بنابر تصریح آیات قرآن؛ حضرت عیسی(ع) پیامبر الهی بود و کتابی با نام انجیل بر او نازل شده است: «و از پی آنها عیسی پسر مریم را فرستادیم که تصدیق کننده توراتی بود که پیش از او فرستاده بودیم و انجیل را به او دادیم که در آن هدایت و روشنایی بود و برای پرهیزگاران هدایت و موعظه‌ای»؛[1] «و عیسی پسر مریم را در پی [آنان‏] آوردیم و به او انجیل عطا کردیم، و در دل‌های کسانی که از او پیروی کردند رأفت و رحمت نهادیم...».[2] بنابراین، طبق آموزه‌های قرآن، انجیل کتابی آسمانی و بر عیسی(ع) نازل شده بود. اما این دیدگاه با آنچه در مسیحیت وجود دارد، تقابل جدّی دارد؛ مسیحیان معتقدند که حضرت عیسی(ع) کتابی به نام انجیل نیاورده و تا سال 60 میلادی انجیل مکتوبی وجود نداشته، بلکه تا این زمان سخنان و کارهای عیسی(ع) به صورت شفاهی نقل می‌شد و به تدریج نوشته‌ها و یادداشت‌هایی به‌وجود آمد و پس از چند قرن، کلیسا به‌طور رسمی روشن ساخت که چه کتابی را باید مقدس شمرد،[3] و بقیه از حیطه حجیت خارج شدند. در میان کتاب‌های مورد اطمینان آنها، چهار کتاب تحت عنوان انجیل نگارش یافت که هر یک به اسم مؤلف آن شناخته می‌شود. این اناجیل عبارت‌اند از انجیل متی، انجیل مرقس، انجیل لوقا و انجیل یوحنا که مطالب مشترک بسیاری میان آنها وجود دارد. البته این بدان معنا نیست که تمام انجیل‌های موجود نادرست و دروغ هستند، بلکه بسیاری از آنها بر اساس واقعیت نگارش یافته‌اند، هرچند با تحریفاتی نیز همراه بوده‌اند. بنابراین، اعتقاد مسیحیان بر این است که اناجیل توسط افرادی غیر از عیسی(ع) نوشته شد که این افراد تنها واسطه بوده‌اند و روح القدس بر آنها نظارت داشته است. پس به نظر آنان، این کتاب‌ها معتبر بوده و حجیت دارند، هر چند توسط عیسی(ع) نبوده باشند. در نتیجه، پیرامون اناجیل، اختلاف اساسی میان دیدگاه ما مسلمانان و مسیحیان وجود دارد. اما امام رضا(ع) در مناظره‌ای که با جاثلیق داشته به این موضوع اشاره فرمود است: امام رضا(ع): «ای جاثلیق! آیا مرا خبر نمی‌دهی‏ از انجیل اول؛ هنگامی که آن‌را در نزد کسانی که بود، نیافتید و گم کردید و چه کسی این انجیل را برای شما وضع کرد؟» جاثلیق به آن‌حضرت گفت: ما انجیل را گم نکردیم مگر یک روز تا این‌که آن‌را نو و تازه یافتیم پس یوحَنّا و متّی آن‌را برای ما بیرون آوردند. امام رضا(ع): «چقدر شناخت تو بر انجیل و علمای آن ناچیز است. اگر این امر چنان باشد که تو گمان داری پس چرا در انجیل اختلاف کرده‌اید و اختلاف شما تنها در این انجیلی که امروز در دست‌های شما است، می‌باشد و اگر انجیل امروزی، همان انجیل اول (نازل شده بر عیسی(ع)) بود، شما در آن اختلاف نمی‌کردید ولی من علم این را به تو می‌رسانم و بدان که چون انجیل اول ناپدید شد مسیحیان جمع شده و به سوی علمای خویش رفتند و به ایشان گفتند که عیسی بن مریم کشته شد و ما انجیل را نمی‌یابیم، شما علماء نزد خود چه چیزی دارید؟ ألوقا (لوقا) و مرقابوس(مرقس) به ایشان گفتند که انجیل در سینه‌های ما است و ما آن‌را در هر یک‌شنبه سِفر به سِفر و کتاب به کتاب به سوی شما بیرون می‌آوریم. پس بر این امر، اندوهناک نباشید و کنیسه‌ها را خالی نگذارید که ما به زودی در هر یک‌شنبه آن‌را بر شما می‌خوانیم تا آن‌که همه انجیل را از برای شما جمع کنیم پس الوقا و مرقابوس و یوحنّا و متّی نشستند و این انجیل را برای شما وضع کردند بعد از آن‌که شما انجیل اول را نیافتید».[4] [1] . مائده، 46. [2] . حدید، 27. [3] . توماس، میشل، کلام مسیحی، ترجمه توفیقی، حسین، ص 158، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب. [4] . شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق، مصحح، لاجوردی، مهدی، ج 1، ص 162 – 163، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، محقق، مصحح، خرسان، محمد باقر، ج 2، ص 420، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، 1403ق.
آیا تورات و انجیل مانند قرآن از طرف خدا نازل شده یا صرفاً نتیجه جمع آوری چند نفر از یاران بوده است؟ اصلاً قصد خدا نزول کتابی درباره تورات و انجیل بود؟
بنابر تصریح آیات قرآن؛ حضرت عیسی(ع) پیامبر الهی بود و کتابی با نام انجیل بر او نازل شده است: «و از پی آنها عیسی پسر مریم را فرستادیم که تصدیق کننده توراتی بود که پیش از او فرستاده بودیم و انجیل را به او دادیم که در آن هدایت و روشنایی بود و برای پرهیزگاران هدایت و موعظهای»؛[1] «و عیسی پسر مریم را در پی [آنان] آوردیم و به او انجیل عطا کردیم، و در دلهای کسانی که از او پیروی کردند رأفت و رحمت نهادیم...».[2]
بنابراین، طبق آموزههای قرآن، انجیل کتابی آسمانی و بر عیسی(ع) نازل شده بود. اما این دیدگاه با آنچه در مسیحیت وجود دارد، تقابل جدّی دارد؛ مسیحیان معتقدند که حضرت عیسی(ع) کتابی به نام انجیل نیاورده و تا سال 60 میلادی انجیل مکتوبی وجود نداشته، بلکه تا این زمان سخنان و کارهای عیسی(ع) به صورت شفاهی نقل میشد و به تدریج نوشتهها و یادداشتهایی بهوجود آمد و پس از چند قرن، کلیسا بهطور رسمی روشن ساخت که چه کتابی را باید مقدس شمرد،[3] و بقیه از حیطه حجیت خارج شدند. در میان کتابهای مورد اطمینان آنها، چهار کتاب تحت عنوان انجیل نگارش یافت که هر یک به اسم مؤلف آن شناخته میشود. این اناجیل عبارتاند از انجیل متی، انجیل مرقس، انجیل لوقا و انجیل یوحنا که مطالب مشترک بسیاری میان آنها وجود دارد. البته این بدان معنا نیست که تمام انجیلهای موجود نادرست و دروغ هستند، بلکه بسیاری از آنها بر اساس واقعیت نگارش یافتهاند، هرچند با تحریفاتی نیز همراه بودهاند.
بنابراین، اعتقاد مسیحیان بر این است که اناجیل توسط افرادی غیر از عیسی(ع) نوشته شد که این افراد تنها واسطه بودهاند و روح القدس بر آنها نظارت داشته است. پس به نظر آنان، این کتابها معتبر بوده و حجیت دارند، هر چند توسط عیسی(ع) نبوده باشند.
در نتیجه، پیرامون اناجیل، اختلاف اساسی میان دیدگاه ما مسلمانان و مسیحیان وجود دارد. اما امام رضا(ع) در مناظرهای که با جاثلیق داشته به این موضوع اشاره فرمود است:
امام رضا(ع): «ای جاثلیق! آیا مرا خبر نمیدهی از انجیل اول؛ هنگامی که آنرا در نزد کسانی که بود، نیافتید و گم کردید و چه کسی این انجیل را برای شما وضع کرد؟»
جاثلیق به آنحضرت گفت: ما انجیل را گم نکردیم مگر یک روز تا اینکه آنرا نو و تازه یافتیم پس یوحَنّا و متّی آنرا برای ما بیرون آوردند.
امام رضا(ع): «چقدر شناخت تو بر انجیل و علمای آن ناچیز است. اگر این امر چنان باشد که تو گمان داری پس چرا در انجیل اختلاف کردهاید و اختلاف شما تنها در این انجیلی که امروز در دستهای شما است، میباشد و اگر انجیل امروزی، همان انجیل اول (نازل شده بر عیسی(ع)) بود، شما در آن اختلاف نمیکردید ولی من علم این را به تو میرسانم و بدان که چون انجیل اول ناپدید شد مسیحیان جمع شده و به سوی علمای خویش رفتند و به ایشان گفتند که عیسی بن مریم کشته شد و ما انجیل را نمییابیم، شما علماء نزد خود چه چیزی دارید؟ ألوقا (لوقا) و مرقابوس(مرقس) به ایشان گفتند که انجیل در سینههای ما است و ما آنرا در هر یکشنبه سِفر به سِفر و کتاب به کتاب به سوی شما بیرون میآوریم. پس بر این امر، اندوهناک نباشید و کنیسهها را خالی نگذارید که ما به زودی در هر یکشنبه آنرا بر شما میخوانیم تا آنکه همه انجیل را از برای شما جمع کنیم پس الوقا و مرقابوس و یوحنّا و متّی نشستند و این انجیل را برای شما وضع کردند بعد از آنکه شما انجیل اول را نیافتید».[4] [1] . مائده، 46. [2] . حدید، 27. [3] . توماس، میشل، کلام مسیحی، ترجمه توفیقی، حسین، ص 158، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب. [4] . شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق، مصحح، لاجوردی، مهدی، ج 1، ص 162 – 163، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، محقق، مصحح، خرسان، محمد باقر، ج 2، ص 420، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، 1403ق.
- [سایر] آیا متن انجیل مانند قرآن از طرف خدا نازل شده و یا نتیجه جمع آوری سخنان حضرت عیسی(ع) توسط حواریون است؟
- [سایر] با اینکه خدا تورات و انجیل را نازل کرده بود پس چرا آنها را مثل قران از تحریف حفظ نکرد آیا نمی شد که تورات و انجیل هم تا قیامت از تحریف حفظ شوند.
- [سایر] آیا صفات خداوند در قرآن کریم و کتب عهدین(تورات و انجیل) به یک شکل بیان شده است؟
- [سایر] خداوند متعال وعده فرموده است که از تحریف قرآن جلوگیری نماید؛ چرا از تحریف تورات و انجیل جلوگیری ننموده است؟
- [سایر] آیا کتاب های تورات و انجیل دو نوع نزول داشته اند؟ زبان این دو چه بوده است؟
- [سایر] علل تحرف تورات و انجیل و تحریف نشدن قرآن چیست؟
- [سایر] آیا قرآن مندرجات تورات و انجیل را تصدیق می کند ؟
- [سایر] آیا خداوند نمیتوانست از تحریف تورات و انجیل جلوگیری نماید؟
- [سایر] چرا خداوند تورات و انجیل را از تحریف مصون نگذاشت؟
- [سایر] چرا تورات و انجیل مانند قرآن از تحریف مصون نمانده اند؟
- [آیت الله وحید خراسانی] خاتمه هرچند هر گناهی بزرگ است چون عظمت و جلال و کبریای خداوند محدود به حدی نیست پس نافرمانی خداوند متعال هم با توجه به این که معصیت خداوند علی عظیم است بزرگ است و روایت شده نظر نکن به انچه معصیت کردی بلکه ببین چه کسی را معصیت کردی ولی در مقایسه گناهان به یکدیگر بعضی بزرگتر و عذاب ان شدیدتر است و بر برخی از گناهان به طور صریح یا ضمنی تهدید و وعید به عذاب و اتش شده و یا در روایات وارده از اهل بیت عصمت علیهم السلام از انها تعبیر به کبیره شده است و به مقتضای ایه کریمه ان تجتنبوا کبایر ما تنهون عنه نکفر عنکم سییاتکم اگر دوری کنید از گناهان کبیره ای که نهی شده اید از ان می پوشانیم از شما بدیها و سییات شما را اجتناب از انها موجب امرزش گناهان دیگر است و بعضی از فقهاء اعلی الله مقامهم انها را تا هفتاد و بعضی بیشتر از ان شمرده اند و قسمتی از انها که بیشتر مورد ابتلاست ذکر می شود شرک و کفر به خداوند متعال که با هیچ گناه کبیره ای قابل قیاس نیست یاس و ناامیدی از روح و رحمت خداوند متعال امن از مکر خداوند متعال قسم دروغ به خداوند متعال انکار انچه خداوند نازل فرموده است محاربه با اولیای خداوند متعال محاربه با خدا و رسول به قطع طریق و افساد در زمین حکم به غیر انچه خداوند نازل فرموده است دروغ بستن بر خدا و رسول و اوصیا منع از ذکر خداوند در مساجد و سعی در خراب کردن انها منع زکاتی که واجب است تخلف از جهاد واجب فرار از جنگ مسلمین با کفار اضلال گمراه کردن از راه خداوند متعال اصرار بر گناهان صغیره ترک عمدی نماز و سایر واجبات الهیه ریا اشتغال به لهو مانند غنا و تار زدن ولایت ظالم اعانه کمک کردن ظالم شکستن عهد و قسم تبذیر فاسد کردن مال و بیهوده خرج کردن ان اسراف شرب خمر سحر ظلم غنا عقوق والدین اذیت و بدرفتاری با پدر و مادر قطع رحم لواط زنا نسبت دادن زنا به زن محصنه قیادت جمع کردن بین مرد و زن به زنا یا دو مرد به لواط دزدی ربا خوردن سحت خوردن حرام مانند بهای خمر و اجرت زن زناکار و رشوه ای که حاکم برای حکم می گیرد کم فروشی غش مسلمین خوردن مال یتیم به ظلم شهادت دادن به ناحق کتمان شهادت اشاعه فاحشه و گناه بین مومنین فتنه سخن چینی کردن که موجب تفرقه بین مومنین شود ناسزا گفتن به مومن و اهانت به مومن و ذلیل کردن او بهتان بر مومن تهمت زدن به مومن غیبت و ان ذکر عیب مستور و پوشیده مومن در غیاب او است چه ان عیب را به گفتار بیان کند یا به رفتار بفهماند هرچند در اظهار عیب مومن قصد اهانت و هتک حیثیت نداشته باشد و اگر به قصد اهانت عیب مومن را اظهار نماید دو گناه مرتکب شده است
- [آیت الله مکارم شیرازی] زکات را در یکی از هشت مورد زیر باید صرف کرد: 1 و 2 (فقرا) و (مساکین) و آنها کسانی هستند که مخارج سال خود و عیالاتشان را ندارند. تفاوت فقیر و مسکین در این است که فقیر روی سؤال از کسی ندارد، اما مسکین نیازمندی است که روی سؤال دارد، کسانی که صنعت و ملک و سرمایه و کسبی دارند که زندگی آنها را اداره نمی کند فقیر محسوب می شوند و کمبود زندگی خود را می توانند از زکات بگیرند. 3 کسی که از طرف امام یا نایب او مأمور جمع آوری زکات یا نگهداری یا رسیدگی به حساب آن و یا رساندن آن به امام و نایب او، یا رساندن به مصارف لازم هستند می توانند به اندازه زحمتی که می کشند از زکات استفاده کنند. 4 افراد ضعیف الایمانی که با گرفتن زکات تقویت می شوند و تمایل به اسلام پیدا می کنند. 5 خریدن برده ها و آزاد کردن آنها. 6 اشخاص بدهکاری که نمی توانند قرض خود را ادا کنند. 7 (سبیل الله) یعنی کارهایی مانند ساختن مسجد که منفعت دینی عمومی دارد و همچنین مدارس علوم دینی، مراکز تبلیغاتی، اعزام مبلغین، نشر کتابهای مفید اسلامی و خلاصه آنچه برای اسلام نفع داشته باشد به هر نحو که باشد، مخصوصاً جهاد در راه خدا. 8 (ابن السبیل) یعنی مسافری که در سفر مانده و محتاج شده که به مقدار نیازش می تواند از زکات استفاده کند، هر چند در محل خود غنی و بی نیاز باشد.
- [آیت الله بهجت] چند چیز در غذا خوردن مستحب است: 1 هر دو دست را پیش از غذا بشوید؛ 2 بعد از غذا دست خود را بشوید و با دستمال خشک کند؛ 3 میزبان پیش از همه شروع به غذا خوردن کند و بعد از همه دست بکشد، و پیش از غذا اول میزبان دست خود را بشوید، بعد کسی که طرف راست او نشسته و همینطور تا برسد به کسی که طرف چپ او نشسته، و بعد از غذا اول کسی که طرف چپ میزبان نشسته دست خود را بشوید و همینطور تا به طرف راست میزبان برسد؛ 4 در اول غذا (بِسم اللّه) بگوید، و اگر سر یک سفره چند جور غذا باشد، در وقت خوردن هر یک از آنها، نیز (بسم اللّه) بگوید؛ 5 با دست راست غذا بخورد؛ 6 با سه انگشت یا بیشتر غذا بخورد و با دو انگشت نخورد؛ 7 اگر چند نفر سر یک سفره نشستهاند هر کسی از غذای جلو خودش بخورد؛ 8 سر سفره زیاد بنشیند و غذا خوردن را طول بدهد؛ 9 بعد از غذا، خداوند عالم را حمد کند؛ 10 آنچه بیرون سفره میریزد جمع کند و بخورد، ولی اگر در بیابان غذا بخورد، مستحب است آنچه بیرون میریزد، برای پرندگان و حیوانات بگذارد؛ 11 بعد از خوردن غذا به پشت بخوابد و پای راست را روی پای چپ بیندازد؛ 12 اول غذا و آخر آن نمک بخورد؛ 13 مستحب است یک سوم معده را برای غذا و یک سوم برای آب و یک سوم برای راحت تنفس کردن قرار دهد؛
- [آیت الله خوئی] نماز جمعه مانند نماز صبح دو رکعت است، و امتیازش از نماز صبح این است که دو خطبه در پیش دارد، و نماز جمعه تخییری است: به این معنی که مکلف در روز جمعه مخیر است که نماز جمعه را بخواند درصورتی که شرائطش موجود باشد، یا نماز ظهر بهجا آورد، پس اگر نماز جمعه را بهجا آورد کفایت از ظهر میکند. و واجب شدن نماز جمعه چند شرط دارد: (اول): داخل شدن وقت، و آن عبارت از زوال آفتاب است، و وقتش تا برابر شدن سایه شاخص است با شاخص بنابر أظهر، پس هر گاه تا برابر شدن سایه با شاخص نماز جمعه را تأخیر انداخت، وقتش خارج شده و نماز را باید بهجا آورد. (دوم) شمارة افراد، و آن هفت نفر است با امام، و هر گاه هفت نفر از مسلمانان جمع نشوند نماز جمعه واجب نمیشود. بلی نماز جمعه از پنج نفری که یکیشان امام باشد صحیح است. (سوم) بودن امام جامع شرائط امامت: از عدالت و غیر آن از چیزهایی که در امام جماعت معتبر است، همچنانکه در بحث نماز جماعت خواهد آمد و بدون او نماز جمعه واجب نمیشود. و صحیح بودن نماز جمعه چند شرط دارد: (اول) جماعت بودن، پس فرادی صحیح نیست و هر گاه مأموم قبل از رکوع رکعت دوم نماز جمعه به امام برسد مجزی خواهد بود، و یک رکعت دیگر به او اضافه میکند، و اگر در رکوع درک امام کند مجزی بودنش مشکل است، و احتیاط ترک نشود. (دوم) خواندن دو خطبه پیش از نماز: که در خطبه اول حمد و ثنای الهی را گفته و وصیت به تقوی و پرهیزگاری شود و یک سوره از قرآن بخواند، سپس نشسته و برخیزد، و باز هم حمد و ثنای الهی را بهجا آورده و بر پیغمبر اکرم و ائمه مسلمین صلوات فرستاده، و برای مؤمنین و مؤمنات استغفار (طلب آمرزش) کند. و لازم است خطبه پیش از نماز باشد، پس اگر نماز را پیش از دو خطبه شروع کرد صحیح نخواهد بودو خواندن خطبه پیش از زوال آفتاب جایز نیست. لازم است کسی که خطبه را میخواند هنگام خطبه ایستاده باشد پس هر گاه خطبه را نشسته بخواند صحیح نخواهد بود و فاصله انداختن بین دو خطبه به بنشستن لازم و واجب است، و لازم است نشستن مختصر و خفیف باشد، و لازم است امام جماعت و خطیب (کسی که خطبه میخواند) یک نفر باشد. واقوی این است که در خطبه طهارت شرط نیست، اگرچه اشتراط احوط است. و در مقدار واجب از خطبه عربیت (زبان عربی) معتبر است، و در مازاد بر آن معتبر نیست مگر آنکه حاضرین زبان عربی را ندانند، که احوط در این صورت در خصوص وصیت به تقوی جمع بین عربیت و زبان حاضرین است. (سوم) آنکه مسافت بین دو نماز جمعه کمتر از یک فرسخ نباشد، پس هر گاه نماز جمعه دیگری در مسافت کمتر از یک فرسخ برپا باشد، و مقارن هم بودند هر دو باطل میشوند، و اگر یکی سبقت بر دیگری داشت هر چند به تکبیرة الاحرام باشد صحیح و دومی باطل خواهد بود و اگر پس از برگزاری نماز جمعه کشف شد که نماز جمعه دیگری بر او سابق یا مقارنش در مسافت کمتر از یک فرسخ بر پا شده بوده بهجا آوردن نماز ظهر واجب خواهد بود، و فرقی نیست بین این کشف در وقت یا در خارج وقت باشد و بر پا نمودن نماز جمعه درصورتی مانع از نماز جمع دیگر در مسافت مزبور میشود که خود صحیح و جامع شرائط باشد، والا در مانع بودنش اشکال است، و اقرب مانع نبودن است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . چند چیز در غذاخوردن مستحب است: اول هر دو دست را پیش از غذا بشوید. دوم بعد از غذا نیز هر دو دست را بشوید، و با دستمال خشک کند. سوم میزبان، پیش از همه شروع به غذاخوردن کند، و بعد از همه دست بکشد، و پیش از غذا، اول میزبان دست خود را بشوید، بعد کسی که طرف راست او نشسته، و همینطور تا برسد به کسی که طرف چپ او نشسته، و بعد از غذا، اول کسی که طرف چپ میزبان نشسته دست خود را بشوید، و همینطور تا به طرف راست میزبان برسد، و به میزبان ختم شود. چهارم در اول غذا (بِسْمِ الله) بگوید، و اگر سر یک سفره چند نوع غذا باشد، در وقت خوردن هرکدام آنها، گفتن (بِسْمِ اللهِ) مستحب است. پنجم با دست راست غذا بخورد. ششم با سه انگشت یا بیشتر غذا بخورد، و با دو انگشت نخورد. هفتم اگر چند نفر سر یک سفره نشستهاند، هر کسی از غذا جلوی خودش بخورد. هشتم لقمه را کوچک بردارد. نهم سر سفره زیاد بنشیند، و غذاخوردن را طول بدهد. دهم غذا را خوب بِجَود. یازدهم بعد از غذا، خداوند عالم را حمد کند. دوازدهم انگشتان را بلیسد. سیزدهم بعد از غذا خلال نماید، ولی با چوب انار و چوب ریحان و نی و برگ درخت خرما خلال نکند. چهاردهم آنچه بیرون سفره میریزد جمع کند و بخورد، ولی اگر در بیابان غذا میخورد، مستحب است آنچه میریزد، برای پرندگان و حیوانات بگذارد. پانزدهم در اول روز و اول شب غذا بخورد، و در بین روز و در بین شب غذا نخورد. شانزدهم بعد از خوردن غذا به پشت بخوابد، و پای راست را روی پای چپ بیندازد. هفدهم در اول غذا و آخر آن، نمک بخورد. هیجدهم میوه را پیش از خوردن با آب بشوید.
- [آیت الله وحید خراسانی] چند چیز در غذا خوردن مستحب است اول هردو دست را پیش از غذا خوردن بشوید دوم بعد از غذا خوردن هر دو دست خودرا بشوید و با دستمال خشک کند سوم میزبان پیش از همه شروع به غذا خوردن کند و بعد از همه دست بکشد و پیش از غذا خوردن اول میزبان دست خودرا بشوید بعد کسی که طرف راست او نشسته و همین طور تا برسد به کسی که طرف چپ او نشسته و بعد از غذا خوردن اول کسی که طرف چپ میزبان نشسته دست خودرا بشوید و همینطور تا به میزبان برسد چهارم در اول غذا خوردن بسم الله بگوید ولی اگر سر یک سفره چند جور غذا باشد در وقت خوردن هرکدام انها گفتن بسم الله مستحب است پنجم با دست راست غذا بخورد ششم با سه انگشت یا بیشتر غذا بخورد و با دو انگشت نخورد هفتم اگر چند نفر سر یک سفره نشسته اند هرکسی از غذای جلوی خودش بخورد هشتم لقمه را کوچک بردارد نهم سر سفره زیاد بنشیند و غذا خوردن را طول بدهد دهم غذا را خوب بجود یازدهم بعد از غذا خوردن خداوند عالم را حمد کند دوازدهم انگشتهارا بلیسد سیزدهم بعد از غذا خوردن خلال نماید ولی با چوب انار و ریحان و نی و برگ درخت خرما خلال نکند چهاردهم انچه بیرون سفره می ریزد جمع کند و بخورد ولی اگر در بیابان غذا بخورد مستحب است انچه می ریزد برای پرندگان و حیوانات بگذارد پانزدهم در اول روز و در اول شب غذا بخورد و در بین روز و در بین شب غذا نخورد شانزدهم بعد از خوردن غذا به پشت بخوابد و پای راست را روی پای چپ بیندازد هفدهم در اول غذا و اخر ان نمک بخورد هیجدهم میوه را پیش از خوردن با اب بشوید
- [آیت الله اردبیلی] چند چیز در غذا خوردن مستحب است: اوّل: هر دو دست را پیش از غذا بشوید.دوم: بعد از غذا دست خود را بشوید و با دستمال خشک کند.سوم: میزبان پیش از همه شروع به غذا خوردن کند و بعد از همه دست بکشد و پیش از غذا اوّل میزبان دست خود را بشوید، بعد کسی که طرف راست او نشسته و همین طور تا برسد به کسی که طرف چپ او نشسته و بعد از غذا اوّل کسی که طرف چپ میزبان نشسته دست خود را بشوید و همین طور تا به طرف راست میزبان برسد.چهارم: در اوّل غذا (بسم اللّه) بگوید، ولی اگر سر یک سفره چند جور غذا باشد، در وقت خوردن هر کدام آنها، گفتن (بسم اللّه) مستحب است.پنجم: با دست راست غذا بخورد.ششم: اگر با دست غذا میخورد، با سه انگشت یا بیشتر غذا بخورد و با دو انگشت نخورد.هفتم:اگر چند نفر سر یک سفره نشسته باشند، هر کسی از غذای جلوی خودش بخورد. هشتم:لقمه را کوچک بردارد.نهم:سر سفره زیاد بنشیند و غذا خوردن را طول بدهد.دهم:غذا را خوب بجود.یازدهم:بعد از غذا، خداوند متعال را حمد کند. دوازدهم: انگشتان را بلیسد.سیزدهم: بعد از غذا خلال نماید، ولی با چوب انار و چوب 0ریحان و نِی و برگ درخت خرما خلال نکند.چهاردهم:آنچه بیرون سفره میریزد جمع کند و بخورد، ولی اگر در بیابان غذا میخورد، مستحب است آنچه میریزد، برای پرندگان و حیوانات بگذارد.پانزدهم: در اوّل روز و اوّل شب غذا بخورد و در بین روز و در بین شب غذا نخورد.شانزدهم:بعد از خوردن غذا مقداری به پشت بخوابد و پای راست را روی پای چپ بیندازد.هفدهم:در اوّل غذا و آخر آن نمک بخورد. هیجدهم: میوه را پیش از خوردن با آب بشوید.
- [آیت الله بروجردی] چند چیز در غذا خوردن مستحب است:اوّل:هر دو دست را پیش از غذا بشوید.دوم:بعد از غذا دست خود را بشوید و با دستمال خشک کند.سوم:میزبان پیش از همه شروع به غذا خوردن کند و بعد از همه دست بکشد و پیش از غذا اوّل میزبان دست خود را بشوید، بعد کسی که طرف راست او نشسته و همین طور تا برسد به کسی که طرف چپ او نشسته و بعد از غذا اوّل کسی که طرف چپ میزبان نشسته دست خود را بشوید و همین طور تا به طرف راست میزبان برسد.چهارم:در اوّل غذا (بسم الله) بگوید، ولی اگر سر یک سفره چند جور غذا باشد، در وقت خوردن هر کدام آنها گفتن (بسم الله) مستحب است.پنجم:با دست راست غذا بخورد.ششم:با سه انگشت یا بیشتر غذا بخورد و با دو انگشت نخورد.هفتم:اگر چند نفر سر یک سفره نشستهاند، هر کسی از غذای جلوی خودش بخورد.هشتم:لقمه را کوچک بردارد.نهم:سر سفره زیاد بنشیند و غذا خوردن را طول بدهد.دهم:غذا را خوب بجود.یازدهم:بعد از غذا خداوند عالم را حمد کند.دوازدهم:انگشتها را بلیسد.سیزدهم:بعد از غذا خلال نماید، ولی با چوب انار و چوب ریحان و نی و برگ درخت خرما خلال نکنند.چهاردهم:آنچه بیرون سفره میریزد جمع کند و بخورد، ولی اگر در بیابان غذا بخورد، مستحب است آنچه میریزد برای پرندگان و حیوانات بگذارد.پانزدهم:در اوّل روز و اوّل شب غذا بخورد و در بین روز و در بین شب غذا نخورد.شانزدهم:بعد از خوردن غذا به پشت بخوابد و پای راست را روی پای چپ بیندازد.هفدهم:در اوّل غذا و آخر آن نمک بخورد.هیجدهم:میوه را پیش از خوردن با آب بشوید.چیزهایی که در غذا خوردن مکروهست
- [آیت الله علوی گرگانی] چند چیز در غذا خوردن مستحبّ است: اوّل هر دو دست را پیش از غذا بشوید; دوم بعد از غذا دست خود را بشوید و با دستمال خشک کند; سوم میزبان پیش از همه شروع به غذا خوردن کند و بعد از همه دست بکشد و پیش از غذا اوّل میزبان دست خود را بشوید، بعد کسی که طرف راست او نشسته وهمینطور تا برسد به کسی که طرف چپ او نشسته و بعد از غذا اوّل کسی که طرف چپ میزبان نشسته دست خود را بشوید وهمینطور تا بطرف راست میزبان برسد; چهارم در اوّل غذا بسم ا& بگوید ولی اگر سر یک سفره چند جور غذا باشد، در وقت خوردن هرکدام آنها بسم ا& مستحبّ است; پنجم با دست راست غذا بخورد; ششم با سه انگشت یا بیشتر غذا بخورد و با دو انگشت نخورد; هفتم اگر چند نفر سر یک سفره نشستهاند هر کسی از غذای جلوی خودش بخورد; هشتم لقمه را کوچک بردارد; نهم سر سفره زیاد بنشیند، وغذا خوردن را طول بدهد; دهم غذا را خوب بجوَد; یازدهم بعد از غذا خداوند را حمد کند; دوازدهم انگشتها را بلیسد; سیزدهم بعد از غذا خلال نماید ولی با چوب انار وچوب ریحان ونی وبرگ درخت خرما خلال نکند; چهاردهم آنچه بیرون سفره میریزد جمع کند وبخورد ولی اگر در بیابان غذا بخورد، مستحبّ است آنچه میریزد، برای پرندگان وحیوانات بگذارد; پانزدهم در اوّل شب غذا بخورد و در بین روز و در بین شب، غذا نخورد; شانزدهم بعد از خوردن غذا به پشت بخوابد وپای راست را روی پایچپ بیندازد; هفدهم در اوّل غذا وآخر آن نمک بخورد; هیجدهم میوه را پیش از خوردن با آب بشوید.
- [آیت الله نوری همدانی] چند چیز در غذا خوردن مستحّب است : اوّل : هر دو دست را پیش از غذا بشوید . دوّم : بعد از غذا دست خود را بشوید و با دستمال خشک کند . سوّم : میزبان پیش از همه شروع به غذا خوردن کند و بعد از همه دست بکشد و پیش از غذا اوّل میزبان دست خود را بشوید ، بعد کسی که طرف راست او نشسته و همینطور تا برسد به کسی که طرف چپ او نشسته و بعد از غذا اوّل کسی که طرف چپ میزبان نشسته دست خود را بشوید و همینطور تا به طرف راست میزبان برسد . چهارم : در اوّلِ غذا بِسْمِ اَللهِ بگوید ولی اگر سر یک سفره چند جور غذا باشد ، در وقت خوردن هر کدام آنها گفتن بِسْمِ اَللهِ مستحّب است .پنجم : با دست راست غذا بخورد . ششم : با سه انگشت یا بیشتر غذا بخورد و با دو انگشت نخورد . هفتم : اگر چند نفر سر یک سفره نشسته اند هر کسی از غذای جلوی خودش بخورد . هشتم : لقمه را کوچک بردارد . نهم : سر سفره زیاد بنشیند و غذا خوردن را طول بدهد . دهم : غذا را خوب بجود . یازدهم : بعد از غذا خداوند عالم را حمد کند . دوازدهم : انگشتها را بلیسد . سیزدهم : بعد از غذا خلال نماید ، ولی با چوب انار یا چوب ریحان و نی برگ درخت خرما خلال نکند . چهاردهم : آنچه بیرون سفره می ریزد جمع کند و بخورد ، ولی اگر در بیابان غذا بخورد ، مستحّب است آنچه میریزد ، برای پرندگان و حیوانات بگذارد . پانزدهم : در اوّل روز و اوّل شب غذا بخورد و در بین روز و در بین شب غذا نخورد . شانزدهم : بعد از خوردن غذا به پشت بخوابد و پای راست را روی پای چپ بیندازد . هفدهم : در اوّل غذا و آخر آن نمک بخورد . هیجدهم : میوه را پیش از خوردن با آب بشوید . چیزهائی که در غذا خوردن مکروه است