ایران در زمان ظهور اسلام، بسیار وسیع و گسترده بود. تیسفون (مدائن) در نزدیکی های بغداد فعلی، مرکز آن بودکه آثاری از تاکنون بر جای مانده است ؛ یمن و بحرین تحت نفوذ این ابرقدرت قرار داشت.[1] بنابراین ابتدا باید موقعیت جغرافیای تاریخی ایران را به طور خلاصه بدانید و سپس به پرسش پرسشگر محترم بپردازیم. با این مقدمه تصور ما از موقعیت جغرافیایی ایران گذشته موقعیت جغرافیایی ایران فعلی نیست. سلمان فارسی نخستین ایرانی است که به دعوت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم لبیک گفت و از یاران باوفای امیرالمؤمنین علیه السلام نیز محسوب می شود. بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ظلم و ستم خلفای سه گانه در حق غیر عرب ها و به خصوص ایرانی ها موجب نفرت و کینه آنها نسبت به آنان شد. با روی کار آمدن امیرالمؤمنین علیه السلام و استقرار مقر حکومتی آن بزرگوار در کوفه (که بخشی از ایران قدیم بود) و دیدگاه مثبت و بدون تبعیض آن بزرگوار درباره همة ملت ها و از جمله ایرانیان، به طور طبیعی عشق و محبت ایرانی ها نسبت به خاندان عصمت و طهارت ریشه دارتر شده با شهادت مظلومانه آن بزرگوار و به خلافت رسیدن امام حسن علیه السلام به طور طبیعی ایرانیان (موالی)[2] جزء یاران آن حضرت شدند، اما متأسفانه منابع تاریخی در این باره گزارش های کمی به ما می دهند و فقط از محمد بن سیرین به عنوان اصحاب ایرانی امام حسن علیه السلام یاد می کنند. ابن سیرین، اهل (جرجرایا) شهری از توابع نهروان است. این شهر میان واسط و بغداد[3] قرار دارد. پدرش در سال 12ه . ق هنگام فتح عین التمر (شهرکی نزدیکی انبار عراق) به دست خالد بن ولید به اسارت درآمد.[4] از آزادشدگان انس بن مالک، صحابی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است که با پرداخت 20 هزار درهم خود را آزاد ساخت.[5] ابن سیرین بسیار باتقوا و پرهیزگار و در تعبیر خواب شهره روزگار خود بود. گویند خداوند دانش تعبیر خواب را به دلیل مخالفتش با هوای نفس، به وی ارزانی داشت.[6] ابن سیرین یکی از محدثان بزرگ است و از امام حسن علیه السلام و دیگر صحابی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم حدیث نقل نموده است.[7] لازم به یادآوری است که تشیع ابن سیرین همانند تشیع افرادی از قبیل ابوذر، مقداد و سلمان نبود. او با اینکه شاهد حوادث عظیمی چون فاجعه کربلا، جنایات حجاج و... بود، از خود واکنش چندانی نشان نداد. با این وجود وی همیشه برمعاویه و عایشه خرده می گرفت و از حضرت علی علیه السلام و سایر ائمه علیهم السلام و ابوذر، حجر بن عدی و دیگر صحابی جانبداری می کرد.[8] ابن سیرین در روز جمعه نهم ماه شوال 110 ه . ق در سن 75 سالگی در بصره وفات یافت و در کنار قبر حسن بصری به خاک سپرده شد.[9] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1 دائرة المعارف بزرگ اسلامی. 2 دایرة المعارف تشیع. 3 معارف و معاریف، سید مصطفی حسینی دشتی. اما درباره حضور ایرانیان در صحنه کربلا اطلاعات جامع و کاملی وجود ندارد. برخی، حضور ایرانیان را در کربلا چشمگیر می دانند و تعداد آنها را تا 30 نفر ذکر می کنند که به فرماندهی برویج (پرویز) در شب عاشورا توانستند خود را به امام حسین علیه السلام برسانند.[10] باقر شریف قرشی می نویسد: سپاه امام حسین علیه السلام در کربلا از دو عنصر عرب ها و موالی یا غلامان غیر عرب تشکیل شده بود و برخی از موالی، افتخار ایرانی بودن را داشتند که نام 12 تن از این بردگان را در کتاب خود آورده است.[11] مشهورترین یاران موالی امام حسین علیه السلام در کربلا 1. سالم بن عمرو، وی از شیعیان کوفه بود که در کربلا شهید شد. 2. سعید، غلام عمر بن خالد صیداوی که همراه آقایش در عاشورا شهید شد. 3. سعد بن حرث، وی از موالیان حضرت علی علیه السلام بود. پس از امام علیه السلام به خدمت امام حسن و امام حسین علیهم السلام درآمد و در روز عاشورا شهید شد.[12] 4. شبیب: او غلام حرث جابری بود که در حمله نخستین پیش از ظهر عاشورا به شهادت رسید. 5. واضح ترکی: وی غلامی ترک بود. او را از موالیان حارث سلمانی ذکر کرده اند. او در روز عاشورا در آغوش امام به شهادت[13] رسید. 6. شوزب بن عبدالله، او غلام بنی شاکر بود و سرانجام در روز عاشورا شهید شد. وی احادیث زیادی نیز از علی علیه السلام نقل کرده است.[14] 7. قارب بن عبدالله دوئلی: او از موالیان امام حسین علیه السلام بود و از مدینه همراه آن حضرت به کربلا آمد و سرانجام شهید شد.[15] 8. نصر بن ابی نیزر: پدر نصر، (ابی نیزر) نام داشت. وی از فرزندان شاهان ایرانی و به نقلی از فرزندان نجاشی پادشاه حبشه است. او در کودکی به اسلام گردید و پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به خدمت امیرالمؤمنین علیه السلام شتافت و با امام در نخلستان های آن حضرت کار می کرد. پسر او نصر نیز به ترتیب در خدمت امیرالمؤمنین علیه السلام امام حسن و امام حسین علیهم السلام و همراه امام علیه السلام به کربلا آمد و سرانجام شهید شد.[16] 9. اسلم بن عمرو ترکی: او نیز در کربلا شهید شد. او از ترکان دیلم، نزدیک قزوین بود.[17] 10. جابر بن حجاج کوفی، او از اصحاب امام حسین علیه السلام و از برجستگان رجال شیعه کوفه و از شهدای روز عاشورا است.[18] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1- اصحاب ایرانی ائمه اطهار علیهم السلام تألیف دکتر سید حسن قریشی . پی نوشتها: [1]. عبدالحسین زرین کوب، تاریخ مردم ایران، ج1، ص19؛ کمبریج، تاریخ ایران، ترجمه حسن اندیشه، تهران، امیرکبیر، 1373ش، ج4، ص 9 12. [2]. بیشتر به ایرانیان اطلاق می شد؛ چون یا اجداد آنها پس از اسارت، آزاد شده بودند و یا با برخی از قبایل عرب، پیمان حمایت بسته بودند و به تدریج به همه مردم ایران، موالی گفته می شد. سید حسن قرشی، اصحاب ایرانی ائمه اطهار، ص34. [3]. معجم البلدان، ج2، ص123. [4]. ابن قتیبه، المعارف، ص442. [5]. سفینة البحار، ج4، ص352. [6]. همان. [7]. طوسی، امالی، ج1، ص80 و ج2، ص236؛ تهذیب الکمال، ج25، ص345 و 348. [8]. طبری، تاریخ، ج2، ص4 و 282 و 336. [9]. طبقات الکبری، ج7، ص206. [10]. سید حسن قرشی، اصحاب ایرانی ائمه اطهار علیهم السلام ، ص85 به نقل از کتاب امام حسین علیه السلام و ایران، ص198. [11]. پژواک بردگان در نهضت حسینی، ج6، ص378. [12]. ابصار العین، ص96. [13]. سید مصطفی حسینی دشتی، معارف و معاریف، ج10، ص296؛ ابصار العین، ص144 و 145. [14]. طوسی، رجال، ص101. [15]. ابصار العین، ص129 و 130. [16]. ابصار العین، ص96 و 97. [17]. وسیلة الدارین، ص100 و تنقیح المقال، ج1، ص125. [18]. ابصار العین، ص112. منبع:اندیشه قم
آیا هیچ ایرانی الأصلی بوده که از یاران با وفای امام حسن مجتبی علیه السلام و یا امام حسین علیه السلام در دوران ایشان بوده باشد؟
ایران در زمان ظهور اسلام، بسیار وسیع و گسترده بود. تیسفون (مدائن) در نزدیکی های بغداد فعلی، مرکز آن بودکه آثاری از تاکنون بر جای مانده است ؛ یمن و بحرین تحت نفوذ این ابرقدرت قرار داشت.[1] بنابراین ابتدا باید موقعیت جغرافیای تاریخی ایران را به طور خلاصه بدانید و سپس به پرسش پرسشگر محترم بپردازیم.
با این مقدمه تصور ما از موقعیت جغرافیایی ایران گذشته موقعیت جغرافیایی ایران فعلی نیست. سلمان فارسی نخستین ایرانی است که به دعوت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم لبیک گفت و از یاران باوفای امیرالمؤمنین علیه السلام نیز محسوب می شود. بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ظلم و ستم خلفای سه گانه در حق غیر عرب ها و به خصوص ایرانی ها موجب نفرت و کینه آنها نسبت به آنان شد.
با روی کار آمدن امیرالمؤمنین علیه السلام و استقرار مقر حکومتی آن بزرگوار در کوفه (که بخشی از ایران قدیم بود) و دیدگاه مثبت و بدون تبعیض آن بزرگوار درباره همة ملت ها و از جمله ایرانیان، به طور طبیعی عشق و محبت ایرانی ها نسبت به خاندان عصمت و طهارت ریشه دارتر شده با شهادت مظلومانه آن بزرگوار و به خلافت رسیدن امام حسن علیه السلام به طور طبیعی ایرانیان (موالی)[2] جزء یاران آن حضرت شدند، اما متأسفانه منابع تاریخی در این باره گزارش های کمی به ما می دهند و فقط از محمد بن سیرین به عنوان اصحاب ایرانی امام حسن علیه السلام یاد می کنند.
ابن سیرین، اهل (جرجرایا) شهری از توابع نهروان است. این شهر میان واسط و بغداد[3] قرار دارد. پدرش در سال 12ه . ق هنگام فتح عین التمر (شهرکی نزدیکی انبار عراق) به دست خالد بن ولید به اسارت درآمد.[4] از آزادشدگان انس بن مالک، صحابی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است که با پرداخت 20 هزار درهم خود را آزاد ساخت.[5]
ابن سیرین بسیار باتقوا و پرهیزگار و در تعبیر خواب شهره روزگار خود بود. گویند خداوند دانش تعبیر خواب را به دلیل مخالفتش با هوای نفس، به وی ارزانی داشت.[6]
ابن سیرین یکی از محدثان بزرگ است و از امام حسن علیه السلام و دیگر صحابی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم حدیث نقل نموده است.[7]
لازم به یادآوری است که تشیع ابن سیرین همانند تشیع افرادی از قبیل ابوذر، مقداد و سلمان نبود. او با اینکه شاهد حوادث عظیمی چون فاجعه کربلا، جنایات حجاج و... بود، از خود واکنش چندانی نشان نداد. با این وجود وی همیشه برمعاویه و عایشه خرده می گرفت و از حضرت علی علیه السلام و سایر ائمه علیهم السلام و ابوذر، حجر بن عدی و دیگر صحابی جانبداری می کرد.[8]
ابن سیرین در روز جمعه نهم ماه شوال 110 ه . ق در سن 75 سالگی در بصره وفات یافت و در کنار قبر حسن بصری به خاک سپرده شد.[9]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
2 دایرة المعارف تشیع.
3 معارف و معاریف، سید مصطفی حسینی دشتی.
اما درباره حضور ایرانیان در صحنه کربلا اطلاعات جامع و کاملی وجود ندارد. برخی، حضور ایرانیان را در کربلا چشمگیر می دانند و تعداد آنها را تا 30 نفر ذکر می کنند که به فرماندهی برویج (پرویز) در شب عاشورا توانستند خود را به امام حسین علیه السلام برسانند.[10]
باقر شریف قرشی می نویسد:
سپاه امام حسین علیه السلام در کربلا از دو عنصر عرب ها و موالی یا غلامان غیر عرب تشکیل شده بود و برخی از موالی، افتخار ایرانی بودن را داشتند که نام 12 تن از این بردگان را در کتاب خود آورده است.[11]
مشهورترین یاران موالی امام حسین علیه السلام در کربلا
1. سالم بن عمرو، وی از شیعیان کوفه بود که در کربلا شهید شد.
2. سعید، غلام عمر بن خالد صیداوی که همراه آقایش در عاشورا شهید شد.
3. سعد بن حرث، وی از موالیان حضرت علی علیه السلام بود.
پس از امام علیه السلام به خدمت امام حسن و امام حسین علیهم السلام درآمد و در روز عاشورا شهید شد.[12]
4. شبیب: او غلام حرث جابری بود که در حمله نخستین پیش از ظهر عاشورا به شهادت رسید.
5. واضح ترکی: وی غلامی ترک بود. او را از موالیان حارث سلمانی ذکر کرده اند. او در روز عاشورا در آغوش امام به شهادت[13] رسید.
6. شوزب بن عبدالله، او غلام بنی شاکر بود و سرانجام در روز عاشورا شهید شد. وی احادیث زیادی نیز از علی علیه السلام نقل کرده است.[14]
7. قارب بن عبدالله دوئلی: او از موالیان امام حسین علیه السلام بود و از مدینه همراه آن حضرت به کربلا آمد و سرانجام شهید شد.[15]
8. نصر بن ابی نیزر: پدر نصر، (ابی نیزر) نام داشت. وی از فرزندان شاهان ایرانی و به نقلی از فرزندان نجاشی پادشاه حبشه است. او در کودکی به اسلام گردید و پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به خدمت امیرالمؤمنین علیه السلام شتافت و با امام در نخلستان های آن حضرت کار می کرد. پسر او نصر نیز به ترتیب در خدمت امیرالمؤمنین علیه السلام امام حسن و امام حسین علیهم السلام و همراه امام علیه السلام به کربلا آمد و سرانجام شهید شد.[16]
9. اسلم بن عمرو ترکی: او نیز در کربلا شهید شد. او از ترکان دیلم، نزدیک قزوین بود.[17]
10. جابر بن حجاج کوفی، او از اصحاب امام حسین علیه السلام و از برجستگان رجال شیعه کوفه و از شهدای روز عاشورا است.[18]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1- اصحاب ایرانی ائمه اطهار علیهم السلام تألیف دکتر سید حسن قریشی .
پی نوشتها:
[1]. عبدالحسین زرین کوب، تاریخ مردم ایران، ج1، ص19؛ کمبریج، تاریخ ایران، ترجمه حسن اندیشه، تهران، امیرکبیر، 1373ش، ج4، ص 9 12.
[2]. بیشتر به ایرانیان اطلاق می شد؛ چون یا اجداد آنها پس از اسارت، آزاد شده بودند و یا با برخی از قبایل عرب، پیمان حمایت بسته بودند و به تدریج به همه مردم ایران، موالی گفته می شد. سید حسن قرشی، اصحاب ایرانی ائمه اطهار، ص34.
[3]. معجم البلدان، ج2، ص123.
[4]. ابن قتیبه، المعارف، ص442.
[5]. سفینة البحار، ج4، ص352.
[6]. همان.
[7]. طوسی، امالی، ج1، ص80 و ج2، ص236؛ تهذیب الکمال، ج25، ص345 و 348.
[8]. طبری، تاریخ، ج2، ص4 و 282 و 336.
[9]. طبقات الکبری، ج7، ص206.
[10]. سید حسن قرشی، اصحاب ایرانی ائمه اطهار علیهم السلام ، ص85 به نقل از کتاب امام حسین علیه السلام و ایران، ص198.
[11]. پژواک بردگان در نهضت حسینی، ج6، ص378.
[12]. ابصار العین، ص96.
[13]. سید مصطفی حسینی دشتی، معارف و معاریف، ج10، ص296؛ ابصار العین، ص144 و 145.
[14]. طوسی، رجال، ص101.
[15]. ابصار العین، ص129 و 130.
[16]. ابصار العین، ص96 و 97.
[17]. وسیلة الدارین، ص100 و تنقیح المقال، ج1، ص125.
[18]. ابصار العین، ص112.
منبع:اندیشه قم
- [سایر] آیا هیچ ایرانی الأصلی بوده که از یاران با وفای امام حسن مجتبی علیه السلام و یا امام حسین علیه السلام در دوران ایشان بوده باشد؟
- [سایر] چرا امام حسین(ع) مانند امام حسن(ع) صلح نکرد بلکه با یاران اندکش برضد یزیدیان جنگید؟
- [سایر] چرا امام حسن صلح کرد و امام حسین، قیام؟
- [سایر] چرا فرزندان امام حسن مجتبی (ع) مانند قاسم و عبد الله کوچک تر از فرزندان امام حسین (ع) مانند امام سجاد (ع) و علی اکبر هستند، با وجود آن که امام مجتبی بزرگ تر از امام حسین (ع) می باشند؟
- [سایر] نقش امام حسین در لشکر امام حسن چه بود؟ آیا ایشان مخالف صلح با معاویه بودند؟
- [سایر] یارانِ با وفای امام حسین(ع) چه خصوصیاتی داشتن که بی نظیر شدن و حتی یارانِ حضرت مهدی(عج) به پای آنها نمیرسند؟
- [سایر] فرزندان امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام)را نام ببرید.
- [سایر] چرا امام حسن تن به صلح داد ولی امام حسین با یزید جنگید؟
- [سایر] سلام. آیا امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) پا به ایران گذاشته بودند؟ با چه هدف؟
- [سایر] چرا امام حسن علیه السلام راه صلح با معاویه و امام حسین علیه السلام راه مبارزه و جهاد با یزید را انتخاب کرد؟
- [آیت الله خوئی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلًا به زیارت حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) مشرف شود چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست، و اگر بواسطة عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام) مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر بواسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله سبحانی] خوردن خاک و گِل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیّدالشهداء امام حسین(علیه السلام) که از قبر شریف اخذ شود (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله سبحانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام)مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله بروجردی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله عَلَیْهِ السَّلَام مشّرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطهی عذری نتواند آن امام را زیارت کند، چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] خوردن خاک و گل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیدالشهداء امام حسین(علیه السلام) (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه نذر کند به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت امام حسین(علیه السلام) مشرف شود، اگر به زیارت امام دیگری برود کافی نیست و هرگاه به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او نیست.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . در آشامیدن آب، چند چیز مستحب است: اول آب را به طور مکیدن بیاشامد. دوم در روز، ایستاده آب بخورد. سوم پیش از آشامیدن آب (بِسْمِ الله) و بعد از آن (اَلْحَمْدُ لله) بگوید. چهارم به سه نفس آب بیاشامد. پنجم از روی میل آب بیاشامد. ششم بعد از آشامیدن آب، حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و اهل بیت بزرگوارش را یاد کند، و قاتلان آن حضرت را لعنت نماید.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان, هجده جمله است : (االله اکبر ) چهار مرتبه، (أشهد أن لا إله الاّ االله )، (أشهد أنّ محمداً رسول االله )، (حیّ علی الصلاة )، (حیّ علی الفلاح)، (حیّ علی خیر العمل )، (االله اکبر )، (لا إله الاّ االله )، هر کدام دو مرتبه، و اقامه , هفده جمله است : دو مرتبه (االله اکبر )، از اول اذان و یک مرتبه (لا إله الاّ االله ) از آخر آن , کم می شود و دو مرتبه (قد قامت الصلاة ) بعد از (حیّ علی خیر العمل) افزوده میشود.