آیا در خلقت، مرد نسبت به زن برتری دارد؟
پاسخ اجمالی: زن و مرد از یک وحدت حقیقی برخواسته و در رابطه با هم به کمال می رسند بنابراین مقایسه این دو به عنوان دو موجود جدا از هم و این که کدامیک برتر از دیگری هستند معنایی نخواهد داشت. پاسخ تفصیلی: زن و مرد از یک وحدت حقیقی برخاسته و در رابطه با هم به کمال می رسند و از لحاظ فطرت، مجزّای از هم نیستند. از این لحاظ اساساً مقایسه این دو به عنوان دو موجود جدا از هم معنایی ندارد چرا که باطن و ظاهر هم بوده و همچون آینه ای برای یکدیگر اند. رابطه بین زن و مرد از نوع رابطه عشق و ولایت است. ولایت ظاهری مرد بر زن امری فطری بوده و در تعالیم دینی هم بسیار مورد تاکید است؛ همچنان که عشق نسبت به زن برای مرد امری فطری و وجودی می باشد. بنابراین ولایت زناشوئی در رابطه ای متقابل و دوطرفه قابل تحقق است و بدون دوست داشتن ولایتی هم نخواهد بود. از این روی در این رابطه برتر بودن یکی بر دیگری معنایی نخواهد داشت. از طرفی اگر زن و مرد را از لحاظ فطرت در اتحاد با هم تعریف کنیم نه مشابه هم، خود واژه تساوی هم واژه دقیقی نخواهد بود چرا که تساوی بین زن و مرد اگر به معنای همسان بودن زن و مرد باشد ناشی از غفلت و عدم علم نسبت به جایگاه حقیقی و برتر هر دو بوده و در نهایت باعث تباهی هردوی زن و مرد خواهد شد. غفلت از فریبی که در این شعار نهفته است در نهایت باعث می شود که زن و مرد از شناخت حقیقی خود و درک هویت خاص به خود، بی خبر بمانند. امروزه تساوی زن و مرد در غرب به معنای آزاد سازی زن و تبدیل کردن او به پدیده ای مصرفی است و بهترین توجیه را برای سلطه بر زن در اختیار قدرتها گذاشته است. اساساً زن و مرد به دلیل تفاوت ویژه ای که با هم دارند هست که می توانند آینه هم باشند همچنانکه خداوند در کمال فطرت زن و مرد همین امر را مقرر کرده است عدم درک این امر باعث انحراف از مسیر تکامل بوده و فهم تعالیم دینی را هم با مشکل مواجه خواهد کرد چرا که دوری از فطرت علت عمده انکار تعالیم دین خداوند است. منبع: www.islamquest.net
عنوان سوال:

آیا در خلقت، مرد نسبت به زن برتری دارد؟


پاسخ:

پاسخ اجمالی:
زن و مرد از یک وحدت حقیقی برخواسته و در رابطه با هم به کمال می رسند بنابراین مقایسه این دو به عنوان دو موجود جدا از هم و این که کدامیک برتر از دیگری هستند معنایی نخواهد داشت.

پاسخ تفصیلی:
زن و مرد از یک وحدت حقیقی برخاسته و در رابطه با هم به کمال می رسند و از لحاظ فطرت، مجزّای از هم نیستند. از این لحاظ اساساً مقایسه این دو به عنوان دو موجود جدا از هم معنایی ندارد چرا که باطن و ظاهر هم بوده و همچون آینه ای برای یکدیگر اند.
رابطه بین زن و مرد از نوع رابطه عشق و ولایت است. ولایت ظاهری مرد بر زن امری فطری بوده و در تعالیم دینی هم بسیار مورد تاکید است؛ همچنان که عشق نسبت به زن برای مرد امری فطری و وجودی می باشد. بنابراین ولایت زناشوئی در رابطه ای متقابل و دوطرفه قابل تحقق است و بدون دوست داشتن ولایتی هم نخواهد بود. از این روی در این رابطه برتر بودن یکی بر دیگری معنایی نخواهد داشت.
از طرفی اگر زن و مرد را از لحاظ فطرت در اتحاد با هم تعریف کنیم نه مشابه هم، خود واژه تساوی هم واژه دقیقی نخواهد بود چرا که تساوی بین زن و مرد اگر به معنای همسان بودن زن و مرد باشد ناشی از غفلت و عدم علم نسبت به جایگاه حقیقی و برتر هر دو بوده و در نهایت باعث تباهی هردوی زن و مرد خواهد شد. غفلت از فریبی که در این شعار نهفته است در نهایت باعث می شود که زن و مرد از شناخت حقیقی خود و درک هویت خاص به خود، بی خبر بمانند.
امروزه تساوی زن و مرد در غرب به معنای آزاد سازی زن و تبدیل کردن او به پدیده ای مصرفی است و بهترین توجیه را برای سلطه بر زن در اختیار قدرتها گذاشته است.
اساساً زن و مرد به دلیل تفاوت ویژه ای که با هم دارند هست که می توانند آینه هم باشند همچنانکه خداوند در کمال فطرت زن و مرد همین امر را مقرر کرده است عدم درک این امر باعث انحراف از مسیر تکامل بوده و فهم تعالیم دینی را هم با مشکل مواجه خواهد کرد چرا که دوری از فطرت علت عمده انکار تعالیم دین خداوند است.
منبع: www.islamquest.net





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین