استبداد در لغت آن است که شخصی در کاری که سزاوار مشورت است بر رأی و نظر خود اکتفاء نموده و به نظرات دیگران وقعی ننهد. و در اصطلاح سیاسی نیز تصرّف نمودن و حاکمیت یک فرد یا گروهی در حقوق و سرنوشت ملتی بدون ترسی از بازخواست و بدون این که شرایط این تصرف و حاکمیت را احراز کرده باشد. در دوران مشرطه مردم به خاطر بی کفایتی برخی پادشاهان و فساد دربار در دوران مشروطه به تنگ آمده و با رهبری عالمان دینی برای اصلاح امور کشور دست به قیام زده و خواهان اداره کشور بر اساس سیستم مشروطه شدند. و از آنجایی که در جریان کشمکش های انقلاب مشروطه دو ابر قدرت انگلیس و روس برای استحکام پایه های استعماری خود دست اندازی هایی در سیاست های دربار به وسیله سر سپردگان خود صورت می دادند. مردم و علماء از جمله مرحوم شیخ فضل اللّه نوری، هم برای مقابله با نفوذ دشمن خارجی و هم به خاطر مبارزه با دربار فاسد، خواهان مشروطه بودند، شیخ که عالمی بیدار و سر سپرده اسلام و قرآن بوده و دارای بینش عمیق سیاسی بود، همواره در صدد برملا کردن نقشه ها و دسیسه های دشمنان اصلی ملت و کشور بود و با همه خارجیان متجاوز و درباریان فاسد مخالفت می نمود. بر این اساس جز خدا و مردم پشتیبانی نداشت. چنانکه حتّی در هنگامی که برخی از علمای هم عصر وی برای اعتراض به عین الدّوله و سیاست دولت وی پیشنهاد تحصن در سفارت انگلیس را داده بودند، شیخ گفته بود خدا راضی نیست برای مقابله با روس به انگلیس پناه ببریم، ما به جز پابوس ائمه به دست بوس هیچ کس دیگر نخواهیم رفت، مگر حضرت عبدالعظیم و حضرت معصومه یا حضرت رضا نداریم؟ اگر قرار باشد در حرم های متبرک تحصن صورت گیرد; بنده نخستین فردی خواهم بود که بدون عوض کردن نعلینم بدانجا عازم خواهم شد. امّا متأسفانه در نهایت پس از برقراری مشروطه مستبدین آمدند و مشروطه خواه شدند و مشروطه خواهان را کنار زدند از آنجا که با حضور آن شهید مظلوم راه بر نفوذ بیگانگان بسته بود، فرمانی از انگلستان به سفیر انگلیس در تهران رسید که باید شیخ را از تهران خارج نمایید، زیرا گرچه او مقام رسمی ندارد، ولی نفوذ زهرآگینی در میان مردم دارد!! سرانجام تصمیم آنها این شد که او را از مردم نگیرند بلکه مردم را از او بگیرند! و چون مردم در این مدت از دست استبداد سختی ها و آزار و اذیت های فراوانی کشیده بودند کافی بود به کسی نسبت استبداد نسبت دهند و بگویند این شخص طرفدار استبداد است و در حالی که شیخ شهید بر مشروطه مشروعه اصرار و پافشاری زیادی می نمود و برای پیش گیری از تصویب قوانین ضد اسلامی در مجلس کوشش فراوانی به عمل می آورد از این رو دشمنان مردم و اسلام شایعه نمودند، که شیخ بر خلاف خواست ملت مخالف مجلس و قانون مشروطه می باشد. بر این اساس او را مخالف مطبوعات و استبداد خواه معرفی کردند، در حالی که او از توهین روزنامه ها به اسلام و سخنان کفرآمیز آنان شکایت داشت. پس شیخ استبداد خواه نبود بلکه چون مشروطه مشروعه را مطرح می کرد و این موضوع با منافع نامشروع بیگانگان و دل سپردگانشان منافات داشت برای کنار زدن شیخ او را استبداد خواه معرفی کردند و به این نحو او را ترور شخصیت کرده و سپس از صفحه روزگار حذف کردند. امام خمینی(ره) در ارتباط با وی می فرمایند: (شما وقتی که تاریخ مشروطیت را بخوانید می بینید که در مشروطه بعد از این که ابتدا پیش رفت، دست هایی آمد تمام مردم ایران را به دو طبقه تقسیم بندی کرد. نه ایران تنها، از روحانیون بزرگ نجف یک دسته طرفدار مشروطیت، یک دسته دشمن مشروطه، علمای خود ایران یک دسته طرفدار مشروطه، یک دسته مخالف مشروطه. اهل منبر یک دسته بر ضد مشروطه صحبت می کردند، یک دسته بر ضد استبداد... این یک نقشه ای بود که نقشه هم تأثیر کرد و نگذاشت که مشروطه به آن طوری که علماء بزرگ طرحش را ریخته بودند، عملی بشود. به آنجا رساندند که آنهایی که مشروطه خواه بودند به دست یک عده کوبیده شدند. تا آنجا که مثل مرحوم (حاج شیخ فضل اللّه نوری) در ایران برای خاطر این که می گفت، باید (مشروطه مشروعه) باشد و آن مشروطه ای که از غرب و شرق به ما برسد قبول نداریم در همین تهران به دار زدند و مردم هم پای او رقصیدند یا کف زدند... یک دسته از همان مستبدین، مشروطه خواه شدند و افتادند توی مردم همان مستبدین بعدها آمدند و مشروطه را قبضه کردند و رساندند به آن جایی که دیدید و دیدیم)[1] بنابراین این یکی از حیله ها و شگردهای دشمن است که برای جدا کردن هدایت و رهبری روحانیان متعهد و فداکار با تهمت استبداد طلبی به آنان می خواهد میان آنان و مردم شکاف ایجاد کند و از این طریق به مقاصد شوم خود برسد که در عصر مشروط از این طریق دشمن قیام مشروطه ملت ایران را که در ابتدا با قصد و خواست صحیح بود منحرف و بعد به طور کلی آن را از مردم گرفت و حکومت استبدادی رضاخان را برسند قدرت رسانید. -------------------------------------------------------------------------------- [1]. موسوی خمینی، سید روح الله، صحیفه امام، مجموعه آثار، ج 18، ص 170 و 171.
استبداد در لغت آن است که شخصی در کاری که سزاوار مشورت است بر رأی و نظر خود اکتفاء نموده و به نظرات دیگران وقعی ننهد. و در اصطلاح سیاسی نیز تصرّف نمودن و حاکمیت یک فرد یا گروهی در حقوق و سرنوشت ملتی بدون ترسی از بازخواست و بدون این که شرایط این تصرف و حاکمیت را احراز کرده باشد.
در دوران مشرطه مردم به خاطر بی کفایتی برخی پادشاهان و فساد دربار در دوران مشروطه به تنگ آمده و با رهبری عالمان دینی برای اصلاح امور کشور دست به قیام زده و خواهان اداره کشور بر اساس سیستم مشروطه شدند. و از آنجایی که در جریان کشمکش های انقلاب مشروطه دو ابر قدرت انگلیس و روس برای استحکام پایه های استعماری خود دست اندازی هایی در سیاست های دربار به وسیله سر سپردگان خود صورت می دادند. مردم و علماء از جمله مرحوم شیخ فضل اللّه نوری، هم برای مقابله با نفوذ دشمن خارجی و هم به خاطر مبارزه با دربار فاسد، خواهان مشروطه بودند، شیخ که عالمی بیدار و سر سپرده اسلام و قرآن بوده و دارای بینش عمیق سیاسی بود، همواره در صدد برملا کردن نقشه ها و دسیسه های دشمنان اصلی ملت و کشور بود و با همه خارجیان متجاوز و درباریان فاسد مخالفت می نمود. بر این اساس جز خدا و مردم پشتیبانی نداشت. چنانکه حتّی در هنگامی که برخی از علمای هم عصر وی برای اعتراض به عین الدّوله و سیاست دولت وی پیشنهاد تحصن در سفارت انگلیس را داده بودند، شیخ گفته بود خدا راضی نیست برای مقابله با روس به انگلیس پناه ببریم، ما به جز پابوس ائمه به دست بوس هیچ کس دیگر نخواهیم رفت، مگر حضرت عبدالعظیم و حضرت معصومه یا حضرت رضا نداریم؟ اگر قرار باشد در حرم های متبرک تحصن صورت گیرد; بنده نخستین فردی خواهم بود که بدون عوض کردن نعلینم بدانجا عازم خواهم شد.
امّا متأسفانه در نهایت پس از برقراری مشروطه مستبدین آمدند و مشروطه خواه شدند و مشروطه خواهان را کنار زدند از آنجا که با حضور آن شهید مظلوم راه بر نفوذ بیگانگان بسته بود، فرمانی از انگلستان به سفیر انگلیس در تهران رسید که باید شیخ را از تهران خارج نمایید، زیرا گرچه او مقام رسمی ندارد، ولی نفوذ زهرآگینی در میان مردم دارد!! سرانجام تصمیم آنها این شد که او را از مردم نگیرند بلکه مردم را از او بگیرند! و چون مردم در این مدت از دست استبداد سختی ها و آزار و اذیت های فراوانی کشیده بودند کافی بود به کسی نسبت استبداد نسبت دهند و بگویند این شخص طرفدار استبداد است و در حالی که شیخ شهید بر مشروطه مشروعه اصرار و پافشاری زیادی می نمود و برای پیش گیری از تصویب قوانین ضد اسلامی در مجلس کوشش فراوانی به عمل می آورد از این رو دشمنان مردم و اسلام شایعه نمودند، که شیخ بر خلاف خواست ملت مخالف مجلس و قانون مشروطه می باشد. بر این اساس او را مخالف مطبوعات و استبداد خواه معرفی کردند، در حالی که او از توهین روزنامه ها به اسلام و سخنان کفرآمیز آنان شکایت داشت.
پس شیخ استبداد خواه نبود بلکه چون مشروطه مشروعه را مطرح می کرد و این موضوع با منافع نامشروع بیگانگان و دل سپردگانشان منافات داشت برای کنار زدن شیخ او را استبداد خواه معرفی کردند و به این نحو او را ترور شخصیت کرده و سپس از صفحه روزگار حذف کردند. امام خمینی(ره) در ارتباط با وی می فرمایند: (شما وقتی که تاریخ مشروطیت را بخوانید می بینید که در مشروطه بعد از این که ابتدا پیش رفت، دست هایی آمد تمام مردم ایران را به دو طبقه تقسیم بندی کرد. نه ایران تنها، از روحانیون بزرگ نجف یک دسته طرفدار مشروطیت، یک دسته دشمن مشروطه، علمای خود ایران یک دسته طرفدار مشروطه، یک دسته مخالف مشروطه. اهل منبر یک دسته بر ضد مشروطه صحبت می کردند، یک دسته بر ضد استبداد... این یک نقشه ای بود که نقشه هم تأثیر کرد و نگذاشت که مشروطه به آن طوری که علماء بزرگ طرحش را ریخته بودند، عملی بشود. به آنجا رساندند که آنهایی که مشروطه خواه بودند به دست یک عده کوبیده شدند. تا آنجا که مثل مرحوم (حاج شیخ فضل اللّه نوری) در ایران برای خاطر این که می گفت، باید (مشروطه مشروعه) باشد و آن مشروطه ای که از غرب و شرق به ما برسد قبول نداریم در همین تهران به دار زدند و مردم هم پای او رقصیدند یا کف زدند... یک دسته از همان مستبدین، مشروطه خواه شدند و افتادند توی مردم همان مستبدین بعدها آمدند و مشروطه را قبضه کردند و رساندند به آن جایی که دیدید و دیدیم)[1]
بنابراین این یکی از حیله ها و شگردهای دشمن است که برای جدا کردن هدایت و رهبری روحانیان متعهد و فداکار با تهمت استبداد طلبی به آنان می خواهد میان آنان و مردم شکاف ایجاد کند و از این طریق به مقاصد شوم خود برسد که در عصر مشروط از این طریق دشمن قیام مشروطه ملت ایران را که در ابتدا با قصد و خواست صحیح بود منحرف و بعد به طور کلی آن را از مردم گرفت و حکومت استبدادی رضاخان را برسند قدرت رسانید.
--------------------------------------------------------------------------------
[1]. موسوی خمینی، سید روح الله، صحیفه امام، مجموعه آثار، ج 18، ص 170 و 171.
- [سایر] روشنگری های آیت الله شیخ فضل الله نوری (ره) تا چه حد بر ملّت مؤثر بوده است؟
- [سایر] دلایل شیخ شهید فضل الله نوری برای تحریم مشروطه چه بوده است؟
- [سایر] روزنامه ی آیت الله شیخ فضل الله نوری(ره) حاوی چه مطالبی بود؟
- [سایر] آیا شیخ فضل الله نوری واقعاً مجتهد بود؟ چرا علما، اعدام او را تأیید کردند؟
- [سایر] در باره زندگی و شخصیت آیة اللّه شیخ فضل اللّه نوری قدس سره الشریف توضیح دهید؟
- [سایر] در مورد یپرمخان ارمنی مشروطهخواه قاتل شیخ فضلالله نوری و جحنایا تش توضیح دهید؟
- [سایر] تفاوت حکومت جمهوری اسلامی ایران با استبداد پهلوی چیست؟ آیا استبداد شرعی داریم؟
- [سایر] بعد از انقلاب استبداد شاهنشاهی از بین رفت، ولی آیا استبداد به صورتی دیگر ایجاد نشد و رنگ شرعی به خود نگرفت؟
- [سایر] آیا وجود یک فقیه در رأس حکومت (ولی فقیه) از استبداد دینی جلوگیری می کند یا منجر به استبداد می شود؟ چگونه بودن این امر را توضیح دهید.
- [سایر] آزادی دینی مورد پذیرش اسلام است یا استبداد دینی؟
- [آیت الله جوادی آملی] .لباس نمازگزار باید از اجزای حیوان حرام گوشت نباشد؛ خواه دارای خون جهنده باشد یا نه و خواه آن جزء دارای روح باشد, مانند گوشت و پوست یا نباشد , مانند پشم، مو، کرک، استخوان و ... و خواه در صورت تذکیهپذیری ذبح شده باشد یا نه و خواه به صورت لباس نمازگزار باشد یا همراه او; خواه زیاد باشد یا اندک مانند یک مو.
- [آیت الله جوادی آملی] .هر چیز گرانبهایی که در قعر دریا متکوّن و روییده می شود، خواه نباتی و خواه معدنی باشد، اگر با غوص بیرون آید, خمس دارد.
- [آیت الله مظاهری] کسی که رفتن و برگشتن او هشت فرسخ است باید نماز را شکسته بخواند، خواه رفتنش چهار فرسخ باشد و خواه کمتر یا بیشتر، همین اندازه که رفتن و برگشتن او هشت فرسخ باشد نماز شکسته است و خواه در همان روز و شب برگردد یا فاصلهای بیفتد، مگر اینکه در وسط این مسافت ده روز قصد اقامت کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] برای تطهیر چیزی که نجس شده خواه با بول باشد یا غیر بول یک مرتبه شستشو کافی است، خواه با آب کر باشد یا با آب قلیل ولی در بول با آب قلیل دومرتبه بهتر است.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر کسی از ابتدای سال خمسی تا به دست آوردن درآمد، هزینهای برای خود و خانواده خود نموده است، خواه از سرمایه و خواه قرض گرفته باشد و خواه از مال مخمس خودش مصرف کرده باشد، هزینه او محسوب شده و از درآمد سال مالی او کسر میشود و بقیه درآمد سال, خمس دارد. هزینه بدون استفاده
- [آیت الله جوادی آملی] .آنچه در نماز واجب است, پوشاندن عورت است; خواه با پارچه و خواه با کاغذ, برگ درخت و ساتر دیگر, هرچند احتیاط مستحب آن است که در صورت نبودن لباس، از پوشش گیاهی استفاده شود.
- [آیت الله جوادی آملی] .مستحب است کسی که اذان دیگری را می شنود , خواه اذان اعلام و خواه اذان نماز (اذان اِعظام ) جماعت یا فرادا آن را بدون فاصله بازگو کند و بازگو کردن اقامهای که میشنود, به امید ثواب, خوب است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه در موقع غسل خون قطع نشود، ضرری برای غسل ندارد، خواه ترتیبی باشد یا ارتماسی.
- [آیت الله جوادی آملی] .نیّت نماز به معنای انجام دادن آن به دستور خدا باید خالص باشد. قصد غیر خدا خواه در تمام نماز , خواه در جزئی از اجزای آن, اعم از آنکه فقط برای غیر خدا باشد یا بخشی از آن برای غیر او باشد و خواه به وسیله کاری یا وصفی , مانند در مسجد خواندن یا اول وقت ادا نمودن و خواه به صورت ریا , یعنی به دیگران نشان دهد ک ه برای خدا نماز می خواند یا به صورت سمعه, یعنی به گوش دیگران برساند, در حالی که چنین نیست نماز را باطل میکند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] غسل را خواه واجب باشد یا مستحب، به دو صورت می توان انجام داد: ترتیبی و ارتماسی.