان حدیث از دنیا رفته بودند و آن افرادی هم که در قید حیات بودند با واسطه شدن زمان طولانی از وفات پیامبر اسلام بیقین خیلی از احادیث را فراموش نموده بودند زیرا قبل از آن دوران، حق بیان کردن حدیث را نداشتند ، بنا بر این طبیعی است وقتی کسی مدت طولانی چیزی را مرور و یا بیان نکند فراموش می کند . پس روشن شد که تنها شیعیان هستند که به سنت پیامبر اکرم عمل کرده و آنرا اجرا می کنند و اهل سنت در اینباره هیچ ندارند و بهتر است به آنان اهل کتاب گفته شود تا اهل سنت.
آیا به سنت پیامبر شیعیان عمل می کنند یا سنیها؟
اگر هر انسان منصفی اندکی مطالعه در سیره و روش شیعیان داشته باشد در می یابد که تنها افرادی که از زمان پیامبر اسلام تاکنون مدافع سنت نبوی بوده و آنرا به جا آورده اند شیعیان هستند ولی متاسفانه این بزرگان اهل سنت بودند که در قضیه قرطاس که رسول اکرم کاغذ و قلم خواست تا چیزی بنویسد که امت اسلامی را تا ابد از هرگونه گمراهی بیمه نماید، در پاسخ حضرت گفتند (حسبنا کتاب الله) کتاب خدا ما را کفایت می کند و ما نیازی به نوشته های پیامبر (یعنی سنت) نداریم .
(صحیح البخاری ج7 ، ص 9 ،کتاب المرضی و الطب ، باب قول المریض قوموا عنی و ج 8 ، ص 161، کتاب الإعتصام بالکتاب و السنة، باب کراهیة الخلاف و ج1 ، ص 37 ، کتاب العلم ، باب کتابة العلم .)
و همچنین در واپسین روزهای رحلت پیامبر اکرم (ص) تمام احادیث حضرت را جمع نموده وآتش زدند چنانکه عایشه می گوید:
پدرم پانصد ( 500 ) حدیث از احادیث رسول خدا را پیش خود جمع کرده بود ( و نزد من گذاشته بود ) ، شب که می خواست بخوابد به خود می پیچید،عایشه در ادامه می گوید:به پدرم گفتم: آیا مشکلی داری و یا اینکه خبری به تو رسیده است که اینگونه به خود می پیچی ؟ وقتی صبح فرا رسید به من گفت دخترم : احادیث رسول خدا را که در نزد توست بیاور ، من هم احادیث را برایش آوردم ، در این هنگام آتشی خواست و همه احادیث رسول خدا را به آتش کشید ... (تذکرة الحفاظ ، ذهبی ، ج1 ، ص5 و علوم الحدیث ، دکتر صبحی صالح ، ص30 .)
و به مجرد این که بر مسند حکومت تکیه زدند اعلام کردند که سنت پیامبر را کنار گذاشته و فقط از کتاب خدا سخن بگویید با این که پیامبر این روزها را پیش بینی فرموده بود . که بعنوان نمونه دو مورد از این احادیث را خدمت شما عرض می کنیم :
وعن عبید الله بن أبی رافع عن أبیه قال : قال رسول الله ( صلی الله علیه وآله وسلم ) لألفین أحدکم متکئا علی أریکة یأتیه الأمر من أمری مما أمرت به أو نهیت عنه فیقول : لا أدری ، ما وجدنا فی کتاب الله اتبعناه .
(مسند شافعی ص 151 ، باب ومن کتاب الیمین مع الشاهد الواحد ، و ص 234 ، باب ومن کتاب الرسالة إلا ما کان معادا ؛ سنن إبن ماجه ج1 ، ص 6 و 7 ، باب 2 : باب تعظیم حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم والتغلیظ علی من عارضه ، حدیث 13 ؛ سنن أبی داود ج 2 ، ص 392 ، باب 6 : باب فی لزوم السنة ، حدیث 4605 ؛ سنن ترمذی ج 4 ، ص 144 ، باب10 : باب ما نهی عنه أنه یقال عند حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم ، حدیث 2800 ؛ مسند الحمیدی ج 1 ، ص 252 ، حدیث 551.)
عبید الله بن أبی رافع از پدرش نقل می کند که گفت : از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم شنیدم که می فرمود : روزی می آید که یکی از شماها بر تخت ( حکومت ) تکیه می زند ، در این هنگام یکی از احادیث من را برایش می آورند حدیثی را که درآن یا شما را امر به چیزی نموده ام و یا اینکه شما را از چیزی نهی نموده ام ، پس او می گوید : من نمی دانم اینها دیگر چیست ؟ هر آنچه را در کتاب خدا بیابیم از همان تبعیت می کنیم ( و هر چه غیر قرآن باشد نزد ما اعتبار ندارد ) .
عبد الله بن أبی رافع عن أبیه أبی رافع قال : سمعت النبی صلی الله علیه وسلم یقول : ألا لا أعرفن ما بلغ أحدا منکم حدیث إن کان شیئا أمرت به أو نهیت عنه فیقول وهو متکئ علی أریکته : هذا القرآن ، ما وجدنا فیه اتبعناه وما لم نجد فیه فلا حاجة لنا به .
(جامع بیان العلم و فضله ابن عبد البر ج 2 ، ص 190 ، باب موضع السنة من الکتاب وبیانها له ، ناشر : دارالکتب العلمیة بیروت سال چاپ 1398 ه . ق) .
عبید الله بن أبی رافع از پدرش نقل می کند که گفت : از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم شنیدم که می فرمود : یکی از احادیث من را برای یکی از شما می آورند حدیثی را که درآن یا شما را امر به چیزی نموده ام و یا اینکه شما را از چیزی نهی نموده ام ، پس او در حالی که بر تختش تکیه زده است می گوید : کتاب خدا در میان شماست هر آنچه را در آن بیابیم از آن تبعیت می کنیم و هر آنچه را در قرآن نیابیم احتیاجی به آن نداریم .
این نوع برخورد با احادیث نبوی در حالی است که خداوند عزوجل در قرآن فرموده است : ( ما آتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا / سوره حشر ، آیه 7 ) . پس در حقیقت باید گفت این افرادی که اینگونه با احادیث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم برخورد می کردند ، اهل قرآن نیز نبودند .
از طرفی تدوین حدیث اهل سنت از زمان عمر بن عبدالعزیز شروع شد و قبل از آن سیاست منع تدوین حدیث حاکم بر جامعه بود . و طبیعی است که از زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم تا به حکومت رسیدن عمربن عبدالعزیز تعداد زیادی از صحابه و حافظان حدیث از دنیا رفته بودند و آن افرادی هم که در قید حیات بودند با واسطه شدن زمان طولانی از وفات پیامبر اسلام بیقین خیلی از احادیث را فراموش نموده بودند زیرا قبل از آن دوران، حق بیان کردن حدیث را نداشتند ، بنا بر این طبیعی است وقتی کسی مدت طولانی چیزی را مرور و یا بیان نکند فراموش می کند .
پس روشن شد که تنها شیعیان هستند که به سنت پیامبر اکرم عمل کرده و آنرا اجرا می کنند و اهل سنت در اینباره هیچ ندارند و بهتر است به آنان اهل کتاب گفته شود تا اهل سنت.
- [سایر] پیامبر ص شیعه بودند یا سنی؟
- [سایر] تفاوت وضو گرفتن در شیعه و سنی چیست؟ و پیامبر(ص) وضو گرفتنشان به چه سبکی بوده و وضو گرفتن کدامیک از شیعه و سنی شبیه پیامبر(ص) است؟
- [سایر] چرا شیعیان مانند اهل تسنن دست بسته نماز نمی خوانند؟ سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله چه بود؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر در مکه مکرّمه، بعضی از سنّیها از شیعیان در مورد احکام حج سؤال کنند، آیا باید بر طبق مذهب آنها جواب داد یا بر طبق احکام شیعه؟
- [سایر] حضرت پیامبر(صلی الله علیه وآله) شیعه بود یا سنّی؛ چگونه اثبات می کنید که او شیعه بود؟
- [سایر] آیا افراد سنی مذهب به معصومیت پیامبر(ص) و امامان و اهل بیت (ع) اعتقاد دارند؟
- [سایر] آیا در زمان پیامبر(ص) شیعه و سنی وجود داشت؟ چگونه به وجود آمدند؟
- [سایر] چرا اهل سنت مولودی خوانی در مورد پیامبر و امامان را صحیح نمی دانند؟
- [سایر] دلایل متفاوت بودن آداب شیعیان با اهل سنت با وجود یکسان بودن پیامبر چیست؟
- [سایر] بدون هیچ غرض ورزی می خواهم به من بگویید که پیامبر و سایر معصومین(ع) اهل سنت بودند یا تشیع؟
- [آیت الله جوادی آملی] .حرم مطهر پیامبر و امام معصوم (ع) ملحق به مسجد است و نجس کردن عمدی آن , حرام و تطهیر آن, واجب است. در این جهت, فرقی بین حرم معمور مانند عتبات عالیات و حرم مخروب مانند بقیع نیست.
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله سیستانی] بر طبق مذهب امامیه، زن مطلقه یائسه و صغیره اگر چه با آنها نزدیکی شده باشد عدّه ندارند. لیکن بر طبق مذاهب اهلسنّت با اختلافی که در شروط عدّه برای صغیره دارند عدّه بر آنان واجب است. حال اگر شوهر از اهلسنّت باشد، و زن یائسه یا صغیرهاش را با اعتقاد به لزوم عدّه برای صغیره طلاق دهد، ملزم به رعایت قواعد مذهب خود مانند فساد عقد خواهر مطلقه، و نکاح زنانی که جمع آنها با زن در دوران عدّه حرام است، میشود، بنابراین مرد شیعی میتواند با خواهر این مطلقه ازدواج کند هرچند آن مرد سنی با او عقد بسته باشد. و احتیاط واجب برای مرد شیعی نیز آن است که با این زن مطلقه پیش از تمام شدن عدهاش ازدواج نکند، و آن زن نیز اگر شیعه باشد و یا شیعه بشود تا پایان عدّه، ازدواج نکند. همچنین احوط آن است که در ایام عدّه از شوهر نفقه نگیرد، گر چه طبق مذهب شوهر واجبالنفقه او باشد، مگر آنکه از باب اجرای قاعده مقاصّه نوعی در صورت بودن شرایط آن، بتوان نفقه گرفت.
- [آیت الله جوادی آملی] .اقامه نماز در مکان خاص که مستلزم معصیت باشد , حرام است؛ ولی نماز باطل نیست; مثلاً اگر اقامه نماز جلوتر از قبر پیامبر(ص) و امام معصوم(ع) به فاصله کم , موجب هتک حرمت آن ذوات قدسی شود, حرام است؛ ولی نماز باطل نیست و اقامه نماز در مکان محاذی و همسطح با قبر معصوم(ع) حرام نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] آلوده کردن حرم پیامبر(صلی الله علیه وآله) و امامان(علیهم السلام) اگر موجب هتک باشد حرام است و در این صورت تطهیر آن نیز واجب است، بلکه اگر بی احترامی هم نباشد احتیاط آن است که آن را تطهیر کنند.
- [آیت الله اردبیلی] نجس کردن حرم پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و امامان علیهمالسلام حرام است و اگر یکی از آنها نجس شود، چنانچه نجس ماندن آن بیاحترامی باشد، پاک کردن آن واجب است، بلکه احتیاط مستحب آن است که اگر بیاحترامی نیز نباشد، آن را تطهیر کنند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر شخصی از عامه بمیرد و از او یک دختر عامی مذهب بماند و برادری داشته باشد اگر برادر شیعه باشد و یا پس از مرگ برادرش شیعه شود بنا به قاعده الزام برادر شیعه می تواند انچه از ترکه میت زیاد می اید از باب تعصیب بگیرد هر چند تعصیب در مذهب شیعه باطل است و همچنین اگر شخصی از عامه یک خواهر عامی مذهب وارث داشته باشد و عموی ابوینی داشته باشد چنانچه عموی او شیعه باشد و یا بعد از مرگ پسر برادرش شیعه شود بنا به قاعده الزام می تواند انچه از باب تعصیب به او می رسد بگیرد و همچنین است حکم در سایر موارد تعصیب
- [آیت الله بروجردی] کسی که زکات میگیرد باید شیعه دوازده امامی باشد و اگر انسان کسی را شیعه بداند و به او زکات بدهد، بعد معلوم شود شیعه نبوده، باید دوباره زکات بدهد.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که وضو ندارد، بنابر احتیاط واجب نباید اسم خداوند متعال و صفات خاصه او را به هر زبانی نوشته شده باشد لمس نماید و همچنین بنابر احتیاط مستحب، نباید اسم مبارک پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و امامان علیهمالسلام و حضرت زهرا علیهاالسلام را بدون وضو لمس کند، ولی اگر اسامی معصومین علیهمالسلام در نامگذاری اشخاص دیگر به کار رفته باشند، لمس آنها بدون وضو اشکال ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] نمازجمعه دو رکعت است و در روز جمعه جانشین نماز ظهر می شود و در زمان حضور پیامبر(صلی الله علیه وآله) و امام معصوم(علیه السلام) و نایب خاص او واجب عینی است، اما در زمان غیبت کبری واجب تخییری است، یعنی میان نماز جمعه و نماز ظهر مخیر است، ولی در زمانی که حکومت عدل اسلامی باشد احتیاط آن است که ترک نشود.