انسانی که از خود و خدا و آیات الهی غافل شود, از حرکت علمی برای شناخت و شهود حق و از حرکت عملی برای شکوفایی فضایل نفسانی محروم می گردد؛ زیرا غفلت که در فرهنگ دین, رجس و چرک است, نمی گذارد انسان به سوی کمال حرکت کند. چنان که در قرآن فرمود: (ولقد ذرأنا لِجَهنم کَثیرا مِن الجِن والإنس لَهُم قُلوب لا یفقهون بها وَلهم أَعْیُن لایُبصِرون بِها ولَهم اَذان لا یَسمَعون بِها أولئک کَالأنعام بل هَمُ أًَضل أولئک هم الغافلون) اعراف/179. به یقین گروه بسیاری از جن و انس رابرای دوزخ آفریدیم, آنها دل ها و عقل هایی دارند که با آن اندیشه نمی کنند و نمی فهمند و چشمانی دارند که با آن نمی بینند و گوش هایی دارند که با آن نمی شنوند, آنها چون چارپایانند, بلکه گمراهتر, اینان همان غافلانند. امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود: (الغفله ضلال النفوس) (شرح غرر الحکم 1/369.) غفلت, گمراهی جان است. امام صادق (ع) فرمود: (إیاکم والغفله فإنه من غفل فإنما یغفل عن نفسه) (بحارالانوار 69/227) [از غفلت بپرهیزید؛ زیرا به زیان جان شماست, غفلت از تزکیه و نزاهت روح, غفلت از جان خود شخص است و خسارات بزرگی را در پی دارد.] غفلت از خود موجب اشتغال به فضول و بیرون از خود می شود و انسانی که به بیرون خویش مشغول شد, به خود نمی پردازد و موجبات شکوفایی خود را فراهم نمی کند. راه حل زدودن این مانع، رعایت دو چیز است: یکی مراقبت از خود و دیگری (یاد خدا) است. اگر انسان از خود مراقبت کرده و پیوسته به یاد خدا باشد, می تواند غفلت را از خود بزداید. شخصی به نام (مجاشع) بر رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم وارد شد, عرض کرد: (یا رسول الله کیف الطریق إلی معرفه الحق؟ فقال صلی الله علیه و آله و سلم: (معرفة النفس) - فقال: یا رسول الله فکیف الطریق إلی موافقه الحق؟ قال صلی الله علیه و آله و سلم: (مخالفة النفس) فقال: فکیف الطریق إلی رضا الحق؟ قال صلی الله علیه و آله و سلم: (سخط النفس) (بحارالانوار 67/72.) عصاره حدیث این است: معرفت نفس راه خداشناسی است, مخالفت نفس, راه موافقت خداست, ناراضی نگه داشتن نفس, راه راضی نمودن خداست. eporsesh.com
انسانی که از خود و خدا و آیات الهی غافل شود, از حرکت علمی برای شناخت و شهود حق و از حرکت عملی برای شکوفایی فضایل نفسانی محروم می گردد؛ زیرا غفلت که در فرهنگ دین, رجس و چرک است, نمی گذارد انسان به سوی کمال حرکت کند. چنان که در قرآن فرمود: (ولقد ذرأنا لِجَهنم کَثیرا مِن الجِن والإنس لَهُم قُلوب لا یفقهون بها وَلهم أَعْیُن لایُبصِرون بِها ولَهم اَذان لا یَسمَعون بِها أولئک کَالأنعام بل هَمُ أًَضل أولئک هم الغافلون) اعراف/179.
به یقین گروه بسیاری از جن و انس رابرای دوزخ آفریدیم, آنها دل ها و عقل هایی دارند که با آن اندیشه نمی کنند و نمی فهمند و چشمانی دارند که با آن نمی بینند و گوش هایی دارند که با آن نمی شنوند, آنها چون چارپایانند, بلکه گمراهتر, اینان همان غافلانند.
امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود: (الغفله ضلال النفوس) (شرح غرر الحکم 1/369.)
غفلت, گمراهی جان است. امام صادق (ع) فرمود: (إیاکم والغفله فإنه من غفل فإنما یغفل عن نفسه) (بحارالانوار 69/227)
[از غفلت بپرهیزید؛ زیرا به زیان جان شماست, غفلت از تزکیه و نزاهت روح, غفلت از جان خود شخص است و خسارات بزرگی را در پی دارد.]
غفلت از خود موجب اشتغال به فضول و بیرون از خود می شود و انسانی که به بیرون خویش مشغول شد, به خود نمی پردازد و موجبات شکوفایی خود را فراهم نمی کند.
راه حل زدودن این مانع، رعایت دو چیز است: یکی مراقبت از خود و دیگری (یاد خدا) است. اگر انسان از خود مراقبت کرده و پیوسته به یاد خدا باشد, می تواند غفلت را از خود بزداید. شخصی به نام (مجاشع) بر رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم وارد شد, عرض کرد: (یا رسول الله کیف الطریق إلی معرفه الحق؟ فقال صلی الله علیه و آله و سلم: (معرفة النفس) - فقال: یا رسول الله فکیف الطریق إلی موافقه الحق؟ قال صلی الله علیه و آله و سلم: (مخالفة النفس) فقال: فکیف الطریق إلی رضا الحق؟ قال صلی الله علیه و آله و سلم: (سخط النفس) (بحارالانوار 67/72.) عصاره حدیث این است: معرفت نفس راه خداشناسی است, مخالفت نفس, راه موافقت خداست, ناراضی نگه داشتن نفس, راه راضی نمودن خداست.
eporsesh.com
- [سایر] از دیدگاه قرآن عوامل و راههای شکوفائی فطرت چیست؟
- [سایر] استاد مطهری در کتاب «فطرت» گفته اند که عاشق، خیال معشوق را بیشتر از خود او می خواهد، لطفا در این مورد توضیح دهید؟
- [سایر] ضرورت برپایی حکومت عدل جهانی از راه فطرت چگونه قابل تبیین است ؟
- [سایر] تفاوت میان کلمات «خوف»، «خشیت»، «وجل»، «فزع»، «روع»، «شفق»، «حذر» و «رهب» چیست؟
- [سایر] تبیین مبانی دینی چه دست آوردهایی برای شکوفایی بیشتر جامعه می تواند داشته باشد؟ مخصوصاً با تمرکز سفر مقام معظم رهبری به قم؟
- [سایر] از نظر استعمال قرآنی، چه فرقی بین «إنّ» و «أنّ»،«مودّت» و «محبّت»، «مُلک» و «ملکوت» وجود دارد؟
- [سایر] در آیه «امرنا مترفیها ففسقوا» موضوع امر چه بود و خدا به چه چیز امر کرده است؟
- [سایر] فرق کلمه های «الریف»، «القریة» و «الضیعة» چیست؟
- [سایر] ماهیت «بیعت» چیست؟ آیا «قرارداد» است یا «پذیرش»؟
- [سایر] محتوای سورة «احزاب» و «روم» و «نور» و «سجده» چه چیزی می باشد؟