چرا در دنیا زشتی و زیبایی درهم آمیخته است و آیا بهتر نبود خداوند تنها زیبائی ها را می آفرید؟
تفاوت ها در آفرینش خداوند متعال، نظام هستی را به نحو احسن و کامل ترین وجه، آفریده است. اقتضای نظام احسن و کامل آن است که در این نظام، (تفاوت)ها به عنوان یک ضرورت باشد. ما در این عالم که به اقتضای کمال ما، واجد تفاوت هایی است به یکی خوب و دیگری بد می گوییم. سپس می پرسیم: آن خوب کیست؟ این بد چرا وجود دارد؟ نمی دانیم که در واقع اگر این بد نبود؛ آن خوب هم نبود؛ مثل یک تابلوی نقاشی که در آن، روشنایی و تاریکی توأم وجود دارد. این تفاوت میان قسمت ها است که یک قسمت روشن و دیگران تاریک است؛ ولی این تابلو، تابلو بودن و زیبایی و کمال خودش را به همین دارد که روشنی ها و تاریکی ها، به یکدیگر آمیخته است. اگر به جای تاریکی ها، همه روشنی بود، آیا آن وقت تابلو وجود داشت؟ آیا آن وقت زیبایی وجود داشت؟ آیا اگر در دنیا زشتی نبود، زیبایی وجود داشت؟ اگر انسان بد و شقی نبود، انسان خوب و سعید بود؟ آن را که الان ما می گوییم زیبایی و در مقابل آن مات و مبهوت می مانیم و آن را درک و توصیف می کنیم، برای این است که همه جای دنیا آن طور نیست. اگر تمام دنیا یک جور بود و همه انسان ها خوب بودند و اگر همه افراد بشر، خصیصه امام علی علیه السلام و یک انسان سعید و خوب را می داشتند، دیگر برای آن حضرت و انسان های وارسته ای در دنیا به طور برجسته قابل شناخت نبودند. پس آنچه که ما آن را خوب و سعید و زیبا می نامیم، زیبایی، سعید و خوب بودنش مدیون همین زشتی زشت، بدی بد و شقاوت شقی است.1 پی نوشت: 1. نگا: توحید، ص 312؛ عدل الهی، صص 163165. منبع: www.porseman.org
عنوان سوال:

چرا در دنیا زشتی و زیبایی درهم آمیخته است و آیا بهتر نبود خداوند تنها زیبائی ها را می آفرید؟


پاسخ:

تفاوت ها در آفرینش
خداوند متعال، نظام هستی را به نحو احسن و کامل ترین وجه، آفریده است. اقتضای نظام احسن و کامل آن است که در این نظام، (تفاوت)ها به عنوان یک ضرورت باشد. ما در این عالم که به اقتضای کمال ما، واجد تفاوت هایی است به یکی خوب و دیگری بد می گوییم. سپس می پرسیم: آن خوب کیست؟ این بد چرا وجود دارد؟ نمی دانیم که در واقع اگر این بد نبود؛ آن خوب هم نبود؛ مثل یک تابلوی نقاشی که در آن، روشنایی و تاریکی توأم وجود دارد. این تفاوت میان قسمت ها است که یک قسمت روشن و دیگران تاریک است؛ ولی این تابلو، تابلو بودن و زیبایی و کمال خودش را به همین دارد که روشنی ها و تاریکی ها، به یکدیگر آمیخته است. اگر به جای تاریکی ها، همه روشنی بود، آیا آن وقت تابلو وجود داشت؟ آیا آن وقت زیبایی وجود داشت؟ آیا اگر در دنیا زشتی نبود، زیبایی وجود داشت؟ اگر انسان بد و شقی نبود، انسان خوب و سعید بود؟ آن را که الان ما می گوییم زیبایی و در مقابل آن مات و مبهوت می مانیم و آن را درک و توصیف می کنیم، برای این است که همه جای دنیا آن طور نیست. اگر تمام دنیا یک جور بود و همه انسان ها خوب بودند و اگر همه افراد بشر، خصیصه امام علی علیه السلام و یک انسان سعید و خوب را می داشتند، دیگر برای آن حضرت و انسان های وارسته ای در دنیا به طور برجسته قابل شناخت نبودند. پس آنچه که ما آن را خوب و سعید و زیبا می نامیم، زیبایی، سعید و خوب بودنش مدیون همین زشتی زشت، بدی بد و شقاوت شقی است.1
پی نوشت:
1. نگا: توحید، ص 312؛ عدل الهی، صص 163165.
منبع: www.porseman.org





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین