آیا جنیان مختارند، تفاوت اختیار انسان و جن در چیست؟
برای روشن شدن موضوع مورد پرسش، نخست دلایلی را که دلالت بر اختیار جنیان می‌کند، بیان می‌کنیم سپس به تفاوت آن با اختیار انسان اشاره می‌کنیم. آیات و روایات بسیاری وجود دارد که به طور مستقیم و یا غیر مستقیم بر اختیار جنیان دلالت می‌کند؛ مانند: 1. آیات الف. (بگو به من وحی شده است که جمعی از (جن) به سخنانم گوش فرا داده‌‌اند، سپس گفته‌‌اند: ما قرآن عجیبی شنیده‌‌ایم که به راه راست هدایت می‌‌کند، پس ما به آن ایمان آورده‌‌ایم و هرگز کسی را شریک پروردگارمان قرار نمی‌‌دهیم).[1] ب. (و این‌‌که در میان ما، افرادی صالح و افرادی غیر صالح‌اند و ما گروه‌‌های متفاوتی هستیم)![2] ج. (و این‌که گروهی از ما مسلمان و گروهی ظالم‌اند، هر کس اسلام را اختیار کند راه راست را برگزیده است).[3] د. (و امّا ظالمان آتش‌گیره و هیزم دوزخ‌اند! و این‌‌که اگر آنها [جنّ و انس‌] در راه (ایمان) استقامت ورزند، با آب فراوان سیرابشان می‌‌کنیم)![4] ه. (و اگر می‌‌خواستیم به هر فردی هدایت لازمش را (از روی اجبار بدهیم) می‌‌دادیم، ولی (من آنها را آزاد گذارده‌‌ام و) سخن و وعده‌‌ام حق است که دوزخ را (از افراد بی‌‌ایمان و گنه‌کار) از جنّ و انس همگی پر کنم)![5] بر اساس این آیه شریفه، تمام افراد جنّ‌ و انس که حامل تکلیف‌ الهی هستند، باید در جهنّم که ظهور و بروز معنای دنیا است داخل شوند، و سپس طبق اراده و مجاهده، خود را از آن خارج سازند و به بهشت که ظهور حیات برتر است رهسپار گردند.[6] و. (زود باشد بپردازیم و رسیدگی کنیم به حساب شما (یا برای شما) ای دو گروه بزرگ (انسان و جن)).[7] ز. (ای گروه جنّ و انس اگر توانایی دارید این‌‌که از اطراف آسمان‌‌ها و زمین فرار کنید پس فرار کنید نمی‌‌توانید فرار کنید مگر از روی مدرک و دلیل و حجت).[8] ح. (و همانا بسیاری از جنّ و انس را برای دوزخ آفریدیم، (که سرانجامشان به آن‌‌جا می‌‌کشد، چرا که) آنان دل‌‌هایی دارند که با آن حقّ را درک نمی‌‌کنند و چشمانی دارند که با آن نمی‌‌بینند و گوش‌‌هایی دارند که با آن نمی‌‌شنوند، آنان همچون چهارپایان، بلکه گمراه‌‌ترند، آنان همان غافلان‌اند).[9] در این آیات نکاتی وجود دارد که به نحوی دلالت بر اختیار جنیان می‌کند. این‌که جمعی از جنیان گفتند ما ایمان آوردیم و هرگز کسی را شریک پروردگارمان قرار نمی‌دهیم؛ و این‌که از میان آنان برخی صالح و افرادی غیر صالح و گروهی مسلمان و گروهی ظالم هستند؛ و خداوند در پاسخشان می‌فرماید: ظالمان آتشگیره و هیزم دوزخ‌اند! و اگر جنّ و انس در راه ایمان استقامت ورزند، با آب فراوان سیرابشان می‌‌کنیم! نیز می‌فرماید: سخن و وعده‌‌ام حق است که دوزخ را (از افراد بی‌‌ایمان و گنه‌کار) از جنّ و انس همگی پر کنم، تمام این امور دلالت بر اختیار جنیان می‌کند؛ بنابر این جنّ هم مثل انسان، تکلیف و اختیار، کیفر و پاداش دارد. 2. روایت الف. در برخی از منابع آمده است؛ پیامبر اسلام(ص) در مقابل تقاضای شخصی از جن به ‌نام (عرفطة بن سمراه جنی) مبنی بر کمک برای رفع مزاحمت جنیان کافر، علی(ع) را برای جنگ با آنان اعزام نمود و آن‌حضرت پس از انجام مأموریت، به سلامت بازگشت.[10] ب. ابو حمزه ثمالی می‌گوید: اجازه خواستم خدمت حضرت باقر(ع) برسم. گفتند گروهی خدمت ایشان هستند صبر کن تا آنها خارج شوند. گروهی خارج شدند که به‌ نظر من آشنا نمی‌‌آمدند و آنها را نمی‌‌شناختم، امام(ع) به‌ من اجازه داد وارد شده، گفتم فدایت شوم حالا زمان حکومت بنی امیه است که از دم شمشیر آنها خون می‌‌چکد فرمود: ای ابو حمزه اینها شیعیان ما از طایفه جن هستند آمده بودند که سؤال‌‌های دینی خود را بنمایند.[11] به نظر می‌رسد، اگرچه طائفه جنّ وجودشان نسبت به انسان بسیار ضعیف‌تر است و در حقیقت می‌توان آنان ‌را پیرو و تابع انسان دانست،[12] و نیز با توجه به شرایط وجودیشان شاید نسبت به انسان در برخی از تکالیف با هم تفاوت‌هایی داشته باشند، امّا آنان نیز مانند انسان مکلَّف به تکلیف و دارای اختیار هستند و امکانِ تخلّف از دستورات الهی را دارند. پی نوشتها: [1]. جن، 2. [2]. همان، 11. [3]. همان، 14. [4]. همان، 15 و 16. [5]. سجده، 13. [6]. حسینی تهرانی، سید محمد حسین، معاد شناسی، ج ‌8، ص 86، نور ملکوت قرآن، مشهد، چاپ اول، 1423 ق‌؛ ر. ک: islamquest.net/fa/archive/question/fa29003 [7]. (سَنَفْرُغُ لَکُمْ أَیُّهَ الثَّقَلانِ)، الرحمن، 31. [8]. (یا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطارِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ فَانْفُذُوا لا تَنْفُذُونَ إِلاَّ َّ بِسُلْطانٍ)، الرحمن، 33. [9]. (وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثِیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ)، اعراف، 179. [10]. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق: عبد الموجود، عادل احمد، معوض، علی محمد، ج 4، ص 402، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1415ق. [11]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، (بخش امامت، ترجمه جلد هفتم بحار الانوار)، خسروی‌، موسی، ج ‌5، ص 14، اسلامیه، تهران، چاپ دوم‌، 1363ش‌. [12]. معاد شناسی، ج ‌2، ص 4. منبع: www.islamquest.net
عنوان سوال:

آیا جنیان مختارند، تفاوت اختیار انسان و جن در چیست؟


پاسخ:

برای روشن شدن موضوع مورد پرسش، نخست دلایلی را که دلالت بر اختیار جنیان می‌کند، بیان می‌کنیم سپس به تفاوت آن با اختیار انسان اشاره می‌کنیم.
آیات و روایات بسیاری وجود دارد که به طور مستقیم و یا غیر مستقیم بر اختیار جنیان دلالت می‌کند؛ مانند:
1. آیات
الف. (بگو به من وحی شده است که جمعی از (جن) به سخنانم گوش فرا داده‌‌اند، سپس گفته‌‌اند: ما قرآن عجیبی شنیده‌‌ایم که به راه راست هدایت می‌‌کند، پس ما به آن ایمان آورده‌‌ایم و هرگز کسی را شریک پروردگارمان قرار نمی‌‌دهیم).[1]
ب. (و این‌‌که در میان ما، افرادی صالح و افرادی غیر صالح‌اند و ما گروه‌‌های متفاوتی هستیم)![2]
ج. (و این‌که گروهی از ما مسلمان و گروهی ظالم‌اند، هر کس اسلام را اختیار کند راه راست را برگزیده است).[3]
د. (و امّا ظالمان آتش‌گیره و هیزم دوزخ‌اند! و این‌‌که اگر آنها [جنّ و انس‌] در راه (ایمان) استقامت ورزند، با آب فراوان سیرابشان می‌‌کنیم)![4]
ه. (و اگر می‌‌خواستیم به هر فردی هدایت لازمش را (از روی اجبار بدهیم) می‌‌دادیم، ولی (من آنها را آزاد گذارده‌‌ام و) سخن و وعده‌‌ام حق است که دوزخ را (از افراد بی‌‌ایمان و گنه‌کار) از جنّ و انس همگی پر کنم)![5]
بر اساس این آیه شریفه، تمام افراد جنّ‌ و انس که حامل تکلیف‌ الهی هستند، باید در جهنّم که ظهور و بروز معنای دنیا است داخل شوند، و سپس طبق اراده و مجاهده، خود را از آن خارج سازند و به بهشت که ظهور حیات برتر است رهسپار گردند.[6]
و. (زود باشد بپردازیم و رسیدگی کنیم به حساب شما (یا برای شما) ای دو گروه بزرگ (انسان و جن)).[7]
ز. (ای گروه جنّ و انس اگر توانایی دارید این‌‌که از اطراف آسمان‌‌ها و زمین فرار کنید پس فرار کنید نمی‌‌توانید فرار کنید مگر از روی مدرک و دلیل و حجت).[8]
ح. (و همانا بسیاری از جنّ و انس را برای دوزخ آفریدیم، (که سرانجامشان به آن‌‌جا می‌‌کشد، چرا که) آنان دل‌‌هایی دارند که با آن حقّ را درک نمی‌‌کنند و چشمانی دارند که با آن نمی‌‌بینند و گوش‌‌هایی دارند که با آن نمی‌‌شنوند، آنان همچون چهارپایان، بلکه گمراه‌‌ترند، آنان همان غافلان‌اند).[9]
در این آیات نکاتی وجود دارد که به نحوی دلالت بر اختیار جنیان می‌کند.
این‌که جمعی از جنیان گفتند ما ایمان آوردیم و هرگز کسی را شریک پروردگارمان قرار نمی‌دهیم؛ و این‌که از میان آنان برخی صالح و افرادی غیر صالح و گروهی مسلمان و گروهی ظالم هستند؛ و خداوند در پاسخشان می‌فرماید: ظالمان آتشگیره و هیزم دوزخ‌اند! و اگر جنّ و انس در راه ایمان استقامت ورزند، با آب فراوان سیرابشان می‌‌کنیم! نیز می‌فرماید: سخن و وعده‌‌ام حق است که دوزخ را (از افراد بی‌‌ایمان و گنه‌کار) از جنّ و انس همگی پر کنم، تمام این امور دلالت بر اختیار جنیان می‌کند؛ بنابر این جنّ هم مثل انسان، تکلیف و اختیار، کیفر و پاداش دارد.
2. روایت
الف. در برخی از منابع آمده است؛ پیامبر اسلام(ص) در مقابل تقاضای شخصی از جن به ‌نام (عرفطة بن سمراه جنی) مبنی بر کمک برای رفع مزاحمت جنیان کافر، علی(ع) را برای جنگ با آنان اعزام نمود و آن‌حضرت پس از انجام مأموریت، به سلامت بازگشت.[10]
ب. ابو حمزه ثمالی می‌گوید: اجازه خواستم خدمت حضرت باقر(ع) برسم. گفتند گروهی خدمت ایشان هستند صبر کن تا آنها خارج شوند. گروهی خارج شدند که به‌ نظر من آشنا نمی‌‌آمدند و آنها را نمی‌‌شناختم، امام(ع) به‌ من اجازه داد وارد شده، گفتم فدایت شوم حالا زمان حکومت بنی امیه است که از دم شمشیر آنها خون می‌‌چکد فرمود: ای ابو حمزه اینها شیعیان ما از طایفه جن هستند آمده بودند که سؤال‌‌های دینی خود را بنمایند.[11]
به نظر می‌رسد، اگرچه طائفه جنّ وجودشان نسبت به انسان بسیار ضعیف‌تر است و در حقیقت می‌توان آنان ‌را پیرو و تابع انسان دانست،[12] و نیز با توجه به شرایط وجودیشان شاید نسبت به انسان در برخی از تکالیف با هم تفاوت‌هایی داشته باشند، امّا آنان نیز مانند انسان مکلَّف به تکلیف و دارای اختیار هستند و امکانِ تخلّف از دستورات الهی را دارند.

پی نوشتها:
[1]. جن، 2.
[2]. همان، 11.
[3]. همان، 14.
[4]. همان، 15 و 16.
[5]. سجده، 13.
[6]. حسینی تهرانی، سید محمد حسین، معاد شناسی، ج ‌8، ص 86، نور ملکوت قرآن، مشهد، چاپ اول، 1423 ق‌؛ ر. ک: islamquest.net/fa/archive/question/fa29003
[7]. (سَنَفْرُغُ لَکُمْ أَیُّهَ الثَّقَلانِ)، الرحمن، 31.
[8]. (یا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطارِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ فَانْفُذُوا لا تَنْفُذُونَ إِلاَّ َّ بِسُلْطانٍ)، الرحمن، 33.
[9]. (وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثِیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ)، اعراف، 179.
[10]. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق: عبد الموجود، عادل احمد، معوض، علی محمد، ج 4، ص 402، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1415ق.
[11]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، (بخش امامت، ترجمه جلد هفتم بحار الانوار)، خسروی‌، موسی، ج ‌5، ص 14، اسلامیه، تهران، چاپ دوم‌، 1363ش‌.
[12]. معاد شناسی، ج ‌2، ص 4.
منبع: www.islamquest.net





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین