آیا همسران پیامبر جزو اهل بیت به شمار می روند ؟
آیا همسران پیامبر جزو اهل بیت به شمار می روند ؟ جواب اجمالی: با توجّه به روایات و تغییر لحن آیه شریفه، روشن می شود که آیة تطهیر تنها به حضرت علی علیه السّلام و امام حسن و امام حسین و حضرت فاطمه علیهم السلام اختصاص دارد و همسران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را شامل نمی شود. و مستمسک اهل سنت در اشتمال این آیه، بر همسران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روایة عکرمه است که از نظر سند، ضعیف است و روایة ام سلمه نیز بر اشتمال مذکور دلالت ندارد. جواب تفصیلی: عنوان اهل بیت در آیة تطهیر شامل زنهای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نمی شود زیرا: 1. همانطور که گفته شد، پیامبر معرفی اهل بیت را همراه با تمهیدات و برنامه ای خاص انجام می داد و آن این که معمولاً هنگام معرفی، آنها را جمع می نمود و سپس پارچه ای یا عبائی و پتوئی را بر آنها می افکند و آنرا به دور آنها می پیچانید و می فرمود: (اللهم هولاء اهل بیتی). (خدایا اینان اهل بیت من هستند)، این نحوة معرفی خود گویای این است که مراد از اهلبیت علیهم السلام فقط این چهار نفرند و شامل دیگران نمی شود وگرنه پیچاندن پتو و غیره به دور آنها کار بیهوده و لغوی خواهد شد. 2. اگر زنهای پیامبر هم جزو اهل بیت علیهم السلام بودند، می بایست پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در معرفی این چهار نفر که در فرض مذکور بخشی از اهل بیت علیهم السلام بودند، جمله (هولاء من اهل بیتی) (اینان از اهل بیت من هستند) را بکار می بردند، نه جمله (هولاء اهل بیتی)، زیرا در فرض مذکور این چهار نفر ثلث اهل بیت یا کمتر از ثلث خواهند بود و قاعدتاً پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مثل حضرت نوح علیه السلام که درباره فرزندش گفت: (إِنَّ ابْنِی مِنْ أَهْلِی)[1] می بایست از کلمة (مِن) که نشان دهنده جزئیت و تبعیض است را استفاده می نمود، امّا چنین نکرد. 3. ابن ابی حاتم ذیل آیه مورد بحث در تفسیرش دو حدیث از طریق ابی سعید خدری روایت کرده که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله صریحاً می فرماید آیه (إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ...) در منزلت پنج نفر نازل شده، سپس فقط نام علی و فاطمه و حسن و حسین را کنار خود ذکر می کند. ابن ابی حاتم یکی از این دو روایت را چنین روایت کرده: عن الاعمش عن عطیه عن ابی سعید قال؛ قال رسول الله صلی الله علیه و آله : نزلت هذه الآیة فی خمسة فیّ و فی علی و حسن و حسین و فاطمه انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً،[2] طبری نیز حدیث مذکور را ذیل آیه آورده.[3] ابن کثیر و سیوطی هم در تفسیرشان ذیل آیه مورد بحث حدیث فوق را نقل نموده اند. اگر اهل بیت شامل زنهای پیامبر هم می شد، نمی بایست پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمود این آیه در منزلت پنج نفر نازل شده بلکه می بایست عدد 14 یا بیشتر را ذکر می نمود. 4. ابن کثیر در تفسیرش ذیل آیه مورد بحث، به نقل از ابن ابی حاتم و او مسنداً از عایشه روایت می کند که عایشه گفت: (... لقد رأیت رسول الله صلی الله علیه و آله دعا علیاً و فاطمة و حسنا و حسیناً رض فالقی علیهم ثوباً فقال، اللهم هولاء اهل بیتی فأذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیراً، قالت فدنوت منهم فقلت یا رسول الله و انا من اهل بیتک؟ فقال صلی الله علیه و آله تنحی فانک علی خیر.)[4] (... من رسول خدا را دیدم که علی و فاطمه و حسن و حسین را دعوت نمود، سپس پارچه ای بر آنها افکند و گفت خدایا، اینان اهل بیت منند، پلیدی را از آنها ببر و موکداً آنها را پاک ساز، سپس عایشه گفت: من به آنها نزدیک شدم و گفتم ای رسول خدا صلی الله علیه و آله من هم از اهل بیت توام؟ پیامبر گفت: از اینجا دور شو، تو بر خیر هستی. اگر زن های پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله جزء جمع اهل بیت بودند، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در هنگام سؤال عایشه که آیا من هم جزء اهل بیت توام؟ عایشه را با تحقیر از خود دور نمی کند، بلکه به سؤال او پاسخ مثبت می داد و آنرا به خود راه می داد، امّا پیامبر چنین نکرد. 5. مسلم در صحیحش از یزید بن حیان روایت می کند، که نزد زید بن ارقم رفتیم و از مراد از اهل بیت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از او سؤال کردیم (... فقلنا من اهل بیته؟ نساؤه؟ قال لا و ایم الله انّ المرأة تکون مع الرجل العصر من الدهر ثم یطلقها فترجع الی ابیها و قومها)[5] (... گفتیم اهل بیت پیامبر کیانند؟ زنهای اویند؟گفت نه به خدا قسم زیرا زن روزگاری همراه مرد است سپس با طلاق نزد پدر و خویشان خود برمی گردد) در این روایت زید بن ارقم زنهای پیامبر را از اهل بیت خارج می کند و بر این دعوا دلیل می آورد که زوجه با طلاق علاقه اهلیّت خود را از دست می دهد و بنابراین نمی توان آنرا از اهل بیت یک مرد دانست، می بینیم که نظر این صحابه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هم اینست که زنهای پیامبر، جزء اهل بیت او نیستند. 6. در عموم روایاتی که از ام سلمه در باب معرفی اهل بیت توسط پیامبر روایت شده این نکته وجود دارد که بعد از این که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اهل بیت خود را معرفی می کند، ام سلمه که یکی از زنان خوب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بوده از پیامبر سؤال می کند که آیا او هم جزء اهل بیت است؟ (فقالت ام سلمة انا معهم یا رسول الله؟) ولی پیامبر به اوجواب مثبت نمی دهد و فقط با گفتن جمله (انک علی خیر) به او می فهماند که گرچه او بسوی تحصیل خیر، گام برمی دارد امّا او در حدّ و اندازه ای نیست که شایستگی ورود در جمع اهل بیت را داشته باشد. باید توجّه داشت که برخی روایات، صریحاً بر خروج ام سلمه از اهل بیت دلالت دارد. از آن جمله احمد بن حنبل در مسندش از ام سلمه روایت می کند (انّ رسول الله قال لفاطمة ائتینی بزوجک و ابنیک فجائت بهم فالقی علیهم کساء فدکیاً قال ثم وضع یده علیهم ثم قال اللّهم إنّ هؤلاء آل محمد فاجعل صلواتک و برکاتک علی محمّد و علی آل محمّد انک حمید مجید قالت ام سلمة فرفعت الکساء لادخل معهم فجذبه من یدی و قال انک علی خیر).[6] (پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به حضرت فاطمه فرمود: شوهر و دو فرزندت را بیاور. حضرت فاطمه سلام الله علیها آنها را آورد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله عبائی فدکی بر آنها افکند و سپس دستش را بر آنها نهاد و فرمود: خدایا اینان آل محمّد ند. پس درود و برکاتت را بر محمّد و آل محمّد قرار ده که تو ستوده و با شکوهی، ام سلمه گفت: عبا را بلند کردم داخل جمع آنها شوم. امّا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله عبا را از دست من کشید و گفت تو بر خیر هستی. چنانکه در این روایت هست، ام سلمه با برداشتن عبا سعی می کند که داخل جمع اهل بیت شود. امّا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله عبا را از دست او می کشد و نمی گذارد که او داخل جمع اهل بیت شود، این عمل پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله صریحاً دلالت دارد که پیامبر زن های خود را جزء اهل بیت نمی داند. هم چنین، احمد بن حنبل از ام سلمه روایت می کند (قالت بینما رسول الله فی بیتی اذ قالت الخادم انّ علیّا و فاطمة بالسدة قال قومی عن اهل بیتی قالت فتتحیت فی ناحیة البیت قریباً فدخل علی و فاطمه و معهم الحسن و الحسین صبیان صغیران فاخذ الصبین فقبّلهما و وضعهما فی حجره و اعتنق علیاً و فاطمه ثم اغدف علیهما ببردة له و قال اللهم الیک لا الی النار أنا و اهل بیتی، قالت فقلت یا رسول الله و أنا؟ فقال و انت)[7] (ام سلمه گفت: در حالی که رسول خدا صلی الله علیه و آله در خانة من بود، خادم آمد و گفت علی و فاطمه در آستانه در هستند، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: برای اهل بیت من از جای خود برخیز، من ایستادم و جای خود را ترک کرده به گوشه ای نزدیک آنها رفتم سپس علی و فاطمه علیهما السلام در حالی که با آنها حسن و حسین که دو کودک بچه بودند، داخل شدند، پیامبر آن دو کودک را بوسید و در دامان خود نشاند، علی و فاطمه را هم به آغوش کشاند، پس پتوئی را بر آنها افکند و فرمود: خدایا من و اهل بیتم بسوی تو باشیم نه بسوی آتش، ام سلمه گفت: گفتم ای رسول خدا و من؟ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود و تو.) این روایت از دو جهت، دلالت دارد که زنهای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله جزء اهل بیت نیستند. اول این که می بینم، وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله درباره خود و اهل بیتش دعا می کند و عبارت (انا و اهل بیتی را بکار می برد) ام سلمه خود را مشمول این دعا نمی بیند. لذا از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می خواهد که دعایش را شامل حال او هم بکند. و این نشان می دهد که تلقی خود ام سلمه این نبوده که زنهای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله جزء اهل بیت هستند. چون اگر زنهای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله تحت عنوان اهل بیت، داخل می بودند، در این صورت، عبارت (و اهل بیتی) شامل ام سلمه و سایر زنها هم بود و دیگر لازم نبود که با دخول زنها تحت عنوان اهل بیت، باز ام سلمه سؤال کند که من را هم مشمول دعا خود بکن. پس خود این درخواست ام سلمه، نشان می دهد که او، عنوان اهل بیت را شامل خود نمی دانسته است. دوم این که پیامبر بعد از درخواست ام سلمه فرمود: (و تو) یعنی با آوردن واو عطف ام سلمه را مشمول دعای خود کرد و می دانیم که واو عطف دلالت بر مغایرت معطوف و معطوف علیه دارد. مثلاً اگر کسی بگوید: من فرزندان خود و زید را به مسجد بردم، عطف زید بر فرزندان نشان می دهد که زید جزء فرزندان نبوده و گرنه نیاز به عطف نبود. پس همین که اینجا پیامبر ام سلمه را به اهل بیت با واو، عطف کرده، نشان می دهد که او داخل عنوان اهل بیت نبود است. همچنین طبری و ابن کثیر در ذیل آیه تطهیر در تفسیرشان از حکیم بن سعد روایت کرده اند که (قال ذکرنا علی بن ابی طالب (رض) عند ام سلمه قالت فیه نزلت انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً. قالت ام سلمة جاء النبی الی بیتی فقال لاتأذنی لاحد فجائت فاطمه فلم استطع ان احجبها عن ابیها ثم جاء الحسن فلم استطع ان امنعه ان یدخل علی جده و امه و جاء الحسین فلم استطع ان احجبه فاجتمعوا حول النبی علی بساط فجلّلهم نبیّ الله بکساء کان علیه ثم قال هولاء اهل بیتی فاذهب عنهم الرجس و طهرّهم تطهیراً، فنزلت هذه الآیه حین اجتمعوا علی البساط قالت: فقلت یا رسول الله و أنا؟ قالت فو الله ما انعم و قال انک علی خیر، در این روایت هم داستان این گونه نقل شده که وقتی ام سلمه می بیند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بعد از قرار دادن عبا روی حضرت علی و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین علیهم السّلام می فرماید: هولاء اهل بیتی ام سلمه درخواست می کند که او هم در جمع آنها باشد. ولی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پیشنهاد او را نمی پذیرد و ام سلمه، ردّ شدن پیشنهادش را توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بخوبی می فهمد. زیرا او قسم می خورد و می گوید: فوالله ما انعم؛ بخدا قسم پیامبر آری نگفت. بنابراین این روایت، صریحاً دلالت دارد که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نپذیرفت که ام سلمه، جزء اهل بیت باشد با این که او از بهترین زنهای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بود. 7. چنانکه از روایات نقل شده، ظاهر است. پیامبر به انحاء گوناگون مراد از (اهل بیت) را بیان می کند. امّا در این معرّفی ها منظور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله این نبوده که افرادی را که بحسب معنای لغوی، تحت کلمه (اهل بیت) مندرج بودند، معرّفی کند زیرا افرادی که بحسب معنای لغوی، جزء خاندان پیامبر، بودند، برای همه، معلوم بودند و خفائی برای کسی و مخصوصاً برای امثال ام سلمه و عایشه که روایات مذکور از ناحیه آنها روایت شده، وجود نداشت. بلکه مراد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از این معرّفی ها این بود که افرادی را که در دستگاه رسالت پیامبر از خاصان و مقربان او بودند، را معرّفی کند. مخصوصاً که در بسیاری از روایات منقوله، کلمه (خاصتی) بدنبال (اهل بیتی) ضمیمه شده و پیامبر بعد از این که این چهار نفر را جمع می کند، می فرماید (هولاء اهل بیتی و خاصتی) و کلمه خاصّه، به افراد کاملاً مقرب به یک نفر، که در مقامات اجتماعی او صاحب سرّ اویند، اطلاق می شود. مثلاً به افراد بسیار نزدیک به پادشاه که در اداره حکومت او صاحب سرّند، خاصة الملک گفته می شود. بنابراین در این معرّفی ها پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می خواهد افراد مقرب در دستگاه رسالت خود را به مردم معرفی کند. نه افرادی را که در مسکن و بیت مادی او زندگی می کردند که برای همه معلوم بود. با توجّه به این مقدمه می گوئیم: زنان پیامبر نمی توانند جزء اهل بیت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و خاصان دستگاه رسالت باشند. زیرا طبق صریح قرآن همه زن های پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله حتّی جزء محسنات هم نبودند، چه رسد به این که جزء خاصان رسالت او باشند، قرآن دربارة زن های پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: (اعد للمحسنات منکنّ اجراً عظیماً) (خداوند برای خوبان از شما اجر بزرگی آماده کرده است) اگر همه زنهای پیامبرخوب بودند خداوند تعبیر (محسنات) را برای همه آنها بکار می برد، نه برای برخی از آنها که از کلمه (من) تبعیضیه در (منکنّ) فهمیده می شود. بنابراین طبق این آیه زن های پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله همه خوب نبودند. و همانطور که فرزند نوح به خاطر خوب نبودن از اهل نوح نبود. چنانکه قرآن می فرماید: (إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صالِحٍ) زن های غیر خوب پیامبر اسلام هم جزء اهل رسول الله صلی الله علیه و آله و خاصان او نبودند و روی این حساب اهل بیت در آیه تطهیر، شامل زن های پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیست. چون کسی بین زنان خوب و بد تفکیک نکرده، یا همه را داخل اهل بیت می دانند و یا همه را خارج می کنند. که در این صورت لازم می آید که زنان بد، هم داخل در اهل بیت شوند، که نه قرآن و نه هیچ کس دیگر قائل به این نشده است. چنان که روشن گردید، با دلائل متقن و روشنی که در باب تفسیر اهل بیت در آیه تطهیر وجود دارد، جای هیچ شک و شبهه ای نیست که مراد از اهل بیت علی و فاطمه و حسین و حسین علیهم السّلام است نه زنان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله تنها حدیثی که از ابن عباس نقل کردیم دلالت دارد که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله 1350 بار (هنگام نمازهای پنجگانه بمدت 9 ماه) این چهار نفر را بعنوان اهل بیت معرفی کرد. امّا منافق قادر نیست که فضائل اهل بیت را تحمل کند، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خطاب به امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام فرمود: (لا یحبّک الاّ مؤمن و لا یبغضک الاّ منافق)[8] (جز مؤمن تو را دوست نمی دارد و جز منافق با تو دشمنی نمی کند)، لذا این عدّه با تمسک به مطالبی سست و واهی یا بکلی منکر این فضیلت اهل بیت شده اند و آیه تطهیر را در مورد زنان پیامبر دانسته اند و یا با شرکت دادن زنان پیامبر منکر اختصاص این فضیلت به اهل بیت شده اند. منابع: 1. صحیح مسلم، طبع دار السلام ریاض، سال 1419. 2. سنن ترمذی طبع دار الحدیث قاهره. 3. مسند احمد بن حنبل، دار الفکر، بیروت، طبع دوم، سال 1414. 4. المستدرک، حاکم نیشابوری. به نقل از سایت اندیشه قم ________________________________________ [1] . 45/11. [2] . تفسیر ابن ابی حاتم، ذیل آیه، ج 9، حدیث 17677. [3] . تفسیر طبری، ج 12، حدیث 21727. [4] . تفسیر ابن کثیر، سورة احزاب، ذیل آیة مورد بحث، ج 3، ص 414. [5] . صحیح مسلم، کتاب فضائل الصحابه باب من فضائل علی بن ابی طالب، ح 6228. [6] . مسند احمد، ج10، ص 228، ح 26808، و نیز سیوطی، تفسیر الدر المنثور ذیل آیه. [7] . مسند احمد بن حنبل، ج 10، ص 197، ح 26662، و نیز تفسیر ابن کثیر، ج 3، ص 414. [8] . سنن ترمذی کتاب المناقب، باب 21، ح 3736، صحیح مسلم، باب الدلیل علی ان حب الانصار و علی (رض) من الایمان، ص 50، ح 240.
عنوان سوال:

آیا همسران پیامبر جزو اهل بیت به شمار می روند ؟


پاسخ:

آیا همسران پیامبر جزو اهل بیت به شمار می روند ؟

جواب اجمالی:
با توجّه به روایات و تغییر لحن آیه شریفه، روشن می شود که آیة تطهیر تنها به حضرت علی علیه السّلام و امام حسن و امام حسین و حضرت فاطمه علیهم السلام اختصاص دارد و همسران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را شامل نمی شود. و مستمسک اهل سنت در اشتمال این آیه، بر همسران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روایة عکرمه است که از نظر سند، ضعیف است و روایة ام سلمه نیز بر اشتمال مذکور دلالت ندارد.
جواب تفصیلی:
عنوان اهل بیت در آیة تطهیر شامل زنهای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نمی شود زیرا:
1. همانطور که گفته شد، پیامبر معرفی اهل بیت را همراه با تمهیدات و برنامه ای خاص انجام می داد و آن این که معمولاً هنگام معرفی، آنها را جمع می نمود و سپس پارچه ای یا عبائی و پتوئی را بر آنها می افکند و آنرا به دور آنها می پیچانید و می فرمود: (اللهم هولاء اهل بیتی). (خدایا اینان اهل بیت من هستند)، این نحوة معرفی خود گویای این است که مراد از اهلبیت علیهم السلام فقط این چهار نفرند و شامل دیگران نمی شود وگرنه پیچاندن پتو و غیره به دور آنها کار بیهوده و لغوی خواهد شد.
2. اگر زنهای پیامبر هم جزو اهل بیت علیهم السلام بودند، می بایست پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در معرفی این چهار نفر که در فرض مذکور بخشی از اهل بیت علیهم السلام بودند، جمله (هولاء من اهل بیتی) (اینان از اهل بیت من هستند) را بکار می بردند، نه جمله (هولاء اهل بیتی)، زیرا در فرض مذکور این چهار نفر ثلث اهل بیت یا کمتر از ثلث خواهند بود و قاعدتاً پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مثل حضرت نوح علیه السلام که درباره فرزندش گفت: (إِنَّ ابْنِی مِنْ أَهْلِی)[1] می بایست از کلمة (مِن) که نشان دهنده جزئیت و تبعیض است را استفاده می نمود، امّا چنین نکرد.
3. ابن ابی حاتم ذیل آیه مورد بحث در تفسیرش دو حدیث از طریق ابی سعید خدری روایت کرده که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله صریحاً می فرماید آیه (إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ...) در منزلت پنج نفر نازل شده، سپس فقط نام علی و فاطمه و حسن و حسین را کنار خود ذکر می کند. ابن ابی حاتم یکی از این دو روایت را چنین روایت کرده: عن الاعمش عن عطیه عن ابی سعید قال؛ قال رسول الله صلی الله علیه و آله : نزلت هذه الآیة فی خمسة فیّ و فی علی و حسن و حسین و فاطمه انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً،[2] طبری نیز حدیث مذکور را ذیل آیه آورده.[3] ابن کثیر و سیوطی هم در تفسیرشان ذیل آیه مورد بحث حدیث فوق را نقل نموده اند. اگر اهل بیت شامل زنهای پیامبر هم می شد، نمی بایست پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمود این آیه در منزلت پنج نفر نازل شده بلکه می بایست عدد 14 یا بیشتر را ذکر می نمود.
4. ابن کثیر در تفسیرش ذیل آیه مورد بحث، به نقل از ابن ابی حاتم و او مسنداً از عایشه روایت می کند که عایشه گفت: (... لقد رأیت رسول الله صلی الله علیه و آله دعا علیاً و فاطمة و حسنا و حسیناً رض فالقی علیهم ثوباً فقال، اللهم هولاء اهل بیتی فأذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیراً، قالت فدنوت منهم فقلت یا رسول الله و انا من اهل بیتک؟ فقال صلی الله علیه و آله تنحی فانک علی خیر.)[4] (... من رسول خدا را دیدم که علی و فاطمه و حسن و حسین را دعوت نمود، سپس پارچه ای بر آنها افکند و گفت خدایا، اینان اهل بیت منند، پلیدی را از آنها ببر و موکداً آنها را پاک ساز، سپس عایشه گفت: من به آنها نزدیک شدم و گفتم ای رسول خدا صلی الله علیه و آله من هم از اهل بیت توام؟ پیامبر گفت: از اینجا دور شو، تو بر خیر هستی. اگر زن های پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله جزء جمع اهل بیت بودند، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در هنگام سؤال عایشه که آیا من هم جزء اهل بیت توام؟ عایشه را با تحقیر از خود دور نمی کند، بلکه به سؤال او پاسخ مثبت می داد و آنرا به خود راه می داد، امّا پیامبر چنین نکرد.
5. مسلم در صحیحش از یزید بن حیان روایت می کند، که نزد زید بن ارقم رفتیم و از مراد از اهل بیت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از او سؤال کردیم (... فقلنا من اهل بیته؟ نساؤه؟ قال لا و ایم الله انّ المرأة تکون مع الرجل العصر من الدهر ثم یطلقها فترجع الی ابیها و قومها)[5] (... گفتیم اهل بیت پیامبر کیانند؟ زنهای اویند؟گفت نه به خدا قسم زیرا زن روزگاری همراه مرد است سپس با طلاق نزد پدر و خویشان خود برمی گردد) در این روایت زید بن ارقم زنهای پیامبر را از اهل بیت خارج می کند و بر این دعوا دلیل می آورد که زوجه با طلاق علاقه اهلیّت خود را از دست می دهد و بنابراین نمی توان آنرا از اهل بیت یک مرد دانست، می بینیم که نظر این صحابه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هم اینست که زنهای پیامبر، جزء اهل بیت او نیستند.
6. در عموم روایاتی که از ام سلمه در باب معرفی اهل بیت توسط پیامبر روایت شده این نکته وجود دارد که بعد از این که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اهل بیت خود را معرفی می کند، ام سلمه که یکی از زنان خوب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بوده از پیامبر سؤال می کند که آیا او هم جزء اهل بیت است؟ (فقالت ام سلمة انا معهم یا رسول الله؟) ولی پیامبر به اوجواب مثبت نمی دهد و فقط با گفتن جمله (انک علی خیر) به او می فهماند که گرچه او بسوی تحصیل خیر، گام برمی دارد امّا او در حدّ و اندازه ای نیست که شایستگی ورود در جمع اهل بیت را داشته باشد.
باید توجّه داشت که برخی روایات، صریحاً بر خروج ام سلمه از اهل بیت دلالت دارد. از آن جمله احمد بن حنبل در مسندش از ام سلمه روایت می کند (انّ رسول الله قال لفاطمة ائتینی بزوجک و ابنیک فجائت بهم فالقی علیهم کساء فدکیاً قال ثم وضع یده علیهم ثم قال اللّهم إنّ هؤلاء آل محمد فاجعل صلواتک و برکاتک علی محمّد و علی آل محمّد انک حمید مجید قالت ام سلمة فرفعت الکساء لادخل معهم فجذبه من یدی و قال انک علی خیر).[6] (پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به حضرت فاطمه فرمود: شوهر و دو فرزندت را بیاور. حضرت فاطمه سلام الله علیها آنها را آورد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله عبائی فدکی بر آنها افکند و سپس دستش را بر آنها نهاد و فرمود: خدایا اینان آل محمّد ند. پس درود و برکاتت را بر محمّد و آل محمّد قرار ده که تو ستوده و با شکوهی، ام سلمه گفت: عبا را بلند کردم داخل جمع آنها شوم. امّا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله عبا را از دست من کشید و گفت تو بر خیر هستی.
چنانکه در این روایت هست، ام سلمه با برداشتن عبا سعی می کند که داخل جمع اهل بیت شود. امّا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله عبا را از دست او می کشد و نمی گذارد که او داخل جمع اهل بیت شود، این عمل پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله صریحاً دلالت دارد که پیامبر زن های خود را جزء اهل بیت نمی داند. هم چنین، احمد بن حنبل از ام سلمه روایت می کند (قالت بینما رسول الله فی بیتی اذ قالت الخادم انّ علیّا و فاطمة بالسدة قال قومی عن اهل بیتی قالت فتتحیت فی ناحیة البیت قریباً فدخل علی و فاطمه و معهم الحسن و الحسین صبیان صغیران فاخذ الصبین فقبّلهما و وضعهما فی حجره و اعتنق علیاً و فاطمه ثم اغدف علیهما ببردة له و قال اللهم الیک لا الی النار أنا و اهل بیتی، قالت فقلت یا رسول الله و أنا؟ فقال و انت)[7] (ام سلمه گفت: در حالی که رسول خدا صلی الله علیه و آله در خانة من بود، خادم آمد و گفت علی و فاطمه در آستانه در هستند، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: برای اهل بیت من از جای خود برخیز، من ایستادم و جای خود را ترک کرده به گوشه ای نزدیک آنها رفتم سپس علی و فاطمه علیهما السلام در حالی که با آنها حسن و حسین که دو کودک بچه بودند، داخل شدند، پیامبر آن دو کودک را بوسید و در دامان خود نشاند، علی و فاطمه را هم به آغوش کشاند، پس پتوئی را بر آنها افکند و فرمود: خدایا من و اهل بیتم بسوی تو باشیم نه بسوی آتش، ام سلمه گفت: گفتم ای رسول خدا و من؟ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود و تو.)
این روایت از دو جهت، دلالت دارد که زنهای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله جزء اهل بیت نیستند. اول این که می بینم، وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله درباره خود و اهل بیتش دعا می کند و عبارت (انا و اهل بیتی را بکار می برد) ام سلمه خود را مشمول این دعا نمی بیند. لذا از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می خواهد که دعایش را شامل حال او هم بکند. و این نشان می دهد که تلقی خود ام سلمه این نبوده که زنهای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله جزء اهل بیت هستند. چون اگر زنهای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله تحت عنوان اهل بیت، داخل می بودند، در این صورت، عبارت (و اهل بیتی) شامل ام سلمه و سایر زنها هم بود و دیگر لازم نبود که با دخول زنها تحت عنوان اهل بیت، باز ام سلمه سؤال کند که من را هم مشمول دعا خود بکن. پس خود این درخواست ام سلمه، نشان می دهد که او، عنوان اهل بیت را شامل خود نمی دانسته است.
دوم این که پیامبر بعد از درخواست ام سلمه فرمود: (و تو) یعنی با آوردن واو عطف ام سلمه را مشمول دعای خود کرد و می دانیم که واو عطف دلالت بر مغایرت معطوف و معطوف علیه دارد. مثلاً اگر کسی بگوید: من فرزندان خود و زید را به مسجد بردم، عطف زید بر فرزندان نشان می دهد که زید جزء فرزندان نبوده و گرنه نیاز به عطف نبود. پس همین که اینجا پیامبر ام سلمه را به اهل بیت با واو، عطف کرده، نشان می دهد که او داخل عنوان اهل بیت نبود است. همچنین طبری و ابن کثیر در ذیل آیه تطهیر در تفسیرشان از حکیم بن سعد روایت کرده اند که (قال ذکرنا علی بن ابی طالب (رض) عند ام سلمه قالت فیه نزلت انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً. قالت ام سلمة جاء النبی الی بیتی فقال لاتأذنی لاحد فجائت فاطمه فلم استطع ان احجبها عن ابیها ثم جاء الحسن فلم استطع ان امنعه ان یدخل علی جده و امه و جاء الحسین فلم استطع ان احجبه فاجتمعوا حول النبی علی بساط فجلّلهم نبیّ الله بکساء کان علیه ثم قال هولاء اهل بیتی فاذهب عنهم الرجس و طهرّهم تطهیراً، فنزلت هذه الآیه حین اجتمعوا علی البساط قالت: فقلت یا رسول الله و أنا؟ قالت فو الله ما انعم و قال انک علی خیر، در این روایت هم داستان این گونه نقل شده که وقتی ام سلمه می بیند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بعد از قرار دادن عبا روی حضرت علی و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین علیهم السّلام می فرماید: هولاء اهل بیتی ام سلمه درخواست می کند که او هم در جمع آنها باشد. ولی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پیشنهاد او را نمی پذیرد و ام سلمه، ردّ شدن پیشنهادش را توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بخوبی می فهمد. زیرا او قسم می خورد و می گوید: فوالله ما انعم؛ بخدا قسم پیامبر آری نگفت. بنابراین این روایت، صریحاً دلالت دارد که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نپذیرفت که ام سلمه، جزء اهل بیت باشد با این که او از بهترین زنهای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بود.
7. چنانکه از روایات نقل شده، ظاهر است. پیامبر به انحاء گوناگون مراد از (اهل بیت) را بیان می کند. امّا در این معرّفی ها منظور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله این نبوده که افرادی را که بحسب معنای لغوی، تحت کلمه (اهل بیت) مندرج بودند، معرّفی کند زیرا افرادی که بحسب معنای لغوی، جزء خاندان پیامبر، بودند، برای همه، معلوم بودند و خفائی برای کسی و مخصوصاً برای امثال ام سلمه و عایشه که روایات مذکور از ناحیه آنها روایت شده، وجود نداشت. بلکه مراد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از این معرّفی ها این بود که افرادی را که در دستگاه رسالت پیامبر از خاصان و مقربان او بودند، را معرّفی کند. مخصوصاً که در بسیاری از روایات منقوله، کلمه (خاصتی) بدنبال (اهل بیتی) ضمیمه شده و پیامبر بعد از این که این چهار نفر را جمع می کند، می فرماید (هولاء اهل بیتی و خاصتی) و کلمه خاصّه، به افراد کاملاً مقرب به یک نفر، که در مقامات اجتماعی او صاحب سرّ اویند، اطلاق می شود. مثلاً به افراد بسیار نزدیک به پادشاه که در اداره حکومت او صاحب سرّند، خاصة الملک گفته می شود. بنابراین در این معرّفی ها پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می خواهد افراد مقرب در دستگاه رسالت خود را به مردم معرفی کند. نه افرادی را که در مسکن و بیت مادی او زندگی می کردند که برای همه معلوم بود.
با توجّه به این مقدمه می گوئیم: زنان پیامبر نمی توانند جزء اهل بیت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و خاصان دستگاه رسالت باشند. زیرا طبق صریح قرآن همه زن های پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله حتّی جزء محسنات هم نبودند، چه رسد به این که جزء خاصان رسالت او باشند، قرآن دربارة زن های پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: (اعد للمحسنات منکنّ اجراً عظیماً) (خداوند برای خوبان از شما اجر بزرگی آماده کرده است) اگر همه زنهای پیامبرخوب بودند خداوند تعبیر (محسنات) را برای همه آنها بکار می برد، نه برای برخی از آنها که از کلمه (من) تبعیضیه در (منکنّ) فهمیده می شود. بنابراین طبق این آیه زن های پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله همه خوب نبودند. و همانطور که فرزند نوح به خاطر خوب نبودن از اهل نوح نبود. چنانکه قرآن می فرماید: (إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صالِحٍ) زن های غیر خوب پیامبر اسلام هم جزء اهل رسول الله صلی الله علیه و آله و خاصان او نبودند و روی این حساب اهل بیت در آیه تطهیر، شامل زن های پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیست. چون کسی بین زنان خوب و بد تفکیک نکرده، یا همه را داخل اهل بیت می دانند و یا همه را خارج می کنند. که در این صورت لازم می آید که زنان بد، هم داخل در اهل بیت شوند، که نه قرآن و نه هیچ کس دیگر قائل به این نشده است.
چنان که روشن گردید، با دلائل متقن و روشنی که در باب تفسیر اهل بیت در آیه تطهیر وجود دارد، جای هیچ شک و شبهه ای نیست که مراد از اهل بیت علی و فاطمه و حسین و حسین علیهم السّلام است نه زنان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله تنها حدیثی که از ابن عباس نقل کردیم دلالت دارد که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله 1350 بار (هنگام نمازهای پنجگانه بمدت 9 ماه) این چهار نفر را بعنوان اهل بیت معرفی کرد. امّا منافق قادر نیست که فضائل اهل بیت را تحمل کند، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خطاب به امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام فرمود: (لا یحبّک الاّ مؤمن و لا یبغضک الاّ منافق)[8] (جز مؤمن تو را دوست نمی دارد و جز منافق با تو دشمنی نمی کند)، لذا این عدّه با تمسک به مطالبی سست و واهی یا بکلی منکر این فضیلت اهل بیت شده اند و آیه تطهیر را در مورد زنان پیامبر دانسته اند و یا با شرکت دادن زنان پیامبر منکر اختصاص این فضیلت به اهل بیت شده اند.

منابع:
1. صحیح مسلم، طبع دار السلام ریاض، سال 1419.
2. سنن ترمذی طبع دار الحدیث قاهره.
3. مسند احمد بن حنبل، دار الفکر، بیروت، طبع دوم، سال 1414.
4. المستدرک، حاکم نیشابوری.
به نقل از سایت اندیشه قم
________________________________________
[1] . 45/11.
[2] . تفسیر ابن ابی حاتم، ذیل آیه، ج 9، حدیث 17677.
[3] . تفسیر طبری، ج 12، حدیث 21727.
[4] . تفسیر ابن کثیر، سورة احزاب، ذیل آیة مورد بحث، ج 3، ص 414.
[5] . صحیح مسلم، کتاب فضائل الصحابه باب من فضائل علی بن ابی طالب، ح 6228.
[6] . مسند احمد، ج10، ص 228، ح 26808، و نیز سیوطی، تفسیر الدر المنثور ذیل آیه.
[7] . مسند احمد بن حنبل، ج 10، ص 197، ح 26662، و نیز تفسیر ابن کثیر، ج 3، ص 414.
[8] . سنن ترمذی کتاب المناقب، باب 21، ح 3736، صحیح مسلم، باب الدلیل علی ان حب الانصار و علی (رض) من الایمان، ص 50، ح 240.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین